abee.blogfa.com

shaereshab90.blogfa.com

شاعرشب - رباعی (چارانه)

http://www.shaereshab90.blogfa.com/post-5.aspx

از عشق برای من سکوتی مانده است. پروانه به تار عنکبوتی مانده است. از وسعت سرزمین سرسبز دلم. حالا بخدا کویر لوتی مانده است. درد من و تو فاصله و دوری نیست. واجب نشده که عاشقی،زوری نیست. تصمیم بگیر،میروی یا هستی؟ راحت کنمت عشق همینجوری نیست. گیجم،بخدا دلم پر از آشوب است. از هفته ی پیش چشم من مرطوب است. صد بار قسم خورده ام عاشق نشوم. اما چه کنم چشم شما مرغوب است. طفلک دل من که ساده و بیرنگ است. انگار که نه،دلت خدایی سنگ است. الاف نشو.برو،مزاحم نشوم. من میروم آنطرف کسی دلتنگ است. میخواهم از اینجا بروم،ختم کلام.

farshtaarsh.blogfa.com

فرش تا عرش - حکمت خداوندی

http://www.farshtaarsh.blogfa.com/post-24.aspx

این چند روز اینقدر بد آوردم و پشت سر هم اتفاقات بد برام افتاده که همش دوست دارم خلوتی پیدا کنم و هوار بزنم خدایا هر چی تو بگی من قبول می کنم فقط بذار پیشت گریه کنم، بذار به خودت پناه ببرم. این روزهای سخت دائما ورد زبونم دعای هفتم صحیفه سجادیه است و اشک از چشمانم سرازیر و قلبم به سختی تنگ. یاد مهربونی های مادربزرگم منو داره دیوانه می کنه، وقتی یادم می افته که دست های نازنینش کم کم داره زیر خاک از بین میره چنان قلبم می گیره که دلم می خواد تمام چشم های دنیا رو بهم بدهند تا گریه کنم. موج سنگین گذر زمان.

farshtaarsh.blogfa.com

فرش تا عرش - الهی سینه ای ده آتش افروز

http://www.farshtaarsh.blogfa.com/post-19.aspx

الهی سینه ای ده آتش افروز. با نام و یاد حق. و سلام به همه حق پرستان. تو این آشفتگی روحی و مشکلاتی که برام پیش اومده یه اتفاق خیلی ساده ای افتاده که خیلی ذهنم رو مشغول کرده! چند شب پیش ساعت ۱۱ سر شیفتم بودم و متاسفانه مثل همیشه درمانگاه شلوغ بودومجبور بودم دائما در آمدوشد باشم. به خودم اومدم دیدم دیگه توانم داره تموم میشه، از طرفی با این همه درگیری که داشتم که با خستگی مضاعف شده بود شدیدا عصبی شده بودم. دلم میخواست محکم جلوی اون همه آدم تلفن رو بزنم زمین و بشکنم! با عصبانیت گوشی رو برداشتم! من خیلی تو زند...

farshtaarsh.blogfa.com

فرش تا عرش

http://www.farshtaarsh.blogfa.com/8802.aspx

راستش دیشب که سرکار بودم یه اتفاقی افتاد که خیلی دلم گرفت. اصلا دوست ندارم توضیح بدم چی شد اما تو این یکی دو سالی که سرکار میرم تازه فهمیدم میگن دوره آخر الزمان شده یعنی چه. با خودم فکر کردم خدایا من تو این دوره و زمونه چطوری دوام بیارم وقتی همه اینطور دارند به هم طلم می کنند و حتی خود من هم دارم به بندگان خدا ظلم می کنم! با خودم گفتم تو اول خیلی بیشتر به بندگان خدا اهمیت می دادی، اینقدر هم بدجنس نبودی! برگرد و شیعه واقعی شو! نوشته شده در چهارشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۸۸ساعت 15:12 توسط اعظم. از فرش تا عرش.

farshtaarsh.blogfa.com

فرش تا عرش - انا لله و انا الیه راجعون

http://www.farshtaarsh.blogfa.com/post-23.aspx

انا لله و انا الیه راجعون. مادربزرگم رفت، بدون اینکه بداند رفتنش چه ضربه ای به ما وارد خواهد کرد. به حیاط خونه مامانی که رسیدم دیدم همه چیز سر جاشه و در و دیوار خونه اش داره فریاد میزنه که پیرزن برگرد تا دوباره نداهای شبانه یا اباصالح المهدی (عج) را از زبانت بشنویم. نتونستم برم داخل خونه، از پشت پنجره اتاق عبادتت رو نگاه کردم. منو ببخش مامانی اشک هام دست خودم نیست، می دونم چقدر دلت دریاست. خندیدی که جیگر مامانی من که دیگه می دونم چند وقت دیگه بیشتر زنده نیستم! باور نمی کنم باور نمی کنم. نوشته شده در یکشن...

farshtaarsh.blogfa.com

فرش تا عرش - آخر الزمان

http://www.farshtaarsh.blogfa.com/post-28.aspx

راستش دیشب که سرکار بودم یه اتفاقی افتاد که خیلی دلم گرفت. اصلا دوست ندارم توضیح بدم چی شد اما تو این یکی دو سالی که سرکار میرم تازه فهمیدم میگن دوره آخر الزمان شده یعنی چه. با خودم فکر کردم خدایا من تو این دوره و زمونه چطوری دوام بیارم وقتی همه اینطور دارند به هم طلم می کنند و حتی خود من هم دارم به بندگان خدا ظلم می کنم! با خودم گفتم تو اول خیلی بیشتر به بندگان خدا اهمیت می دادی، اینقدر هم بدجنس نبودی! برگرد و شیعه واقعی شو! نوشته شده در چهارشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۸۸ساعت 15:12 توسط اعظم. از فرش تا عرش.

sadrikhah.persianblog.ir

وب نوشته ها ...

http://sadrikhah.persianblog.ir/1392/11

وب نوشته ها . نویسنده : علی رضا صدریخواه. ساعت ۱٢:٠۸ ‎ق.ظ روز چهارشنبه ٩ بهمن ۱۳٩٢. رویا آرام می نشیند. پرنده ای روح مردهای را. پروفایل مدیر : علی رضا صدریخواه. یکشنبه ٢۱ دی ۱۳٩۳. شنبه ٢٠ دی ۱۳٩۳. چهارشنبه ٩ بهمن ۱۳٩٢. جمعه ٦ دی ۱۳٩٢. جمعه ٦ دی ۱۳٩٢. جمعه ٦ دی ۱۳٩٢. جمعه ٦ دی ۱۳٩٢. جمعه ٦ دی ۱۳٩٢. خواب و هذیان و بهار(۱). خورشید اهسته بالا می آید. وبلاگ قدیمی تر خودم (شعر). دکتر محمد ناصر مودودی. و خدائی که در این نزدیکی است. در کوچه هاي شعر گناباد. من سرطان گرفته ام سرطان میم. باشگاه مدیران و متخصصان.

shaereshab90.blogfa.com

شاعرشب - كه مي داند؟!...

http://www.shaereshab90.blogfa.com/post-4.aspx

تو مي ماني و من رد مي شوم باز. تو خوبي كن كه من بد مي شوم باز. سر حرف خودت ماندي، ولي من. كه نامردانه مرتد مي شوم باز! ببين شك مي كنم، شايد بمانم. و يك مرد مرد د مي شوم باز! به من حق مي دهي عاشق نباشم؟ كمي شايد مقي د مي شوم باز. نگو همواره بي احساس بودم! فقط اين را موك د مي شوم باز. تو مي ماني و من تنها ترينم. تو خوبي كن كه من بد مي شوم باز. كه مي ماني . و يا نه؟ ته اين شعر مفرد مي شوم باز. نوشته شده در یکشنبه دوم مرداد ۱۳۹۰ساعت 16:43 توسط فاروق تیموریان. شاعرخوشنویس.نوازنده.بازیگر تئاتر.