apple1364.blogfa.com

porteghalbanoo.blogfa.com

پرتقال بانو

http://www.porteghalbanoo.blogfa.com/8902.aspx

دغدغه هاي پرتقالي من. ی عزیز منو به یه بازی دعوت کرده و اون اینه که اگه پسر بودم چیکار میکردم؟ خوب من اگه پسر میشدم مطمئنا دوستای زیادی داشتم از هر نوع آدمی که بخوای.البته بین همه اونا حداکثر با سه نفرشون دوستی نزدیکی داشتم و مطمئنا آدمای بسیار باحالی بودن و دوستای واقعی و امتحان پس داده و با هم کلی خاطره داشتیم. تا قبل از سی سالگی اصلا ازدواج نمیکردم.دوست دختر میگرفتم.اصلا و ابدا هم با هر دختری دوست نمیشدم که! پسر فوق العاده درس خونی بودم. وراجی نمیکردم سر کلاس برای جلب نظر دخترها. امکان داشت برای ادامه...

silverdream95.blogfa.com

Lady of Shalott

http://www.silverdream95.blogfa.com/9204.aspx

زندگی جدیدی برای خودم ساختم. هفت صبح بیدار میشم کوله ام و میندازم رو دوشم و میرم سر کلاس که تا ساعت یک دنیام و فراموش کنم.میرم که غرق بشم بین استرس دوربین های مداربسته و تحت کنترل سوپروایزر بودن و لذت گشتن تو دنیای بچگی و نوجوونی.لذت درس دادن و تکلیف حل کردن و مشق خط زدن و املا گفتن. شبا هم زود میخوابم که فرصت فکر کردن نداشته باشم. گاهی تو ذهنم تصور میکنم اگه قرار باشه تنها زندگی کنم اینجوری تحملش راحت تره. و گاهی از خودم و خدای خودم می پرسم "چرا اینهمه آدم اشتباهی؟ یکی از همین صبح های سرد.

ladyrose632.persianblog.ir

مهمانی به صرف لبخند

http://ladyrose632.persianblog.ir/1391/5

من بر آن شدم که ژرف بزیم و تمام جوهر حیات را بمکم تا آن دم که مرگ به سراغم می آید چنین نپندارم که نزیسته ام. مهمانی به صرف لبخند. می آیی یک لبخند مهمان من باشی؟ نویسنده: مهدیس - دوشنبه ۳٠ امرداد ۱۳٩۱. درس خوندن برای کنکور ارشد و شروع کردم . با همه وجودم دوست دارم قبول شم اما هنوز با همه وجودم درس نمی خونم . می دونم اوایل اینجوریه و چند روز که بگذره رو غلتک می افتم و راحتتر و سریعتر می خونم . فقط خواستم بگم این روزها سخت می گذره . همین. ولی اون این کارو نکرد! هیچ چیزی موندگار نیست . دنیا خوبیش همینه.

ladyrose632.persianblog.ir

مهمانی به صرف لبخند

http://ladyrose632.persianblog.ir/1392/8

من بر آن شدم که ژرف بزیم و تمام جوهر حیات را بمکم تا آن دم که مرگ به سراغم می آید چنین نپندارم که نزیسته ام. مهمانی به صرف لبخند. می آیی یک لبخند مهمان من باشی؟ نویسنده: مهدیس - چهارشنبه ۱ آبان ۱۳٩٢. به زودی تو خونه دانشجوییمون هم اینترنت دار میشیم و از اون به بعد دیگه همیشه اینجام. ما به مرداد پر از حادثه عادت داریم. سهشنبه ٢۱ امرداد ۱۳٩۳. هوای ابری مرداد ماه. شنبه ۳ خرداد ۱۳٩۳. سهشنبه ٢٧ اسفند ۱۳٩٢. چهارشنبه ۱ آبان ۱۳٩٢. تازه خبر اینکه . یکشنبه ۱۳ امرداد ۱۳٩٢. سیاه مشق های زندگی خصوصی خانم الف.

ladyrose632.persianblog.ir

مهمانی به صرف لبخند

http://ladyrose632.persianblog.ir/1392/2

من بر آن شدم که ژرف بزیم و تمام جوهر حیات را بمکم تا آن دم که مرگ به سراغم می آید چنین نپندارم که نزیسته ام. مهمانی به صرف لبخند. می آیی یک لبخند مهمان من باشی؟ نویسنده: مهدیس - یکشنبه ٢٢ اردیبهشت ۱۳٩٢. والا ما از کنکور ارشد راضی بودیم ولی مثل اینکه کنکور ارشد زیاد از ما راضی نبود! دوستم اس ام اس داده : کنکور چیکار کردی؟ جواب دادم : بهتره بپرسی کنکور با من چیکار کرد! دیگه اینکه فعلا داغم حالیم نیست بعدا که فهمیدم چی به سرم اومده خدا به داد اطرافیان برسه! کابوس فرهنگ و تمدن. چی فکر می کنی؟ در مورد وضعیت ف...

silverdream95.blogfa.com

Lady of Shalott -

http://www.silverdream95.blogfa.com/post-514.aspx

دلم میخواست یکی و داشتم که درست همین الان، یعنی راس ساعت سه ی نیمه شب بهش اس ام اس میدادم یا حتی زنگ میزدم و میگفتم دلم میخواد باهات حرف بزنم.اونم بیدار بود.توقع بی جا و مسخره ای به نظر میرسه.اما دلم میخواست داشتم همچین کسی و. نوشته شده در جمعه بیست و نهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 2:1 توسط هستی. یکی از همین صبح های سرد. کد موزیک می خوای؟

silverdream95.blogfa.com

Lady of Shalott - استارت

http://www.silverdream95.blogfa.com/post-513.aspx

9 صبح با صدای ویبره ی گوشیم بیدار میشم.دستم و از تخت آویزون میکنم و کورمال کورمال گوشی و پیدا میکنم. از مدرسان مزاحمتون میشم، پکیجتون رسیده میتونین تشریف بیارین ببرین. به سرعت نور می پرم حاضر میشم و میرم اونجا.آقایی که کنارم نشسته شروع میکنه به حرف زدن با منشی. : من پارسال قبول شدم، هم آزاد هم سراسری، سراسری و سر مصاحبه رد شدم، آزادم که بخاطر هزینه اش نرفتم. یه ذره دپرس میشم.ولی فک کنم من آزاد قبول شم.به جز ریدینگ های فرانسه اش بقیه سوالاش خیلی هم سخت نبود.فقط ترمی 5 تومن یه جورایی خیلی زوره!

silverdream95.blogfa.com

Lady of Shalott

http://www.silverdream95.blogfa.com/9203.aspx

میگه: تو مشکلت چیه؟ میگم: حسی بهش ندارم. میگه: همه اولش همینجورن، با هم میرین بیرون، میگین می خندین، عقد میکنین، اصلا صیغه ی عقد که جاری میشه اینقد مهر و محبت به دل آدم میوفته که نمیدونی. و من مثه ماست همچنان به حرفاش پای تلفن گوش میدم، و به خاطر بزرگتر بودن و احترام چیزی نمی تونم بگم. تا دنیا دنیاست این منطق نمیتونه من و راضی کنه! اگه قرار بود 4 تا جمله ی عربی مهر به دل کسی بندازه که دیگه آمار طلاقمون به اینجا نمی کشید! نوشته شده در پنجشنبه سی ام خرداد ۱۳۹۲ساعت 22:17 توسط هستی. یکی از همین صبح های سرد.

silverdream95.blogfa.com

Lady of Shalott

http://www.silverdream95.blogfa.com/9201.aspx

همیشه آدم های سبزه و چشم و ابرو مشکی برام از جذابیت بیشتری برخوردار بودن و نمیدونم چرا بهتر میتونم باهاشون ارتباط برقرار کنم.علیرغم اینکه موهای بلوند و خیلی روشن هم زیباست اما من همیشه دختر و پسرهایی رو دوست دارم که موها و چشم هاشون تیره است.حس میکنم چشمای تیره و مخصوصا مشکی جذبه ای داره که تو چشمای سبز و آبی نیست.به قول معروف سگ داره! میگم: لطف داری :). نوشته شده در شنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۲ساعت 16:50 توسط هستی. نوشته شده در شنبه دهم فروردین ۱۳۹۲ساعت 15:5 توسط هستی. یکی از همین صبح های سرد.

bikaran009.blogfa.com

نجات دهنده ی خود را در آینه ببین !

http://www.bikaran009.blogfa.com/8701.aspx

نجات دهنده ی خود را در آینه ببین! به مادرم می نگرم به عمق چشمان معصومش. از او گله دارم . . . اگر دعاهایت برای پسر بودنم اثر کرده بود . شاید برای خودم کسی می شدم همان مرد رویاهایت. سکوتت نشانه ی تایید است میدانم . خسته ام از جنگی که پایان ندارد . از زندگی در دنیایی که به دست مردها و برای انها ساخته شده است . در نبرد اثبات مو سفید بودن خدا نه ریش سفیدی او شکست خورده ام . وقتی زندگی محکوم شدن به مرگ است! من نمی دانم چرا باید از نیستی بیرون می امدم تا دوباره به ان برگردم . طنین صدایت در گوشم می پیچد . هر کجا...