abifa3.blogfa.com

atessa.blogfa.com

ساغر -

http://www.atessa.blogfa.com/post-9.aspx

عشق، آن شراب مقدسی است که خدایان از قلب خود می گیرند و درون قلب انسانها می ریزند. آن هنگام که عشق شما را می خواند، از آن پیروی کنید، هرچند که راه عشق سخت و پرفراز و نشیب باشد. یگذارید که در دوستی و محبت، منظوری خاص نباشد. تنها روح دوستی را عمق ببخشید. عشق خواسته ای دیگر ندارد جز تبلور خویش. نوشته شده در شنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۸۸ساعت 16:31 توسط ساغر. کلبه ی تنهایی سحر. ورود غیر عاشق ممنوع. آخرین کلبه ی عشق. یه سلیت تفریحی باحال و توپ. شبهای گرگ و میش من.

atessa.blogfa.com

ساغر

http://www.atessa.blogfa.com/8901.aspx

امشب تمام خویش را از غصه پرپر می کنم. گلدان زرد یاد را با تو معطر می کنم. تو رفته ای و رفتنت یه اتفاق ساده نیست. نا چار این پرواز را این بار باور می کنم. یک عهد بستم با خودم وقتی بیای پیش من. به احترام رجعتت من ناز کمتر می کنم. یکشب اگر گفتی برو دیگر زدستت خسته ام. آنشب برای خلوتت یک فکر دیگر می کنم. صحن نگاهت را به روی اشتیاقم باز کن. من هم ضریح عشق را غرق کبوتر می کنم. شعریست باغ چشم تو غرق سکوت و آرزو. یک شب من این شعر را تا آخر از بر می کنم. گرچه شکستی عهد را مثل غرور ترد من. کلبه ی تنهایی سحر.

atessa.blogfa.com

ساغر - مث هیچ کس

http://www.atessa.blogfa.com/post-5.aspx

مث اون موج صبوری که وفا داره به دریا. تو مهی مثل حقیقت مهربونی مثل دریا. چه قذر تازه و پاکی مثل یاسای تو باغچه. مث اون دی وان حافظ که نشسته لب طاقچه. تو مث اون گل سرخی که گذاشتم لای دفتر. مث اون حرفی که نا گفته می مونه دم آخر. تو مث بارون عشقی روی تنهایی شاعر. توهمون آبی که رسمه بریزن پشته مسافر. مث برق دوتا چشمی توی یک قاب شکسته. مث پرواز واسه قلبی که یکی بالاشو بسته. مث پاییزی ولیکن پری از گل های پونه. مث اون قولی که دادی گفتی یادش نمی مونه. تو مث چشمه ی آبی واسه تشنه تو بیابون. کلبه ی تنهایی سحر.

atessa.blogfa.com

ساغر - امان از این کافی نتیا...

http://www.atessa.blogfa.com/post-2.aspx

امان از این کافی نتیا. وبلاگ من دست کاری شده بود یکی مطالب منو پاک کرده. نمیدونم کیه ولی از پیغامی که گذاشته بود فهمیدم کافی نت داره. دیگه اون عوضی هیچ غلطی نمیتونه بکنه در هر صورت متاسفم. به اون حمالیم که این کارو کرده بگم اگه بخوای مزاحم بشی در. کافی نتتو تخته میکنم اون حرفارم برو به ننت بگو شاید اون باور کنه. چی پیش خودت فکر کردی می خواستی ابراز وجود کنی بابا فهمیدم. یه نکبتیم تو این دنیا هست. نوشته شده در چهارشنبه دوم دی ۱۳۸۸ساعت 14:21 توسط ساغر. کلبه ی تنهایی سحر. ورود غیر عاشق ممنوع.

atessa.blogfa.com

ساغر

http://www.atessa.blogfa.com/8811.aspx

عشق، آن شراب مقدسی است که خدایان از قلب خود می گیرند و درون قلب انسانها می ریزند. آن هنگام که عشق شما را می خواند، از آن پیروی کنید، هرچند که راه عشق سخت و پرفراز و نشیب باشد. یگذارید که در دوستی و محبت، منظوری خاص نباشد. تنها روح دوستی را عمق ببخشید. عشق خواسته ای دیگر ندارد جز تبلور خویش. نوشته شده در شنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۸۸ساعت 16:31 توسط ساغر. گلای خشک تو گلدون اونایی که ریختی بیرون. گفتی بی جنونن وخسته یادگار عاشقم بود. عکسای کهنه وداغون اونایی که ریختی بیرون. بگوازعشق چی می دونی؟

atessa.blogfa.com

ساغر -

http://www.atessa.blogfa.com/post-11.aspx

از تاخیری که داشتم معذرت می خوام. من دارم از زندگی سیر میشم یکی از دوستام که خیلی خیلی. دوستش داشتم چند سال پیش تصادف کرده بود همه فکر می کردن که به. خیر گذشته. حدود یک سالی بود که عصبی که میشد غش می کرد حالا. دکترا فهمیدن که یه لخته خون توی مغزش هست که خیلی خطرناکه اگه. کاری به لخته خونه نداشته باشن 100% تا یک ساله دیگه میمیره اگرم. عملش کنن یا میمیره یا اگه زنده بمونه ممکنه از گردن به پایین فلج بشه. احتمال اینکه سالم بمونه خیلی کمه. اون خیلی جوونه تازه اول بهترین دوران زندگیشه . می تونست مثل خیلی.

atessa.blogfa.com

ساغر - پازل

http://www.atessa.blogfa.com/post-8.aspx

گلای خشک تو گلدون اونایی که ریختی بیرون. گفتی بی جنونن وخسته یادگار عاشقم بود. عکسای کهنه وداغون اونایی که ریختی بیرون. گفتی که تارن و شکسته مال یار سابقم بود. آخه من یه عمره تنهام همه چیم خالی وسرده. بگوازعشق چی می دونی؟ زندگی با تو چه کرده؟ تو و اون عروسکا و قصه ی تلخ یه بازی. من که پازل تو نیستم اومدی چی رو بسازی؟ نامه هایی با دل و جون همه امضا شده با خون. اونایی که ریختی بیرون مال چشمای ترم بود. منو هم می ذاری بیرون وقتی بازیهات تموم شد. نمی خوام با تو بمونم دیگه بار آخرم بود. آخه من یه عمره تنهام.

atessa.blogfa.com

ساغر -

http://www.atessa.blogfa.com/post-3.aspx

کاشکی یه روز با هم دیگه. سوار قایق می شدیم. دور از نگاه آدما. هر دومون عاشق می شدیم. کاش آسمون با وسعتش. تو دستامون جا میگرفت. کاش بوی دریا می گرفت. کاش تو هوای عاشقی. لیلی ومجنون می شدیم. باد که تو دریا می وزید. ما هم برشون می شدیم. کاش یه ماهی قشنگ. برامون از فرشته ها. امانتی بال می گرفت. با بال اون فرشته ها. تو آسمون بر می زدیم. به شهر بی ستاره ها. به آرومی سر می زدیم. شب که می شد امانت. فرشته ها رو می دادیم. چشامونو می بستیم و. به یاد هم می اوفتادیم. کاشکی تو دریای قشنگ. خواب شایق می دیدیم.

atessa.blogfa.com

ساغر

http://www.atessa.blogfa.com/8905.aspx

از تاخیری که داشتم معذرت می خوام. من دارم از زندگی سیر میشم یکی از دوستام که خیلی خیلی. دوستش داشتم چند سال پیش تصادف کرده بود همه فکر می کردن که به. خیر گذشته. حدود یک سالی بود که عصبی که میشد غش می کرد حالا. دکترا فهمیدن که یه لخته خون توی مغزش هست که خیلی خطرناکه اگه. کاری به لخته خونه نداشته باشن 100% تا یک ساله دیگه میمیره اگرم. عملش کنن یا میمیره یا اگه زنده بمونه ممکنه از گردن به پایین فلج بشه. احتمال اینکه سالم بمونه خیلی کمه. اون خیلی جوونه تازه اول بهترین دوران زندگیشه . می تونست مثل خیلی.