arghavanmusic.blogfa.com

graveston-love.blogfa.com

کلبه عشق

http://www.graveston-love.blogfa.com/87093.aspx

بعد از هر سلام قلبم درد می گیرد. بعد از هر سلام قلبم درد می گیرد و امتداد. این درد تا اشنایی دیگر. روحم را می ازارد تا. در بیشه زار عمر بچه. گانه راه می رفتم. و قدمهایم در نرمی خاک. کویر محو شد . طراوت جوانیم در لابه. لای تابش انوار خورشید. تازه عشق را فهمیدم که. در خانه ی قلبم به صدا. در امد و ایینه قلبم. شکست وقتی پیر مردی. گوژپشت در ان محاسن. سفیدش را شانه می زدو. در ان لحظه قلبم همچون. زمین کویر ترک خورد. نوشته شده در سه شنبه نوزدهم آذر 1387ساعت 23:12 توسط سمیه. دوست داشتن را سرودم. هفته دوم بهمن 1388.

graveston-love.blogfa.com

کلبه عشق - برای کلام عشق

http://www.graveston-love.blogfa.com/post-40.aspx

دوست داشتن را سرودم. به لحظه های با تو بودن اندیشیدم. مهربانی و صداقت را بخشیدم. به آسمان دلت پر کشیدم. نوشته شده در دوشنبه هجدهم آذر ۱۳۸۷ساعت 10:58 توسط سمیه. راه من به سوی فردا کجاست؟ کیست که مرا آگاه کند؟ شاید آرامش خود را در میان ستارگان یابم. زیرا گدشته ام گرفتار ظلمت بود . بار سنگینی بودم بر دوش زندگی . هفته دوم بهمن ۱۳۸۸. هفته چهارم دی ۱۳۸۸. هفته سوم شهریور ۱۳۸۸. هفته دوم اسفند ۱۳۸۷. هفته او ل اسفند ۱۳۸۷. هفته چهارم بهمن ۱۳۸۷. هفته دوم بهمن ۱۳۸۷. هفته چهارم آذر ۱۳۸۷. هفته سوم آذر ۱۳۸۷.

graveston-love.blogfa.com

کلبه عشق - هیچ اشکالی ندارد

http://www.graveston-love.blogfa.com/post-39.aspx

هیچ اشکالی ندارد که باعث شوی در هوای عشق تو غرق شوم. هیچ اشکالی ندارد اگر که قلب من را در این عشق بشکنی. حتی اگر که من را به قتل برسانی , من همچنان عاشق تو خواهم بود. ولیکن من به همراه تو در این عشق خواهم مرد. هیچ اشکالی ندارد که باعث شوی به عشق تو فکر کنم. هیچ اشکالی ندارد اگر که در این عشق بر من زخم وارد کنی. اهمیتی ندارد , با من پیمان ببند و قول و قرار خود را فراموش کن و پیمان خویش را بشکن. تو می دانی که من هرگز تو را سرزنش و ملامت نمی کنم. اگر که قلب من را بشکنی. غرق شدن من در عشق تو. چگونه امام زمان...

graveston-love.blogfa.com

کلبه عشق - اشکهایم را ندیدی و رفتی

http://www.graveston-love.blogfa.com/post-50.aspx

اشکهایم را ندیدی و رفتی. نمی دانم تو باران چشمهایم را ندیدی و رفتی یا آنکه دیدی و چون رهگذری غریب از کنار آن عبور کردی .در آن لحظه آرزو می کردم سکوت وحشتناکی که چون خنجری ذره ذره های وجودم را میشکافت به دست تو شکسته می شد و اینک در تنهایی خود دست و پا می زنم تا مبادا غرق شوم . چرا مرا به فراموشی سپردی؟ نوشته شده در دوشنبه دوازدهم بهمن ۱۳۸۸ساعت 16:54 توسط سمیه. راه من به سوی فردا کجاست؟ کیست که مرا آگاه کند؟ شاید آرامش خود را در میان ستارگان یابم. زیرا گدشته ام گرفتار ظلمت بود . هفته دوم بهمن ۱۳۸۸. پایگاه...

graveston-love.blogfa.com

کلبه عشق

http://www.graveston-love.blogfa.com/88104.aspx

اره عشق من دیگه منم کم کم داره باورم میشه. یه روزی مثل امروز بهم گفتی دیگه نمی خوامت،. گفتی فقط جدایی ، کم کم داره باورم میشه. که چه راحت عشقمونو به خاطر کسی که. همیشه می گفتی ازش متنفری به باد دادی. امروز دو سال از روز مرگ عشقمون گذشت. نوشته شده در چهارشنبه سی ام دی 1388ساعت 1:17 توسط سمیه. راه من به سوی فردا کجاست؟ کیست که مرا آگاه کند؟ شاید آرامش خود را در میان ستارگان یابم. زیرا گدشته ام گرفتار ظلمت بود . بار سنگینی بودم بر دوش زندگی . هفته دوم بهمن 1388. هفته چهارم دی 1388. هفته سوم شهریور 1388.

graveston-love.blogfa.com

کلبه عشق

http://www.graveston-love.blogfa.com/87112.aspx

وقتی نگاهم به نگاهت پیوند خورد. ضربان عشق را در قلبم حس کردم. وقتی نگاهم را دزدیدم متوجه شدم تو هنوز نگاهم راجستجو می کنی . ایا تو هم به صدای قلب گوش می کردی؟ در این شب بارانی دلم از عشقت لبریز است. اخر باران عشقی به قلبم باریده. در این سکوت به صدای اشنایت نیاز دارم. به نگاه گرم تو. من در انتظار تو هستم. بیا و عشق را به من هدیه کن. تا من تمامی وجودم را تقدیمت کنم . نوشته شده در چهارشنبه نهم بهمن 1387ساعت 22:43 توسط سمیه. راه من به سوی فردا کجاست؟ کیست که مرا آگاه کند؟ زیرا گدشته ام گرفتار ظلمت بود .

graveston-love.blogfa.com

کلبه عشق

http://www.graveston-love.blogfa.com/87122.aspx

هنگامی که اندوه من به دنیا آمد. هنگامی که اندوه من به دنیا آمد از او پرستاری کردم و با مهر و ملاطفت نگاهش داشتم.اندوه من مانند همه چیزهای زنده بالا گرفت و نیرومند و زیبا شد و سرشار از شادی های شگرف.من و اندوهم به یکدیگر مهر می ورزیدیم، و جهان گرداگردمان را هم دوست می داشتیم، زیرا که اندوه دل مهربانی داشت و دل من هم از اندوه مهربان شده بود. اکنون هر گاه سخن می گویم سخنانم به گوشم سنگین می آیند هر گاه آواز می خوانم همسایگانم برای شنیدن نمی آیند. هرگاه در کوچه راه می روم کسی به من نگاه نمی کند. هفته چهارم آ...

graveston-love.blogfa.com

کلبه عشق - تو نمی توانی بفهمی ...

http://www.graveston-love.blogfa.com/post-42.aspx

تو نمی توانی بفهمی . تو نمی توانی بفهمی چه می کشاند نبودنت بر من عزیزم. سوال ها تمام نمی شود شبها طولانی میشود. آن فکرها آن غمها. تو قسمت بزرگ جوانی ام. تو معنای دوران جوانی ام. ما چه ها که با هم زندگی نکردیم مثل یک کتاب قطور رمان. زمانی که تو رفتی چاره ا ی نمانده. ذهنم به هم می ریزد نمی توانم راحت باشم. روحیه ام نابود می شود جانم آزار می بیند. تو نمی دانی دیگر چه ها. ببین چه می گویم ،پنهان نمی کنم. بی تو زندگی کردن سخت است برایم. می دانی کدام حالتت را دوست دارم؟ زمانی که تو رفتی جسارتی برایم نمانده.

graveston-love.blogfa.com

کلبه عشق - هنگامی که اندوه من به دنیا آمد

http://www.graveston-love.blogfa.com/post-46.aspx

هنگامی که اندوه من به دنیا آمد. هنگامی که اندوه من به دنیا آمد از او پرستاری کردم و با مهر و ملاطفت نگاهش داشتم.اندوه من مانند همه چیزهای زنده بالا گرفت و نیرومند و زیبا شد و سرشار از شادی های شگرف.من و اندوهم به یکدیگر مهر می ورزیدیم، و جهان گرداگردمان را هم دوست می داشتیم، زیرا که اندوه دل مهربانی داشت و دل من هم از اندوه مهربان شده بود. اکنون هر گاه سخن می گویم سخنانم به گوشم سنگین می آیند هر گاه آواز می خوانم همسایگانم برای شنیدن نمی آیند. هرگاه در کوچه راه می روم کسی به من نگاه نمی کند. هفته دوم بهم...