athena.blogsky.com
آتنا از تولد تا ...آتنا از تولد تا ... - همیشه باهات می مونم. خاطرات کودکیت تا زمانی که بزرگ بشی رو اینجا می تونی پیدا کنی
http://athena.blogsky.com/
آتنا از تولد تا ... - همیشه باهات می مونم. خاطرات کودکیت تا زمانی که بزرگ بشی رو اینجا می تونی پیدا کنی
http://athena.blogsky.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
18
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
31.3.232.171
LOAD TIME
0.313 sec
SCORE
6.2
آتنا از تولد تا ... | athena.blogsky.com Reviews
https://athena.blogsky.com
آتنا از تولد تا ... - همیشه باهات می مونم. خاطرات کودکیت تا زمانی که بزرگ بشی رو اینجا می تونی پیدا کنی
آتنا از تولد تا ...
http://www.athena.blogsky.com/page/2
آتنا از تولد تا . همیشه باهات می مونم. خاطرات کودکیت تا زمانی که بزرگ بشی رو اینجا می تونی پیدا کنی. نام گذاری (قسمت دوم). چهارشنبه 29 اردیبهشت 1389 ساعت 05:20 ب.ظ. تا اینجا رسیدیم که به دنیا اومدی. تو بیمارستان وقتی گفتن اسم دخترتون چیه گفتم یاس. بابایی هم چون هنوز داغ بود و من براش عزیز بودم چیزی نمی گفت. البته از اونجایی که تو این بلاد خارجی تلفظ آ وجود نداره این اسم به صور زیر توسط کارمندان بیمارستان بیان می شد:. به این نتیجه رسیدیم که باید اسمت عوض بشه. ادامه در قسمت بعد . نوشته شده توسط زهره. البته...
همه اولین ها - آتنا از تولد تا ...
http://www.athena.blogsky.com/1389/09/12/post-12
آتنا از تولد تا . همیشه باهات می مونم. خاطرات کودکیت تا زمانی که بزرگ بشی رو اینجا می تونی پیدا کنی. جمعه 12 آذر 1389 ساعت 06:45 ب.ظ. اولین بار که گریه کردی: ۱ دقیقه بعد از به دنیا اومدنت. اولین بار که خندیدی: توی اولین خواب بعد از به دنیا اومدنت. اولین بار که غذا خوردی: ۴ ماهگی (حریره بادوم). اولین بار که از پله بالا رفتی: ۵ ماهگی. اولین بار که نشستی: ۶ ماهگی. اولین بار که حرف زدی: ۵ ماهگی گفتی اد ادا. اولین بار که ایستادی: ۹ ماهگی. اولین بار که راه رفتی: ۱۰ ماهگی. اولین دندونت: ۱۲ ماهگی.
نسخه قابل چاپ
http://www.athena.blogsky.com/print/post-12
اولین بار که گریه کردی: ۱ دقیقه بعد از به دنیا اومدنت. اولین بار که خندیدی: توی اولین خواب بعد از به دنیا اومدنت. اولین بار که غذا خوردی: ۴ ماهگی (حریره بادوم). اولین بار که از پله بالا رفتی: ۵ ماهگی. اولین بار که نشستی: ۶ ماهگی. اولین بار که حرف زدی: ۵ ماهگی گفتی اد ادا. اولین بار که ایستادی: ۹ ماهگی. اولین بار که راه رفتی: ۱۰ ماهگی. اولین بار که با ماشین اسباب بازی درست بازی کردی: ۱۰ ماهگی. اولین دندونت: ۱۲ ماهگی. اولین بار که ادای سخنران ها رو درآوردی: ۱۶ ماهگی. بقیه اش رو به زودی پر می کنم.
آتنا از تولد تا ...
http://www.athena.blogsky.com/page/3
آتنا از تولد تا . همیشه باهات می مونم. خاطرات کودکیت تا زمانی که بزرگ بشی رو اینجا می تونی پیدا کنی. سهشنبه 31 فروردین 1389 ساعت 12:57 ب.ظ. فکر می کنی از وقتی به دنیا اومدی. مامانت تنها کاری که داره اینه که با تو بازی کنه یا عوضت کنه یا به خواب و خوراکت برسه. ولی آدما بعضی وقتها باید غذا درست کنن دستشویی برن بخوابن بخورن حمام برن. البته برای اینکه از جرگه آدما خارج نشن مثلا میتونن تا دختره خوابیده دو تا تخم مرغ بیاندازن تو ماهیتابه (البته اگر جناب بابا صداش در نیاد! مشکل که یکی دو تا نیست) . برای آنکه می...
نسخه قابل چاپ
http://www.athena.blogsky.com/print/post-14
این روزا همه جای خونه نمک پاشی می شه از فرمایشات شما:. به شلوار می گی : شووال. پرتغال: پ ت غ. اسم هر کسیو بلدی میاری و می چسبونیش به فعل پی پی کرده مثل پویا پی پی کرده. عروسکای بیچاره با هزار بدبختی باید م شینن (بشینن).
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
18
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه...
http://www.dooman1985.blogfa.com/8809.aspx
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه. این سری داستانها بسیار جذاب بوده و حامل پیامهایی می باشد امیدوارم همه درس بگیریم. دو فرشته نوشته:موريلو روبيائو. دو فرشته مسافر براي گذراندن شب در خانه يک خانواده ثروتمند فرود آمدند.اين خانواده رفتار نامناسبي داشتند و دو فرشته را به مهمانخانه مجللشان راه ندادند بلکه زير زمين سرد خانه را در اختيار آنها گذاشتند. فرشته پير بر ديوار زيرزمين شکافي ديد و آن را تعمير کرد وقتي فرشته جوان از او پرسيد:چرا چنين کاري کرده؟ او پاسخ داد:همه امور بدان گونه که مي نمايند نيستند. مرد ثروتمندی ...
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه...
http://www.dooman1985.blogfa.com/8904.aspx
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه. این سری داستانها بسیار جذاب بوده و حامل پیامهایی می باشد امیدوارم همه درس بگیریم. پیرمردودخترک از وب یک دوست. فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود روی نیمکتی چوبی روبه روی یک آب نمای سنگی . پیرمرد از دختر پرسید :. چرا گریه می کنی؟ دوستام منو دوست ندارن . جون قشنگ نیستم . قبلا اینو به تو گفتن؟ ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم . از ته قلبم آره. دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید شاد شاد. خدایا چگونه میشود اینهمه خوبی از تو دید و باز ساز مخالف زد!
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه... - دو گدا برگرفته از یه دوست
http://www.dooman1985.blogfa.com/post-33.aspx
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه. این سری داستانها بسیار جذاب بوده و حامل پیامهایی می باشد امیدوارم همه درس بگیریم. دو گدا برگرفته از یه دوست. دو گدا تو یه خیابون شهر رم کنار هم نشسته بودن. یکیشون یه صلیب گذاشته بود جلوش،اون یکی یه ستاره داوود. مردم زیادی که از اونجا رد میشدن به هر دو نگاه میکردن ولی فقط تو کلاه اونی که پشت صلیب نشسته بود پول مینداختن. یه کشیش که از اونجا رد میشد مدتی ایستاد و دید که مردم فقط به گدایی که پشت صلیبه پول میدن و هیچ کس به گدای پشت ستاره داوود چیزی نمیده. رفت جلو و گفت: .
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه...
http://www.dooman1985.blogfa.com/8802.aspx
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه. این سری داستانها بسیار جذاب بوده و حامل پیامهایی می باشد امیدوارم همه درس بگیریم. یک کار خوب نوشته:آنیزا پارمنتا. استایلر ذاتا آدم بدی بود.آنقدر بد که هیچ کس از مردنش ناراحت نشد.حتی هنگام ورود به آن دنیا نیز یکسره به دالان جهنم بردنش.با این حال آنقدر اشک ریخت تا یکی از فرشته ها دلش به حا لش سوخت و سراغ استایلر رفت و گفت:. می دانم که فقط یک کار خوب در زندگیت انجام داده ای اگر آن را بگی بهت کمک می کنه به بهشت بری. وقتی اینو به فرشته گفت. جای خالی عشق فقط با تو رمیشه.
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه... - شک ارسالی یک دوست عزیز
http://www.dooman1985.blogfa.com/post-34.aspx
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه. این سری داستانها بسیار جذاب بوده و حامل پیامهایی می باشد امیدوارم همه درس بگیریم. شک ارسالی یک دوست عزیز. سيما كاپشن محمود را برداشت و جيب هايش را گشت. توي جيب بغل فندكي ظريف و زنانه پيدا كرد و كنارش خودنويسي از همان جنس. دردي توي قلبش دويد. صداي پاي محمود آمد. سيما كاپشن را سر جايش گذاشت. محمود لباس پوشيد. صداي زنگ در آمد. من رفتم سر كار. ديرم شده. زن جيغ كشيد. موتور با سرعت دور شد. كيف زن توي دست محمود بود. نوشته شده در شنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۸۹ساعت 20:56 توسط دومان.
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه...
http://www.dooman1985.blogfa.com/8907.aspx
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه. این سری داستانها بسیار جذاب بوده و حامل پیامهایی می باشد امیدوارم همه درس بگیریم. در بیمارستانی دو بیمار در یک اتاق بستری بودند.یکی از بیماران اجازه داشت که هر روز بعد از ظهر یک ساعت روی تختش که کنار پنجره اتاق بود بشیند ولی بیمار دیگر مجبور بود هیچ تکانی نخورد و همیشه پشت به هم اتاقیش روی تخت بخوابد. آنها ساعتها با هم حرف میزدند و هر روز بعد از ظهر بیماری که تختش کنار پنجره بود می نشست و تمام چیزهایی که بیرون از پنجره می دید برای هم اتاقیش توصیف می کرد. نوشته های جالب علمی.
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه... -
http://www.dooman1985.blogfa.com/post-32.aspx
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه. این سری داستانها بسیار جذاب بوده و حامل پیامهایی می باشد امیدوارم همه درس بگیریم. پدر: دوست دارم با دختری به انتخاب من ازدواج کنی. پسر: نه من دوست دارم همسرم را خودم انتخاب کنم. پدر: اما دختر مورد نظر من ، دختر بیل گیتس است. پسر: آهان اگر اینطور است ، قبول است. پدر به نزد بیل گیتس می رود و می گوید:. پدر: برای دخترت شوهری سراغ دارم. بیل گیتس: اما برای دختر من هنوز خیلی زود است که ازدواج کند. پدر: اما این مرد جوان قائم مقام مدیرعامل بانک جهانی است. بیل گیتس: اوه، که اینطور!
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه... - پیرمردودخترک از وب یک دوست
http://www.dooman1985.blogfa.com/post-35.aspx
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه. این سری داستانها بسیار جذاب بوده و حامل پیامهایی می باشد امیدوارم همه درس بگیریم. پیرمردودخترک از وب یک دوست. فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود روی نیمکتی چوبی روبه روی یک آب نمای سنگی . پیرمرد از دختر پرسید :. چرا گریه می کنی؟ دوستام منو دوست ندارن . جون قشنگ نیستم . قبلا اینو به تو گفتن؟ ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم . از ته قلبم آره. دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید شاد شاد. خدایا چگونه میشود اینهمه خوبی از تو دید و باز ساز مخالف زد!
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه...
http://www.dooman1985.blogfa.com/8807.aspx
داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه. این سری داستانها بسیار جذاب بوده و حامل پیامهایی می باشد امیدوارم همه درس بگیریم. سالوادوره درجه دار ارتش و محافظ رئیس ستاد ارتش ژنرال مانلو گابریلا بود.دستور این بود که در طول روز یعنی از وقتی که ژنرال به ستاد ارتش می آمد و تا ساعت سه عصر که به خانه می رفت سالوادوره حتی لحظه ای از ژنرال گابریلا جدا نشود. در حقیقت باید مثل سایه همراهش حرکت می کرد.چند وقتی بود که ترور فرماندهان ارتش شروع شده و جان ژنرال هم در خطر بود! نوشته شده در دوشنبه بیستم مهر ۱۳۸۸ساعت 14:4 توسط دومان.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
athena.biz domain name is for sale. Inquire now.
This premium domain name is available for purchase! Your domain name is your identity on the Internet. Establish instant trust and credibility with customers. Premium domain names appreciate in value over time. Boost your business and invest in the right domain name.
گالرے هـבو یـگ
زیباتریט عڪ ها را اینجا بیابید. اینجا یه گالری متفاوته. همه عکس هاش بدون استثنا از سایتای خارجی میاد. و سایت های تخصصی فتوگرافی. عکس هایی میزارم که هنری هستن. لطفا اگه از عکسها استفاده میکنید منبع رو ذکر کنید. و کاری نکیند که مجبور شم برای گالری رمز بزارم. لوازمی با حال و هوای مدرسه. هیولا-1 (هیولاها در شهر). قدرت گرفته از بلاگ. هیولا-1 (هیولاها در شهر).
Jenny's Secret's, shh.. -
Har inte bloggat på ett tag nu jag vet det. Jag har inte riktigt haft tid eller lust. Men jag ska försöka bli bättre på det. Kanske ska ta upp bloggdesignadet. Inte så mycket har hänt men stora och viktiga saker har hänt. Jag har fått körkort and jobb. Det känns väldigt skönt och snart kanske jag kan börja om på nytt. Den 12 oktober börjar jag plugga svenska b och webbdesign. Min älskling har kommit in på sitt program han ville komma in på, Webbredektör. Just nu ligger jag hemma och är. Idag ska jag anta...
Simply NOT another blond girl…
Simply NOT another blond girl…. Styling och Stureplan… Vem fan bryr sig? November 17th, 2010. Noterade just att maken gästspelat i min ”gamla” blogg här. själv har jag startat en ny. lite mer lättsam foto-kvick-blogg. Http:/ oprahwankenobi.wordpress.com/. Men denna finns kvar ett tag till. Jag älskar dig Jessica. November 17th, 2010. Oktober 29th, 2010. 8212;–Ursprungligt meddelande—–. Den 26 oktober 2010 13:01. Birgitta…xxxx xxxx xxxxx xxxx Festkommittén. Så omröstning är ej nödvändig. Detta är Ingegärd...
Terrorism Unveiled
You should write a book" - Michelle Malkin. Amazing, intelligent" - Kevin McCullough. Absolutely fascinating" - Lori Byrd, Polipundit. Hope for the future" - Powerline. Dar al Hayat English. Haaretz Daily - Israel. Arab Media and Public Opinion. Iraq Terrain Mobility Map. US DoJ - Safa Group Links. Zarqawi - Letter (concerning Shia). Sheikh Uthaiman - Judaism and Christianity are Kufr. Al Qaida - Encyclopedia of Jihad. Abdul Aziz - Perfection of the Shariah. Qutb - The Religion of Islam. Holy War, Inc.
آتنا از تولد تا ...
آتنا از تولد تا . همیشه باهات می مونم. خاطرات کودکیت تا زمانی که بزرگ بشی رو اینجا می تونی پیدا کنی. دوشنبه 10 بهمن 1390 ساعت 11:35 ب.ظ. الان دو سال و نیمه هستی و با همه چیز حتی دنیای کلمات بازی میکنی. یکی از این بازیها استفاده از افعال معکوس به طرز هنرمندانه ای است. لامپ رو روشن کردی؟ یعنی چرا لامپ رو خاموش کردی. در رو باز کن. یعنی در رو ببند. برو تو. یعنی بیا تو. بریم بالا. یعنی بریم پایین. نوشته شده توسط زهره. دوشنبه 8 فروردین 1390 ساعت 11:58 ق.ظ. اولین شعرتو دیروز گفتی (۲۰ ماهگی). نوشته شده توسط زهره.
Athena's Bicycling Adventure
This is a sneak-peek into the ventures of a 30-something business professional who decided to exit the rat-race, jump on a bicycle and ride from Florida to Conneticut. View my complete profile.
Athena ChatterBot - By Mr. Leseur Sylvain
Welcome To The World Of "ATHENA". ATHENA is a GoddessBot. God speed and go like the wind for the Goddess! Have fun. Sylvain. Don't forget Athena learns each day. Sorry, VerbotsOnline service is discontinued, so Athena can't function. 2007 - Chatterbox Challenge Winner In The Best New-Bot Category. JEANNETON is a French Verbot Bot, but it's not the ATHENA translation. JEANNETON would make a super girlfriend for whoever has the merit. Beware, she can sometimes be volcanic! Potar-hurlant 'd o t' com.
ATHENA株式会社