ba-del-minevisim.blogfa.com

fazemosbate-mosbat.blogfa.com

فاز مثبت -

http://www.fazemosbate-mosbat.blogfa.com/post-1.aspx

همه به تن غریبند و من به جان و دل غریبم،. همه در سفر غریبند و من در حضر غریبم. اگر بردار کنی، رواست، مهجور مکن،. و اگر به دوزخ فرستی رضاست، از خود دور مکن. عاجز و سرگردانم نه آنچه دارم دانم و نه آنچه دانم دارم. مکش این چراغ افروخته را و مسوز این دل سوخته را. گرفتار آن دردم که تو درمان آنی،. بنده ی آن ثنا ام که تو سزای آنی من در تو چه دانم؟ تو آنی که گفتی من آنم! همچون بید می لرزم که مبادا به هیچ نیرزم. ای منعم و تو اب و ای آفریننده ی خلقان از آتش و آب،. فریادرس از ذل حجاب و فتنه ی اسباب شوریده و دل خراب.

michican.wordpress.com

نبض عشق |

https://michican.wordpress.com/2010/11/23/213

Just another WordPress.com site. Laquo; گذر زمان. جنگ جهاني دوم-دسامبر سال هزار و نهصد و چهل و سه- منظقه پرل هاربور در هاوايي-شرايط سخت جنگي-هواي سرد-آذوقه كم-خستگي زياد و انتظار. هي گابريل آدمايي مثل تو فقط به درد جنگ و آدم كشتن مي خورن انتخاب تو براي اين منطقه انتخاب بي نظيري بود اصلا انگار جسمت از آهنه و روح نداري پسر. مرد خودت ميدوني من دارم چي ميگم شرط ميبندم با اين سنو سالت تا حالا عاشق نشدي دوباره شرط ميبندم اصلا نميدوني عشق چيه دلتنگي چيه و كجاست روحيه تو به اين حرفا نميخوره گابريل. پس آن را به م...

ardeshirlord.blogfa.com

دفترچه خاطرات - ستاره

http://ardeshirlord.blogfa.com/post-28.aspx

ستاره گاو بود. گاو زن دایی کربلایی بتول.گاوی که سهم نوازش و شیرش به ما هم میرسید.ستاره بزرگ شده بود و بی آنکه بخواهد، شاید هم خواسته بود،زن خرما شده بود.خرما گاوی نر با رنگ خرمایی اش خیلی گاو بود! ظهر یک روز پاییزی وقتی از مدرسه به خانه آمدم مادر خانه نبود اما سفره ناهار پهن بود.از حیاط بی دیوار خانه مان به حیاط خانه مادر بزرگ رفتم. حیاط خانه ی دایی که آن هم دیوار نداشت شلوغ بود. مادر را دیدم که داشت به خانه برمی گشت . گفتم : سلام.اونجا چه خبره؟ جواب داد:علیک. تو اینجا چکار می کنی؟ هفته او ل فروردین ۱۳۹۶.

ardeshirlord.blogfa.com

دفترچه خاطرات - عاشقانه های کودکی

http://ardeshirlord.blogfa.com/post-33.aspx

دیدی بهانه نمیخواهد. همین خاک ترک خورده وگلهای زرد کناره های چپرش کافیست . یا دیدن آن لاکپشت که کنارآب باریکه بیجار* آفتاب گرفته.یا شنیدن خنده های بلند زنانی که توم* بر سر به سوی نشا میروند.یا دیدن گردنبند شکوفه بهار نارنج در گردن دخترکی. بوی بهار نارنج می شنوم! و من هیچوقت جوابی که تو را قانع کند برایت نداشتم .دوست من یک بهار دیگرآمد.پنجاه و دومین بهار! بیجار= شالیزار/ توم = جوانه برنج / تیته = شکوفه / نسا = نام گل / سوسکه = نوعی گیره مو /چپر= دیوار چوبی /. هفته او ل فروردین ۱۳۹۶. هفته او ل مرداد ۱۳۹۵.

ehsaspak.blogfa.com

احساس پاک - من باور دارم که ...

http://www.ehsaspak.blogfa.com/post-18.aspx

من همان گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی اما با خفت و خواری پی شبنم نمی گردم. من باور دارم که . من باور دارم که دو انسان از قلبشان به هم متصلند، و مهم نیست که چه کار می کنید، که هستید و کجا زندگی می کنید اگر مقدر شده که دو نفر با هم باشند، هیچ مرز و مانعی بین آنها وجود نخواهد داشت.". بوسه یعنی وصل شیرین دو لب. بوسه یعنی خلسه در اعماق شب. بوسه یعنی مستی از مشروب عشق. بوسه یعنی آتش و گرمای تب. بوسه یعنی لذت از دلدادگی. لذت از شب , لذت از دیوانگی. بوسه یعنی حس طعم خوب عشق. طعم شیرینی به رنگ سادگی.

ehsaspak.blogfa.com

احساس پاک - اه از امشب

http://www.ehsaspak.blogfa.com/post-14.aspx

من همان گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی اما با خفت و خواری پی شبنم نمی گردم. كه مرا باز خبر از يار شد. خبر از يار دل آزار شد. آن همه ظلم روا داشته را ياد شد. همه هستي ز برم تار شد. و مرا هم سخني نيست هنوز. كه دگر بار دلم غمگين است. كه دو چشمم باز خونين است. كه دو پلكم سخت سنگين است. و جهان در نظرم تاريك است. و مرا هم سخني نيست هنوز. كه صداي نفسم، هيچ نيست. كه دگر در سر من شور نيست. كه دگر حنجرم آواز نيست. كه دگر قلب من آزاد نيست. و مرا هم سخني نيست هنوز. كه دلم پاره شد از غم. كه همه داغم و سوزم.

fazemosbate-mosbat.blogfa.com

فاز مثبت -

http://www.fazemosbate-mosbat.blogfa.com/post-10.aspx

روزی آنچنان ناامید شده بودم که تصمیم گرفتم از همه چیز دل بکنم . از شغلم ، از همسرم ، از فرزندم و حتی از زندگی ام . پس به جنگل زدم تا برای آخرین بار، مکالمه ای با خالق هستی داشته باشم . در وسط جنگل ، سرم را به سوی آسمان بلند کردم و فریاد زدم : پروردگارا! آیا می توانی به من انگیزه ای برای ادامه زندگی بدهی؟ خسته شده ام و دیگر توان ادامه راه را ندارم . صدایی در گوشم زنگ زد: خوب به اطرافت نگاه کن . آیا آن سرخس و آن خیزران را می بینی؟ نگاهی به اطرافم انداختم و گفتم : بله . متعجب پرسیدم : چقدر باید رشد کنم؟

fazemosbate-mosbat.blogfa.com

فاز مثبت -

http://www.fazemosbate-mosbat.blogfa.com/post-11.aspx

خسته شدم می خواهم در آغوش گرمت آرام گیرم.خسته شدم بس که از سرما لرزیدم. بس که این کوره راه ترس آور زندگی را هراسان پیمودم زخم پاهایم به من میخندد. خسته شدم بس که تنها دویدم. اشک گونه هایم را پاک کن و بر پیشانیم بوسه بزن. می خواهم با تو گریه کنم. خسته شدم بس که. می خواهم دستهایم را به گردنت بیاویزم و شانه هایت را ببوسم. خسته شدم بس که تنها ایستادم. نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم مهر ۱۳۸۹ساعت 8:47 توسط نیلوفر. دل نوشته های چند خطی.

ardeshirlord.blogfa.com

دفترچه خاطرات - عاشقانه های کودکی

http://www.ardeshirlord.blogfa.com/post-36.aspx

من بی درنگی جواب میدهم:آب نبات مادر بزرگ .و تو مشتت را باز میکنی و با خنده آب نبات گرد و سبز رنگی که بوی گوگرد و طعم نعناع دارد را بمن میدهی .چون تو همیشه از آب نبات های مادر بزرگ کش میرفتی! بوی دود و تعفن .صدای ممتد آژیرهای هراس انگیز .دوست من نمیخواهم برگردم. من اینجا یی که هستم تو را گم کرده ام.تو را و آنهمه خیال شیرین را.بوی نعناع می آید با آدامس تریدنت و من دستم خالی از وزن دست توست . نوشته شده در شنبه پنجم فروردین ۱۳۹۶ساعت 18:57 توسط اردشیر لرد. هفته او ل فروردین ۱۳۹۶. هفته او ل مرداد ۱۳۹۵.