bad-girlssss.blogfa.com

tako-tanhatain.blogfa.com

دلنوشته های حوای تنها - مطلب 197 .:.

http://www.tako-tanhatain.blogfa.com/post/277

دلنوشته های حوای تنها. مطلب 197 .:. امروز از یکی از همکارا چیزی شنیدم ک فهمیدم افکارم نسبت به. دکی جون خطا نیست. با حرفای این همکارم فهمیدم ک همونطور. من فکر میکردم این دکی جون با دختر مجردا رفتارش یه جور دیگه است. واقعا متاسفم واسه جنس آقایون با این برخوردها و رفتارها. بن : این دکی ما ۷۶ سالشه. با این اوصاف من و همکارای مجرد جای نوه ی. خجالت هم خوب چیزیه. حوای تنها Sat 22 Dec 2012. خواستی چیزی بدونی زحمت دیدنش رو به خودت بده. 1 توضیحی در مورد لینکها باید بدم:. کامنت خصوصی میذارین بذارین.

tako-tanhatain.blogfa.com

دلنوشته های حوای تنها - مطلب 198 .:.

http://www.tako-tanhatain.blogfa.com/post/278

دلنوشته های حوای تنها. مطلب 198 .:. پارسال این وقتا بود ک خواهرم مریض بود. بد ۱ سال هنوزم وقتی یادم میاد. الان میفهمم ک با اون اتفاق من شکستم و فقط برای اینکه مثل همیشه. کم نیارم و خودمو نبازم رو پام ایستادم. امیدوارم هرکسی مریضی داره خدا شفاش بده. هیچ وقت یادم نمیره وقتی ساعت ۱۲ شب بود اس داد خواهری بیداری؟ گفت : خواهری حالم بده . بهش زنگ زدم حالش بد بود نتونست حرف بزنه. گوشی رو داد ب دوستش. مامان کل راه رو گریه کرد تا رسیدیم اون شهر دانشگاهش. تمام اون چند ماه من شکستم خورد شدم. دارم ذره ذره آب میشم.

1adad-khakestari.blogfa.com

☠ دُخـ مـل کـوشـولـویــِ بـُ زُرگــ ☠

http://www.1adad-khakestari.blogfa.com/1391/02/1

د خ مل کوشولوی ب ز رگ. روزمرگی های یک عدد خاکستری. 16یه هفته ی خوب! بعد از کلی وقت سلاااام دوستام. آقا ما از مکه تشریفمونو آوردیم هیچ اتفاق خاصی نیفتاد، امتحانا شروع شد و ما هم از دم نخونده همه رو نورانی میکردیم! جمعه همین هفته که گذشت جاتون خالی با یه تور گردشگری که دانشجوی خالص بودیم رفتیم کاشان! وای وای که چقدر حال داد، صبح ساعت 6 حرکت همانا و ساعت 9 راه افتادن همانا، تو راه بزن و برقص، اما من یه جا اعصابم خیلی خورد شد چون یه مخاطب خاصی زنگ زد اعصابمو خورد کرد. آب انبار شهر زیر زمینی. بعدش روز یک شنبه...

1adad-khakestari.blogfa.com

☠ دُخـ مـل کـوشـولـویــِ بـُ زُرگــ ☠

http://www.1adad-khakestari.blogfa.com/1390/12/2

د خ مل کوشولوی ب ز رگ. روزمرگی های یک عدد خاکستری. هم گذشت، مثل یک کاغذ مچاله شده دست کودکی پنج ساله که برای به دست آوردنش از خواهر و برادرش دنیا التماس و تمنا داشته و حالا که نقاشی اش تمام شد مچاله کرده و به گوشه ای انداخته. چقدر آدمی فراموشکار است! به راستی که نمیداند این همان فردایی ست که برایش ساعت ها از " امروز. ی دیگرش را برنامه ریزی کرده بود و حالا. خدایا. میدانم که گاهی پشیمان میشوی! نمیدانم تو نیز سرت را پایین می اندازی یا نه؟ نمی دانم تو هم از کرده خودت پشیمان می شوی یا نه؟ را به جان بخرم.

tako-tanhatain.blogfa.com

دلنوشته های حوای تنها - مطلب 189 :

http://www.tako-tanhatain.blogfa.com/post/269

دلنوشته های حوای تنها. یه سوال وقتی کسی عین کنه بهتون میچسبه. شما چطور دکش می کنید؟ یا چطور حساب این کنه رو می رسید؟ هم اکنون نیازمند راهکار های ناب شما هستیم. اون کنه یه آقا یا بهتره بگم یه مذکره. یه دوستی خصوصی نظر گذاشتن همون جور که منو دک کردی دکش کن ( آقا رضا ). با تشکر از شما آقا رضا ولی خب نمیشه همه رو به یه شکل دک کرد. یه شگرد جدید نیازمندم. حوای تنها Thu 5 Jul 2012. خواستی چیزی بدونی زحمت دیدنش رو به خودت بده. 1 توضیحی در مورد لینکها باید بدم:. کامنت خصوصی میذارین بذارین. دل جای نقاشی کردن نیست.

tako-tanhatain.blogfa.com

دلنوشته های حوای تنها - مطلب 180 :

http://www.tako-tanhatain.blogfa.com/post/260

دلنوشته های حوای تنها. کی این تعطیلات تموم میشه آخه؟ از دیشب که از دانشگاه برگشتم تا همین الان داریم مهمون بازی می کنیم. و بدبختانه نمیشه روی حرف مامان جون حرفی زد. من خسته و داغون از دانشگاه رسیدم نیاز به استراحت دارم جاش. رفتم مهمونی. و جالبه که همون مهمونا امروز اومدن خونه ی ما. از کمبود خوابم که دیگه نگوو. سرم داره از درد میترکه. منم واسه این که مهمونا دچار عذاب وجدان بشن با کتاب نشستم جلوشون. که بابا بفهمین من درس دارم. خدا کنه مامان رو بتونم راضی کنم فردا شب رو بیخیال من بشه. دل جای نقاشی کردن نیست.

tako-tanhatain.blogfa.com

دلنوشته های حوای تنها - مطلب 195 .:.

http://www.tako-tanhatain.blogfa.com/post/275

دلنوشته های حوای تنها. مطلب 195 .:. خیلی وقت بود که دیگه تو این وبلاگ نمینوشتم. یعنی بعد این که اون یکی. وبلاگم رو ساختم و قرار شد ک این وبلاگ فقط واسه نوشتن خاطرات تلخ. زندگیم باشه و اون وبلاگ واسه نوشتن خاطره های شاد زندگیم. خیلی وقت بود که به خاطر دوری از خونه از خیلی اتفاق ها دور بودم. یعنی بر اساس صلاحدید مامان جان از خیلی اتفاق ها وقتی زنگ میزنن. تا این که فهمیدم که یکی از دوستام خودکشی کرده. رفتم تو شوک. اصلا فکرش رو نمیکردم که این کارو بکنه. حوای تنها Sun 28 Oct 2012. کامنت خصوصی میذارین بذارین.

tako-tanhatain.blogfa.com

دلنوشته های حوای تنها - مطلب 185 :

http://www.tako-tanhatain.blogfa.com/post/265

دلنوشته های حوای تنها. دیروز و اون خوشحالی. امروز و یه حس و حال بد. حس یه متهم محکوم به اعدام رو دارم. حس میکنم دارم به زمان اعدامم نزدیک میشم. چند تا حسم با هم قاطی شده اونم از نوع حسای بد. امروز بد جور شکنجه ی روحی شدم. فکر می کردم روز خوبی واسم باشه امروز ولی . دلم به شونه برای گریه می خواد. حوای تنها Thu 14 Jun 2012. خواستی چیزی بدونی زحمت دیدنش رو به خودت بده. 1 توضیحی در مورد لینکها باید بدم:. هر چند واسه من این چیزا مهم نیست من فقط واسه دلم می نویسم. کامنت خصوصی میذارین بذارین. دختر حوا and پسر آدم.

tako-tanhatain.blogfa.com

دلنوشته های حوای تنها - مطلب 196 .:.

http://www.tako-tanhatain.blogfa.com/post/276

دلنوشته های حوای تنها. مطلب 196 .:. بخاطر شیفت شب دیروزم تمام امروز رو خواب بودم و اصلا نای بیدار شدن نداشتم. وقتی بیدار شدم دیدم خواهری زنگ زده.سریع زنگ زدم خونه. مامی جواب داد و چیزایی راجع به خواهری گفت ک اعصابم رو تحریک کرد و دعوام شد. بهش گفتم حالم خوب نیس. به خواهری بگو وقتی از خواب بیدار شد بهم زنگ بزنه. گفت باهاش دعوا نکنی مادری. گفتم باشه. عزیز دلم ۲ ۳ ساعت بعد دوباره زنگ زده میگه حالت خوب شد عزیزم؟ مراقب خودت باش اونجا. بمیرم ک اینقدر نگرانه منه. تمام این متن رو با چشمایی گریون نوشتم.

tako-tanhatain.blogfa.com

دلنوشته های حوای تنها - مطلب 190 :

http://www.tako-tanhatain.blogfa.com/post/270

دلنوشته های حوای تنها. خیلی وقت بود باهم قهر بودیم و امشب واسه خاطر تولدت. ولی خوب کلی هم به هم غر زدیم ولی از سر دلتنگی چند هفته صحبت نکردن بود. با تمام غرغرات و تمام بهانه گرفتنات خیلی دوستت دارم. و با این که میدونم خواهری رو بیشتر از من دوست. میداری ( البته پیش خودمون باشه ها ). هر چند تقصیری نداری و من بیشتر خصلتام پسرونه بودو بیشتر با. بابایی راحت بودم تا تو. یادته آخرین بار چند ماه پیش چی گفتی؟ حرفات بوی حسادت میداد. گفتی تو همیشه باباتو میبوسی ولی یادته منو کی بوسیدی؟ حوای تنها Fri 6 Jul 2012.