badroudnursing.mihanblog.com

vbnurse.blogfa.com

nursing - زندگی

http://www.vbnurse.blogfa.com/post/172/زندگی

زندگی در گذر آینه ها جان دارد. با سفرهای پر از خاطره ایمان دارد. زندگی خواب لطیفیست که گل می بیند. اضطراب و هیجانیست که انسان دارد. زندگی کلبه ی دنجیست که در نقشه ی خود. دو سه تا پنجره رو به خیابان دارد. گاه با خنده عجین است و گهی با گریه. گاه خشک است و گهی شر شر باران دارد. زندگی مرد بزرگیست که در بستر مرگ. به شفابخشی یک معجزه ایمان دارد. زندگی حالت بارانی چشمان تو است. که در آن قوس و قزح های فراوان دارد. زندگی آن گل سرخیست که تو می بویی. یک سرآغاز قشنگیست که پایان دارد. تولد دوباره ام مبارک! پنل رایگان...

vbnurse.blogfa.com

nursing - تولد دوباره ام مبارک!!!

http://www.vbnurse.blogfa.com/post/178/تولد-دوباره-ام-مبارک-

تولد دوباره ام مبارک! سالروز تولدم دارد لحظه به لحظه میگذرد. اما میخواهم تولدی دوباره داشته باشم. شکست ها رو کنار میگذارم. از یاد نمی برم ولی عبرت میگیرم. نوشته شده در شنبه چهاردهم دی 1392ساعت 22:23 توسط v.b. تولد دوباره ام مبارک! و آنگاه که خداوند سکوت را آفرید. چهار سالی که گذشت. ولادت امام زمان (عج) مبارک باد. درد من عشق تو وبستر من بستر مرگ جزتوام هیچ طبیبی و پرستاری نیست. غم دل با که بگویم که مرا یاری نیست. جز تو ای روح وروان هیچ مددکاری نیست. دانشگاه علوم پزشکی مشهد. پرستاران و فناوری اطلاعات.

vbnurse.blogfa.com

nursing - به ياد داشته باش:

http://www.vbnurse.blogfa.com/post/164/به-ياد-داشته-باش-

به ياد داشته باش:. من نبايد چيزى باشم که تو ميخواهى، من را خودم از خودم ساختهام. منى که من از خود ساختهام، آمال من است. تويى که تو از من ميسازى آرزوهايت و يا کمبودهايت هستند. لياقت انسانها کيفيت زندگى را تعيين ميکند، نه آرزوهايشان. و من متعهد نيستم که چيزى باشم که تو ميخواهى. و تو هم ميتوانى انتخاب کنى که من را ميخواهى يا نه. ولى نميتوانى انتخاب کنى که از من چه ميخواهى. ميتوانى دوستم داشته باشى، همين گونه که هستم و من هم. ميتوانى از من متنفر باشى بىهيچ دليلى و من هم. چرا که ما هر دو انسانيم. جز تو ای روح...

vbnurse.blogfa.com

nursing - ترم 8

http://www.vbnurse.blogfa.com/post/170/ترم-8

سلام به دوستان همیشگی. بالاخره دوران دانشجویی تموم شد. بالاخره ما موندیم و خاطرات چهار سال دانشگاه. دلم برای اون روزا تنگ میشه. سه سال اخر سخت گذشت ولی دلم برای اون روزا هم تنگ میشه. سه سالی که هر روزش دو قسمت داشت. توخونه بهترین روزها رو میگذروندم و تو دانشگاه بدترین روزهارو. ترم 8 ترمی که من اصلا تمرکز برای کارورزی ها نداشتم . کارورزی های قبل عید خوب بود ولی بعد عید فقط جنبه رفع تکلیف برام داشت. اون روزها استرس زیادی داشتم برای امتحان ارشد. البته الان بیشتر! گاهی با نی نی های پره ترم ، آسپیراسیون مکونی...

vbnurse.blogfa.com

nursing - ارشد 92

http://www.vbnurse.blogfa.com/post/162/ارشد-92

بالاخره این کنکور ارشد هم تموم شد! نظری ندم در مورد کنکور بهتره! دعا کنید قبول شم! نوشته شده در شنبه یازدهم خرداد 1392ساعت 22:44 توسط v.b. تولد دوباره ام مبارک! و آنگاه که خداوند سکوت را آفرید. چهار سالی که گذشت. ولادت امام زمان (عج) مبارک باد. درد من عشق تو وبستر من بستر مرگ جزتوام هیچ طبیبی و پرستاری نیست. غم دل با که بگویم که مرا یاری نیست. جز تو ای روح وروان هیچ مددکاری نیست. دانشگاه علوم پزشکی مشهد. استعدادهای درخشان دانشکده پرستاری و مامایی مشهد. وبلاگ پرستاری و مامایی شهید بهشتی.

vbnurse.blogfa.com

nursing - به که باید دل بست ؟؟؟

http://www.vbnurse.blogfa.com/post/165/به-که-باید-دل-بست-

به که باید دل بست؟ به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ نقش هر خنده که بر روی لبی می شکفد. در نگاهی که تو را وسوسه ی عشق دهد. زیر لب زمزمه ی شاد مردم برخواست. هرکجا مرد توانایی بر خاک نشست. هر زمان بر رخ تو هاله زند گرد شکست. به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ خنده ها می شکفد بر لب ها. تا که اشکی شکفد بر سر مژگان کسی. همه بر درد کسان می نگرند. لیک دستی نبرد از پی درمان کسی. نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم خرداد 1392ساعت 20:43 توسط v.b. تولد دوباره ام مبارک! و آنگاه که خداوند سکوت را آفرید. ابزار سخن...

vbnurse.blogfa.com

nursing - و آنگاه که خداوند سکوت را آفرید...

http://www.vbnurse.blogfa.com/post/175/و-آنگاه-که-خداوند-سکوت-را-آفرید-

و آنگاه که خداوند سکوت را آفرید. سکوت، یعنی گفتن در نگفتن، یعنی مقابله با شهوت رام نشدنی حرف، یعنی تمرین برگشتن به دوران جنینی و شنیدن انحصاری لالائی قلب مادر در تنهائی محض. سکوت در مکالمه تلفنی، یعنی تردید یا مزاحمت، یا شرم. هر سکوتی، سرشار از ناگفته ها نیست، بعضی وقت ها، سرشار از خجالت گفته هاست. موسیقی، یعنی سکوت بعلاوه سکوت های شکسته شده ی موزون. سکوت آرام کتابخانه، یعنی رعد و غرش نهفته ی تمام حرف های فشرده ی عالم، در پیش از این. سکوت شاهد، یعنی شهادت دروغ، موقع خواب و استراحت و تعطیلی وجدان. زیر زمی...

vbnurse.blogfa.com

nursing - روزت مبارک...

http://www.vbnurse.blogfa.com/post/160/روزت-مبارک-

معلم عزیز ، استاد بزرگوار، تو را به چه مانند کنم . دل دریاییت لبریز از آرامش است همچون. کوه استوار از حوادث روزگار ایستاده ای و همچون ابر، باران پر شکوه معرفت بر چمن های. دشت دانش آموختگی فرو می ریزی . خورشید نگاهت گرمابخش وجود ما وحرارت کلبه ی. سرد یأس و ناامیدی و ارمغان شور و شعف است . غنچه ی تبسمی که از گلستان لبهای. تو می روید، طراوت لحظه های ابهام و زیبا یی بخش خانه ی وجود ماست . کلام روح بخش. و دلنشین تو موسیقی دلنوازی است که بر گوش جان می نشیند و اهنگ زندگی را به. تأثیر علم آموزی تو را که چراغ روش...

vbnurse.blogfa.com

nursing - ........

http://www.vbnurse.blogfa.com/post/176/-

حرفهايي هست براي گفتن كه اگر گوشي نبود، نميگوييم. و حرفهايي هست براي نگفتن. حرفهايي كه هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمي آورند. و سرمايه ماورايي هركس به اندازه ي حرفهاييست كه براي نگفتن دارد. حرفهايي كه پاره هاي بودن آدمي اند. و بيان نمي شوند. مگر اينكه مخاطب خويش را بيابند. نوشته شده در شنبه سی ام شهریور 1392ساعت 14:8 توسط v.b. تولد دوباره ام مبارک! و آنگاه که خداوند سکوت را آفرید. چهار سالی که گذشت. ولادت امام زمان (عج) مبارک باد. درد من عشق تو وبستر من بستر مرگ جزتوام هیچ طبیبی و پرستاری نیست.

vbnurse.blogfa.com

nursing - مرگ...

http://www.vbnurse.blogfa.com/post/177/مرگ-

مرگ هم به تساوی تقسیم نمی شود. به سهم کم اش از مرگ. خیلی ها سهم بیشتری از مرگ نصیب شان می شود. کودک بودم که درسینما. مردی ازاسب افتاد و. آنقدر روی زمین کشیده شد که :. گریه چشم هایم را بست. افتادن از اسب گریه ندارد. خیلی ها از اصل می افتند و می میرند. نوشته شده در چهارشنبه هشتم آبان 1392ساعت 16:35 توسط v.b. تولد دوباره ام مبارک! و آنگاه که خداوند سکوت را آفرید. چهار سالی که گذشت. ولادت امام زمان (عج) مبارک باد. درد من عشق تو وبستر من بستر مرگ جزتوام هیچ طبیبی و پرستاری نیست. دانشگاه علوم پزشکی مشهد.