bahmanegaan.persianblog.ir

gozyashlarim.blogfa.com

اشک های مجازی من - برو خودتو مسخره کن بی غیرت

http://www.gozyashlarim.blogfa.com/post-149.aspx

اشک های مجازی من. Ama Sen Yoksan Yaşamak Nedir. برو خودتو مسخره کن بی غیرت. برنامه نود این هفته حاشیه ای از دربی پخش کرد که یه سری بازیگر و علی انصاریان رفته بودن خونه محراب قاسم خانی برای دیدن بازی . توی این آیتم علی انصاریان شروع کرد به مسخره کردن پایان رافت . نوشته شده در سه شنبه یکم بهمن ۱۳۹۲ساعت 20:6 توسط ابوالفضل. حریف تدارکاتی در حد تیم ملی. برو خودتو مسخره کن بی غیرت. سلام بعد از مدت ها. میلاد امام رضا (ع) مبارک. ترم 1 و خاطراتش. تیله هایم فرفره هایم. پیراهنم که بر درخت گیلاس پاره شد.

sekseke.blog.ir

بازدید از نمایشگاه ده به توان منفی نه (قسمت 2) :: اینجا کجاست؟!

http://sekseke.blog.ir/1391/07/23/بازدید-از-نمایشگاه-ده-به-توان-منفی-نه-قسمت-2

جائی برای انتشار دست نوشته های من. بازدید از نمایشگاه ده به توان منفی نه (قسمت 2). تا پایان بازدید ما تقریبا نیم ساعت مونده بود.یه چرخ کلی تو نمایشگاه و باز هم عکس یادگاری و غیریادگاری و تلوتلو خوردن تا دم ماشین کل کارهایی بود که ما انجام دادیم. دادند که دستشون مرسی! حسین که اومد ته ماشین(! فازمون عوض شد و بازی هامون حرفه ای تر! کمی بعد به پیشنهاد خانوما بازی رو بین المللیش کردیم و با تیم همسایه مسابقه دادیم. اما خدا نکنه این خانوما بخوان روی جنس مخالف رو کم کنند یعنی به هیچ قیدوبندی قائل نیستند! و ما به...

sekseke.blog.ir

سولاخ! :: اینجا کجاست؟!

http://sekseke.blog.ir/1391/07/12/سولاخ

جائی برای انتشار دست نوشته های من. واقعا نمی دونم چی بگم. دلار 10000 هم بشه یورو 500000 تومن هم بشه.گوشت گاو برسه کیلویی 9 میلیون تومن لبنیات نایاب بشه.چه می دونم شیر گاوا بخشکه و زمین لم یزرع بشه. الان که ساعت 3دقیقه از بامداد گذشته و داشتم تو سایتای خبری خبر شلوغی و به التهاب کشیدن بازار تهران توسط بعضی عناصر رو می دیدم. درسته آخه از یه سوراخ دوبار گزیده بشیم؟ از یه سمت دوبار مشت بخوریم؟ بوی تکرار حوادث میاد! یجور موج سواری رو جهل مردم.یجور گنده گویی تو شبکه های اجتماعی! بوش که رسیده وای به حال خودش.

sekseke.blog.ir

تماس با من :: اینجا کجاست؟!

http://sekseke.blog.ir/page/تماس-با-من

جائی برای انتشار دست نوشته های من. از طریق فرم زیر می توانید با من تماس بگیرید. تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد. شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:. B یا strong ، em یا i ، u ، strike یا s ، sup ، sub ، blockquote ، code ، pre ، hr ، br ، p ، a href=" title=" ، span style=" ، div align=". ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته میشوند. یک مرثیهی صد و هفتاد و پنج نفره. کاپ با طعم خون. بازدید از نمایشگاه ده به توان منفی نه (قسمت 2). بازدید از نمایشگاه ده به توان منفی نه! فقط برای خودت خدا.

sekseke.blog.ir

بازدید از نمایشگاه ده به توان منفی نه!! :: اینجا کجاست؟!

http://sekseke.blog.ir/1391/07/21/بازدید-از-نمایشگاه-ده-به-توان-منفی-نه

جائی برای انتشار دست نوشته های من. بازدید از نمایشگاه ده به توان منفی نه! به نام آنکه مولکول را آفرید.و او که اتم را آفرید. و او که دو برادر -پروتون و نوترون- را در کنار هم قرار داد و به برادر ناتنی شان -الکترون- الهام کرد که دور آنها بگردد و بگردد! به نام خداوندی که ذرات را کوچک و کوچکتر. کرد تا شاید ما با شناخت قدرت لایزالش بزرگ و بزرگتر. و به نام پروردگار نانو. زمان: ۱۶ مهرماه ۱۳۹۱- ساعت ۴ صبح! با این جمله خودم را راضی نگه می دارم.خانه سوت و کور و من در تاریکی دنبال جوراب و شلوار و جوراب شلواری! ملت ن...

sekseke.blog.ir

یک مرثیه‌ی صد و هفتاد و پنج نفره‌ :: اینجا کجاست؟!

http://sekseke.blog.ir/1394/06/14/یک-مرثیه-ی-صد-و-هفتاد-و-پنج-نفره

جائی برای انتشار دست نوشته های من. یک مرثیهی صد و هفتاد و پنج نفره. جا داشت برای تک تک شما صدوهفتادوپنج. حق آن بود که پدر رنجور و مادر از رمق افتادهتان به یاد غریبی شما خون گریه کنند بلکه همه کسانی که از. نوشیدند که شما برای دفاع از آن "به آن" زدید ، بر. قدم گذاردند که برای پاسداری وجب به وجب آن "در آن" زنده به گور شدید، از هوایی تنفس کردند که آسمانش را دروازهی جهنمی برای دشمن ساختید و در سایه دینی زندگی کردند که شما تربیتشدگان آن مکتباید. حق آن بود نه با افسانه و اسطورههای خیالی که با قصهی صدوهفتادوپنج.

zemestun67.blogfa.com

نوشته هاي برفي من - شعری لطیف و زیبا از دکتر مجدالدین میرفخرایی، متخلص به گلچین گیلانی

http://www.zemestun67.blogfa.com/post-73.aspx

نوشته هاي برفي من. نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست. شعری لطیف و زیبا از دکتر مجدالدین میرفخرایی، متخلص به گلچین گیلانی. پا به پای کودکی هایم بیا. کفش هایت را به پا کن تا به تا. قاه قاه خنده ات را ساز کن. باز هم با خنده ات اعجاز کن. پا بکوب و لج کن و راضی نشو. با کسی جز عشق همبازی نشو. بچه های کوچه را هم کن خبر. عاقلی را یک شب از یادت ببر. خاله بازی کن به رسم کودکی. با همان چادر نماز پولکی. طعم چای و قوری گلدارمان. لحظه های ناب بی تکرارمان. مادری از جنس باران داشتیم. در کنارش خواب آسان داشتیم.

zemestun67.blogfa.com

نوشته هاي برفي من - غلط کردم غلط

http://www.zemestun67.blogfa.com/post-70.aspx

نوشته هاي برفي من. نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست. از موقعیت سواستفاده کردم. پروژه رو تحویل دادم و به. دکتر طالب نیا گفتم نمرم رو خیلی زود لازم دارم. واو" به" واو" پروژم رو خوند. رحیم نژاد گفت طرح و اقتصاد رو با مهدیپور معرفی به استاد بگیر. عجله ی من هم برای همین بود. سواستفاده از نبود باکری. وارد اتاق مهدیپور شدم و گفتم طرح و اقتصاد رو با شما معرفی به استاد دارم. گفت که قیافت آشنا نیست. فقط گفتم گرایشم صنایع غذایی بوده. شفاهی چند تا سوال پرسید و جواب دادیم . گفت پس برین با همون باکری بگیرید.

zemestun67.blogfa.com

نوشته هاي برفي من

http://www.zemestun67.blogfa.com/92071.aspx

نوشته هاي برفي من. نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست. تولد مجنون و لیلی. شبی سرد و سیاه و تار و تبدار. به سعی دکتر و زور پرستار. پس از واریز پول بی حسابی. به زایشگاه چندین تخت خوابی. میان گردش این چرخ گردون. دوباره مادری زایید مجنون. چه مجنونی که فورا بعد میلاد. برای لیلی خود گریه سر داد. دو چشمش در به در دنبال لیلی. نه واقعا.بسیار .خیلی. بدون مکث با صد ناله و درد. همی آن طفل کوچک گریه میکرد. به تار حنجره تنبور میزد. نوا در دستگاه شور میزد. گهی میخواند پاپ و گاه رپ بود. کمی راک اندرول هم او بلد بود.