barffezemestan.persianblog.ir

paiizan.persianblog.ir

کتاب - پاییزان

http://paiizan.persianblog.ir/post/108

من از مصاحبت آفتاب می آیم، کجاست سایه؟ را تمام کردم. پایانش دور از انتظار و ناگهانی بود. مثل ضربه ای کاری! البته نویسنده های روس این قابلیت را هم دارند که در آخرین لحظه همه چیز را جوری بپیچانند که انگشت به دهان بمانی. را هم شروع کردم. ادبیات خاص خودش را داد. نویسنده هایی که ادبیات خاص خودشان را دارند خواندنی ترند از نظر من. همچنان ادامه داد. شاید بردم تحویلش دادم. سه بار تمدید کردم. تا 17 اسفند بیشتر نمی توانم نگهش دارم. اینجور کتاب ها را باید در خانه داشت. پن: همسر گرامی آمد با هدیه ای عالی!

paiizan.persianblog.ir

روزانه - پاییزان

http://paiizan.persianblog.ir/tag/روزانه

من از مصاحبت آفتاب می آیم، کجاست سایه؟ نمی دونم قانون جذب روی من عمل کرده یا واقعا این همه خر زدن جواب داد. معدل الف شدم. حس خوبی داره. آخرین باز که این اتفاق افتاد فک کنم دوم راهنمایی بودم که شاگرد اول شدم. میشه چند سال پیش؟ زیاده باید حساب کنم. سالیان ساله گذشته. برا خودم الان یه پا فسیلم. فک کنم حدود سالای 73 میشه. اوه 21 سااااال پیش؟ واقعا فسیل شدم پس! همون روز اول که ارشد قبول شدم هدفم این بود که اول بشم و خوب خدایی خیلی خوندم. امیدوارم بقیه ترما هم بتونم الف شم. کلی برنامه دارم برا دکترا! همیشه فصل...

paiizan.persianblog.ir

عنکبوت - پاییزان

http://paiizan.persianblog.ir/post/119

من از مصاحبت آفتاب می آیم، کجاست سایه؟ حس های بد، خاطره های بد، زخم ها و خراش های بی درمان، همه شان مثل تاری های عنکبوت می مانند. وقتی گرفتارشان شدی دست و پا زدن فایده ندارد. حتی گاهی باعث می شوند بدتر و بدتر در دامشان بیافتی! هر چیزی باشم غیر از موجود خسته ی این روزها! نوشته شده توسط بهاره در ۱۳٩٤/٥/٥. ارشد داریم تا ارشد! درباره :شراب را بدهید. شتاب باید کرد. من از سیاحت در یک حماسه می آیم. و مثل آب تمام قصه سهراب و نوشدارو را. روانم. پروفایل مدیر : بهاره. واژه هایی از جنس کتاب(۱۳). از هر دری سخنی.

s-m89.persianblog.ir

163. الکی مثلا من و همسری ؛) - ثـ‌ــــانـ‌ــیــــه هـ‌ـاے مَــهـافـتــــابـے

http://s-m89.persianblog.ir/post/221

بینامم یک بانوی 20 و ا ندی ساله! با وبلاگ نویسی پای م به فضای مجازی باز شد. بعد هم شدم بینام. بینام بانو. لطفا هیچ فکری نکن که چرا گذاشته نامش را بینام، تو که جایش نبودی، شاید اگر بودی تو هم نام وبلاگی ات را بینام می گذاشتی. اصلا گیرم بی هیچ دلیلی این نام را برگزیده ام، خب که چه؟ دیدی میشود بی هیچ دلیلی انتخاب کرد؟ همان روز اسمی برای وبلاگمان برگزیدیم و تا به امروز همان است که بود. به همین راحتی. خب میگفتم. بینامم! یک بانوی 20 و ا ندی ساله! دانشجوی رشته ای سخت (به قول اطرافیان)! فلسفه میخوانم و کمی عرفان!

s-m89.persianblog.ir

156.از کجا فلسفه را شروع کنیم؟! - ثـ‌ــــانـ‌ــیــــه هـ‌ـاے مَــهـافـتــــابـے

http://s-m89.persianblog.ir/post/210

بینامم یک بانوی 20 و ا ندی ساله! با وبلاگ نویسی پای م به فضای مجازی باز شد. بعد هم شدم بینام. بینام بانو. لطفا هیچ فکری نکن که چرا گذاشته نامش را بینام، تو که جایش نبودی، شاید اگر بودی تو هم نام وبلاگی ات را بینام می گذاشتی. اصلا گیرم بی هیچ دلیلی این نام را برگزیده ام، خب که چه؟ دیدی میشود بی هیچ دلیلی انتخاب کرد؟ همان روز اسمی برای وبلاگمان برگزیدیم و تا به امروز همان است که بود. به همین راحتی. خب میگفتم. بینامم! یک بانوی 20 و ا ندی ساله! دانشجوی رشته ای سخت (به قول اطرافیان)! فلسفه میخوانم و کمی عرفان!

s-m89.persianblog.ir

ثـ‌ــــانـ‌ــیــــه هـ‌ـاے مَــهـافـتــــابـے

http://s-m89.persianblog.ir/page/topresentbook

بینامم یک بانوی 20 و ا ندی ساله! با وبلاگ نویسی پای م به فضای مجازی باز شد. بعد هم شدم بینام. بینام بانو. لطفا هیچ فکری نکن که چرا گذاشته نامش را بینام، تو که جایش نبودی، شاید اگر بودی تو هم نام وبلاگی ات را بینام می گذاشتی. اصلا گیرم بی هیچ دلیلی این نام را برگزیده ام، خب که چه؟ دیدی میشود بی هیچ دلیلی انتخاب کرد؟ همان روز اسمی برای وبلاگمان برگزیدیم و تا به امروز همان است که بود. به همین راحتی. خب میگفتم. بینامم! یک بانوی 20 و ا ندی ساله! دانشجوی رشته ای سخت (به قول اطرافیان)! فلسفه میخوانم و کمی عرفان!

paiizan.persianblog.ir

کتابانه - پاییزان

http://paiizan.persianblog.ir/tag/کتابانه

من از مصاحبت آفتاب می آیم، کجاست سایه؟ بعضی آدم ها واقعا حیفند که بمیرند. یکیش همتن ونه گات خودمان نویسنده نامبر وان لیست نویسنده های محبوب بنده. این روزها که دارم کتاب صبحانه قهرمانانش را می خوانم بارها به خودم گفته ام حیف که این شخص دیگر زنده نیست. جدا از ملیت و مذهب امیداروارم روحش قرین شادی باشد. نویسنده بزرگی بوده است! باز هم می گویم چه حیف که دیگر نیست تا بنویسد! نوشته شده توسط بهاره در ۱۳٩٤/٥/۱٧. رفته بودم تهران باز. این بار برای نمایشگاه کتاب. اصل کار خرید نبود ولی باز هم خرید کردم. 2 زیبا.سی...

paryan.blogfa.com

خداوند تورا دوست بدارد

http://www.paryan.blogfa.com/9312.aspx

خداوند تورا دوست بدارد. تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن . که دوست خود روش بنده پروری داند. یادت باشد که میلیونها زن در دنیا هستند که از تو بسیار زیباتر، عاقلتر و جذابترند اما همهی اینها بیاهمیت خواهند بود، اگر تو به قلب او راه یافته باشی. قصه فقط همین بود مگه نه؟ نوشته شده توسط مسکوب در شنبه دوم اسفند ۱۳۹۳. انسان مجبور نیست همه حقایق را بگوید.فقط مجبور است آنچه میگوید حقیقت داشته باشد. ته مانده هاي يك مرد. آشغال های خیابان هاوارد. روزمرگی های طعم دار. بیقراری های یک زن. عکس ( آرش . ع ).

s-m89.persianblog.ir

158. با همه ی بی سر و سامانی ام ... - ثـ‌ــــانـ‌ــیــــه هـ‌ـاے مَــهـافـتــــابـے

http://s-m89.persianblog.ir/post/212

بینامم یک بانوی 20 و ا ندی ساله! با وبلاگ نویسی پای م به فضای مجازی باز شد. بعد هم شدم بینام. بینام بانو. لطفا هیچ فکری نکن که چرا گذاشته نامش را بینام، تو که جایش نبودی، شاید اگر بودی تو هم نام وبلاگی ات را بینام می گذاشتی. اصلا گیرم بی هیچ دلیلی این نام را برگزیده ام، خب که چه؟ دیدی میشود بی هیچ دلیلی انتخاب کرد؟ همان روز اسمی برای وبلاگمان برگزیدیم و تا به امروز همان است که بود. به همین راحتی. خب میگفتم. بینامم! یک بانوی 20 و ا ندی ساله! دانشجوی رشته ای سخت (به قول اطرافیان)! فلسفه میخوانم و کمی عرفان!