burneddiaries.blogfa.com
___OverthinkinG___وبلاگ ___OverthinkinG___. قالب اين وبلاگ توسط قالبساز آنلاين طراحي شده است
http://burneddiaries.blogfa.com/
وبلاگ ___OverthinkinG___. قالب اين وبلاگ توسط قالبساز آنلاين طراحي شده است
http://burneddiaries.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
16
SSL
EXTERNAL LINKS
14
SITE IP
209.126.116.165
LOAD TIME
0.328 sec
SCORE
6.2
___OverthinkinG___ | burneddiaries.blogfa.com Reviews
https://burneddiaries.blogfa.com
وبلاگ ___OverthinkinG___. قالب اين وبلاگ توسط قالبساز آنلاين طراحي شده است
___OverthinkinG___
http://www.burneddiaries.blogfa.com/1392/05
جدی گرفتن پیگرد قانونی دارد! قالب اين وبلاگ با استفاده از قالبساز آنلاين طراحي شده است. چهارشنبه سی ام مرداد 1392. نوشته شده در ساعت 2 قبل از ظهر توسط کیانا. چهارشنبه سی ام مرداد 1392. یسری حرفارو باید زد. اما نه به همه. نوشته شده در ساعت 2 قبل از ظهر توسط کیانا. دوشنبه بیست و هشتم مرداد 1392. تصميم بزرگ- - ميخوام هر روز خاطرات بنويسم.(چه غلطا: ). احساس دروني- - خجالت، بى حوصلگى، تنهايى، تنفر، يكمى شادى، عشق (زاارت: ). ١- به مهرداد زنگ ميزنم بياد شب باهم باشيم.:. ٣- وااااااى اس داد اس داد. احساس ميكنم فق...
___OverthinkinG___
http://www.burneddiaries.blogfa.com/archive
جدی گرفتن پیگرد قانونی دارد!
___OverthinkinG___
http://www.burneddiaries.blogfa.com/post/82
جدی گرفتن پیگرد قانونی دارد! قالب اين وبلاگ با استفاده از قالبساز آنلاين طراحي شده است. یکشنبه یازدهم خرداد ۱۳۹۳. ٣ روز حتى ١ ساعتم نميخوابى. مياى خونه. اه. چقدر حالت بده. چقدر خسته اى. عجيبه. چون ساعت تازه ٩ه صبحه. ميرى ميخوابى. ١ ساعت. بالاخره حدوداى ١١ خوابت ميبره. با صداى زنگ موبايلت پا ميشى. اههه لعنتى ساعت ٦ شد! تلاشى براى بيرون اومدن از تخت نميكنى. ١٧ ساعته لب به هيچى جز آب نزدى. اونم واسه قرصت:). تصميم ميگيرى يذره مفيد باشى امروزو. ميگى از ٧ شروع ميكنم. ديگه حتى فكراتم استاتوس نميكنى.
___OverthinkinG___
http://www.burneddiaries.blogfa.com/post/81
جدی گرفتن پیگرد قانونی دارد! قالب اين وبلاگ با استفاده از قالبساز آنلاين طراحي شده است. جمعه نهم خرداد 1393. نسترن: " نميدونم كى. ولى از حتى قبل از اون تو اينجورى شدى. هركى بود لعنتش كنه! يه چى تو اين مايه ها:دى). من: آره خوب. ولى ميزان شديديش به همين مربوط بود. نسترن: چرا همه تو اين سن اين شكلى ميشن؟ اگه اون موقع هيچ گورى نبودين. پ الان گ ه ميخورين از وضعيتم ناراضى اين! تغيرات جدى. خيلى جدى! نوشته شده در ساعت 1 بعد از ظهر توسط کیانا. قالب اين وبلاگ با استفاده از قالب ساز آنلاين. Build Your Own Template!
___OverthinkinG___
http://www.burneddiaries.blogfa.com/1392/10
جدی گرفتن پیگرد قانونی دارد! قالب اين وبلاگ با استفاده از قالبساز آنلاين طراحي شده است. 56: تو هیچی نمیدونی! پنجشنبه بیست و ششم دی 1392. تنهایی در جمع. در تن های تنهایی". تو چى ميدونى از زير پتو اشك ريختن؟ از خفه كردن بغض؟ از به بالش مشت زدن؟ تو چى ميدونى از احساس خالى بودن. پوچ بودن؟ چى ميدونى از مرده اى كه قلبش ميزنه؟ تو چى ميدونى از رعشه هاى دم صبح؟ چى ميدونى از حس سوراخ توى قلب. از دردش؟ تو چى ميدونى از چشم هاى پف كرده قرمز؟ چى ميدونى از انكار گريه و مصمم بودن رو كم خوابى؟ از سردرداى بعد جر و بحث؟
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
16
زندگی منـــــــ
http://www.mybadlife.blogfa.com/1392/03
سال پیش تابستون برنامه ای داشتیم با این بشریه. هروقت باش چت میکردم فقط میخندیدم.:) ). هیچ وقت یادم نمیره اون شب که چتمو فقط علامت. یعنی چند ساعت با این علامت باهم خوش بودیم. اون زمانی که ازش در مورد اهرم ها پرسیدم! اون زمانایی که بهم کمک کرد که فراموشش کنم .اون زمانایی که به حرفام با نهایت صبوری گوش میکرد. اون زمانایی که درک میکرد.کمک میکرد.میخندود. بود. تو گروه سرود کلی باهم خندیدیم! و باهم گند زدیم! البته من مقصر بوددم! شب عید که بهش اس دادم و در کمال ناباوری جواب داد و کلی باهم حرف زدیم! ه پی ب رتد ی!
زندگی منـــــــ - تینا
http://www.mybadlife.blogfa.com/post/7
سال پیش تابستون برنامه ای داشتیم با این بشریه. هروقت باش چت میکردم فقط میخندیدم.:) ). هیچ وقت یادم نمیره اون شب که چتمو فقط علامت. یعنی چند ساعت با این علامت باهم خوش بودیم. اون زمانی که ازش در مورد اهرم ها پرسیدم! اون زمانایی که بهم کمک کرد که فراموشش کنم .اون زمانایی که به حرفام با نهایت صبوری گوش میکرد. اون زمانایی که درک میکرد.کمک میکرد.میخندود. بود. تو گروه سرود کلی باهم خندیدیم! و باهم گند زدیم! البته من مقصر بوددم! شب عید که بهش اس دادم و در کمال ناباوری جواب داد و کلی باهم حرف زدیم! ه پی ب رتد ی!
زندگی منـــــــ - :دی
http://www.mybadlife.blogfa.com/post/8
بعضی اوقات تو یه دوراهی گیر کردی. نه برای عقب برگشتن رش دور زدن راهی هست و نه برای جلو رفتن. میترسی.تو میترسی که حرکت کنی. سخته. همونجا میشینی و دستاتو به طرف عقب میبری و خمیازه میکشیو با صدای بلند داد میزنی :. همین جا استراحت میکنم! دراز میکشی و چشماتو رو هم میذاری! بی خبر از اینکه بدونی اون دنیا چه خبره! تاریخ پنجشنبه ششم تیر ۱۳۹۲. این روز هامی آید و من هر روز. در انتظار آمدنت هستم. با من بگو آیا , من نیز. در روزگار آمدنت هستم؟ ساده می نویسم , چون ساده عاشق شدم. و با گریه می نویسم , چون می دانم.
زندگی منـــــــ
http://www.mybadlife.blogfa.com/1392/02
دلم گرفته است ,. نمی خواهم این باران را. در جاده ای بی انتها گام بر می دارم ,. نمی خواهم این سردی را. آسمان هم غمگین است , چه کند؟ نمی خواهد این اشک هارا. غم و اندو ه و فباری از نا امیدی ,. نمی خواهم .نمی خواهم این سیاهی را. کمک کن.کمک کن بلند شوم. نمی خواهم این شکست را. دستانم را بگیر , کمکم کن ,. نمی خواهم این غربت را. دست خودم نیست,. نمی خواهم این زندگی را! تاریخ سه شنبه سی و یکم اردیبهشت 1392. خوب منم که اومدم. امیدوارم خسته کننده نباشن. حداقل. تاریخ سه شنبه سی و یکم اردیبهشت 1392. هرگز به او نمی رسم!
زندگی منـــــــ - ................
http://www.mybadlife.blogfa.com/post/4
نمی دونه چند ساعت گذشته.فقط یادش میاد که خیلی وقت پیش مامانش صداش کرده بود :. ما میریم خونه ی دایی.توام زودتر بیا بیرون.1ساعته اون تویی. همین که صدای درو شنید , جیغ بلندی سر داد و بغضش ترکید. زیر شیر آب داغ.داغ داغ به طوریکه پوست دستش قرمز شده بود. نمیتونس اشکا رو از آب تشخیص بده. جس مزخرفی بود.مامانت ندونه تو صب حموم بودی و الان حتی لباساتم نکندی! احساس تنهایی بیش تر از گذشته عذابش میداد. دلش می خواس حالا که آخرین لحظات زندگیشه ,خودشو خالی کنه. هنوز هم دوسش داش.عاشقش بود! صدای پیغامگیر و به سختی شنید :.
زندگی منـــــــ - تـــــــــــــو
http://www.mybadlife.blogfa.com/post/3
راحت بازی ام دادی.خیلی راحت.آن قدر راحت که وقتی به خودم آمدم یک فرد شکست خورده ی جوگیره احمق توهم زده بودم.بهت دل بستم.دوست داشتنت را دوست داشتم.عشقت را پاک دانستم. آن قدر پاک که احساس کردم تا ابد متعلق به من است. می دانستم روزی فراموشم خواهی کرد.اما نه به این زودی زودی! فکر میکردم روزی که دیوار بینمان شکسته شود , من و تو برای هم می مانیم! ولی فقط یه بازیچه بودم بین دستات! نمی توانم , نمی توانم خودم را ببحشم.که همچین اجازه ای را بهت دادم! باید بگذارم که بروی.برای همیشه! هرچه می خواهمت از یاد برم ممکن نیست.
زندگی منـــــــ - نمی خواهــــــــــــــــــــم...
http://www.mybadlife.blogfa.com/post/2
دلم گرفته است ,. نمی خواهم این باران را. در جاده ای بی انتها گام بر می دارم ,. نمی خواهم این سردی را. آسمان هم غمگین است , چه کند؟ نمی خواهد این اشک هارا. غم و اندو ه و فباری از نا امیدی ,. نمی خواهم .نمی خواهم این سیاهی را. کمک کن.کمک کن بلند شوم. نمی خواهم این شکست را. دستانم را بگیر , کمکم کن ,. نمی خواهم این غربت را. دست خودم نیست,. نمی خواهم این زندگی را! تاریخ سه شنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۲. این روز هامی آید و من هر روز. در انتظار آمدنت هستم. با من بگو آیا , من نیز. در روزگار آمدنت هستم؟
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
14
Kids, Coupons, and Burned Cookies
Kids, Coupons, and Burned Cookies. When I was a kid, my mom would almost always forget the last sheet of cookies in the oven and burn them. I could never understand why, and I knew I would NEVER be like her. Now that I have 4 kids, I burn cookies too- just like Mom! I now realize that people who make perfect batches of cookies just don't have enough going on. Or perhaps they always remember to set their timers and then manage to stay close enough to hear them beep. This is my ongoing life story. I was ca...
Stuffin Fuffin Pepper | HELPING GOLDILOCKS ONE PLATE AT A TIME
HELPING GOLDILOCKS ONE PLATE AT A TIME. The Girl With The Big Smile. Momo’s Pizza- More Than A Big Slice. September 28, 2012. Sorry I haven’t posted in a while; life happens. Basically it’s just been school, sorority, and my Postcard Internship (I LOVE it! That have been keeping me busy. I’ll do my best to try and keep up with the habit of posting every week but it’s surprisingly tough when I’m not even happy about writing …. Read more ». The Super Power of Oranges. September 10, 2012. How to treat a cold.
Blog de BurnedCorpse - xx - Skyrock.com
Mot de passe :. J'ai oublié mon mot de passe. Plus d'actions ▼. S'abonner à mon blog. Les gens qui disent tenir à toi au SD, et qui ne prennent pas de nouvelles. What am I suppose to say? Lundi 03 août 2015 13:49. Création : 24/07/2012 à 15:30. Mise à jour : 13/08/2015 à 12:30. Amél, always and forever ♥. LE 297.2015 à 11h39. 8594; Excusez mon temps de réponse honorable. Je pense avoir un nouvel ordinateur d'ici septembre sans doute? Je vous tiens au courant, quoi qu'il en soit! NORMAL PEOPLE SCARES ME.
BuRnEdd (Dominik) - DeviantArt
Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')" class="mi". Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')". Join DeviantArt for FREE. Forgot Password or Username? Deviant for 7 Years. This deviant's full pageview. Last Visit: 78 weeks ago. This is the place where you can personalize your profile! Window&#...
Blog de BurnedDesires - Explore My Romantic Soul. ∞ - Skyrock.com
Mot de passe :. J'ai oublié mon mot de passe. Explore My Romantic Soul. ∞. Mise à jour :. Wrecking Ball ܤ. Abonne-toi à mon blog! Mercredi 12 août 2015 17:03. Mon Twitter : https:/ twitter.com/douxremords. N'oublie pas que les propos injurieux, racistes, etc. sont interdits par les conditions générales d'utilisation de Skyrock et que tu peux être identifié par ton adresse internet (23.21.86.101) si quelqu'un porte plainte. Ou poster avec :. Posté le lundi 24 juin 2013 06:07. I'm proud of everything.
___OverthinkinG___
جدی گرفتن پیگرد قانونی دارد! قالب اين وبلاگ با استفاده از قالبساز آنلاين طراحي شده است. یکشنبه هجدهم خرداد 1393. مهدی موسوی بدبختی ست. زیر رگ های آبی دستت. که رسیده مرا به بن بستت. می دود از اتاق خود به کجا؟ هیچ در لحظه اتفاق افتاد. زیر رگ هات مرگ تیر کشید. دود سیگار را که بیرون داد. دود سیگار را که بیرون داد. رفت آن اسم محو از یادم. دود سیگار را که بیرون داد. دود سیگا به سرفه افتادم! گریه ات می گرفت در مردی. که تمامی شعرها زن بود. گریه ات می گرفت مثل غزل. که جنین دوماهه ی من بود. قطره های مهو ع خون را.
burneddogs.com - Flash Intro
The Psychedelic Furs » Burned Down Days