chakavak2004.persianblog.ir

darsayeyeaftab.persianblog.ir

خیال آبی - در سايه آفتاب

http://darsayeyeaftab.persianblog.ir/post/91

بسم الله الرحمن الرحيم. تو باران نورى و روزى نگاه تو از آبى بيكران ها، دل تشنه ى لاله را مملو از آفتاب خدا مى كند و بغض سكوت زمين را، صداى تو وا مى كند و يك روز بر دوش باران، تو مى آيى و غنچه ها مى شكوفند. از تو تا بی نهايت. به نام حضرت دوست. ساعت ۱۱:٠۳ ‎ب.ظ روز شنبه ٢٦ امرداد ۱۳۸٧. پرنده ی سبکبال خیال. در آرزوی پرواز به سوی تو پر گشوده است. و سلام نگاه را. با شرحی از سکوت. در گوش اینهمه قاصدک سپید نجوا می کند. از صبح تا حالا. کوله باری قاصدک در پیرامونم می چرخند. و هر چه دنبالشان می کنم.

shooridegi.blogfa.com

ریزش باران تماشائیست - یاد ایام

http://www.shooridegi.blogfa.com/post-52.aspx

یادش به خیر. روزهایی از گذشته. همچون خاطراتی دور غبار گرفته. چه روزهایی در این خانه طی شد. دلتنگیهایی در این نقطه گشوده و عیان شد. بسیار تغییر نموده است آن شور و احساس. و شاید دگر خانه شوریده حالی صاحبش را ز یاد برده است. شاید. اما چیزی که تغییر ناپذیر است این است که. ریزش باران هنوز هم تماشاییست. نوشته شده در سه شنبه ۲۰ تیر۱۳۹۱ساعت توسط شوریده حال. پاره ای ابر را چیدم. از عطش در پنجه ام می سوخت. برای کویر آسمان روزی اگر باران بیاوریم. جز آسمان توام پناهی نیست. شنیدم چو قوی زیبا بمیرد. ورق باطله ی تاخورده.

shooridegi.blogfa.com

ریزش باران تماشائیست - مرداب روزگار

http://www.shooridegi.blogfa.com/post-39.aspx

دستمالهای مرطوب تسکین دهنده دردهای بزرگ نیستند. اینک دستی است که با تمام قدرت مرا سوی ایمان به تقدیر می راند. اینک سرنوشت همان سر افرازی ازلی خویش را پایدار می بیند. اینک مرداب روزگار قدرت کشش اش را به رخ ام میکشد. اینک میفهمم هر چند شناگری ماهر باشم مرداب آن هنگام که خواهد مرا می بلعد. اینک درمی یابیم که من و تو تنها عروسکهای کوکی این تقدیر شوم بوده ایم. نوشته شده در یکشنبه ۲۳ مهر۱۳۸۵ساعت توسط شوریده حال. پاره ای ابر را چیدم. از عطش در پنجه ام می سوخت. برای کویر آسمان روزی اگر باران بیاوریم.

shooridegi.blogfa.com

ریزش باران تماشائیست -

http://www.shooridegi.blogfa.com/post-45.aspx

آنگاه که تقدیر نیست و از تدبیر نیز کاری ساخته نیست. خواستن اگر با تمام وجود. با بسیج تمام اندامها و نیروی روح و با قدرتی که در صمیمیت هست. اگر تمام هستیمان را یک خواستن کنیم و یک خواستن مطلق شویم و اگر سرشار از یقین. امید و ایمان بخواهیم. قطعا پاسخ خویش را خواهیم گرفت. نوشته شده در شنبه ۱۱ خرداد۱۳۸۷ساعت توسط شوریده حال. پاره ای ابر را چیدم. از عطش در پنجه ام می سوخت. برای کویر آسمان روزی اگر باران بیاوریم. جز آسمان توام پناهی نیست. شنیدم چو قوی زیبا بمیرد. ورق باطله ی تاخورده. گاه دور ، گاه نزديك.

atreyass.blogfa.com

..:: عطر یاس ::..

http://www.atreyass.blogfa.com/8511.aspx

عطر یاس : . همیشه سیمرغ می مانم و سیمرغ می سازم: . وخط فاصله ماییم.یا من یا تو. واگرنه فاصله ای نیست بین من تا تو. وما دو خط موازی. دچار یکدیگر. که پای من به خیابان نریخت. هنوز معتقدم خواب رفته پاهامان. وگرنه .فاصله ای نیست. بین من تا تو. شبها که در خیابان خلوت خواب.پابه پای غرورو قافیه می روی،مرگ با لباس چین دار بلندش.پای پنجره اتاقم می آید.سوت می زند.و منتظر می ماند. . نه! تازگی بوف کور هدایت را نخوانده ام.اینها که نوشتم حقیقت محض است! تا ببینی چگونه به دامن دریا و گریه می روم! خلوت بی تاب شانه ام!

atreyass.blogfa.com

..:: عطر یاس ::..

http://www.atreyass.blogfa.com/8606.aspx

عطر یاس : . همیشه سیمرغ می مانم و سیمرغ می سازم: . چرا تا تورا داغ بودم .نگفتم. چرا بی هوا سردشد باد. دیگر مهم نیست. پایان خط! دوستی تا همین جا زیبا بود. بگیرو محکم فشار بده. تا بگویم.آه ه ه ه آه ه. یاد لبخند بی رنگ ولب خاموش. چشمهایم را جا می گذارم. تا تفدیرتو. تقدیر بماند. دلم تنگ می شود. نوشته شده در بیست و پنجم شهریور ۱۳۸۶ساعت ۱۱:۵۸ قبل از ظهر توسط لیلی آریان. فقط خودم و خودم. من دیوونتم به خدا. آيينه اي با من.

atreyass.blogfa.com

..:: عطر یاس ::..

http://www.atreyass.blogfa.com/9004.aspx

عطر یاس : . همیشه سیمرغ می مانم و سیمرغ می سازم: . دلم تنگ میشه هر لحظه. دلتنگتانم.مادر.پدر.برادرهای مهربان و . دلم برای خانه و حیاط با صفایش.دلم برای تمام ساعات و دقایق بودن با شما تنگ شده! دوستتان دارم .دعایم کنید. نوشته شده در سی ام تیر ۱۳۹۰ساعت ۱۰:۴۸ قبل از ظهر توسط لیلی آریان. فقط خودم و خودم. من دیوونتم به خدا. آيينه اي با من.

darsayeyeaftab.persianblog.ir

به رنگ دل - در سايه آفتاب

http://darsayeyeaftab.persianblog.ir/post/89

بسم الله الرحمن الرحيم. تو باران نورى و روزى نگاه تو از آبى بيكران ها، دل تشنه ى لاله را مملو از آفتاب خدا مى كند و بغض سكوت زمين را، صداى تو وا مى كند و يك روز بر دوش باران، تو مى آيى و غنچه ها مى شكوفند. از تو تا بی نهايت. به نام حضرت دوست. ساعت ٢:٢۸ ‎ب.ظ روز جمعه ۳۱ خرداد ۱۳۸٧. اینها را به نیت آن ننوشته ام که کسی بخواند و بر من رحمت آورد، بلکه نوشته ام که قلب آتشینم را تسکین دهم و آتشفشان درونم را آرام کنم. من آن آزادی را دوست دارم و از اینکه در دوره های سخت حیات، آن را تجربه کرده ام، خوشحالم و به آن ...

shooridegi.blogfa.com

ریزش باران تماشائیست - علی رضوی هم رفت...

http://www.shooridegi.blogfa.com/post-49.aspx

علی رضوی هم رفت. باز هم مرگ یک جوان. باز هم کوچ رفیقان. عید غدیر. عجب عیدی. جالبه این وسط نظر بقیه جالب تر از همس. ما آدما موجوداته عجیبی هستیم. هر کدوم با شنیدن از دست رفتن یک جوان اجازه میدیم به خودمون هر چی میخوایم بگیم. یکی میگه: حتما یا خودش گناه کار بوده یا پدر و مادرش. اینا همش جواب اعمالشه. یا اعمال پدر مادرش. وگرنه یه جوون دلیلی نداره بی دلیل شب بخوابه و صبح بیدار نشه. واسه ناراحت شدنم آدمای جالبی هستیم. هر کدوم جوش خودمون رو می زنیم. بیچاره دختر سیاه بخت شد. پاره ای ابر را چیدم.

shooridegi.blogfa.com

ریزش باران تماشائیست - بی همگان به سر شود لیک بی تو...!!!

http://www.shooridegi.blogfa.com/post-35.aspx

بی همگان به سر شود لیک بی تو! دلم برایت سخت تنگ شده. گیریم که کمبود معرفت در سیتره جان من است. پس تو را ز چه روی از من سراغی نیست. دوستان از سر احساس لطف خویش گویند مرا چاره بیماری تو را بوسه ای است بر روی ماه خداوند. اما نکته در اینجاست که لبهایمان بیش از اندازه ز هم آغوشی هم دور ماندست. حال با بیماری مزمن گذشته که اکنون با دوری از تو رفیق همیشه ماندگار قدیمی بیش حاد شده است به دنبال مفری هستم تا که خود را نجات بخشم. تا که صدایت بر چرک گرفتگیم غالب آید. را تا که بر تمام تنهاییهایم فائق آیی.