cherkneviss.blogfa.com
چرک نویسچرک نویس -
http://cherkneviss.blogfa.com/
چرک نویس -
http://cherkneviss.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
16
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.157 sec
SCORE
6.2
چرک نویس | cherkneviss.blogfa.com Reviews
https://cherkneviss.blogfa.com
چرک نویس -
cherkneviss.blogfa.com
چرک نویس -
http://www.cherkneviss.blogfa.com/post/6
دیروز یکی از رویاهام به حقیقت پیوست.انقدر ناگهانی که نتونستم ازش استفاده کنم. هرچند زیادم مهم نبود اما نمیشه نادیده گرفت ،. نوشته شده در پنجشنبه نهم شهریور ۱۳۹۱ساعت 16:6 توسط مینا فاطمی.
پروفایل مینا فاطمی
http://www.cherkneviss.blogfa.com/Profile
چرک نویس -
http://www.cherkneviss.blogfa.com/post/5
هنوز او داشت حرف می زد که ناگهان میز، صندلی ها و همه چیزهای درون اتاق در آب چشم های زن غرق شد. نوشته شده در سه شنبه هفتم شهریور ۱۳۹۱ساعت 18:4 توسط مینا فاطمی.
چرک نویس
http://www.cherkneviss.blogfa.com/1391/08
یاد گذشته ها بخیر. که گاهی دلم می گرفت. و روزهایی که بدنبال احساسی تازه بودم. حالا قلبم است که می گیرد . از این احساس تازه متنفرم). نوشته شده در جمعه دوازدهم آبان ۱۳۹۱ساعت 0:28 توسط مینا فاطمی.
چرک نویس -
http://www.cherkneviss.blogfa.com/post/1
کیست آنکه به پیش می راند. قلمی را که بر کاغذ می گذارم. کسی در اندرونم می نویسد، دستم را به حرکت درمی آورد. نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۹۱ساعت 13:25 توسط مینا فاطمی.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
16
انتهای جاده - عطر تو
http://aroosak-maloosak.blogfa.com/post/26
دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی. امشب دوباره عطر تو را بو کردم . خاطراتت دوباره زنده شد . و به یادت اشک ریختم. چقدر جایت کنارم خالی شد و من . در حسرت نگاه معصومانه ات ماندم. امشب دوباره عطر تو را بو کردم . یادم امد که با من بودی . دوباره با غم خو کردم! کاش می امدی و من . از شوق به آسمان می رفتم.باران می شدم. قطره ي روی درخت می گشتم. عطر تو در فضا می پیچید. همیشه عطر تو را بو می کردم. نوشته شده در پنجم اسفند ۱۳۸۵ساعت 17:0 PM.
انتهای جاده - کاش روز دیدنت فردا نبود...
http://aroosak-maloosak.blogfa.com/post/39
دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی. کاش روز دیدنت فردا نبود. نوشته شده در بیست و هشتم بهمن ۱۳۸۶ساعت 0:47 AM.
انتهای جاده - به چه بهانه؟؟
http://aroosak-maloosak.blogfa.com/post/30
دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی. ديگر براي اينكه گريه نكنم هيچ بهانه اي ندارم. گريه گاهي رمز تدبير اشتباهات است. ای كاش چمدان عشقمان را آنقدر سنگين نمي بستيم كه وسط راه آ نرا به زمين بياندازيم و راه را بدون آن ادامه دهيم. زندگي بدون عشق اينقدر خالي است كه بعضي مواقع حتي زود تر از سكوت مي شكند و تو. اي كاش مي فهميدي حالا كه مي روي قرارمان هيچ ولي به چه بهانه اي؟ نوشته شده در بیست و سوم اسفند ۱۳۸۵ساعت 20:54 PM.
انتهای جاده - بخند
http://aroosak-maloosak.blogfa.com/post/36
دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی. آدمك مرگ همينجاست، بخند. آن خدايي كه تو را تنها كرد،. بخدا مثل تو تنهاست، بخند. دستهايي كه تو را عاشق كرد. شوخي كاغذي ماست .بخند! نوشته شده در شانزدهم آبان ۱۳۸۶ساعت 0:34 AM.
انتهای جاده - نمی بخشمت...
http://aroosak-maloosak.blogfa.com/post/23
دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی. گيرم بازم بيايي از عاشقي بخوني. گيرم تا دنيا دنياست بخواي پيشم بموني. روز غمم نبودي ، خوشيت با ديگرون بود. من و به کي فروختي اون از ما بهترون بود. مياي بيا ولي حيف ، حيف ديگه خيلي ديره. حالا که خاطراتت يکي يکي مي ميره. کي گفته بود که تنهام وقتي تو رو ندارم؟ بازم مي گم بدوني ، منم خدايي دارم. برگشتي اما انگار ، تو باختي تو ي بازي. غرورتم شکستم به چيت داري مي نازي؟ نوشته شده در بیست و چهارم آذر ۱۳۸۵ساعت 21:39 PM.
انتهای جاده - رفتنت...
http://aroosak-maloosak.blogfa.com/post/19
دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی. تو به من خنديدي. آتش برق نگاهت دل من آتش زد. و مرا در پس يک بغض غريب ،. در ميان برهوتي تاريک. پشت يک خاطره سرد و تهي. با دلي سنگ رهايم کردي . بي آنکه نگاهي بکني به دل خسته و آزرده ي من! تا به آنجا که نگاهم سو داشت. و تو در آخر اين قصه ي تلخ محو شدي. باورم نيست که ديگر رفتي. اشک من بدرقه راهت باد. نوشته شده در بیست و نهم آبان ۱۳۸۵ساعت 21:12 PM.
انتهای جاده - کهنه فروش...
http://aroosak-maloosak.blogfa.com/post/35
دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی. کهنه فروش داد ميزنه : چراغ شکسته ميخريم . کفشاي پاره ميخريم . اسباب کهنه ميخريم. بي اختيار داد ميزنم : کهنه فروش ، قلب شکسته ميخري؟ خواستم خودمو گول بزنم همه ي خاطراتمو انداختم يه گوشه اي و گفتم : فراموش يه. چيزي ته قلبم خنديد و گفت :. خودتو براي بقیه آروم ورق بزن. چون اگه تموم شی ميرن سراغ یکی دیگه! وقتي يه بار از يه نفر ضربه مي خوري درست مثل اين مي مونه که با ماشين بهت. عبرت چه واژه ي زيبا اما غريبي است!
انتهای جاده - کجایی...
http://aroosak-maloosak.blogfa.com/post/41
دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی. نوشته شده در پنجم مرداد ۱۳۸۷ساعت 0:51 AM.
انتهای جاده - ...
http://aroosak-maloosak.blogfa.com/post/43
دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی. به دریایی سفر کردم که هر موجش غمی داشت. به دریا رفته میداند مصیبتهای طوفان را. نوشته شده در هشتم دی ۱۳۹۰ساعت 19:39 PM.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
cherknevishay2okhtar.blogfa.com
چرکنویس های یک دختر
چرکنویس های یک دختر. آدمها وقتی کسیرو دوس دارن گند میزن به زندگیش.فکرشو بکن یکی گله مورده علاقشو خشک میکنه که. تا آخر عمر داشته باشدش.یکی پرپرش میکنه و میریزه لای دفتر خاطرات.اما فقط یکی هست که هر روز. صبح که از خواب بلند میشه بهش یادآوری میکنه.من خیلی دوست دارم گ لکم. خداوندا,مارا از شر کسانی که دوستمان دارند,محفوظ بدار.".کریستیان بوبن. تاريخ یکشنبه بیست و نهم دی ۱۳۹۲ساعت 14:42 نويسنده : ارمیا. گاهی اوقات بهتره آدما فقط برات ی خاطره باشن.گاهی بعضی از دوستات بهتره توی همون چن سال. ها نوشته ام نه از شر شر...
cherknevishayepaeezi.blogfa.com
چرک نویس های یک دختر پاییزی
چرک نویس های یک دختر پاییزی. دل بر داری . نوشته شده در پنجشنبه 1393/07/24. ساعت 11:45 توسط zizi. نوشته شده در دوشنبه 1393/06/31. ساعت 13:13 توسط zizi. تو با تن ها . نوشته شده در دوشنبه 1393/05/20. ساعت 13:50 توسط zizi. فکر میکردم تو همدردی ،. نوشته شده در دوشنبه 1393/02/01. ساعت 10:31 توسط zizi. می آیی و در "وا " می شود .می روی و در "بسته " می شود. می بینی ،حتی در هم "وابسته " می شود! نوشته شده در شنبه 1392/10/07. ساعت 9:58 توسط zizi. آخ که چه سرنوشت غم انگیزی دارد این پائیز. تمام شدنش را جشن میگیریم.
چرک نویس های روزانه
چرک نویس های روزانه. پگاه سوم بهمن ماه 83. روزی که هیچ وقت فراموش نخواهم کرد . عصر مراسم تشییع بود. منتظر بودیم اقوام و آشنایان از شیراز برسند. خواهرم دانشجو بود و فصل، فصل امتحانات. بعد ها شنیدم که مراسم تشییع با شکوهی برگزار شده بود. هر که او را می شناخت و نمی شناخت آمد بود. هرچند که من چیزی یاذم نمی آید چون چشم هایم جایی را نمی دید. دنیا برایم تیره و تار بود. اسم او با کاخ بلور و مسجد الغدیر که به مسجد جشن ها معروف بود عجین شده بود. نوشته شده در پنجشنبه سوم بهمن 1392ساعت 1:40 توسط mosk.
عمر کوتاه من
لالایی تو ای عشقم. کوه رو میذارم رو دوشم. نسخه ای برای من. به خوابم بیا ای نازنین. دل نازکم را بشکستی. اس ام اس اول. خوشامد گویی به دوستان گلم. ღ من تنهایی ღ. دست نوشته های من. نویسنده: بیقرار - دوشنبه هفدهم مهر ۱۳۹۱. همه ی زندگی تکراری شده. همه ی ما آدما یجور ناجور کوک شدیم. آره شدیم آدم کوکی. به دفتر خاطراتت نگاه بنداز. به برنامه ی زندگیت نگاه کن. میتونی کپی کنی و تو همه ی سررسیدت همونو بذاری. فقط هر روزش درد و غصت زیاد میشه. این اون زندگیی نیست که تو بچگی آرزوشو داشتیم. لالایی تو ای عشقم. بعد از ۱- ۲ ...
چرکنویس مچاله2
به اندازه بغض های سرگردان. شورهای شوریده در خاک خوابیده. قد ن ف س ها و نفسهای در هم تنیده. رد ضجه های به دیوار کشیده. اشکهای آورده نا خواسته. به اندازه تمام تمام سالهای رفته. لبخند آیا در عبایتان مانده؟ نوشته شده در دوشنبه دهم تیر 1392ساعت 23:46 توسط آناهیتا. فقط براي گوشهاي من. مثل روياي نمي شبهاي نوجواني. س ر مي گذارم. س ر مي خوريم و. پ ر مي شويم و. پيچ و پيچ وپيچ. فقط براي گوشهاي من. نوشته شده در شنبه بیست و یکم بهمن 1391ساعت 20:41 توسط آناهیتا. از مجموعه شعرهايي براي مبادا:. از لباسهاي آويزان بگير.
چرک نویس
کیست آنکه به پیش می راند. قلمی را که بر کاغذ می گذارم. کسی در اندرونم می نویسد، دستم را به حرکت درمی آورد. نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۹۱ساعت 13:25 توسط مینا فاطمی. یاد گذشته ها بخیر. که گاهی دلم می گرفت. و روزهایی که بدنبال احساسی تازه بودم. حالا قلبم است که می گیرد . از این احساس تازه متنفرم). نوشته شده در جمعه دوازدهم آبان ۱۳۹۱ساعت 0:28 توسط مینا فاطمی. بر درختی تهی از بار، زدن پیوندی. می توان در دل این مزرعه خشک و تهی بذری ریخت. از میان فاصله ها را برداشت. دل من با دل تو،. می نوشته ام .
سلامتیِ زندگی ..
چرکنویسای ذهن یه دختر ۱۸ ساله. عاشقونه های ما دوتا :مهدیه. بابا دنیا رو بیخی . خودمونو عشقه. دل نوشته های شکیبا. برای تازه شدن دیر نیست. Putting down my words. از اخرین باری ک عاشق .:مژده. و خدایی ک ۶ دنگ حواسش ب ماست. پست پانزدهم : : داشتنش. 19:20 سه شنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۴ ماندانا. این پست درمورد ی بلاتکلیفیه بزرگه. فقط همین ی روز رمزش برمیدارم. هرکی نتونسته بود بخونه :). پست چهاردهم : : مارکو. 13:1 یکشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۴ ماندانا. از ایران زمین بازگشته است. مارکو برایمان چ اورده ای. شمام بری...
Байки о забайкальских правозащитниках
Байки о забайкальских правозащитниках. На войне как на войне. 7 октября, 2012. В этом блоге собраны примеры клеветы и лжи о Забайкальском правозащитном центре. А также - провокаций, попыток дискредитации и административного «наезда». А также мои комментарии к ним. УФСИН обвинило Черкасова в неоказании помощи осужденной матери новорожденного - ИА ЗАБМЕДИА. 13 мая, 2013. Подробности - http:/ zabmedia.ru/? Мой ответ - ПРАВОЗАЩИТНИК ОТВЕТИЛ НА ПОПЫТКУ ДИСКРЕДИТАЦИИ СО СТОРОНЫ УФСИН. 13 января, 2013. Этот ком...
Страна ЗК
Вести из Питера и Забайкальского края. 31 декабря, 2016. ЮРИСТ ЖУРНАЛИСТ-РАССЛЕДОВАТЕЛЬ. ЭКС-СОТРУДНИК МВД. 31 декабря, 16:25. Власть не может требовать уважения к закону, если сама его не уважает. Анатолий Кони, русский юрист и общественный деятель). А где ты видел эту власть? Одни кабинеты с флагами. И в каждом кабинете - хмырь! Михаил Ульянов, Ворошиловский стрелок). В горсуде СПб завтра противостояние с обвиняемым опером. У которого в защитниках - сама прокуратура. 17 мая, 23:31. Завтра, 18 мая, в 14...
Cherknobel - City: Chicago | a blog of explosive ideas and deserted thoughts from the hippie-hearted, Jesus-loving, small town girl in the big city
Cherknobel – City: Chicago. A blog of explosive ideas and deserted thoughts from the hippie-hearted, Jesus-loving, small town girl in the big city. 30 Minutes in the River North Galleries – a trick to feel better. Posted by Cheryl Knobel. If you feel like you need a burst of energy in the middle of the day, take time to observe some art. On my long double shifts at the restaurant I will often use my break to check out a museum or a new book in a bookstore. I have read about a study. Ode to the Common Man.
Cher Knows - Blog
A little about a lot. I'm so excited. I'm so excited. I'm so. scared.". Do you all remember this episode of Saved by the Bell when Jessie used energy pills because she had too much going on. and she nearly overdosed? This episode is far from funny and is a serious matter. This mirrors the way I have depended on food. I have used it and abused it as a drug. I mean who doesn't love a good meal? I put my hands up on them chips. when I dip you, you dip, we dip. Not much of anything. I make a simple guaca...
