sajijoon.blogspot.com
آن روزها ...: و امــــــا درد و دلي دوستانه
http://sajijoon.blogspot.com/2009/10/normal-0-false-false-false-en-us-x-none.html
بعد مدت ها سلام میکنم به این وبلاگ گردو خاک گرفته. ه.ش. ۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبه. و اما درد و دلي دوستانه. از آخرين باري كه نوشتم .مدت زيادي نيست كه ميگذره اما واسه من يه عمر گذشت! يه ماه اي شايدم بيشتر كه پر بود از اتفاقات كوچيك و بزرگ و بعضا مهم و بيهوده واسه من! حوصله ي نوشتني برام نمونده و لا اينكه خيلي سعي كردم كه از حال و هوايي كه واسه خودم درست كرده بودم بيرون بيام. و حال شايد گفت تا حدودي موفق! البته باهاس ديد موفقيت رو چجوري ميشه معني كرد) در هر حال هنوز به حالت عادي كامل برنگشتم! به تموم اشك چشما...
sajijoon.blogspot.com
آن روزها ...: December 2010
http://sajijoon.blogspot.com/2010_12_01_archive.html
بعد مدت ها سلام میکنم به این وبلاگ گردو خاک گرفته. ه.ش. ۱۳۸۹ آذر ۱۲, جمعه. آ نگاه که در توصیف فردی واژه ها کم ارزش میشوند.آنگاه که سر تعظیم بر پیشگاهش فرود می آوری.آنگاه که زبانت از توصیف قاصر میشود.آنگاه که حتی کاینات به حرمت پاکی ات سر تعظیم بر مخلوقی فرود می آورندزمانی است که تجلی از پرتو حق را در مخلوقی نظاره میکنی.و آن زمانی است که حتی فرشتگان نیز از عرش بر شما سجده میکنند. لحظه لحظه خود را به معبود خود نزدیک تر میبینی.بنده ی حق میشوی. اضافه نوشت ِ خودمانی:. وقتی کسی به دل نشست .تشستن اش مقدسه&...
sajijoon.blogspot.com
آن روزها ...: چــــــرا خدا مرد ها رو آفريد؟؟؟
http://sajijoon.blogspot.com/2009/11/blog-post.html
بعد مدت ها سلام میکنم به این وبلاگ گردو خاک گرفته. ه.ش. ۱۳۸۸ آبان ۱۲, سهشنبه. چرا خدا مرد ها رو آفريد؟؟؟ چرا خدا مردها را آفرید؟ 1 هدف خاصی نبود 2. گِل اضافه مونده بود. 3نسخه آزمایشی بود 4.اصلا کار خدا نبود. 2 چرا خدا مردها را از روی زمین برنمی دارد؟ 1از نظر خدا مردها وجود خارجی ندارند 2.مگه ما روی زمین مرد هم داریم ؟؟؟؟ 3وجود اینگونه از درندگان برای موازنه جمعیت روی زمین ضروری به نظر میرسد! 4 حالا فعلا تحملشون ميكنيم! 3 اگه خدا مردها را نمی آفرید چی می آفرید؟ 1چیز خاصی نمی آفرید 2.ديو دو سر! 2تمام تلا...
sajijoon.blogspot.com
آن روزها ...: August 2009
http://sajijoon.blogspot.com/2009_08_01_archive.html
بعد مدت ها سلام میکنم به این وبلاگ گردو خاک گرفته. ه.ش. ۱۳۸۸ شهریور ۸, یکشنبه. امشب كه چه عرض كنم امروز! پشت ميزم نشسته ام.درست در همون حالت اون روزها.با اين تفاوت كه ديگه سكوتي اين وقت صبح نيست! در حال مرور خاطرات هستم و درست مثه همون روزا آهنگ هايي رو هم كه واسم پر از خاطر است رو گوش ميدم! آرامش نسبي خاصي تقريبا حكم فرماست و اما نميدونم چرا ضربان قلبم غير عاديه.؟؟ مور خاطرات دوست داشتني همراه با سنگيني خاصي كه به سبب حوادث بعدش رخ داده. چه روزهايي بودكه همين جا انديشه هايي در حال شكوفايي! ياد ستادها&#...
sajijoon.blogspot.com
آن روزها ...: امين نامه...قسمت اول...رشيد پور در كلاس كنكور!
http://sajijoon.blogspot.com/2010/01/blog-post.html
بعد مدت ها سلام میکنم به این وبلاگ گردو خاک گرفته. ه.ش. ۱۳۸۸ دی ۱۸, جمعه. امين نامه.قسمت اول.رشيد پور در كلاس كنكور! عرض كنم كه اگه قرار به نوشتن امين نامه بطور كامل با ذكر جزييات باشه .از سفرنامه ناصرخسرو قطعا گوي سبقت را خواهيم روبود.اما به صورت خلاصه مروري بر خاطرات خواهيم داشت. 12 تير ماه سال 83 ساعت 10/30 صبح.هوا خيلي گرم.اولين جلسه ي كلاس كنكور براي يكي از دروس. البته فكر نكنيد كه ما بلانسبت خودمون! همسن جناب خر شاه عباس هستيم! ما پيشرفته بوديم و خيلي زوود شروع كرديم. ونكته ي مهمتر خود استاد!
sajijoon.blogspot.com
آن روزها ...: August 2010
http://sajijoon.blogspot.com/2010_08_01_archive.html
بعد مدت ها سلام میکنم به این وبلاگ گردو خاک گرفته. ه.ش. ۱۳۸۹ شهریور ۶, شنبه. خنده و ماتم ما نیست برابر با هم. خنده ی صبح دمی گریه ی شب هست پسش. آن روز که چشم به جهان گشودم بر این باور بودم که این نیز عرشی دیگر است.چه گویم که انگار از عرش به فرش رانده شدم. فلسفه ی این خلقت برای این بنده ی حقیر چه بود؟؟کس ندانست که تقدیر چه بازیها رقم زد و زین پس نیز خواهد زد. در عجبم که من ملک بودم و فردوس برین جایم بود.این دنیا را بحر چه ساختند برای چون منی هنوز هم ندانم. آن قربت را جز این غربت نیافتم. آن درخت سربلند پر...
nazgolnevisi.blogspot.com
اندر احوالات نازگل خاتون_رضی الله عنها: August 2009
http://nazgolnevisi.blogspot.com/2009_08_01_archive.html
اندر احوالات نازگل خاتون رضی الله عنها. ه.ش. ۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه. من، نازگل، آدم بزرگم. من این مطلب رو 15 ماه پیش تو 360 نوشتم:. در باب "پسر بودن چه آسان، دختر بودن چه سخت است". حتی به قیمت سربازی. آره به خدا، من حاضر بودم به قیمت سربازی رفتنم که شده پسر باشم. نه خداوکیلی این انصافه؟ آخه انصافه؟ قیاس زن و مرد قیاس مع الفارقه(اصطلاح را حال کردید! آخه مگه خرگوش این حق رو داره که بگه خدا چرا منو این جوری خلق کردی؟! و من به عنوان 1 دختر آیا این حق رو دارم که بگم :. به تو هم هیچ ربطی نداره. این یعنی اوصولا...
shima52.blogfa.com
قاصد وهم -
http://shima52.blogfa.com/post-488.aspx
حقيقت يعني هماهنگي انسان با خودش. کار پیدا نمی کند دخترک. یک ماه بیشتر است که هر هفته کلافه می آید سر کلاس و از قبل هم کمتر تمرکز دارد. بلند پرواز است. می گوید من می توانم الان بروم نظافتچی یک آرایشگاهی نزدیک خانه مان بشوم ماهی 500 تومان. اما خب تا کی مثلا کار اینطوری بکنم با این درآمد؟ یک کاری باشد با درآمد بیشتر یک چیزی. بعد هی می گردد. از شمارش خارج شده که چند جا مصاحبه داده و فرم پر کرده. اول هر کلاس یک نیم ساعتی به حرف زدن درباره همین چیزها می گذرد. رنگ هاي رفته دنيا. انجمن جامعه شناسي ايران.
shs91.blogfa.com
آسمان کوچک
http://www.shs91.blogfa.com/9208.aspx
من از نخستین نگاه تو آغاز شدم. یک هفته استراحت مطلق که تنها تنوعش در این پهلو به آن پهلو شدن توی رختخواب بود و تجربه غذا خوردن و نماز خواندن و همه کارهای روزمره را به صورت درازکش انجام دادن می توانست طاقت فرسا و رنج آور باشد اگر عشق لبریز تو لحظه به لحظه نصیبم نمیشد. متشکرم از خدا که تو را آفریده برای روزهای شادی و غم زندگیم همدمم. پن: بخاطر یه مشکلی که دارم مجبورم دو هفته تو رختخواب بمونم ولی یه هفته ش به خوبی گذشت. نوشته شده در سه شنبه 28 آبان1392ساعت 6:49 بعد از ظهر توسط سمیه. قسمتی از جناب اینجانب!
pen3l.blogspot.com
نیم ساعت تا اوج ~: September 2009
http://pen3l.blogspot.com/2009_09_01_archive.html
نیم ساعت تا اوج. ه.ش. ۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سهشنبه. در جايي متروك در ايران برجي سنگي هست كه خيلي بلند نيست، نه در دارد نه پنجره. توي تنها اتاق كثيف و مدور آن يك ميز و نيمكت چوبي هست. در آن سلول مدور مردي كه شبيه من است با حروفي مينويسد كه من سر در نمي آورم، شعري طولاني در باره ي مردي كه در سلول مدور ديگري در بارهي مردي شعري مينويسد كه در سلول مدور ديگري. اين رشته سر دراز دارد و هيچ كس قادر نيست آنچه را زندانيها مي نويسند بخواند. ه.ش. ۱۳۸۸ شهریور ۱۴, شنبه. بتوانم یک بار دیگر زندگی کنم. راحت تر خواهم بود.