dastan-nevis.blogsky.com
نوشته های یک لوزاکسنوشته های یک لوزاکس - وبلاگ های گوناگونی داشتم ک هر کدام در گذر زمان محو شدند.این وبلاگ اخرینشان بود.برگشتم تا بمانم.
http://dastan-nevis.blogsky.com/
نوشته های یک لوزاکس - وبلاگ های گوناگونی داشتم ک هر کدام در گذر زمان محو شدند.این وبلاگ اخرینشان بود.برگشتم تا بمانم.
http://dastan-nevis.blogsky.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
1.6 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
19
SSL
EXTERNAL LINKS
61
SITE IP
31.3.232.171
LOAD TIME
1.641 sec
SCORE
6.2
نوشته های یک لوزاکس | dastan-nevis.blogsky.com Reviews
https://dastan-nevis.blogsky.com
نوشته های یک لوزاکس - وبلاگ های گوناگونی داشتم ک هر کدام در گذر زمان محو شدند.این وبلاگ اخرینشان بود.برگشتم تا بمانم.
نوشته های یک لوزاکس
http://www.dastan-nevis.blogsky.com/1393/12
نوشته های یک لوزاکس. وبلاگ های گوناگونی داشتم ک هر کدام در گذر زمان محو شدند.این وبلاگ اخرینشان بود.برگشتم تا بمانم. دوشنبه 4 اسفندماه سال 1393 ساعت 20:35. مرگ نه ترس دارد نه غم،نه گریه و نه اشک. مرگ تنها خوابیست که یادش رفته بیدار شود. یکشنبه 3 اسفندماه سال 1393 ساعت 22:30. گاهی نباید نوشت،زمانی که ذهن یاری نمیکند باید از گذشته بهره برد،خردمند آن نیست که همواره ایدهی جدیدی بدهد،آن است که از گذشتهش نیز استفاده کند. Http:/ s5.picofile.com/file/8172401300/shay.aac.html. ارسال پیغام به مدیر. حس تازه ی زندگی.
حسرت - نوشته های یک لوزاکس
http://www.dastan-nevis.blogsky.com/1394/05/26/post-186/حسرت
نوشته های یک لوزاکس. وبلاگ های گوناگونی داشتم ک هر کدام در گذر زمان محو شدند.این وبلاگ اخرینشان بود.برگشتم تا بمانم. دوشنبه 26 مردادماه سال 1394 ساعت 09:52. هیچیادامه دادم.فکر کنم هشت سالم بود وقتی برای اولین بار رفتم مسابقات کشوری تو اصفهان.تو رده ی زیر دوازده سال شرکت کرده بودم.هجدهم شدم.شکست خوردم و برگشتم.پدرم وقتی من رو دید گفت تلاش ت رو بیشتر کن.همین.تنها نصیحت پدرم برای من همین بود. Http:/ from-sky.blogsky.com. آفرین پسر. خوب، روان، ریتمیک و هدفدار می نویسی. به وبلاگم سر بزن If you want. Http:/ ma...
شناسنامه لوزاکس
http://www.dastan-nevis.blogsky.com/profile/7102145264
نوشتن را دوست دارم.نه برای صرف نوشتن بلکه برای این که جزو معدود راه هایی است ک با اون میتونم خودم رو خالی کنم.تو نوشتن هیچگونه فیلتری نیست.هیچگونه سانسوری نیست.کسی تو نوشتن ازت انتظار بیهوده نداره.میتونی راحت باشی.خود خودت باشی.
نوشته های یک لوزاکس
http://www.dastan-nevis.blogsky.com/1394/05/26
نوشته های یک لوزاکس. وبلاگ های گوناگونی داشتم ک هر کدام در گذر زمان محو شدند.این وبلاگ اخرینشان بود.برگشتم تا بمانم. دوشنبه 26 مردادماه سال 1394 ساعت 09:52. هیچیادامه دادم.فکر کنم هشت سالم بود وقتی برای اولین بار رفتم مسابقات کشوری تو اصفهان.تو رده ی زیر دوازده سال شرکت کرده بودم.هجدهم شدم.شکست خوردم و برگشتم.پدرم وقتی من رو دید گفت تلاش ت رو بیشتر کن.همین.تنها نصیحت پدرم برای من همین بود. ارسال پیغام به مدیر. اینتشولدیگونگ.ایش لیبه دیش موینه. قدم هایت را با من هماهنگ کن جانم. حس تازه ی زندگی.
نوشته های یک لوزاکس
http://www.dastan-nevis.blogsky.com/page/33
نوشته های یک لوزاکس. وبلاگ های گوناگونی داشتم ک هر کدام در گذر زمان محو شدند.این وبلاگ اخرینشان بود.برگشتم تا بمانم. چهارشنبه 14 خردادماه سال 1393 ساعت 10:02. و باشد ک ایمان بیاورید. کاری رو ک نوح در 949سال نبوت نتونست انجام بده در یک دنیای موازی پیامبری دیگر انجام داد.معجزه این پیامبر بغل بود. شنبه 10 خردادماه سال 1393 ساعت 21:04. عشق خیلی چیز خوبیه.خیلی. چهارشنبه 7 خردادماه سال 1393 ساعت 19:41. در را باز کرد و وارد ساختمان شد.نگهبان ساختمان بدون آنکه سر خود را از مجله جدولی ک امروز صبح از کیوسک کنا...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
19
Cotton Candy:]
http://ms-oogieboogie.persianblog.ir/1393/3
نویسندگی از آنجا شروع می شود که شوق برای نوشتن داری و به آنجا ختم می شود که حرف برای گفتن نداری! آدم باید این قابلیتو داشته باشه، هر وقت از زندگیش خسته شد بگه خدافظ و بره. ب ره بره. بره! تاريخ ۱۳٩۳/۳/۱٩ساعت ٩:۱۱ ب.ظ نويسنده نون نون نظرات . نمی تونى از کسى به خاطر "نتونستن" متنفر باشى، ولى مى تونى به خاطر "تلاش نکردن" ازش متنفر بشى! تاريخ ۱۳٩۳/۳/۸ساعت ۱۱:٤۳ ب.ظ نويسنده نون نون نظرات . نوشته های یک لوزاکس.
. - Cotton Candy:]
http://ms-oogieboogie.persianblog.ir/post/103
نویسندگی از آنجا شروع می شود که شوق برای نوشتن داری و به آنجا ختم می شود که حرف برای گفتن نداری! به هیچ عنوان احساس امنیت نمی کنم. از آدم ها میترسم. از ماشین ها میترسم، از رد شدن از خیابان هم میترسم. از راه رفتن توی پیاده رو هم میترسم. کلن میترسم. جزو یکی از روزمرگی های زندگی ام شده. کنار صبحانه خوردن و کتاب خواندن یک ترسیدن هم برای خودش جا خوش کرده. هیچ کدام از چیزهای همیشگی هم احساس امنیت کاذب قبلی را نمی دهند. نوشته های یک لوزاکس.
ولی متاسفانه نداره. - Cotton Candy:]
http://ms-oogieboogie.persianblog.ir/post/99
نویسندگی از آنجا شروع می شود که شوق برای نوشتن داری و به آنجا ختم می شود که حرف برای گفتن نداری! آدم باید این قابلیتو داشته باشه، هر وقت از زندگیش خسته شد بگه خدافظ و بره. ب ره بره. بره! تاريخ ۱۳٩۳/۳/۱٩ساعت ٩:۱۱ ب.ظ نويسنده نون نون نظرات . نوشته های یک لوزاکس.
Cotton Candy:]
http://ms-oogieboogie.persianblog.ir/1392/9
نویسندگی از آنجا شروع می شود که شوق برای نوشتن داری و به آنجا ختم می شود که حرف برای گفتن نداری! از همه ی حرفای نگفته متنفرم. تاريخ ۱۳٩٢/٩/۳٠ساعت ۱:٠٧ ب.ظ نويسنده نون نون نظرات . تاريخ ۱۳٩٢/٩/۱٩ساعت ۱٠:۱٩ ب.ظ نويسنده نون نون نظرات . تاريخ ۱۳٩٢/٩/٤ساعت ۱۱:٤۳ ق.ظ نويسنده نون نون نظرات . ای آدم ها گ.ا.ئ.ی.د.ی.د مارا! بیشعور باشید، بیشعور بودن، خوش است، هر کس گفت فلان، بگویید؟ و اگر دوباره تکرار کرد فلان باز بخندید و بگوئید ها؟ کلا بخندید، هر کس با شما صحبت می کند، بگوئید ها؟ و لبخند کثیفی بزنید.
Cotton Candy:]
http://ms-oogieboogie.persianblog.ir/1393/4
نویسندگی از آنجا شروع می شود که شوق برای نوشتن داری و به آنجا ختم می شود که حرف برای گفتن نداری! باید کبک می شدم تا آدم. راه می روند با آدم حرف میزنند، آدم هی رویش را می کند اینور، هی رویش را می کند آنور که جواب ندهد. که نادیده اش بگیرند. ولی نمی گیرند و هی بیشتر حرف می زنند و سوال می پرسند و آدمی هی بیشتر حرص می خورد و قرمز می شود و می خواهد زمین را بکند برود آن زیر بلکه کسی نبینتش. ولی نمی تواند. نوشته های یک لوزاکس.
Cotton Candy:]
http://ms-oogieboogie.persianblog.ir/1392/11
نویسندگی از آنجا شروع می شود که شوق برای نوشتن داری و به آنجا ختم می شود که حرف برای گفتن نداری! در یک حالت "من نیستم" به سر می برم، یعنی من نیستم و شما من را نمی بینید و وبلاگ کسی را نمی خوانم و برای کسی نظر نمی گذارم و یاهو و فیسبوک آن نمیشوم و جواب اس ام اس هایم را هم نمیدهم(حداقل سعیم را می کنم). حالا هم افتاده ام، درس چهار واحدم را که از اول ترم خواندم و تمرین حل کردم با 9.4 افتادم. و آیا میدانید چرا افتادم؟ سر جلسه گفتم سوال دوم را از آن راه حل کنم؟ نوشته های یک لوزاکس.
روی بنمای - رهی معیری
http://ruybenmayo.blogfa.com/tag/رهی-معیری
و وجود خودم از یاد ببر. نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی. نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی. نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی. نه جان بی نصیبم را پیامی از دلارامی. نه شام بی فروغم را نشانی از سحرگاهی. نیابد محفلم گرمی نه از شمعی نه از جمعی. ندارد خاطرم الفت نه با مهری نه با ماهی. به دیدار اجل باشد اگر شادی کنم روزی. به بخت واژگون باشد اگر خندان شوم گاهی. آرزو گم کرده ای تنها و سرگردان. نه آرامی نه امیدی نه همدردی نه همراهی. گهی افتان و خیزان چون غباری دربیابانی. قلب من چشم تو.
کاکتوس - سفرهاي علمي 1
http://www.cactaceae.blogfa.com/post/192
هر وقت دلمان گرفت به ياد خنده هاي كودكي كمي بخنديم. هرگز براي عاشق شدن ،دنبال بارون و بابونه نباش . گاهي در انتهاي خارهاي يك كاكتوس به غنچه اي مي رسي. كه زندگيت را روشن مي كند. نه خانوم کاکتوس ، نه آقای کاکتوس. اینجا سعی می کنم شاد بنویسم و. شخصیت واقعیم شاد نیست. گاهی اوقات خیلی هم افسرده. اما اینجا شاد می نویسم ، از این. به بعدهم سعی می کنم شادتر. بنویسم اونم فقط به خاطر کسی. که سال هاست نتونستم آغوشش. رو لمس کنم ، اما همیشه. حتی تو غصه ها ، لبخندش جلوی. پس ، تمام نوشته هام و تمام. می کنم به کسی که.
همین جوری نوشت های میم (98) - میم تنها
http://www.i-am-mim.blogsky.com/1393/05/01/post-442/همین-جوری-نوشت-های-میم-98-
همین جوری نوشت های میم (98). چند ساعت بعد دوباره رفتم داخل حیاط و تازه فهمیدم چرا ملچ و مولوچ میکرده. پرای یه یاکریم ریخته بود تو باغچه و شواهد نشون میداد که کار همون پیشی جنس خرابه. همچین پرنده بیچاره رو ناکار کرده که فقط چند تا دونه پر ازش مونده. و جالب اینجاست من موندم چقدر زرنگ بوده که طوری پنهانش کرده بود که من اصلا ندیدمش. برچسبها: همین جوری نوشت های میم. چهارشنبه 1 مرداد 1393 ساعت 19:43 توسط: میم. برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com. ثبت نام کنید. ( راهنما. وقتی زنی عاشق میشود،.
کافه آبی
http://www.bluecafe.blogfa.com/post/46
بشینیم چایی بخوریم تو فنجونای آبی مون" / " /. بشینیم چایی بخوریم تو فنجونای آبی مون. جمعه چهاردهم فروردین ۱۳۹۴. So I'll go sit on the floor. All that I know is. I don't know how to be something you miss. Never thought we'd have a last kiss. من صرفا هستم . نه خوب نه بد . فقط آبی. نوشته های یک لوزاکس. رفتار من عادی است ! آیا روحی اینجا هست؟ موراکامی ، دره ، پتو. Weblog Themes By Bahar 20.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
61
داستان های نماز
دریافت کد ابزار آنلاین. بلاگ گروه مترجمین ایران زمین. احادیث تصادفی نماز دنیای نیاز به نماز. سفارش جبرئیل به نماز شب. رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:. برترین نمازها (ى مستحب ) نماز نیمه شب است و چه اندک است به جا آورنده آن . و باز رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:. جبرئیل آن قدر مرا به نماز شب سفارش کرد تا این که گمان کردم نیکان ام تم شب را نمى خوابند مگر اندکى از آن . و باز رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:. خداوند حضرت ابراهیم را دوست خود انتخاب نکرد مگر براى دو کارش :. نویسنده : مهدی ایزدی.
ادبیات ، داستان و...
ادبیات ، داستان و. با سر یخ زده و مکعبی اش به حرکت آسمان بالای سرش نگاه می کند و لبخندش. نوشته شده در یکشنبه سی و یکم شهریور 1392ساعت 22:42 توسط سمیرا صفری. البته که خوب هستید ،با تکان دادن سر نشان می دهید که خوب هستید . آدم ها با بدن خود نیز منظورشان را می گویند . من امروز حالم خوب نیست . پیش ازآنکه جسد را هم ببینم زیاد خوب نبودم .می دانید به چه دلیل؟ وبا زنی هم صحبت بشود که کتابی روی میز گذاشته است و صفحه های پایانی آن را می خواند . این ها تصادف نیستند ؟ منظورم این است که در چه تاریخی هستیم؟ البته که خ...
داستان نوشت
Wednesday, August 11, 2010. انحناهای عاشقانه 5 [تقدیم به مجنون]. لیلی از جلوی آینه گذشتهبود. برگشت. به انحنای طرهی سیاه پریشان روی شانهاش نگاه کرد. با خودش گفت: ها! پس پیچش مو یعنی این. Dec 10, 2006. Jan 8, 2007. Feb 13, 2007. Feb 16, 2007. Apr 29, 2007. May 7, 2007. May 8, 2007. May 19, 2007. May 26, 2007. Jun 8, 2007. Jun 9, 2007. Jun 10, 2007. Jun 19, 2007. Jul 1, 2007. Jul 29, 2007. Aug 5, 2007. Sep 22, 2007. Nov 17, 2007. Nov 26, 2007. Nov 27, 2007. Dec 19, 2007. Jan 13, 2008. Jan 16, 2008.
II داستان نویسِ تنها II
II داستان نویس تنها II. نوشته شده های یک داستان نویس تنها. میدونی قشنگ ترین حس دنیاچیه؟ اینکه بدونی بلایی که. سرت آورده سرش آوردن. دلبسته به سکه های قلک بودیم. دنبال بهانه های کوچک بودیم. رویای بزرگ شدن خوب نبود. ای کاش تمام عمر کودک بودیم. بیا ساده مثل چکاوک شویم. بیا باز برگردیم و کودک شویم. میدونی قشنگ ترین قانون دنیا چیه؟ اینکه بدونی ازهردستی داد. ازهمون دست پس گرفت. خاطراتم را به فراموشی خواهم سپرد. باتیری سرد وبی صدا نابودشان خواهم کرد.
داستان نویس
انواع داستان ، جوک ، جملات عاشقانه و . به داستان نویس خوش اومدید. همه جور مطلب یواش یواش پیدا میشه . داستان ها واقعی هستند. امیدوارم لحظات خوبی رو سپری کنیم. متن آهنگ و موسیقی. Powered By BLOGFA.COM.
نوشته های یک لوزاکس
نوشته های یک لوزاکس. وبلاگ های گوناگونی داشتم ک هر کدام در گذر زمان محو شدند.این وبلاگ اخرینشان بود.برگشتم تا بمانم. دوشنبه 26 مردادماه سال 1394 ساعت 09:52. هیچیادامه دادم.فکر کنم هشت سالم بود وقتی برای اولین بار رفتم مسابقات کشوری تو اصفهان.تو رده ی زیر دوازده سال شرکت کرده بودم.هجدهم شدم.شکست خوردم و برگشتم.پدرم وقتی من رو دید گفت تلاش ت رو بیشتر کن.همین.تنها نصیحت پدرم برای من همین بود. چهارشنبه 6 خردادماه سال 1394 ساعت 12:47. زمان:یه روزی ک اومد ولی انگار نیومده بود. آقای مرد گفت چی چرا؟ همه در تلاشن...
بچه داستان نویس
Wednesday, September 5, 2012. لرد محمود:خب خب خب.شنیدم که تو زمین تمرین دعوایی رخ داده.میتونم دلیلشو بپرسم. علیرضا:پدر,شایان توانست که یوسف رو شکست بدهد و یوسف به شایان حمله ور شد و پس از ان بود که فرزاد سعی کرد از شایان دفاع کند و این موجب مرگ یوسف شد. لرد محمود:پس تقصیر از شما نبوده.ولی به هر حال اصلا خوب نیست که در روز اولتون مرگی اتفاق افتاده.حالا برید و استراحت کنید. چیه؟نمیبینی خوابم؟؟ در تالار اصلی قصر}. فرزاد:من یوسف رو کشتم.اون ها من را میخوان.من میتونم خودم رو تسلیم کنم. سریعا اماده دفاع شوید.
کلاس داستان نویسی
به کلاس آموزش داستان نویسی خوش اومدین. پنجشنبه بیست و نهم اسفند 1392. به وبلاگ من خوش اومدین. اینجا قراره با هم داستان بنویسیم. و خوشحال میشم نظراتونو بخونم. و لطفا یه خواهش. کپی نکنید. شنبه بیست و دوم تیر 1392. درس قبلیرو چون دیر گذاشتم،هنوزم میشه تمرینشو فرستاد.تا آخر یکشنبه میتونید تمرین درس سوم رو بفرستید. و اما درس چهارم:. خب میریم سر وقت شخصیت ها. در واقع میخوایم سر معرقی شخصیت ها بحث کنیم. خب فیلا که همچین خواننده ای پیدا نشده پس ما ناچاریم قهرمان داستانمون رو به بقیه معرفی کنیم. لیندا به آرامی سر...
dastan-new
مطلبی جهت نمایش یافت نشد از آرشیو مطالب استفاده کنید. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل پست ها :. آخرین بروز رسانی :. Theme is created by: www.designdisease.com.
داستان
خدا را کجا جوییم. بهلول و مرد طرار(دزد). پرسش عارفی از یکی از اغنیا. همدیگر را دوست بدارید. گویند روزی پادشاهی این سوال برایش پیش می آید و می خواهد بداند که نجس ترین چیزها در دنیای خاکی چیست. برای همین کار وزیرش را مامور میکند که برود و این نجس ترین نجس ترینها را پیدا کند و در صورتی که آنرا پیدا کند و یا هر کسی که بداند تمام تخت و تاجش را به او بدهد. نوشته شده در جمعه بیست و پنجم آذر ۱۳۹۰ساعت 20:37 توسط مسعود. او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش. ادامه می دهند. هم...
Dastan Kid in Black Nobby Rock
Dastan Kid in Black Nobby Rock. Vítejte na mých stránkách! Celým jménem jsem Dastan Kid in Black Nobby Rock, ale doma mi říkají Dastan, Dastánek, zlatíčko a nebo taky lumpe :-). Jsem belgický ovčák Groenendael. Narodil jsem se 7.1. 2012 rozpustilé a krásné mamince Quak (Čikinka) Deabei z chovné stanice Nobby Rock. Mým tatínkem je Black ze Ztracené zahrady. Taťka je také velký fešák a šikula a já doufám, že až vyrostu, budu trochu jako on. Do galerie jsme přidali nové fotografie (Vánoce, narozeniny).