djsadaf.blogfa.com

ronak-77.blogfa.com

باران -

http://www.ronak-77.blogfa.com/post-1.aspx

شبی آرام پا گذاشتی تو. مگر چه کرده بودم که اینجوری دادی به بادم؟ ازم خواستی بمونم همیشه با تو باشم. گفتی طاقت نداری اگه یه روز نباشم. گفتی قلبت مال من * * * * پس دادنش غدغن! حق نداری پس بدیش،قلبم بهت زنجیره بدجوری پیشت گیره. مواظب دلم باش یه وقت بی تو نمیره. حرفت همیشه این بود ببین چه دلنشین بود؟ حالا چی شد که رفتی؟ ازم بدی ندیدی * * * خودت که اینو دیدی،. باشه عزیزم برو هرجا که هستی خوش باش/ چه تو باشی ،نباشی: خاطره هات که اینجاست. خوشم به شادی تو یادت واسم چه زیباست همین برام یه دنیاست. و شب آهسته و خست.

ronak-77.blogfa.com

باران -

http://www.ronak-77.blogfa.com/post-3.aspx

دل های بزرگ بیشتر احساس می شدن تا اینکه احساس کنند؟ ولی واقعا ظرفیت یه دل ، به بزرگی و کوچیکی اونه؟ یا به ابراز احساسش؟ یا شاید هم نه؟ ولی این حس چیه؟ که تو دل قرار گرفته و باید بیان بشه ، اگه این حس بیان نشد چی؟ اصلا چطور باید بیانشون کرد؟ چرا بعضی ها می ترسن بیانش کنند؟ توی دل آدم ها یه دنیا حرفه ناگفتس، آدم ها رو از روی ناگفته هاشون باید شناخت ، نه از روی گفته هاشون ، تا حالا چقدر برای شنیدین ناگفته های دیگران تلاش کردیم؟ تا حالا دلی رو به دست آوردیم؟ چند تا دل رو شکستیم؟ چند تا دل رو شاد کردیم؟

ronak-77.blogfa.com

باران

http://www.ronak-77.blogfa.com/9006.aspx

دل های بزرگ بیشتر احساس می شدن تا اینکه احساس کنند؟ ولی واقعا ظرفیت یه دل ، به بزرگی و کوچیکی اونه؟ یا به ابراز احساسش؟ یا شاید هم نه؟ ولی این حس چیه؟ که تو دل قرار گرفته و باید بیان بشه ، اگه این حس بیان نشد چی؟ اصلا چطور باید بیانشون کرد؟ چرا بعضی ها می ترسن بیانش کنند؟ توی دل آدم ها یه دنیا حرفه ناگفتس، آدم ها رو از روی ناگفته هاشون باید شناخت ، نه از روی گفته هاشون ، تا حالا چقدر برای شنیدین ناگفته های دیگران تلاش کردیم؟ تا حالا دلی رو به دست آوردیم؟ چند تا دل رو شکستیم؟ چند تا دل رو شاد کردیم؟ آدم ق...

ronak-77.blogfa.com

باران

http://www.ronak-77.blogfa.com/9010.aspx

روشنی من گل آب. می نشینم لب حوض. گردش ماهی ها روشنی من. مادرم ریحان می چیند. نان و ریحان و پنیر. آسمانی بی ابر اطلسی هایی تر. رستگاری نزدیک لای گلهای حیاط. نور در کاسه مس چه نوازش ها می ریزد. نردبان از سر دیوار بلند صبح را روی زمین می آرد. پشت لبخندی پنهان هر چیز. روزنی دارد دیوار زمان که از آن چهره من پیداست. چیزهایی هست که نمی دانم. می دانم سبزه ای را بکنم خواهم مرد. می روم بالا تا اوج من پر از بال و پرم. راه می بینم در ظلمت من پر از فانوسم. من پر از نورم و شن. و پر از دار و درخت. پرم از راه از پل.

ronak-77.blogfa.com

باران

http://www.ronak-77.blogfa.com/8905.aspx

شبی آرام پا گذاشتی تو. مگر چه کرده بودم که اینجوری دادی به بادم؟ ازم خواستی بمونم همیشه با تو باشم. گفتی طاقت نداری اگه یه روز نباشم. گفتی قلبت مال من * * * * پس دادنش غدغن! حق نداری پس بدیش،قلبم بهت زنجیره بدجوری پیشت گیره. مواظب دلم باش یه وقت بی تو نمیره. حرفت همیشه این بود ببین چه دلنشین بود؟ حالا چی شد که رفتی؟ ازم بدی ندیدی * * * خودت که اینو دیدی،. باشه عزیزم برو هرجا که هستی خوش باش/ چه تو باشی ،نباشی: خاطره هات که اینجاست. خوشم به شادی تو یادت واسم چه زیباست همین برام یه دنیاست. و شب آهسته و خست.

ronak-77.blogfa.com

باران -

http://www.ronak-77.blogfa.com/post-2.aspx

اگر تنها ترین تنها شوم باز هم خدا هست. یکی بود یکی نبود زیر این گنبد گردون و کبوn. یه قصه مثل تموم قصه های نا تموم دنیا بود. قصه ای که اولش شروع میشد با یک نگاه. یه طرف نگاه پاک و دیگری پر از گناه. یه دلی بود که کسی اونو نبرد. به کسی دل نمی بست و از کسی گول نمی خورد. اما روزی از روزای روزگار. یه روز از روزای آفتابی آفزیدگار. آدم قصه ی ما نگاهی افتاد تو نگاش. یه نفر نشسته بود عاشق و واله سر راش. یه نفر که گفت بهش دوسش داره خیلی زیاد. یه نفر که گفت به جر اون دیگه هیچی نمی خواد. آدم قصه ی ما،حرفهای اونو شنید.

ronak-77.blogfa.com

باران -

http://www.ronak-77.blogfa.com/post-4.aspx

روشنی من گل آب. می نشینم لب حوض. گردش ماهی ها روشنی من. مادرم ریحان می چیند. نان و ریحان و پنیر. آسمانی بی ابر اطلسی هایی تر. رستگاری نزدیک لای گلهای حیاط. نور در کاسه مس چه نوازش ها می ریزد. نردبان از سر دیوار بلند صبح را روی زمین می آرد. پشت لبخندی پنهان هر چیز. روزنی دارد دیوار زمان که از آن چهره من پیداست. چیزهایی هست که نمی دانم. می دانم سبزه ای را بکنم خواهم مرد. می روم بالا تا اوج من پر از بال و پرم. راه می بینم در ظلمت من پر از فانوسم. من پر از نورم و شن. و پر از دار و درخت. پرم از راه از پل.

asheghai-tanha.mihanblog.com

شعر های عاشقانه - شعر احساسی تنهای عاشق

http://asheghai-tanha.mihanblog.com/post/1

مراقب باش عاشق ادم خوبی به شی وعزیز گرنه تنها می شی مثل من. سه شنبه 28 مهر 1388. شعر احساسی تنهای عاشق. شعر زیبای دو عاشق. اونی که گفتم نرو گفت نمیشه. دیروز دیگه رفت واسه ی همیشه. وقتی میخواست بره اون منو صدا کرد. واستاد و تو چشام خوب نگا کرد. گفت میدونی خودت برام عزیزی. این اشکارم بهتره که نریزی. مجبورم برم که سفر چاره ی کارمه. یاد اون خاطرات مرحم دل پارمه. تقدیر ما از اولم همین بود. یکی تو آسمون اونیکی زمین بود. تو تقدیر ما هر چی حیرونیه. مال خطوط روی پیشونیه. شاید اگه دائم بودی کنارم. پشت سرش میریزم آ...