entehayejade.blogfa.com
انتهای جادهانتهای جاده -
http://entehayejade.blogfa.com/
انتهای جاده -
http://entehayejade.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
22
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.324 sec
SCORE
6.2
انتهای جاده | entehayejade.blogfa.com Reviews
https://entehayejade.blogfa.com
انتهای جاده -
انتهای جاده - خوشبختی آتشین!..
http://www.entehayejade.blogfa.com/post-55.aspx
بیا یادم، بیا آهم. مرا جانی دگر ده. بیا دستم بگیر من سرد سردم. مرا نوری ببخش پر آه و دردم. تو بودی و مرا دردی نبود و. دگر سرمایی در دستم نبود و. دلم پر آه و پر دردم نبود و. تو بودی و دلم مست نگاهت. ولیکن حیف نیامد دل به آهم. بزرگ بودی و من تابم نبود و. سخن بود و به دندانم نبود و. رفتنت بود، دلم روشن نبود و. از آن چهاری گذشت، حالم نبود و. تو را می دیدم و چارم نبود و. فراموشیت هم کارم نبود و. مگر می شد تو را دید، یادت نبود و. از آنجا که توان صحبتم هرگز نبود و. دلم خون و توان دستم اصلا نبود و. من و ام اس.
انتهای جاده
http://www.entehayejade.blogfa.com/9004.aspx
راز این زیستن ها و شکستن ها چیست؟ راز این دروازه های عبث بی انتها چیست؟ چه چیز همه را به تحفه های زرد باغچه پیوند می دهد؟ و چرا طبیعت من را در دامان زردی باغچه متولد کرده است؟ چه کس می داند راز صدای این پرنده، در میان خش خش برگها را؟ چه کس می تواند بیندیشد مرگ من به چه سان خواهد بود؟ شاید وقتی ست که زردی باغچه تحفه اش را به باد بدهد و سپیدی، رنگ برافشاند . نوشته شده در پنجشنبه بیست و سوم تیر ۱۳۹۰ساعت 20:41 توسط الهام. مثل آبی مثل دریا. تنها ترین جزیره روی زمین. من و ام اس. زندگی و ام اس.
انتهای جاده
http://www.entehayejade.blogfa.com/archive.aspx
انتهای جاده - سخنی دارم دوست....
http://www.entehayejade.blogfa.com/post-48.aspx
به ستوه آمده ام. به میان آوردن، کار این دل نیست. می رود سمت اشارت. طاقتم لب باغچه است منتظر تا لب بام. بام اندیشه و ذهن. باز سقوطی دیگر، تا ته آن باغچه. باغچه خشک و سرد گشت. روزگار از هم گذشت. آرزوی کوچکم، در لب باغچه است. دل تو قدر یه سنگ. سنگ هم هست، نه زمیان این کوه. سنگی ساده و غریب. که یه دم هم نفس هیچ سنگی ز این کوه نبود. نوشته شده در چهارشنبه هفتم اسفند ۱۳۸۷ساعت 16:20 توسط الهام. مثل آبی مثل دریا. تنها ترین جزیره روی زمین. من و ام اس. زندگی و ام اس. آنچه درباره ی ام اس باید بدانید.
انتهای جاده - 1، -1 .....
http://www.entehayejade.blogfa.com/post-57.aspx
وقتی میشماری همه اش سر جمع می شود 1 دونه! نمی دونم کدوم قسمتش را 2 بار شمردم که دوباره به یک رسیدم! او همیشه خوب می شمارد. حتی من را 3 4 مرتبه شمارش می کند! نمیدانم کدام بهتر است! من نابغه یا او که از من هم نابغه تر است! هر طرف که می روم انقدر تعدادشان بیهوده کم و زیاد می شود که مجبورم نتیجه ی شمارش منفی خودم را در منفی دیگری ضرب کنم! تا سر برج که شد بتونم یه نتیجه ی درست و حسابی به خدایمان بدهم. بلکه او که می داند خبط مرا از سوی اطرافم به حساب آورد. مثل آبی مثل دریا. تنها ترین جزیره روی زمین. من و ام اس.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
کربلا - انتهاي جاده
http://jadde_enteha.persianblog.ir/tag/کربلا
ساعت ۱٢:٢٥ ب.ظ روز ۱۳۸٩/٩/۱۸. در تقویم دل ما خاطره هیچ ماهی به سرخی تو نیست. سلام خدا بر تو و بر ستارگانی که بر گردت حلقه زدهاند. و سلام خدا بر خورشید فروزانی که در خود جای دادهای. بار دیگر از راه میرسی و با نسیم گرم کربلایی، قصه آلالههای سرخ را به گوش جان میرسانی. دوباره سکوت تاریخ را در هم میشکنی و بغض ناله را از تنگنای حنجرهها آزاد میکنی. بانگ چاووش کاروانت به گوش میرسد و شیدائیان را دوباره به مهمانی شور و حماسه فرا میخواند و جان عشاق را از جام گریه سرمست میکند. و سلام بر حسین! حسین با خون...
حسین - انتهاي جاده
http://jadde_enteha.persianblog.ir/tag/حسین
ساعت ۱٢:٢٥ ب.ظ روز ۱۳۸٩/٩/۱۸. در تقویم دل ما خاطره هیچ ماهی به سرخی تو نیست. سلام خدا بر تو و بر ستارگانی که بر گردت حلقه زدهاند. و سلام خدا بر خورشید فروزانی که در خود جای دادهای. بار دیگر از راه میرسی و با نسیم گرم کربلایی، قصه آلالههای سرخ را به گوش جان میرسانی. دوباره سکوت تاریخ را در هم میشکنی و بغض ناله را از تنگنای حنجرهها آزاد میکنی. بانگ چاووش کاروانت به گوش میرسد و شیدائیان را دوباره به مهمانی شور و حماسه فرا میخواند و جان عشاق را از جام گریه سرمست میکند. و سلام بر حسین! حسین با خون...
انتهاي جاده
http://jadde_enteha.persianblog.ir/1387/12
چون دو سالی میگذشت. ساعت ۱۱:٥۸ ق.ظ روز ۱۳۸٧/۱٢/۱٠. ماهی بیچاره اما مرده بود. نیمه شب آواره و بی حس و حال. در سرم سودای جامی بی زوال. پرسه ای آغاز کردیم در. دل به یاد آورد ایام. از جدایی یک، دو سالی. یک دو سال از عمر رفت و. دل به یاد آورد اول بار را،خاطرات. بازی، آن اسرار را، آن دو چشم مست. مبهم و سربسته بود. چون من ا زتکرار، او هم خسته. آمد و هم آشیان شد با من ،. همنشین و همزبان شد با من،. خسته جان بودم که جان شد با من،. ناتوان بودم، توان شد با من،. وای از آن شب زنده داری تا. وای از آن عمری که با او شد.
انتهاي جاده
http://jadde_enteha.persianblog.ir/1388/3
تکه ای از بهشت. ساعت ٦:٠۸ ب.ظ روز ۱۳۸۸/۳/٢٠. یه تیکه از روحمو من. جایی گذاشتم که نپرس. گردش زمین بر مدار فلک ممکن است. گرچه همه جا هست خداوند نجف ساکن است. یه روز دلم گرفته بود. از اون هواها که خودت. حال و هواشو میدونی. اگه بشه با واژه ها. حال مو تعریف بکنم. تو هم من و شعر منو با همه حس ت میخونی. یه حالی داشتم که نگو. یه حالی داشتم که نپرس. یه تیکه از روحمو من. جایی گذاشتم که نپرس. یه جایی که میگردم و دوباره پیداش میکنم. حتی اگه کویر باشه ، بهشت دنیاش میکنم. اسم قشنگ شهرمو، تو میدونی چی میذارم! ای کاش ف...
انتهاي جاده
http://jadde_enteha.persianblog.ir/1389/4
ساعت ۱۱:۱٠ ق.ظ روز ۱۳۸٩/٤/۱۳. هدیه ای که خدا به من داد. برای تو که واژه دوست در برابر تو کوچک است. چرا که تو منی. و مرا بهتر از خودم می شناسی. تو که بودن را در حق من تمام کردی. گاه به صلابت کوه. وگاه به نرمی گلبرگ گلها. بدان که زمان و مکان در برابر ما چاره ای جز تسلیم ندارند. واژه هایم را در ذهنم به صف کرده ام از پس آنچه دلم می خواست بگوید بر نیامد و. تو هدیه ای گرانبها از سوی خدا برای من هستی. پروفایل مدیر : انتهای جاده. سلام بر سرزمین وحی. شاید خدا قصه تو از نو نوشته باشه. تکه ای از بهشت.
انتهاي جاده
http://jadde_enteha.persianblog.ir/1388/6
شاید خدا قصه تو از نو نوشته باشه. ساعت ۸:٢٠ ق.ظ روز ۱۳۸۸/٦/٢٥. میشه خدا رو حس کرد، تو لحظههای ساده. تو اضطراب عشق و، گناه بیاراده. بی عشق عمر آدم بی اعتقاد میره. هفتاد سال عبادت یک شب به باد میره. وقتی که عشق آخرتصمیمشو بگیره. کاری نداره زوده یا حتی خیلی دیره. ترسیده بودم از عشق عاشقتر از همیشه. هر چی محال میشد با عشق داره میشه. انگار داره میشه با عشق داره میشه. عاشق نباشه آدم حتی خدا غریبهس. از لحظههای حوا هوا میمونه و بس. نترس اگه دل تو از خواب کهنه پاشه. شاید خدا قصه تو از نو نوشته باشه.
انتهاي جاده
http://jadde_enteha.persianblog.ir/1388/2
ساعت ٥:٥۱ ب.ظ روز ۱۳۸۸/٢/۱. تو خوشبختی همین بسه برای من". میخواستم بهت بگم چقدر پریشونم. دیدم خودخواهیه دیدم نمیتونم. تحمل میکنم بی تو به هر سختی. به شرطی که بدونم شاد و خوشبختی. به شرطی بشنوم دنیات آرومه. که دوسش داری از چشمات معلومه. یکی اونجاس شبیه من یه دیوونه. که بیشتر از خودم قدرتو میدونه. چیکار کردی که باقلبم بخاطر تو بی رحمم. تو میخندی چه شیرینه گذشتن. تازه میفهمم، تازه میفهمم. تورو میخوام تموم زندگیم اینه. دارم میرم ته دیوونگی اینه. نمیرسه به تو حتی صدای من. تو خوشبختی همین بسه برای من.
انتهاي جاده
http://jadde_enteha.persianblog.ir/1387/9
ساعت ۱٠:٠٢ ق.ظ روز ۱۳۸٧/٩/٧. خداحافظ گل لادن .تموم عاشقا باختن. ببین هم گریه هام ازعشق.چه زندونی برام ساختن. خداحافظ گل پونه .گل تنهای بی خونه. لالایی ها دیگه خوابی به چشمونم نمی شونه. یکی با چشمای نازش دل کوچیکمو لرزوند. یکی با دست ناپاکش گلای باغچمو سوزوند. تو این شب های تو در تو.خداحافظ گل شب بو. هنوز آوار تنهایی داره می باره از هر سو. خداحافظ گل مریم .گل مظلوم پر دردم. نشد با این تن زخمی به آغوش تو برگردم. نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم. از این فصل سکوت و شب غم بارونو بردارم. سلام بر سرزمین وحی.
سلام بر سرزمین وحی - انتهاي جاده
http://jadde_enteha.persianblog.ir/post/50
سلام بر سرزمین وحی. ساعت ٧:٤٦ ق.ظ روز ۱۳٩٠/۱/٢۸. سلام بر صاحب کعبه. سلام بر نور چشم فاطمه. منم سرگشته حیرانت ای دوست کنم یکباره جان قربانت ای دوست. تنی نا ساز از شوق وصل کویت دهم سر بر سر پیمانت ای دوست. دلی دارم در آتش خانه کرده میان شعله ها کاشانه کرده. دلی دارم که از شوق وصالت وجودم را ز غم ویرانه کرده. من آن آواره بشکسته حالم. ز هجرانت ب تا رو به زوالم. به همه دوستانم سلام عرض میکنم و از همشون حلالیت میطلبم ، اگر قسمت باشه و مشکلی پیش نیاید انشاالله زائرم . دعا گوی تمامی شما هستم. سلام بر سرزمین وحی.
انتهاي جاده
http://jadde_enteha.persianblog.ir/1388/5
میلاد آزادگی و دلدادگی و بندگی یزدان. ساعت ٥:۱٤ ب.ظ روز ۱۳۸۸/٥/٤. عاشقان عیدتان مبارک باد. سلام بر تو ای نزدیک ترین نام به خدا! سلام بر تو ای سفینه عشق! مدینه را شور حضور تو پر کرده است. شمیم لبخند پنجره ها! فضا را عطرآگین نموده و آسمان، خیره به نورافشانی م نزل وحی، نام زیبای تو را زمزمه می کند و زمین چه سعادتمند، گهواره حضور تو پیدا شده است. ای رهبر عاشقان و دلدادگان، ای حسین (ع). میلادت گرامی و پاینده باد. امشب به بیت فاطمه رضوان گل. القدس مدحت گری،حورا غزل خوانی کند. گیتی به تن پیراهن از انوار ربانی.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
22
`·. • ۩ انـتـهـای انـتـظـار ۩ • .·´
طرحي نو براي آموزش تاريخ. طرحي نو براي آموزش تاريخ. تدریس هنری گمشده نیست ، بلکه احترام به آن سنتی گمشده است . در دنیای امروزی بر کسی پوشیده نیست که فلسفه و هدف نظام تعلیم و تربیت نوین ،جامعه پذیر کردن آحاد مردم ،پرورش مهارت های اجتماعی و تربیت شهروندان مطلوب می باشد . و در چنین نظامی معل م پرچمدار آموزش بوده و کلید اصلی پیشرفت و ترق ی در نگاه علمی و به روز در اختیارمعلم است . پس وظیفه ی همه ی ماست که به آموزش و پرورش به عنوان سیستمی کار امد و ضروری نگاه کنیم چراکه خدای نا کرده سهل انگاری. بدیهی است که ب...
`·. • ۩ انـتـهـای انـتـظـار ۩ • .·´
تحليل عملکرد معلم از طريق تدريس خرد(1). تحليل عملکرد معلم از طريق تدريس خرد(. اين مقاله براي دانشجو معلمان و معلمان جوان نوشته شده است , تا به کمک آن به توسعه ي مهارت هاي اساسي حرفه اي خود بپردازند. تدريس خرد فرايندي است که به معلم اين امکان را مي دهد که در موقعيت واقعي تدريس شرکت کند و بازخوردي فوري از عملکرد خود دريافت کند. اغلب از سيستم هاي مشاهده اي براي کمک به مشخص کردن رفتارهاي خاص معلم استفاده مي شود . تدريس خرد , مهارت هاي تدريس , کنش متقابل (3). 1 منظور از تدريس خرد چيست؟ سازو برگ و تجهيزات مربو...
`·. • ۩ انـتـهـای انـتـظـار ۩ • .·´
درود و سپاس خدائي را كه به ما. توانايي بخشيد تا به كسب علم و. معرفت بپردازيم ، سپاس او را كه در. ژرفاي وجود ما عشق و ايمان را قرار. داد و به ما توانايي داد تا با پشتوانه. علم و دانش بتوانيم خدمتگذار. در این سايت سعی دارم که با کمک. علاقه مندان به دانش آموزان این. مرزوبوم، و به دور از هرگونه دغدغه. فکری ،مقالات و مطالبی که در زمینه. شغلی برای معلمان، مفید است را. جمع آوری نمایم . امید است که. مورداستفاده علاقه مندان قرار گیرد. و اما این کمترین تلاش خود را. تقدیم می کنم به فرزندان مستعد. ๑ ๑ مديريت سايت ๑ ๑.
حـــضــ انـــتــهـــای ـــــور
به یک چیز می اندیشم. که او در تنهاییش. تنها به چه می اندیشد. نوشته شده در جمعه ششم اردیبهشت ۱۳۹۲ساعت 21:7 توسط sahel. و سرما چه بهانه ی خوبیست ،. نوشته شده در جمعه ششم اردیبهشت ۱۳۹۲ساعت 13:22 توسط sahel. معجزه ،همیشه ان اتفاق غیر قابل تصور نیست. که مرا به تو و تو را به من نزدیک میکند. پس بخند که لبخندت معجزه ایست. نوشته شده در جمعه ششم اردیبهشت ۱۳۹۲ساعت 12:46 توسط sahel. میان ماندن و نماندن. فاصله تنها یک حرف ساده بود. به باران بی امان بگو :. دل اگر دل باشد ،. آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد.
انتهای راه
سلام دوستای خوبم.خوش اومدین به وب ما. این یه وب گروهیه واسه درس دین و زندگی مون درستش کردیم. از نظر ما دین و زندگی واقعا یه درسیه که اصلا سر کلاس خسته نمیشیم وقعا شیرینه.نظر شما چیه؟ راستی نظر یادتون نره هااااااا. نوشته شده در یکشنبه هفدهم آذر ۱۳۹۲ساعت 14:25 توسط مریم.فاطمه.زهرا. Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA. پس از ا فرینش ا دم خدا گفت به او. با تو رازی دارم. اندکی پیشتر ا ی. ا دم ا رام و نجیب ، ا مد پیش. زیر چشمی به خدا می نگریست. محو لبخند غم آلود خدا! قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید.
انتهای جاده
راز این زیستن ها و شکستن ها چیست؟ راز این دروازه های عبث بی انتها چیست؟ چه چیز همه را به تحفه های زرد باغچه پیوند می دهد؟ و چرا طبیعت من را در دامان زردی باغچه متولد کرده است؟ چه کس می داند راز صدای این پرنده، در میان خش خش برگها را؟ چه کس می تواند بیندیشد مرگ من به چه سان خواهد بود؟ شاید وقتی ست که زردی باغچه تحفه اش را به باد بدهد و سپیدی، رنگ برافشاند . نوشته شده در پنجشنبه بیست و سوم تیر 1390ساعت 20:41 توسط الهام. می دانی ام چیست؟ نوشته شده در چهارشنبه بیستم بهمن 1389ساعت 20:50 توسط الهام. نمی دونم ک...
انسان مه الود
لبخندهای کمرنگم ، سکوت قرمزم. مردان زندگی ام ، شباهت عجیبی به هم داشته اند و من این را نصف شب وقتی با اضطراب از خواب پریدم و انگار دستهایم یخ کرده بود ، فهمیدم.با پرت شدن به خاطره ی روزی که یکی مرا پشت سرش جا گذاشته بود و من لرزیدم و عرق کرده بودم و تا صبح بالشت خیس شده بود . مردان زندگی ام روزهای اول شعر خواندند و روزهای اخر حرمت شکستند ، روزهای اول خرج کردند و روزهای اخر لج! نوشته شده در شنبه دهم مرداد ۱۳۹۴ 10:49 توسط فرشته. بی توهیچ ،اما دیگر رها نیستم. این روزها هوای دلم عجیب صافست. دلم میخواهد به هم...
ღ♥♥یاس تنها♥♥ღ
ღ یاس تنها ღ. حال م خوب ا ست. د ر ست م ثل م زر ع ه ای ک. م حصول ش را م ل خ ها خورد ه ا ند. دیگ ر ن گ ران داس ها نیست م. یكی از اساتید دانشگاه میگفت در دوره تحصیلاتم در آمریكا در یك كار گروهی با یك دختر آمریكایی به نام كاترینا وهمینطور فیلیپ، كه نمیشناختمش همگروه شدم. از كاترینا پرسیدم فیلیپ رو میشناسی! كاترینا گفت آره، همون پسری كه موهای بلوند قشنگی داره و ردیف جلو میشینه! گفتم نمیدونم كیو میگی! گفت همون پسر خوش تیپ كه معمولا پیراهن و شلوار روشن شیكی تنش میكنه! گفتم نمیدونم منظورت كیه؟ چقدر خوبه مثبت دیدن.
انتهای انتظار
بی تو هر روز را جمعه می بینم. ای حجت یزدان وای امیردوران! ای کاش اهل عالم میدانستند که باآمدنت چه سعادتی به آنان روی خواهد آورد که نه چشمی آن را دیده ونه گوشی آن را شنیده. ای کاش مسیحیان جهان می دانستند که مسیح (ع)خود دلداده ی توست وبرای ظهورت لحظه شماری می کند تا ازآسمان فرود آید،در نماز به تواقتدا نماید وپیروان خویش را به تبعیت ازتو فرا خواند که اگر عیسی (ع) بنا به ضرورت وبرای اتمام حجت مرده ای را زنده می کرد، تو ای مقتدای مسیح زمین وزمان ، انسان وجهان واسلام وقرآن را زنده خواهی کرد. ودر عصر گاه یک روز...
انتهای افق
ما باید پرچم اسلام را در انتهای افق بر زمین بکوبیم. این روزها این سرزمین تشنه روی شهیدان و بوی شهیدان است، آن روزها شهدا می رفتند تا عزت و شرفمان نرود و این روزها می آیند که بدانیم چگونه و چرا اکنون عزتمند و با شرافت زندگی میکنیم. پدر شعری را از زبان فرزند شهید غلامرضا بیژنی سروده است که احساس میکنم چون از جان و دلش برخاسته، شعری پاک از آب در آمده:. ز مادر کودکی، پرسش پدر بود * بگفتا حیدرم(1) زین قصه بگذر. ولی چونکه به چشمم خیره گشتم * لبم را خشک دیدم، چشم او تر. ببین بابا چه اندازه رشید است؟ خبر آمد پدر...
انتهای سادگی
درد دل و ناگفته ها . روح و تنم درد می کند. چشمم، دلم، لبم، بدنم درد می کند. ذوق سرودنم، کلمات نوشتنم. تمام خویشتنم درد می کند. احساس شاعرانگی ام، تیر می کشد. حال و هوای پر زدنم درد می کند. نگفته های زیادی ست در دلم. لب وا که می کنم، سخنم درد می کند. می خواستم که لال بمانم، به جان تو! دیدم سکوت در دهنم درد می کند. پسری با 1000 حرف نگفته. قالب هاي نايت نما. که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها. تاريخ : سه شنبه یازدهم آذر 1393 12:32 نويسنده :. بگردم دور تو، دور نگاهت، دور باطل ها. یه غمایی توی این دنیا هس...