entezarebipayann.blogfa.com
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشتروزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت - welcome
http://entezarebipayann.blogfa.com/
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت - welcome
http://entezarebipayann.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.306 sec
SCORE
6.2
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت | entezarebipayann.blogfa.com Reviews
https://entezarebipayann.blogfa.com
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت - welcome
entezarebipayann.blogfa.com
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت - کاری به کار عشق ندارم!
http://www.entezarebipayann.blogfa.com/post-29.aspx
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت. کاری به کار عشق ندارم! کاری به کار عشق ندارم! من هیچ چیز وهیچ کسی را. دیگر در این زمانه دوست ندارم. انگار این روزگار چشم ندارد من و تو را. خوشحال و بی ملال ببیند. زیرا هر چیز وهر کسی را. که دوست تر بداری. حتی اگر یک نخ سیگار. از تو دریغ می کند. پس من با همه وجودم. خود را زدم به مردن. کاری به کار من نداشته باشد. این شعر تازه را هم. تا روزگار بو نبرد. کاری به کار عشق ندارم. نوشته شده در دوشنبه ۵ مرداد۱۳۸۸ساعت 0:32 توسط شهریار. اخه چرا من آفریده شدم ای خدااااااااااااااااا .
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت -
http://www.entezarebipayann.blogfa.com/post-37.aspx
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت. منو ببخش اگه تورو سپردمت به دیگری. اگه كه بد كردی و من بخشیدمت به سادگی. منو ببخش اگه هنوز دلتنگم از ندیدنت. اگه كه خالی از غرور میخوام كه باز ببینمت. وقتی تو قاب پنجره اونو كنارت میبینم. میبینم كه دوست داره ببین چه آروم میمیرم. وقتی بهت فكر میكنم یهو میشی همه كسم. پنجره بازه ولی من انگاری توی قفسم. ببخش اگه شكستم و دلگیر شدی ازاین صدا. اگه نشد بهت بگم حرفامو تو یه نگاه. ببخش منو .صبوریمو .گریه های پنهونیمو. ببخش منو صبوریمو . این همه مهربونیمو. دختري وحشي و خونخوار. هفته س...
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت - تنهايي عجيب
http://www.entezarebipayann.blogfa.com/post-33.aspx
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت. احساس تنهايي عجيبي مي کنم خودم هم نمي دونم چم هست ،ميگم مي خندم. اما تو دلم سکوت و تاريکي ، خودم هم مي خوام از ته دل خوشحال باشم اما نمي. تونم دلتنگيام رو با خواب و رويا پر مي کنم شايد اينجوري کمي از اين دنيا. فاصله بگيرم دلم گرفته اما خودم هم نمي دونم از چي يا از کي ، آرامش که. دارم با کوچکترين نسيمي طوفاني ميشه و معلوم نيست اين طوفان چه وقت آرام. تنهاي تنها چون غريبه اي بي هيچ آشنايي به اين سو و آن سو ميرم براي يافتن. ميشوم بيشتر به آن نزديکم . دختري وحشي و خونخوار. هفته ...
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت - جنون نا تمام ...
http://www.entezarebipayann.blogfa.com/post-19.aspx
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت. جنون نا تمام . بیا امشب به دیدارم،بهاری کوچک و زردم. نگاهم را بخوان امشب که من بی تو پراز دردم. دلم تنگ است،دلتنگم ولی در شعر می جوشم. برایم شانه پیدا کن بیا تا عشق می نوشم. روانم رود وارم من شبیه صورت خورشید. بیا این هم کلید دل،بیا این مبهم تردید. دلم تنگ است می بینی هجوم ناله بر دوشم؟ برایم شانه پیدا کن که من گم کرده آغوشم. ببین دارم تورا امشب به جای شعرمی نوشم. بیا نیلوفر نیلی ببین من هم غزل جوشم. سرم سردرگم وخونی،دلم درگیررؤیاهاست. به قرمزآبی روحت دلم سبزآبی دریاست.
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت - تو را می خواهم
http://www.entezarebipayann.blogfa.com/post-22.aspx
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت. تو را می خواهم. من با عشق توپرواز. در آسمان آبی را می خواهم. عشق زیباست وقتی توعاشق باشی ومن مجنون. تو را می خواهم. تنها با عشق است که زنده ام ونفس می کشم. این حس بودن ومستی از بوی عشق توست. تو را می خواهم. من بیدارم وشاید آغوش گرم تو را می خواهم. من ماندم وجز آهی که لب تو را می خواهد. تو را می خواهم. من لمس تن گرم تو را درآغوش می خواهم. من با تو سفر به اوج بودن را می خواهم با تو. تو را می خواهم. من وتومست از عشق بازی در شب های طولانی. تو را می خواهم. دختري وحشي و خونخوار.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
شکسته بال
http://www.shekastebal.blogsky.com/1389/01
متولد شده ام در دنیای ب. و در میان دستانی سنگی. قامتم را باهیاهویی برافراشتم. که مرا به خفقان می کشید. تاروپودم را در منجلابی بافتند که. خوف و وحشت بیداد می کرد. تشویش . تنها آهنگ زندگی ام. و غربت. تنها رنگ آشیانه ام. و در پی سرابی روانه ام. به سایبانی می اندیشم. ۲۹ اسفند روز تلخ آغاز. نوشته شده در یکشنبه 1 فروردین 1389ساعت 14:17 توسط شکسته بال. به احترام دیدن لحظه ای سکوت باید. در امتداد لحظه ها. قالب های بلاگ اسکای. هر چی بخواهی دارم. از دوست به یادگار دردی دارم. روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت.
شکسته بال
http://www.shekastebal.blogsky.com/1387/07
تو چه کرده ای با دستانم. که این چنین بر دوری ات سوگوارند. انتظارت را می نویسند. تا در آخرین ترانه تو را بیابند. رفتی و من با دیدگانی خونین. لحظه لحظه گام هایت را شمردم. و در دشت غربت. عشق ات را جستجو کردم. معنای برق چشمانت را. که با لبانی خسته گفتند:. لبان خسته ات را. در آن تاریکی سرد. در لحظه های نفرین شده شبی سیاه. در لابه لای درختان بی هویت پیاده رو. من بی تو هیچ ام. با تو بی نیاز از این هستی. آواره ای پرسه زن در کوچه هایی غریب. با شوقی عاشقانه مرا سرودی. مرثیه ات تمامی نداشت. در سیاهی شب بر کاغذ دلت.
شکسته بال
http://www.shekastebal.blogsky.com/page/2
من و خاطره هایت. تو و شاید خیالم. من و خواب سیاه چشمهایت. تو حتی نگاه دستهایم. من و دلبستگی با ابروانت. تو و رفتن به شام لحظه هایم. من و بی تو به سوگ خنده هایت. تو و شاید صدای گریه هایم. من و بی تو اسیر گام هایت. تو و رفتن به جرم یاد هایم. من و راضی به خواب بی صدایت. تو و تلخی به دیدار نگاهم. من و تنها نشستن در هوایت. تو و حتی نماندن در وفایم. که سطری بنویسم از تنگی دل. ورق هایم پاره شده. وقتی جگرت سوخته باشد. وقتی قلبت آتش گرفته باشد. دیگر ورقی نمی ماند. که از تنگی دل. لب از لب باز نمی شود. این صفا بخش ...
شکسته بال
http://www.shekastebal.blogsky.com/page/4
فریاد شبانه ام را می شنوی؟ کاش روز جدایی چشمانم را کنار تو می گذاشتم. تا امروز تماشاگر پاییز قلبم نمی بودند. آن هنگام که بار سفر بسته بودم. شبی را آغاز کردم که. چقدر دلم تنگ است. برق چشمانت آیینه ام را فراموش کرده. روزی می آید که من. ار غصه می میرم و تو. بر چشمهایی می نگری. و دستانی را لمس می کنی. که من در آن گم شده ام. و از لبی شیرین تر بوسه می چینی. بر تابوتم نمی نگری. نوشته شده در چهارشنبه 8 اسفند 1386ساعت 16:56 توسط شکسته بال. گرفته و نوشته رو من بدون کم و زیاد و بدون ویرایش واستون نوشتم . نمی دانستم...
شکسته بال
http://www.shekastebal.blogsky.com/page/3
اندوه بی تو بودن مرا خواهد کشت. ای آخرین تکیه گاهم. در این بن بست زندگی. تنها به تو می اندیشم. به تو که آغاز وپایان قصه ای. که در لحظه لحظه خیالش تو را تصویر می کند. که تاوان خستگی هایم شدی. مرهم دل چرکین ام. وقتی نگاه آخرین نیاز است. واشک ها مهمان دل می شود. چقدر دنیا کوچک است. و چه بسیارند فاصله ها. که دل نیازمند مهربانی است. و دستانی هستند تا. تقدیم کنند هر آنچه دارند. نوشته شده در پنجشنبه 5 اردیبهشت 1387ساعت 20:38 توسط شکسته بال. دل خوشی ام به تو بود. که نوازنده نوازش ها یم بودی. به نگاه دلبرانه ات.
شکسته بال
http://www.shekastebal.blogsky.com/1387/02
اندوه بی تو بودن مرا خواهد کشت. ای آخرین تکیه گاهم. در این بن بست زندگی. تنها به تو می اندیشم. به تو که آغاز وپایان قصه ای. که در لحظه لحظه خیالش تو را تصویر می کند. که تاوان خستگی هایم شدی. مرهم دل چرکین ام. وقتی نگاه آخرین نیاز است. واشک ها مهمان دل می شود. چقدر دنیا کوچک است. و چه بسیارند فاصله ها. که دل نیازمند مهربانی است. و دستانی هستند تا. تقدیم کنند هر آنچه دارند. نوشته شده در پنجشنبه 5 اردیبهشت 1387ساعت 20:38 توسط شکسته بال. به احترام دیدن لحظه ای سکوت باید. در امتداد لحظه ها. قالب های بلاگ اسکای.
شکسته بال
http://www.shekastebal.blogsky.com/page/5
بی تو هیچ ام. تقدیم به خالق بهانه هایم. به تک ستاره اشعارم. به تو آواره ی سرزمین دلم. خانه نشین مطلق افکارم. نوشته شده در پنجشنبه 4 بهمن 1386ساعت 01:51 توسط شکسته بال. همش دنبال یه جای دنج می گشتم. واسه خلوت کردن با خودم. نوشته شده در چهارشنبه 3 بهمن 1386ساعت 20:56 توسط شکسته بال. به احترام دیدن لحظه ای سکوت باید. در امتداد لحظه ها. قالب های بلاگ اسکای. هر چی بخواهی دارم. از دوست به یادگار دردی دارم. روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت. Reality For A Dream. خانه عشق ومعرفت ایرانی. لحظه های گمشده(نگین جون).
شکسته بال
http://www.shekastebal.blogsky.com/1386/12
دل تنگی ام تمام نمی شود. حال وهوای عیده. بازم یه سال جدید. من که حس وحال خاصی ندارم نه خوشحالم نه ناراحت. اما نه انگار دل تنگم.دل تنگ واسه خیلی چیزا. واسه رد شدن خیلی از ثانیه ها. واسه یه دنیای آبی وخیالی کوچیک. واسه گنجشک کوچولوی قصه. واسه گم کردن برق چشمام. واسه نجواهای قشنگ زیر درختای بلند یه کوچه رویایی. واسه دستای همیشه گرم. واسه آخرین نفس اون شب سیاه. دوستای مهربونم شما چه حس وحالی دارید؟ دلتون واسه چی تنگ شده؟ ازاحساس پاکتون از رویاهای قشنگتون. به احترام دلای همیشه عاشقتون و به حرمت. و گمان می کردم.
دلم هواتو کرده - شکسته بال
http://www.shekastebal.blogsky.com/1388/09/25/post-19
تو که روزی زنده کردی. تن این خراب بیمار. دل بده به خاطراتش. تا نشه فدای تکرار. یه وقتایی یه روزایی یه جاهایی یه آدمایی یه اتفاقایی. یهو مسیر زندگی ات رو عوض می کنند بدون اینکه اون لحظه. چیز ممکنه تغییر کنه. شاید اولش خیلی جذاب به نظر نرسه و برات. بی اهمییت باشه حتی شاید آخرش هم خوب تموم نشه اما ممکنه. یه چیزایی برات یادگاری بمونه که تا عمر داری تو زندگی ات تاثیر. تقسیم کردن لحظات تنهایی با کسایی که می تونن اون رو برات. شیرین کنند بهترین اتفاقیه که ممکنه واسه یکی بیفته. فقط رویاست که شیرین بخش لحظه هام شده.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
روزای روشن در غربت
روزای روشن در غربت. لحظه هایی از جنس باران. وبلاگ بچه های مکانيراسيون. زبان به طعنه گشادن حرف تازه تو نیست. و تو نیز بدان که گرفتن حقی که نداری ، آن هم به زور کار تازه تو نیست. احساس تصاحب نیز احساس تازه تو نیبست. در ساعت ۱٢:٥۱ ب.ظ روز پنجشنبه ٩ خرداد ،۱۳۸٧. یکی از دوستای نزدیکم می گفت. در نهان به آنانی دل می بندیم که دوستمان ندارند و در آشکارا از آنانی که دوستمان دارند گریزانیم. شاید این است دلیل تنهاییمان. راست می گفت. شایدم دلیل اینهمه سردرگمی من باشه. اونچه گفتی و می گی. فقط تو رو . در ساعت ٥&...
Asheghaneha
نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۴/۰۱/۰۶ساعت 12:32 توسط یسنا. بالا و پایین های زندگی. نوشته شده در جمعه ۱۳۹۳/۱۱/۱۰ساعت 18:0 توسط یسنا. پنجره را روی بادها می بندم. تا اینقدر هوای تو را نیاورند. نوشته شده در شنبه ۱۳۹۳/۰۹/۰۱ساعت 23:15 توسط یسنا. پدربزرگم فوت کرده،لطفا برای شادی روحش دعا کنین. نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۳/۰۸/۲۱ساعت 17:40 توسط یسنا. آدم های اطراف من. آدم های اطراف من فعل هایی را صرف میکنند. که برایشان صرف داشته باشد. نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۳/۰۷/۰۸ساعت 20:20 توسط یسنا. چشم ها بی فایده اند. نوشته شده در ...
پیش به سوی دهه 70
پیش به سوی دهه 70. سلام دوستان اکنون 78 کیلو وزن دارم یه گروه توی وایبرتشکیل دادیم که خیلی کمم کرد تمام دوستان مجازی بودند ما فقط یک هدف داریم آنهم لاغری همه چییییییییییییییییییییییی عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییه. چهارشنبه بیست و چهارم دی 1393 ساعت 18:48 توسط من وخودم. سلام وای چقد وبلاگ خلوته . کجایییییییییییییییییییییید پ؟ یه خبر از خوتون بدید . یکی پایه شه رژیم بگیریم با هم. دوشنبه دوازدهم آبان 1393 ساعت 21:4 توسط من وخودم. چهارشنبه دوم مهر 1393 ساعت 19:19 توسط من وخودم. من دیگه چاق نیستم.
انتظار بی پایان
عاشقان مهدي خوش آمديد. پنجشنبه سوم آذر 1390. دلم برایت بیتابی میکند. میبینی دنیامون چقده عوض شده. همه چیز رنگ دیگه ای گرفته. انگاری همه تورو فراموش کردن. تک وتوکی به یادت هستن. میدانم که بد کردم، بدکردم به خودم. من که جز تو کسی روندارم. اگه توهم مرا رد کنی که دیگر چه کسی پناهم دهد؟ تو که خود میدانی قلب این عاشق تنها ومنتظر فقط با یاد تو آرام میگیرد. پس قلبم را نشکن. ساعت 22:37 توسط آرزو. سه شنبه یازدهم مرداد 1390. عاقبت یک روز مغرب محو مشرق می شود. عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق می شود. ساعت 13:57 توسط آرزو.
انتظار بی پایان
نوشته شده در تاريخ سه شنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۲ توسط مهسا. امروز كه از خواب بيدار شدم. از خودم پرسيدم: زندگي چه مي گويد؟ جواب را در اتاقم پيدا كردم. پنكه گفت: خونسرد باش! سقف گفت: اهداف بلند داشته باش! پنجره گفت: دنيا را بنگر! ساعت گفت: هر ثانيه باارزش است! آيينه گفت: قبل از هر كاري، به بازتاب آن بينديش! تقويم گفت: به روز. در گفت: در راه هدف هايت، سختي ها را ه ل بده و كنار بزن! زمين گفت: با فروتني نيايش كن! نوشته شده در تاريخ دوشنبه هجدهم آذر ۱۳۹۲ توسط مهسا. نوشته شده در تاريخ دوشنبه هجدهم آذر ۱۳۹۲ توسط مهسا.
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت
روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت. امروز یک روز عادی است، آفتاب کمی داغ است و درختها زیر دست بادهای بهاری. میخورند. یک روز معمولی مثل بقیهی روزها، مثل هر روز بهاری دیگری. و من امروز 19. بار به دور خورشید سوزان چرخیدهام. روز تولد من البته فقط برای من کمی با بقیهی روزها. پیامهای تبریکی که از دوستان آشنا و ناآشنا گرفتهام، تلفنهایی که از راههای دور و نزدیک به. من شده است به من یک حس خوب دادهاند و وقتی میبینم دوستان زیادی دارم که مرا از صمیم. قلب دوست دارند در دلم ذوق میکنم. تکراری در پیاش نخواهد بود. یکی میگه یک...
انتظار دوست
کجاست جعبه قرآن که استخاره کنم! تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم). تبسمی کن و جان بین که من همی سپرم). چه نا له ها که زدم از حریق غربت خویش. سحر گذشت و نیامد سحر به چشم ترم. ز هر کجا که گذشتی گذشته ام افسوس. نشد که چهره ماهت به لحظه ای نگرم. چه روزگار غریبیست روز بی خورشید. همیشه بو ده ای اما کجا! سخن بگو چه کنم دل سخن بگو چه کنم. مباد آنکه نباشد به قلب او اثرم. کجاست جعبه قرآن که استخاره کنم. کجای جمعه نشینم که دل ز او ببرم. تو ای نسیم سحر صبحدم بگو با او. در انتظار ظهورش در عالم دگرم. نوشته شده توسط وحی...
عطر انتظار
مهدویت وآشنایی با امام زمان علیه السلام. سبک زندگی مدرن در عصر ظهور. بسم الله الرحمن الرحیم. عصر ظهور ، عصر ویژه ای است که همه تلاش انبیاء و اوصیای آنها و اولیای الهی معطوف به آن عصر بوده و محور تحقق آن دوران هم وجود مقدس حضرت بقیه الله (ع) و خلیفه تام خداست و ما همه مهمان این سفره هستیم. و انتظار یک عمل در عرض سایر اعمال نیست بلکه یک رویکرد جاری در همه زندگی ماست و باید همه ابعاد زندگی را بپوشاند. 1 انتظار ، رویکرد ارتقاء توحید ، ولایت و شریعت در جامعه. 3 تاریخی بودن عصر ظهور و تاریخی بودن حجاب عصر ظهور.
حسرت
از سکوت دیوار میفهمم که می توان لحظه ای بدون مرگ ساکت ماند. من در فضایی آلوده و سیاه رنگم. نفس خشک من در میان انبوه دود های وحشی خواهد مرد. چه کسی راست می گوید. آیا می توان دردشت شرم آسوده خورشید را دید. تو از نهایت عشق گفتی. از نهایت دوستی در راه. اما ببین آسمان را. گرفته است تیره است. خنده های دیوانه وار مغرور وار ابر را می شنوی. پریده رنگ زمین از درد از رنج از صدای فریاد ها. چشمی به انتظار در راه است. نشسته در گوری سرد. تاجی از رنگ بر سر نهاده. لرزشی لرزشی آرام بر تن دارد. سکوتی خسته در سینه دارد.
آن یار خواهد آمد ...
آن یار خواهد آمد . راه سنگلاخ است و گام های من سست. دلم را پاره پاره می کنم. خیس می شود نگاه آسمان. میان خون و آب. آه دوست در من دمیده است. نویسنده : عطر گل یاس. ساعت ۱:۳۱ ب.ظ روز یکشنبه ٢٩ شهریور ۱۳۸۸. بوی خون می آید ، رد آمدنت پیدا نیست . هیچکس دیگر دلش برای تو نمی تپد. آدمیان دست در گریبان خاک گرفته اند. و عربده می کشند. سهمشان را از دنیا می خواهند! کسی اینجا چشم انتظار تو نیست . نویسنده : عطر گل یاس. تو آمدی . ستم برخود می لرزد! بغض پیکرم را می لرزاند. تن خونین برادر نقش زمین شد. عطر ایران می داد.
