faryad-e-khamo0osh.blogfa.com
خط خطی های یک دیــــــــــوونهخط خطی های یک دی وونه - به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست...
http://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com/
خط خطی های یک دی وونه - به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست...
http://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
32x32
64x64
128x128
160x160
192x192
256x256
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
100
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
0.243 sec
SCORE
6.2
خط خطی های یک دیــــــــــوونه | faryad-e-khamo0osh.blogfa.com Reviews
https://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com
خط خطی های یک دی وونه - به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست...
faryad-e-khamo0osh.blogfa.com
خط خطی های یک دیــــــــــوونه - فقط خـــودم اومدم
http://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com/post-65.aspx
خط خطی های یک دیوونه. به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست. مامانم نبود رفته بود مسافرت.منم بیرون بودم وقتی عصر اومدم خونه داداشم گفت مامانت زنگ زده و گفته اگه دوست داشتم عصر بیام پارک. دو دل بودم نمیدونستم بیام یا نه اما بالاخره دلو زدم به دریا اومدم اول به خاطره اینکه عصر جمعه حوصله نداشتم تنها بشینم تو خونه دوم به خاطره این اومدم که مامانت ناراحت نشه.زشت بود آخه اگه نیام! ایندفعه مامانم نبود اما منو مامانت باز کلی حرف زدیم. نوشته شده در جمعه ۱۳۹۱/۰۲/۰۸ساعت 23:56 توسط دیوونه. نرم و آهسته بیایید.
خط خطی های یک دیــــــــــوونه - مــن و تــو
http://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com/post-54.aspx
خط خطی های یک دیوونه. به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست. بازم روی نیمکت.من ، مامانم و مامانت. یکم حرف زدیم تا اینکه مامانامون رفتن قدم بزنن. برای اینکه تنها نباشم نشستی پیشم. نمیخواستم زیاد باهات حرف بزنم اما نشد. شاید من نتونستم بیش ازین تحویلت نگیرم. یکم شوخی کردیم. حتی چون دستهای تو یخ بود من پاستیل گذاشتم دهنت. نظرمو راجع به دوست دخترت پرسیدی گفتم خوب بود.چیزی نداشتم که بگم. مامانامون اومدن. طبق معمول اونا چای خوردن و منو تو قهوه. یه عالمه عکس نشونم دادی. حرف زدیم. بازم همه چی برام عادی بود.
خط خطی های یک دیــــــــــوونه - برای اولین بار...
http://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com/post-72.aspx
خط خطی های یک دیوونه. به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست. حدودا یک سال از آشنایی مامانامون میگذره. یه جورایی بیشتر رابطه دارن. بالاخره بعد از یک سال برای اولین بار قرار شد شما بیاین خونمون. شک داشتم که میای یا نه! راس ساعت پنج و نیم اومدین. نه من زیاد حرف میزدم نه تو. انگار نه انگار قبلا باهم دوست بودیم خیلی جلوت معذب بودم خیلی! تو بحثه مامانامون هم شرکت نمیکردیم. فقط محض خالی نبودن عریضه یه چند تا سوال ازت پرسیدم. شب هم اومدم دنبال مامانم و اومدیم خونه. به گذشته که فک میکنم خندم میگیره!
خط خطی های یک دیــــــــــوونه - ســرد مثل...
http://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com/post-58.aspx
خط خطی های یک دیوونه. به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست. بعد از حدوده سه هفته دوباره پارک. دوباره همون نیمکت همیشگی. بازم یکم اسکیت کار میکردی و یکم میومدی پیش ما. طبق عادت یه لیوان قهوه برای خودم و خودت درست کردم. بعد از یه مدت نگاه کردم دیدم هنوز قهوه رو نخوردی. گفتم چرا نخوردی سرد شد. گفتی آره سرده مثله تو. جوابتو ندادم و خودمو سرگرم کردم. سرد بودم مثله قهوه ات مثله هوا. مامانامون مشغول صحبت بودن اومدم پیشت. از دوست دخترت برام تعریف کردی. نه حرفی بود نه حسی. نمیخواستم مثل قبل باهات راحت باشم.
خط خطی های یک دیــــــــــوونه - داغــــــــونم
http://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com/post-71.aspx
خط خطی های یک دیوونه. به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست. عصر مامانمو رسوندم پارک خودم با دوستام رفتم بیرون. حوصله تو پارک نشستن رو نداشتم. تا شب با دوستام بودم. نمیدونم یه دفعه چی شد که ریختم بهم اصلا نمیخواستم تو پارک بشینم اما با اینحال اومدم پیش مامانم و مامانت. رفتیم تو کافی شاپ. تو افکاره خودم غرق بودم اصلا بعضی جاها نمیفهمیدم مامانامون چی میگن. بغض داشتم. خیلی اعصابم خورد بود از دست خودم دلم میخواست گریه کنم. تا ساعت۱۱ پارک بودیم وقتی خواستیم بریم تازه دیدمت و مثل همیشه فقط سلام کردیم.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
زمستان است
http://www.doshnamafrinesh.blogfa.com/91093.aspx
یاد روزهای خوش گذشته مرحمی است بر درد امروز تادردامروز مرهم کدام زخم باشد. بسترم بوی کافورمی دهد. باد میپیچد در برگهای افتاده. باغ ها بوی کافورمی دهد. تن می سپارم به دریا درآن موج نیست. خیره در آسمان در جستجوی روشنی. سرخی قبل از طلوع رنگ ذبح بوی کافورمی دهد. یارانم ،لحظه هایم عطرمرگ بوی کافور می دهد. نوشته شده در شنبه هجدهم آذر 1391ساعت 17:52 توسط مانی. من تنها از یک چیز میترسم وان اینکه شایستگی رنجهایم را نداشته باشم. هفته چهارم مهر 1392. هفته سوم اردیبهشت 1392. هفته دوم اسفند 1391. هفته او ل دی 1391.
هنوز دیر نیست - خیانت....
http://www.khodet-va-khodam.blogfa.com/post/161/خیانت-
دوستت دارم"را برای هر دویمان فرستادی. هم من هم او! خیانت می کردی یا عدالت؟ نوشته شده در ساعت ۱۷:۴۶ بعد از ظهر توسط امین. خط خطی های یک دیوونه. ღ اینجا د نیای م نه ღ. هفته سوم اردیبهشت ۱۳۹۴. هفته او ل اردیبهشت ۱۳۹۴. هفته چهارم فروردین ۱۳۹۴. هفته دوم دی ۱۳۹۱. هفته سوم آبان ۱۳۹۱. هفته دوم شهریور ۱۳۹۱. هفته دوم مرداد ۱۳۹۱. هفته سوم فروردین ۱۳۹۱. هفته چهارم اسفند ۱۳۹۰. هفته چهارم بهمن ۱۳۹۰. هفته چهارم آذر ۱۳۹۰. هفته دوم آذر ۱۳۹۰. هفته او ل آذر ۱۳۹۰. هفته چهارم آبان ۱۳۹۰. هفته دوم آبان ۱۳۹۰. هفته سوم مهر ۱۳۹۰.
يك ليوان چاي داغ
http://www.dio.blogfa.com/9205.aspx
يك ليوان چاي داغ. هر وقت احساس خستگي مي كنم يه ليوان چاي داغ مي خورم ! وقتش كه بشه همه رو طوري ذجر مي دم كه سالهاي سال از خاطرشون پاك نشم . مثل امروز. اولاد ناخلف به درد سطل زباله مي خوره از بس نمك نشناسه . همون موقع كه فهميدي بچه ات ناخلفه يا بكشش يا بندازش از خونه بيرون . چون هرچي بزرگتر بشه بجاي اينكه بهتر بشه زندگي تورو به گه مي كشه و بس! 8:45 امروز آخ يه نفرو در حد انفجار عصباني كردم . فكر كنم سه سال بعد باز ياد امروز و اسم من بيافته از زور ناراحتي يا دق كنه يا كهير بزنه ، قيافه ي الان من. دلم ديشب ...
†ســکــوتــِـــ مَرگـــــــبـــــار† - شِلَختِهـ...
http://www.silent137.blogfa.com/post-19.aspx
م رگ د ر ا نت های م سیر به ا نت ظار ن ش ست ه ا ست.ت ندت ر ح رک ت ک ن. چه م همانان بي د رد س ري ه ست ند م رد گان. ن ه به د ستي ظ رفي را چرك مي ك ن ند. ن ه به ح رفي د لي را آلود ه. ت نها به ش معي قان ع ند. و ا ند كي س كوت! آخ رین سیگ ار. ج نگ ل سکوت. دیوون ت م ، میف همی؟ د خت ری با ک فش های ک تانی. به ا فسانه ها پیوست. این تعار ف نیست ، زند گیه م نه. زمزم ه ی م رگ. د رد د ل های یه غ ریبه. خ لو تگ ه د ل. د خت ری با ک فش های ت ق ت قی. اینایی ک ه ه م ه چیزو رو د سکتاپ. می ک ن ن گوش ه ا تاق! د ر ست م ث ه خود م!
†ســکــوتــِـــ مَرگـــــــبـــــار†
http://www.silent137.blogfa.com/9008.aspx
م رگ د ر ا نت های م سیر به ا نت ظار ن ش ست ه ا ست.ت ندت ر ح رک ت ک ن. چه م همانان بي د رد س ري ه ست ند م رد گان. ن ه به د ستي ظ رفي را چرك مي ك ن ند. ن ه به ح رفي د لي را آلود ه. ت نها به ش معي قان ع ند. و ا ند كي س كوت! آخ رین سیگ ار. ج نگ ل سکوت. دیوون ت م ، میف همی؟ د خت ری با ک فش های ک تانی. به ا فسانه ها پیوست. این تعار ف نیست ، زند گیه م نه. زمزم ه ی م رگ. د رد د ل های یه غ ریبه. خ لو تگ ه د ل. د خت ری با ک فش های ت ق ت قی. به ح ساب خیالبافی ا م. ا ما س تاره ای دار م د ر تاریکت رین ش بها.
يك ليوان چاي داغ
http://www.dio.blogfa.com/9404.aspx
يك ليوان چاي داغ. هر وقت احساس خستگي مي كنم يه ليوان چاي داغ مي خورم ! هنوز باورم نمیشه . باورم نمیشه که از پیشمون تو هم رفتی! اینگونه بود که راحت شدی dio عزیز. تولد دوباره ات مبارک. فقط غم نبودنت یک عمر در دل من خواهد بود برای همیشه. تاریخ شنبه بیستم تیر ۱۳۹۴. در نخستین نگاه آفتاب. سیگاری خاکسترشده کنار فنجان چای از یادرفته. زندگی ، جیرهء مختصریست مثل یک فنجان چای و کنارش عشق است ، مثل یک حبهء قند. زندگی را با عشق ، نوش جان باید کرد . دامپزشكي به زبان آدميزاد. داستان بازی(امیررضا و امید).
يك ليوان چاي داغ - رفت که رفت
http://www.dio.blogfa.com/post-539.aspx
يك ليوان چاي داغ. هر وقت احساس خستگي مي كنم يه ليوان چاي داغ مي خورم ! هنوز باورم نمیشه . باورم نمیشه که از پیشمون تو هم رفتی! اینگونه بود که راحت شدی dio عزیز. تولد دوباره ات مبارک. فقط غم نبودنت یک عمر در دل من خواهد بود برای همیشه. تاریخ شنبه بیستم تیر ۱۳۹۴. در نخستین نگاه آفتاب. سیگاری خاکسترشده کنار فنجان چای از یادرفته. زندگی ، جیرهء مختصریست مثل یک فنجان چای و کنارش عشق است ، مثل یک حبهء قند. زندگی را با عشق ، نوش جان باید کرد . دامپزشكي به زبان آدميزاد. داستان بازی(امیررضا و امید).
قـــــــــــــــــــــــصــــــــــــــــــــریــــــــــــــــــــــــــــاس - کــــــــاشـــــــــــکـــــــــــی......
http://despair.mihanblog.com/post/1
فونت زیبا ساز ، نایت اسکین. آرزویی رفیع تر از آرزوی راست قامت ایستادن ، کمی خم شدن و دیگران را بلند کردن است. اون منم که عاشقونه شعر چشماتو میگفتم. هنوزم خیس میشه چشمام وقتی یاد تو می افتم. هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره. هنوزم میگم خدایا کاشکی برگرده دوباره. خط خطی شده در 9 بهمن 90 ساعت 03:04 به قلم SOKUOT. معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست. که تو اشتباه کردی و حق با یکی دیگه است. اون رابطه بیشتر از غرورت برات ارزش داره . . . کلب ه یاس ه ا. بغض های بی هوا. Love the name of the creator.
قـــــــــــــــــــــــصــــــــــــــــــــریــــــــــــــــــــــــــــاس - مطالب مرداد 1392
http://despair.mihanblog.com/post/archive/1392/5
فونت زیبا ساز ، نایت اسکین. آرزویی رفیع تر از آرزوی راست قامت ایستادن ، کمی خم شدن و دیگران را بلند کردن است. بر مزارم گریه کن اشکت مرا جان میدهد. ناله هایت بوی عشقو بوی باران میدهد. دست بر قبرم بکش تا حس کنی مرگ مرا. دست هایت دردهایم را تسلا میدهد. با من درمانده و شیدا ، سخن را تازه کن. حرفهایت طعم شیرین بهاران میدهد. وقت رفتن لحظه یی برگرد قبرم را ببین. این نگاه آخرت امید ماندن میدهد. رفتی و چشمم به دنبال قدم هایت گریست. زخم های مرده ام را رفتنت جان میدهد. نیست از من قدرت بوسیدن چشمان تو. کلب ه یاس ه ا.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
100
دل نوشته های خط خطی
دل نوشته های خط خطی. دفتر خاطرات تنهایی من. عقلم میگفت که نباید پیام تبریک بفرستم اما نتونستم جلو دلم بگیرم. نوشته شده در جمعه یکم فروردین 1393ساعت21:58توسط مهدی. عید و امسال عیدی ندارم. عیده و امسال عیدی ندارم. گذاشتی رفتی عزیزم من بیقرارم. عیده و امسال تنهای تنها. به جای عیدی عزیزم. من تو رو میخوام. از وقتی رفتی غمگینه خونه. گریم میگیره با هر بهونه. رفتی و موندم با این همه درد. هرگز نمیشه فراموشت کرد. عیده و امسال عیدی ندارم. گذاشتی رفتی عزیزم من بیقرارم. عیده و امسال تنهای تنها. به جای عیدی عزیزم.
faryad-deltangi.persianblog.ir
♥ سمفونی دلتنگی ♥
آدم بدون عشق نمی تواند زندگی کند. این را من می دانم، این را نه از کسی شنیده ام و نه در جایی دیده ام تا. این را از وجود خودم، با وجود خودم،. از عمری که تباه کرده ام فهمیده ام. آدم بدون عشق نمی تواند زندگی کند . 1777;۳٩٢/٩/٢٩ ۳:۳٧ ب.ظ. دوست داشتن که شاخ و دم ندارد. من دیو کوچکی بودم. که عاشقانه تو را دوست دارد. 1777;۳٩٢/٩/٢٩ ۳:۳۱ ب.ظ. نفس های تو،دست های تو،آغوش تو ،لب های تو،. من به خورشید ایمان ندارم! 1777;۳٩٢/٥/٢۳ ۱:۳٧ ب.ظ. آنقدر که طرح لبهایم روی اندامت بماند . . . می خواهم همه بدانند. به من شلیک کن.
فریاد العطش - شعر آیینی
فریاد العطش - شعر آیینی. از تمام انبیاء و اولیاء زهرا سر است - شعر مدح حضرت زهرا سلام الله علیها - غزل - اصغر عظیمی مهر. کیست این بانو که هرجا می گذارد پا سر است. خاک پایش از تمام مردم دنیا سر است. در به خاک پایش افتادن تأمل نارواست. هر که نشناسد در این هنگامه سر از پا سر است. محفل عشق است هرجا نام او را می برند. هرچه پایین تر نشیند هرکه در اینجا سر است. هر که را یارای سودا نیست در بازار عشق. نرخ این سودای پایاپای یا جان یا سر است. بوی پیراهن شفای دیدۀ یعقوب نیست. اهل دل در عین نابینایی از بینا سر است.
faryad-e-bi-seda.mihanblog.com
чe øтαg ρøяe đełтαиgı
Чe øтαg ρøяe đełтαиgı. فریاد رفتن دارد حنجره. بیقرار ماندن و مردن در مرداب. گاه آرام و خموش گه سركش و نعره كنان. غرش گوشخراش رفتن را. پس چرا هنوز عاشقانه هایت خالیست؟ اشك و آه و حسرت و افسوس. حكایت از ویرانه ی قلب من دارد. پس ببر این لاشه ی مرده را. كه بی تو حتی عشق پوشالیست! WellCoOme To My WeBloG. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل پست ها :. آخرین بروز رسانی :. نویسنده : ѕнσяє єѕнgн. تاریخ:شنبه 29 مهر 1391-02:22 ب.ظ. بعضی وقتا سكوت میكنی چون انقد رنجیدی كه نمیخوای حرف بزنی. گاهی هم یه انتظار.
تنهای تنــــها
نمیمیرد دلی کز عشق میگوید. و دستانی که در قلبی، نهال مهر میکارد. نمیخوابد دو چشم عاشق نور و طلوع روشن فردا. و خاموشی ندارد، آن لبان آشنا، با ذکر خوبیها. نخواهد م رد آن قلبی که در آن عشق جاوید است. در آواز پرستوهای آزاد و رها. آن سوی هر دیوار. بهاران با ترنمهای هر باران. گل زیبای باورهای نابت، غنچه خواهد کرد. نهال پاک ایمانت، دوباره سبز خواهد شد. عطر آن سلام مهربانت هدیه خواهد داد. و با امواج دریا. بوسه بر دستان ساحل میزنی با عشق. تو را با مرگ. تو، خاموشی نخواهی یافت. الهی روح زیبا در بدن داری. من و تو دو...
خط خطی های یک دیــــــــــوونه
خط خطی های یک دیوونه. به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست. حالا نوبت ما شد. قرار شده بود وقتی بابات رفت مسافرت ما بیایم خونتون. مسافرت بابات افتاد عقب تا اینکه مامانت زنگ زد و گفت که یه روزو تعیین کنیم بیایم اونجا. یه روز که من کلاس نداشتم ما هم برا اولین بار اومدیم خونتون. کل خونه با کارای هنری مامانت پر شده بود. پر از مجسمه و نقاشی و. واقعا خیلی قشنگ بودن! مامانم که فقط دور خونه میچرخید و نگاشون میکرد. تقریبا سه ساعتی اونجا بودیم تا شب شد. منو تو هم یه کوچولو باهم حرف زدیم! حوصله تو پارک نشستن...
تردید زمان
از هیاهوی زمین بیزار شده ام,سهراب قایق ات جایی برای من دارد؟ از یاد می رویم. شاعراز کوچه مهتاب گذشت. نه که معشوقه نداشت. نه که سرگشته نبود. سالها بود دگر کوچه مهتاب، خیابان. نوشته شده در دوشنبه ۷ آذر۱۳۹۰ساعت 0:5 توسط طناز. تو اون شام مهتاب کنارم نشستی. عجب شاخه گلوار به پایم شکستی. قلم زد نگاهت به نقشآفرینی. که صورتگری را نبود اینچنینی. پریزاد عشق رو مهآسا کشیدی. خدا را به شور تماشا کشیدی. نوشته شده در دوشنبه ۷ آذر۱۳۹۰ساعت 0:2 توسط طناز. شاید تنها یک فرصت! زن سر جلو برد: چطور؟ خوب تو بهش چی گفتی؟ می خواه...
مشرقی ... خاموش
مشرقی . خاموش. همچین حسش اومده باز بیام اینجا. باز بنویسم. حداقل جایی هست برا انکه بنویسم. شاید کمک کنه. هان؟ فکر کنم همه کسایی که لینک شدن دیگه نمیان بلاگفا اصن. بذار بنویسم . حتی اگر کسی نیاد . حتی اگه کسی دیگه اشنا نباشه . غریبه ای نباشه . مینویسم پس. نوشته شده در یکشنبه بیست و ششم بهمن 1393ساعت 1:59 توسط جواد. فقط معجزه ای میتواند کمکی کند. می دانی به معجزه اعتقاد دارم ,. نه صالح هستم که شتری را از دل کوه بیرون بیاورم. نه موسی که دریایی رو بشکافم. نه عیسی که مرده ای زنده کنم . به امید دیدار دوباره.
فریاد خاموش
به امید انکه فریادهایمان خاموش نشوند. نامه ی چاپلین به دخترش. منبع کامل آهنگ پیشواز ایرانسل. كد تاريخ و زمان. به نام خدایی که در این نزدیکی است. اندره ژید یه جمله ی بزرگی تو کتاب مائده های زمینی به ترجمه ی جلال ال احمد و پرویز داریوش داره میگه که:. ناتانائیل، ای کاش عظمت در نگاه تو باشد. نه در چیزی که به آن می نگری. و در همین مضمون شاعر اب و اینه (سهراب سپهری) در یکی از اشعارش می گه که:. چشم ها را باید شست. جور دیگر باید دید. باید از مردم دانا ترسید ). چهارشنبه ۲۱ تیر۱۳۹۱ ] [ 0:29 ] [ علی ]. و به سرعت از.
فریاد من
صد دانه آرزوی نارسش را. س ق ط میکند. و کنار کالبد خونین او. هندوانه ای پوزخند میشود. سبز نشده بود هنوز. پشت لب قولی که میگفت. برای همیشه خواهد ماند. من برای همیشه زرد شدم. این شعر حقیقت را می گوید یا باقی شعرها دروغ؟ مهر یافتم تو را. پاییز رفتنی است اما من به یادت برای همیشه پاییز خواهم ماند. روی صندلی کهنه چوبی، مقابل پنجره اتاق زانوهایم را در آغوش میکشم. به این شهر سیمانی که هرروز تنهایی را به رخم میکشد و امروز میرود تا در کفنی از مه گورش را گم کند. به برف که میبارد. نفس گرم چای به صورتم میخورد. که من ...
فَریـ ـ ـآدِ سُکـ ـ ـوتـــــ!
ف ری آد س ک وت! سکو ت اگ ر ب شک ن د ص دای ش از ه ر ف ریادی بیشت ر ا ست! آنقدر نیامدی که دست به خیانت زدم . پاتوق مان همان جای همیشگی است . با * خیالت *دست به یکی کرده ام ;. او مرا می برد به گذشته . من هم برایش خاط ره می بافم . فال قهوه میزند و نفرین میکند! من می نوشم فقط به سلامتی خودت! نوشته شده در تاريخ سه شنبه 1 بهمن1392 در ساعت 12:55 توسط majid. و قتی ک نار می ،. جایی ب رای هیچ ش تابی نیست . ه مین ح ض ور م ن و ت وست. نوشته شده در تاريخ پنجشنبه 14 آذر1392 در ساعت 13:30 توسط majid. ﺑﯿﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﮕﻮ.
