faryad-e-sokout.blogfa.com
فریاد سکوتفریاد سکوت - من سکوت می کنم اما فریاد را از حنجره ی چشمانم ترجمه کن
http://faryad-e-sokout.blogfa.com/
فریاد سکوت - من سکوت می کنم اما فریاد را از حنجره ی چشمانم ترجمه کن
http://faryad-e-sokout.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
34
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.156 sec
SCORE
6.2
فریاد سکوت | faryad-e-sokout.blogfa.com Reviews
https://faryad-e-sokout.blogfa.com
فریاد سکوت - من سکوت می کنم اما فریاد را از حنجره ی چشمانم ترجمه کن
پروفایل آرش
http://www.faryad-e-sokout.blogfa.com/Profile
ماکارونی - ماکارونی - ماکارونی. فوتبال ( بازی کردن نه تماشا). زندگی - طبیعت - خنده. عاشق اسطوره هامونم - موسیقی سنتی. ننه بابامم خیلی دوست دارم. عاشق شعرای سهراب - صدای عارف و شکیلا - آهنگای AKON. رانندگی رو دوست دارم. عاشق الوند - خواهرزادمم!
فریاد سکوت - دانشکده!
http://www.faryad-e-sokout.blogfa.com/post-44.aspx
من سکوت می کنم اما فریاد را از حنجره ی چشمانم ترجمه کن. مثل اینکه این اساتید محترم دانشکده مون واقعا باورشون شده که دانشکده مون اشل هاش جهانیه که اینجوری ازمون امتحان می گیرن! باعث و بانیشو ! نوشته شده در سه شنبه ۲۸ دی۱۳۸۹ساعت 12 توسط فریاد سکوت. منم دیگه، آرش، یکی از فوق العاده ترین آدمایی که ممکنه باهاش آشنا شی! چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد - - من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک. زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست. هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود. خرم آن صحنه که مردم بسپارند به یاد.
فریاد سکوت
http://www.faryad-e-sokout.blogfa.com/archive.aspx
من سکوت می کنم اما فریاد را از حنجره ی چشمانم ترجمه کن. منم دیگه، آرش، یکی از فوق العاده ترین آدمایی که ممکنه باهاش آشنا شی! چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد - - من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک. زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست. هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود. خرم آن صحنه که مردم بسپارند به یاد. To remember that the world needs the sunshine of as many smiles as it can get and to do my part! To biuld bridges instead of walls! افتادن در گل و لای ننگ نیست، ننگ در این است که همانجا بمانی!
فریاد سکوت - بی قراری ...
http://www.faryad-e-sokout.blogfa.com/post-45.aspx
من سکوت می کنم اما فریاد را از حنجره ی چشمانم ترجمه کن. هوای تو در سرم. در هزار سوی میپیچد. من را به خود می پیچیچاند. آنگاه که تو را در خود می یابم و . و من را در تو . نوشته شده در سه شنبه ۵ بهمن۱۳۸۹ساعت 23 توسط فریاد سکوت. منم دیگه، آرش، یکی از فوق العاده ترین آدمایی که ممکنه باهاش آشنا شی! چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد - - من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک. زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست. هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود. خرم آن صحنه که مردم بسپارند به یاد. To biuld bridges instead of walls!
فریاد سکوت
http://www.faryad-e-sokout.blogfa.com/8908.aspx
من سکوت می کنم اما فریاد را از حنجره ی چشمانم ترجمه کن. ميشه چشمارو باز كرد. نوشته شده در شنبه ۲۹ آبان۱۳۸۹ساعت 2 توسط فریاد سکوت. وقتی شاعر می شوم . به زودی متن کامل و بدون سانسور. شعر طنز - سیاسی - جدی. خودم رو که قرار تو کلاس اندیشه و در حضور استاد اجرا کنم، در وبلاگم قرار میدم! از دوستان عزیز درخواست می شود جهت تهیه ی بلیط . آرش - اینور دنیا. نوشته شده در شنبه ۲۲ آبان۱۳۸۹ساعت 16 توسط فریاد سکوت. به خوبا سر می زنی؟ مگه ما بدا دل نداریم ؟ من و هجوم گریه. از یاد تو فراموش. تو بال و پر گرفتی. نوشته شده در...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
خزه - پژواک
http://www.khazemoo.blogfa.com/post-21.aspx
برای مادرم که چون فریاد خاموشم در سردی صخره ها گم شد. به در و دیوار و زمین و زمان چنگ می زنی. بر گردد و عطر سکر آور تنش. ابر ها را دچار کند به باریدن. چیزی به جز فریاد حسرت یک دیدار نمی سوزد. در سستی انگشتانت که به ریسه های تاریک مرگ آویخته اند. از بلندترین کوه دورترین جای زمین بالا می روم. و با سرخ ترین حنجره ی ممکن. فریاد تمامی سوگواران جهان را. و از کورترین دریچه ی شب در میابم. که بر نمی گردد. جز صدای زخمی صخره ها. که به انگشتان من گره خورده ست. نوشته شده در شنبه ۹ بهمن۱۳۸۹ساعت 1:36 توسط نیلوفر فولادی.
خزه - تب
http://www.khazemoo.blogfa.com/post-24.aspx
قصه ی سوختن شب بو هاست. به تن داغ و بر افروخته ات. می تپد قلب سر افکنده ی من. از تب هر نفس سوخته ات. داستانی ست که از آغازش. بی سرانجام تر از دنیا بود. در تنش آتش فردا می سوخت. نیمه جانی که پی فردا بود. تو پر از لذت و خواهش از تن. من پر از حسرت ویران گشتن. تو پر از وسوسه ی کوچیدن. من پر از ترس به من بر گشتن. مست و بیگانه در این شهر بزرگ. به شب موی تو آویخته ام. از شراب نفس سوزانم. جرعه جرعه به لبت ریخته ام. بازی آتش و آب است به رود. عشق بازی شب و خورشید است. شهوت عاصی موجی وحشی. زخمی از پولک و مروارید است.
بی سر و صدا - توضیحات
http://www.behnam68.blogfa.com/post-27.aspx
بی سر و صدا. آنروز که همه بدنبال چشمان زیبا هستند تو به دنبال نگاه زیبا باش ( ( علی شریعتی) ). از دوستان عزیزی که نظر میدن خواهش میکنم جنبه داشته باشین. من از کسی خواهش نکردم نظر بده.هر کی دوست داشت میده.پس بهتره به عقاید هم احترام بذاریم. من تو وبلاگم به کسی توهین نکردم و نخواهم کرد. به کسی هم نگفتیم شما کدووم طرفی هستی؟ من فقط یه سری شعر و متن ادبی (از خودمم که نیس) از شعرای مختلف تو وبلاگم گذاشتم. واسه همه هم احترام گذاشتم. می تونستم با تایید بذارم. ولی این کارو نکردم. تا دماوند هست زندگي بايد كرد.
بی سر و صدا
http://www.behnam68.blogfa.com/8808.aspx
بی سر و صدا. آنروز که همه بدنبال چشمان زیبا هستند تو به دنبال نگاه زیبا باش ( ( علی شریعتی) ). کبریت و سنگ در کف تو خاموش و بی گزند شود. اگر شعله های خشم وطن زین بیشتر بلند شود. ترسم به روی سنگ لحد نامت عجین به گند شود. پرگوی و یاوه ساز شده ای بی حد زبان دراز شده ای. ابرام ژاژخایی تو اسباب ریشخند شود. هرجا دروغ یافته ای درهم چو رشته بافته ای. ترسم که آنچه تافته ای بر گردنت کمند شود. باد غرور در سر تو کور است چشم باور تو. پیلی که افتد به زمین حاشا دگر بلند شود. بر سر کله گشاد منه خاک مرا به باد مده.
خزه
http://www.khazemoo.blogfa.com/9001.aspx
قصه ی سوختن شب بو هاست. به تن داغ و بر افروخته ات. می تپد قلب سر افکنده ی من. از تب هر نفس سوخته ات. داستانی ست که از آغازش. بی سرانجام تر از دنیا بود. در تنش آتش فردا می سوخت. نیمه جانی که پی فردا بود. تو پر از لذت و خواهش از تن. من پر از حسرت ویران گشتن. تو پر از وسوسه ی کوچیدن. من پر از ترس به من بر گشتن. مست و بیگانه در این شهر بزرگ. به شب موی تو آویخته ام. از شراب نفس سوزانم. جرعه جرعه به لبت ریخته ام. بازی آتش و آب است به رود. عشق بازی شب و خورشید است. شهوت عاصی موجی وحشی. زخمی از پولک و مروارید است.
خزه - حصار
http://www.khazemoo.blogfa.com/post-17.aspx
گنداب مرگ باری ست. دنیایی که در آن نفس می کشم. افسانه ی انسان و دردی که دچارش می شوم. تا لاجرم بیا یستم و شمشیر بر بندم. نه بر دیگر کسان. و نه بر رنج. در جدال با حصاری بی روزن. لحظه ای نا گزیر در میابم هیچ چیز. نه آسمان و نه زمین-. هیچ چیز به یاری بر نخواهد خواست. هم خواب با سختی صخره ها. بی ان که بدانم دریایی. بی آن که بخواهم بدانم. جاری می شوم و می پذیرم. از جبروت لایتناهی . روز دوباره ای نخواهد بود. چرا که دوزخ این جا. نوشته شده در شنبه ۱ آبان۱۳۸۹ساعت 23:37 توسط نیلوفر فولادی. انسان با نخستین درد.
خزه -
http://www.khazemoo.blogfa.com/post-16.aspx
تو بلند ترين جاي جهاني. ميان اين همه پستي. در ارتفاع فرو رفته ي گودال ها. ميان سايه هاي بر زمين افتاده. لگد مال غرور چشم هايت. بر زميني پوسيده و بي سر انجام است. در ازدحام صدا هاي بي پايان. زاده ي حنجره هاي خفقان گرفته از ترس و ترديد-. با كوچك ترين حنجره ي شهر. تو حقيقي ترين نامي. كه آغاز گر همه ي ستايش هاست. نوشته شده در چهارشنبه ۱۴ مهر۱۳۸۹ساعت 13:14 توسط نیلوفر فولادی. کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود. انسان با نخستین درد. در من زندانی ستم گری بود که به آواز زنجیرش خو نمی کرد. فلسفه در اتاق خواب.
خزه
http://www.khazemoo.blogfa.com/8907.aspx
تو بلند ترين جاي جهاني. ميان اين همه پستي. در ارتفاع فرو رفته ي گودال ها. ميان سايه هاي بر زمين افتاده. لگد مال غرور چشم هايت. بر زميني پوسيده و بي سر انجام است. در ازدحام صدا هاي بي پايان. زاده ي حنجره هاي خفقان گرفته از ترس و ترديد-. با كوچك ترين حنجره ي شهر. تو حقيقي ترين نامي. كه آغاز گر همه ي ستايش هاست. نوشته شده در چهارشنبه ۱۴ مهر۱۳۸۹ساعت 13:14 توسط نیلوفر فولادی. کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود. انسان با نخستین درد. در من زندانی ستم گری بود که به آواز زنجیرش خو نمی کرد. فلسفه در اتاق خواب.
خزه - لالایی
http://www.khazemoo.blogfa.com/post-22.aspx
عروسک جون آخ عروسک جون دارم از غصه می ترکم. دارم خفه می شم. دیگه هوا نیست .اون همه ی هوا رو با خودش برده .برده پشت اون شیشه های بلند . عروسک جون چیزی بگو وگرنه من از غصه می ترکم. من دلم لالایی می خواد عروسک جون. دارم از غصه می میرم عروسک جون. بگو گهواره ی دستاشو بیاره. من تو بی خوابی اسیرم عروسک جون. شب سربی واسه من خیلی بزرگه. دل من خورشید چشماشو می خواد. نمی د ونی عوسک جون نمی دونی. دیو غم داد می زنه: صب نمی آد. عروسک جون من دچارم به تنش. به ترانه ی نفس کشیدنش. توی آسمون دل سیاه شب. انسان با نخستین درد.
بی سر و صدا
http://www.behnam68.blogfa.com/8809.aspx
بی سر و صدا. آنروز که همه بدنبال چشمان زیبا هستند تو به دنبال نگاه زیبا باش ( ( علی شریعتی) ). نمی دانم چه می خواهم خدايا. نمی دانم چه می خواهم خدايا ، به دنبال چه می گردم شب و روز. چه می جويد نگاه خسته من ، چرا افسرده است اين قلب پرسوز. ز جمع آشنايان می گريزم ، به كنجی می خزم آرام و خاموش. نگاهم غوطه ور در تيرگيها ، به بيمار دل خود می دهم گوش. گريزانم از اين مردم كه با من، به ظاهر همدم و يكرنگ هستند. ولی در باطن از فرط حقارت ، به دامانم دو صد پيرايه بستند. از فروغ فرخ زاد. از همان روزي كه دست حضرت قابيل.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
34
تردید زمان
از هیاهوی زمین بیزار شده ام,سهراب قایق ات جایی برای من دارد؟ از یاد می رویم. شاعراز کوچه مهتاب گذشت. نه که معشوقه نداشت. نه که سرگشته نبود. سالها بود دگر کوچه مهتاب، خیابان. نوشته شده در دوشنبه ۷ آذر۱۳۹۰ساعت 0:5 توسط طناز. تو اون شام مهتاب کنارم نشستی. عجب شاخه گلوار به پایم شکستی. قلم زد نگاهت به نقشآفرینی. که صورتگری را نبود اینچنینی. پریزاد عشق رو مهآسا کشیدی. خدا را به شور تماشا کشیدی. نوشته شده در دوشنبه ۷ آذر۱۳۹۰ساعت 0:2 توسط طناز. شاید تنها یک فرصت! زن سر جلو برد: چطور؟ خوب تو بهش چی گفتی؟ می خواه...
مشرقی ... خاموش
مشرقی . خاموش. همچین حسش اومده باز بیام اینجا. باز بنویسم. حداقل جایی هست برا انکه بنویسم. شاید کمک کنه. هان؟ فکر کنم همه کسایی که لینک شدن دیگه نمیان بلاگفا اصن. بذار بنویسم . حتی اگر کسی نیاد . حتی اگه کسی دیگه اشنا نباشه . غریبه ای نباشه . مینویسم پس. نوشته شده در یکشنبه بیست و ششم بهمن 1393ساعت 1:59 توسط جواد. فقط معجزه ای میتواند کمکی کند. می دانی به معجزه اعتقاد دارم ,. نه صالح هستم که شتری را از دل کوه بیرون بیاورم. نه موسی که دریایی رو بشکافم. نه عیسی که مرده ای زنده کنم . به امید دیدار دوباره.
فریاد خاموش
به امید انکه فریادهایمان خاموش نشوند. نامه ی چاپلین به دخترش. منبع کامل آهنگ پیشواز ایرانسل. كد تاريخ و زمان. به نام خدایی که در این نزدیکی است. اندره ژید یه جمله ی بزرگی تو کتاب مائده های زمینی به ترجمه ی جلال ال احمد و پرویز داریوش داره میگه که:. ناتانائیل، ای کاش عظمت در نگاه تو باشد. نه در چیزی که به آن می نگری. و در همین مضمون شاعر اب و اینه (سهراب سپهری) در یکی از اشعارش می گه که:. چشم ها را باید شست. جور دیگر باید دید. باید از مردم دانا ترسید ). چهارشنبه ۲۱ تیر۱۳۹۱ ] [ 0:29 ] [ علی ]. و به سرعت از.
فریاد من
صد دانه آرزوی نارسش را. س ق ط میکند. و کنار کالبد خونین او. هندوانه ای پوزخند میشود. سبز نشده بود هنوز. پشت لب قولی که میگفت. برای همیشه خواهد ماند. من برای همیشه زرد شدم. این شعر حقیقت را می گوید یا باقی شعرها دروغ؟ مهر یافتم تو را. پاییز رفتنی است اما من به یادت برای همیشه پاییز خواهم ماند. روی صندلی کهنه چوبی، مقابل پنجره اتاق زانوهایم را در آغوش میکشم. به این شهر سیمانی که هرروز تنهایی را به رخم میکشد و امروز میرود تا در کفنی از مه گورش را گم کند. به برف که میبارد. نفس گرم چای به صورتم میخورد. که من ...
فَریـ ـ ـآدِ سُکـ ـ ـوتـــــ!
ف ری آد س ک وت! سکو ت اگ ر ب شک ن د ص دای ش از ه ر ف ریادی بیشت ر ا ست! آنقدر نیامدی که دست به خیانت زدم . پاتوق مان همان جای همیشگی است . با * خیالت *دست به یکی کرده ام ;. او مرا می برد به گذشته . من هم برایش خاط ره می بافم . فال قهوه میزند و نفرین میکند! من می نوشم فقط به سلامتی خودت! نوشته شده در تاريخ سه شنبه 1 بهمن1392 در ساعت 12:55 توسط majid. و قتی ک نار می ،. جایی ب رای هیچ ش تابی نیست . ه مین ح ض ور م ن و ت وست. نوشته شده در تاريخ پنجشنبه 14 آذر1392 در ساعت 13:30 توسط majid. ﺑﯿﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﮕﻮ.
فریاد سکوت
من سکوت می کنم اما فریاد را از حنجره ی چشمانم ترجمه کن. متنی که در ادامه ی مطلب اومده طنزی است که در نشریه ی فؤاد منتسب به جامعه ی اسلامی دانشگاه صنعتی سهند تبریز به چاپ رسید. نکته : اولین متنی هستش که واسه نشریه ای می نویسم. نوشته شده در پنجشنبه ۲۹ اردیبهشت۱۳۹۰ساعت 23 توسط فریاد سکوت. زندگی تو ایران درد داره دیگه آقا! مگه به این حرفم شک داری؟ وقتی تو خیابونی هیچ کس قوانین رو رعایت نمی کنه! وقتی تو هر صفی هستی هیچ کس نوبت رو رعایت نمی کنه! البته اگه سرعتش به اندازه سرعت خروجش باشه یه چیزی! یا اصلا بذار ر...
دیوار نوشته های من
دیوار نوشته های من. انگار فقط من دیوونه بودم . خوش باشی هرجا با هرکه هستی . تماس با من در facebook. حاضر نبودم که از کسی نظر بگیرم. فک میکردم که میخوان تورو ازم بگیرن. همه رهام کردنو گفتم خودت به وقتش. میفهمی اینو کرم از خوده درخته. به این امید که فقط با تو میشم بی درد. با تمومه دورو بریام میجنگیدم. آخرش تا کسی که تو قلبم تا قیامت مرده. گفت بفهم اون بهت خیانت کرده. تنم خیس شد از عرق سرد. عجب سرنوشی خدا برام ورقه زد. این همه وفادار بودم آخرم به این شکل رفتی. باورم نمیشه حدس میزدم که حرفای تو دروغ باشه.
فریاد
وقتی که قلبهایمان كوچكتر از غصههایمان میشود،. وقتی نمیتوانیم اشک هایمان را پشت پلكهایمان مخفی كنیم. و بغض هایمان پشت سر هم میشكند . بدبختیها بیشتر از سهممان است. و رنجها بیشتر از صبرمان . وقتی امیدها ته میكشد. و انتظارها به سر نمیرسد . وقتی طاقتمان تمام میشود. و تحمل مان هیچ . آن وقت است كه مطمئنیم به تو احتیاج داریم. و مطمئنیم كه تو. فقط تویی كه كمكمان میكنی . آن وقت است كه تو را صدا میكنیم. و تو را میخوانیم . آن وقت است كه تو را آه میكشیم. تو را گریه میكنیم . و تو را نفس میكشیم . وقتی تو جواب میدهی،.
عصبانی ها
دل من بنویس اینجا تنهایی. من دیگه با این وبلاگ. ندارم لطفا نظر ندین. نوشته شده در پنجشنبه ۹ شهریور۱۳۹۱ساعت 10:52 توسط امیر. عضو های ما توی شهریور. نوشته شده در سه شنبه ۷ شهریور۱۳۹۱ساعت 18:50 توسط امیر. قوانین این وب گروهی. ۱دری وری گفتن ممنوع. ۲توهین به شخص خواص ممنوع. ۳بعد ازدرخواست وارد وب گروهی شد ورمزی روکه دادم اونجا میزنید. ۴مطالباتونو اول پست موقت زده تابعد ازتایید منو ساغرجون ثبت شه. ۵همین بازم میخوای اومدی شماره ی۵؟ نوشته شده در دوشنبه ۶ شهریور۱۳۹۱ساعت 16:42 توسط امیر. با هم بشیم.میشه؟ تنها یه م...
faryad-haye-bi-seda.blogfa.com
فريادهاي بيصدا!
فقط بي صدا فرياد ميزنم! بيشتر نوشته هاي اينجا رو خودم مينويسم.اگه ميخوايد كپي كنيد به من بگيد. اونايي كه نوشتم تقلبي يعني از جاي ديگه بر داشتم و براي خودم نيست.پس براي برداشتن اونا از من نپرسيد. متناي كه مينويسم فقط متن نيستن. كه تو وبلاگم مينويسم. هر چيزي مينويسم حتي اگه از جاي ديگه بر داشته باشم بيان احساسات خودمه. نوشته شده در جمعه بیست و نهم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 14:7 توسط من و عشقم! دارم مي سوزم.تو آتيشي كه هيزماشو خودم جمع كردم. بهت گفتم صبر كن.گفتم صبر كن منم بيام. اما من موندم تو اون هيزماي حلقوي!
فریادهای نزده
صدایی که هیچ وقت در دنیای واقعی نصیب گلوی زخم خورده ام نشد. نوشته شده در سه شنبه نهم شهریور ۱۳۸۹ساعت 1:22 توسط یاشار رشدی بنام. چراغ های رابطه تاریک نمی ماند ، آرام باش. من می بینم ،. که چشم های باز تو. نگاهم را خوانده ست. و انکار نمی کند. و پنهان نمی کند. فقط نگران پنجره ایست. که شیشه هایش غبار آلود ست. زیر همین باران شهری. از پشت همین پنجره. می بینم که چشم های تو. نگاه مرا خوانده ست. من همه چیز را از نگاه تو می فهمم. و می دانم که. خورشید باید همین نزدیکی ها باشد. و تو باید به سحر. من همه ی اینها را.