ghasedak-21.blogfa.com
زندگیزندگی -
http://ghasedak-21.blogfa.com/
زندگی -
http://ghasedak-21.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
24
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.219 sec
SCORE
6.2
زندگی | ghasedak-21.blogfa.com Reviews
https://ghasedak-21.blogfa.com
زندگی -
ghasedak-21.blogfa.com
زندگی
http://www.ghasedak-21.blogfa.com/88122.aspx
عشق فراموش کردن نیست بلکه بخشیدن است. عشق گوش دادن نیست بلکه درک کردن است. عشق دیدن نیست بلکه احساس کردن است. عشق جا زدن و کنار کشیدن نیست بلکه. صبر داشتن و ادامه دادن است . عشق یعنی لحظه های بی قرار عشق یعنی صبر ، یعنی انتظار. عشق یعنی اشتیاق و اضطراب عشق یعنی دلهره ، یعنی شتاب. عشق یعنی اشک ، یعنی عاطفه عشق یعنی یادگاری ، خاطره. عشق یعنی لایق مریم شدن عشق یعنی با خدا همدم شدن. عشق یعنی جام لبریز از شراب عشق یعنی تشنگی ، یعنی سراب. عشق یعنی خواستن ، له له زدن عشق یعنی سوختن ، پر پر زدن. هفته دوم دی ۱۳۸۸.
زندگی - عشق چیست؟
http://www.ghasedak-21.blogfa.com/post-15.aspx
عشق فراموش کردن نیست بلکه بخشیدن است. عشق گوش دادن نیست بلکه درک کردن است. عشق دیدن نیست بلکه احساس کردن است. عشق جا زدن و کنار کشیدن نیست بلکه. صبر داشتن و ادامه دادن است . عشق یعنی لحظه های بی قرار عشق یعنی صبر ، یعنی انتظار. عشق یعنی اشتیاق و اضطراب عشق یعنی دلهره ، یعنی شتاب. عشق یعنی اشک ، یعنی عاطفه عشق یعنی یادگاری ، خاطره. عشق یعنی لایق مریم شدن عشق یعنی با خدا همدم شدن. عشق یعنی جام لبریز از شراب عشق یعنی تشنگی ، یعنی سراب. عشق یعنی خواستن ، له له زدن عشق یعنی سوختن ، پر پر زدن. هفته دوم دی ۱۳۸۸.
زندگی
http://www.ghasedak-21.blogfa.com/88111.aspx
همه چیز برایم مجهول است. در نیمه راه رفته مانده ام. تاریکی راه برایم راحت تر بود. این نور از کجا امد. من همه جا را تاریک کرده بودم. من چیز دیگری می خواستم من تا نیمه رفته بودم اما چرا . چرا این چنین شد. شاید باید مانده ها را رفت و یا . شاید باید صبورتر بود. ای کاش می شد لحظه ها را معنی کرد و دانست که در لحظه در مانده گی چه باید کرد هیچ نمی دانم شاید فقط باید صبور بود. گاهي بايد صبر را نوشت: سكوت بي رحم! گاهي بايد گفت تا شنيد.نوشت تا فهميد. و گاهي بايد انقدر ديد،ديد،ديد،تا پيدا كرد! حقیقتی انکار نکردنی من.
زندگی - باران
http://www.ghasedak-21.blogfa.com/post-14.aspx
باران چه معصومانه می بارید. ارزوها را صدا می کرد. در کوچه ها قدم می زد. هیچ نمی پرسید و همه را می دانست. باران می بارید تا بگوید هنوز امیدی برای روییدن و سبز شدن هست. اما مردم چه بی تفاوت در گذربودند. قطره های باران از روی صورت پسر جوانی سرازیر می شود اما او بی اختیار زیر باران ایستاده بود. و کسی نمی دانست که چرا او زیر باران ایستاده . کودکی از پنجره نگاه می کرد. در عجب بود که مردم چه بی تفاوت از زیر باران می گذرند. بخار نفس کودک روی شیشه بود. کودک با انگشتش تصویر خورشیدی روی شیشه کشید. هفته دوم بهمن ۱۳۸۸.
زندگی
http://www.ghasedak-21.blogfa.com/88093.aspx
هان , چه خبر آوردي؟ از كجا, وز كه خبر آوردي؟ خوش خبر باشي, اما, اما. گرد بام و در من. بي ثمر مي گردي. انتظار خبري نيست مرا. نه ز ياري نه ز ديار و دياري باري,. برو آنجا كه بود چشمي و گوشي با كس,. برو آنجا كه ترا منتظرند. در دل من همه كورند و كرند. دست بردار ازين در وطن خويش غريب. قاصد تجربه هاي همه تلخ,. با دلم مي گويد. كه دروغي تو, دروغ. كه فريبي تو, فريب. هان, ولي . . . آخر . . . اي واي! راستي آيا رفتي با باد؟ با توام, آي! راستي آيا جائي خبري هست هنوز؟ مانده خاكستر گرمي, جائي؟ ابرهاي شعالم شب و روز.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
باران خشک - گمشده
http://www.hezar.blogfa.com/post/5
بیانگان به من گویند تو کیستی تو را نمی شناسیم و از ما نیستی. غریبی یا آشنا دشمنی یا همپا تو را چیست علت آمدی نز د ما. چه می خواهی بهر چه می گردی گویا که رنج می بری از دردی. گفتم آری دردی سخت در من است گمشده ام را نمی یابم این درد من است. آیانیست میانتان دیده باشد او را نیست کسی میان شما یاری کند مرا. یکی گفت دیدم کسی را تنها با اسب می تاخت به سوی بیبانها. هرچه گفتیم کیستی میروی به کجا جواب نداد و رفت دیگر ندیدیم او را. بی درنگ اسبم را آماده ساختم سوار بر اسب به سوی بیابانها تاختم. گفتمش آرام جانی گفت نه.
باران خشک - می نویسم
http://www.hezar.blogfa.com/post/2
من از یاران می نویسم از اسرار شقایق می نویسم. نه از باران نه از گل نه از شبنم من ازدرد یک عاشق می نویسم. نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم دی ۱۳۸۸ساعت17:3توسط بهنام. گفتمش آرام جانی گفت نه. گفتمش شیرین زبانی گفت نه. گفتمش نا مهربانی گفت نه. می شود یک شب بمانی گفت نه. از ماست که بر ماست. دانشجوی گفتار درمانی مشهد88. هر کجا هستم باشم آسمان مال من است. اخبار موسيقي جهان هاليود. Design by : Tak-Template.
طعم تلخ زندگی - کسی حال من غمگین نمی پرسد
http://www.zendoone2nya.blogfa.com/post-19.aspx
دفتر چه ی یادداشت کاهی من. کسی حال من غمگین نمی پرسد. کسی دیگر نمی کوبد. در این خانه ی متروک ویران را. کسی دیگر نمی پرسد. و من چون شمع میسوزم. و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند. و من گریان و نالانم. و من تنهای تنهایم. درون کلبه ی خاموش خویش. اما کسی حال من غمگین نمی پرسد. و من دریای پر اشکم. که توفانی به دل دارم. درون سینه ی پر جوش خویش. اما کسی حال من تنها نمی پرسد. و من چون تک درخت زرد پاییزم. که هر دم با نسیمی میشود. برگی جدا از او. و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند. کانون فیلم و عکس دانشکده ی توانبخشی.
طعم تلخ زندگی - I'm with you
http://www.zendoone2nya.blogfa.com/post-4.aspx
دفتر چه ی یادداشت کاهی من. I'm Standing on a bridge. روی پل ایستاده ام. I'm waitin in the dark. در تاریکی انتظار می کشم. I thought that you'd be here by now. تا الان فکر می کردم که تو اینجا هستی. There's nothing but the rain. اینجا چیزی جز باران نمی بارد. No footsteps on the ground. هیچ جای پایی روی زمین دیده نمی شود. I'm listening but there's no sound. من گوش می دهم اما صدایی نیست. Isn't anyone tryin to find me. کسی سعی در پیدا کردن من نداره. Won't someone please take me home. It's a damn cold night.
طعم تلخ زندگی - تو چته؟؟؟
http://www.zendoone2nya.blogfa.com/post-31.aspx
دفتر چه ی یادداشت کاهی من. احتیاج به یه آدمی داری. که وایسته رو به روت. که توی چشمات نگات کنه. و محکم بزنه تو گوشت. که تو صورتت خم شه و دستت رو بذاری روی گونهت و دوباره نگاش کنی. ببینی که از دستت عصبانیه. توی اخم صورتش ببینی که دوستت داره. که نگاش کنی همونجوری که دستت روی صورتیه که اون بهش کشیده زده. که بهت بگه تو چته؟ بسه به خودت بیا . تو چته. که سرت فریاد بکشه. که تو یه هو بلرزی. همون دستی که کوبید تو صورتت رو بذاره رو سرت توی موهات. که سرت رو فشار بده توی گودی شونش. که تو چشمات رو ببندی.
طعم تلخ زندگی - ازت متنفــــــــــرم سرنوشت
http://www.zendoone2nya.blogfa.com/post-29.aspx
دفتر چه ی یادداشت کاهی من. اگر اشک ها نمی بود داغ سینه ها. سرزمین وداع را می سوزاند. کسی را که خیلی دوست داری همیشه زود از دستش میدهی. پیش از آن که خوب نگاهش کنی مثل پرنده ای زیبا بال می گیرد. هنوز بعضی از حرف هایت را به او نگفته بودی. هنوز همه لبخندهای خود را به او نشان نداده بودی. همیشه این گونه بوده است کسی را که از دیدنش سیر نشده ای. زود از دنیای تو می رود. امشب تمام گذشته ام را ورق زدم. پر از لحظه های سیاه ، لحظه های داغ و پرالتهاب بی قراری ، دلتنگی. دلم به درد می آید وقتی سرنوشت را به نظاره می نشینم.
طعم تلخ زندگی - انتظار......
http://www.zendoone2nya.blogfa.com/post-25.aspx
دفتر چه ی یادداشت کاهی من. کلمه ای غریب است . کلمه ای که روزها یا شاید ماههاست که با آن خو گرفته ام . که چه سخت است. هر صبح، طلوعی دیگر است بر. فرداهای من . تنها در. تو خواهم ماند . اینکه چرا نوشتم در برگ تنهاییم برای تو، نمی دانم؟ شاید که روزی بخوانند بر تو، عشق مرا . می دانم روزی خواهد آمد . روزی خواهد آمد که گریان نمی مانم . خندانم برای ورودت، ای عشق . وقتی به یادت می افتم . به یاد خاطراتت . اشعارت را مرور می کنم . یک بار نه . بلکه صدها بار، وجودم را سراسر عشق فرا می گیرد . فقط می گویم ". به یاد تو .
طعم تلخ زندگی - هنوزم ....
http://www.zendoone2nya.blogfa.com/post-17.aspx
دفتر چه ی یادداشت کاهی من. نفس آزاد و روحم سبز. دلی آشفته تر از باد. درون کلبه ی تاریک تقدیرم. هزار آه است و صد فریاد . منم کز اولین آغاز. حریر پیکرم در اشک مدفون است. چرا این گونه باید زیست ؟ چرا رویای من همرنگ با خون است ؟ نفس آزاد و دل تنگ است. و نور آفتاب چشم من بی رنگ بی رنگ است. جهان تار و بد آهنگ است . و جنس دوستی آهن تر از سنگ است ! من از این زندگی بیزار بیزارم! به تا کی دست محنت را بفشارم؟ همه بغضم ولی لبریز انکارم . خدایا این چنین باشی نگهدارم؟ و بازم کهنه تر از پیش . و من در کلبه ای ویران .
طعم تلخ زندگی
http://www.zendoone2nya.blogfa.com/8901.aspx
دفتر چه ی یادداشت کاهی من. کی می تونه عزیز من باشه؟ کی می تونه تو قلب من جاشه؟ مگه میشه کسی مثل تو پیدا شه؟ کی واسه دیدن تو حریصه؟ اسمتو رو قلبش می نویسه. گونه هاش از ندیدنت خیسه. بی قرارم ، بد می بینم ، بد میارم. بی تو من . حس ندارم ، سر به زیرم ، گوشه گیرم ، کاش بمیرم. بی تو من . واسه ما دو تا کی بهتر از ما از همین امروز تا آخر دنیا! واسه ما دو تا کی بهتر از ما از همین امروز تا آخر دنیا! کی می تونه عزیز من باشه؟ کی می تونه تو قلب من جاشه؟ مگه میشه کسی مثل تو پیدا شه؟ کی واسه دیدن تو حریصه؟ بی تو من .
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
24
آینده از آن ماست
آینده از آن ماست. آرامگاه اصلی ماخاک نیست بلکه قلب کسانی است که مارا فراموش نمی کنند. یک سخنران مشهور سمینارش را با در دست گرفتن بیست دلار اسکناس شروع کرد. او پرسید چه کسی این بیست دلار را می خواهد؟ دست ها بالا رفت.او گفت:من این بیست دلار. را به یکی از شما می دهم. اما اول اجازه دهید کاری انجام دهم. او اسکناسها را مچاله کرد و پرسید چه کسی هنوز این ها را می خواهد؟ باز هم دست ها بالا بودند.او جواب داد خوب. اگر این کار را کنم چه؟ او پول ها را روی زمین انداخت و با کفشهایش آنها را لگد کرد. شما هنوز برای کسانی.
قاصدک
در تمام رنج هایی که می بریم, صبر , اوج احترام به قوانین الهی است. آهااااااای. این که می بینی دله. سنگ که نیس که. یا باش یا برو. شنبه بیست و ششم شهریور 1390ساعت 22:27 نویسنده. هان ، چه خبر آوردي؟ از كجا وز كه خبر آوردي؟ خوش خبر باشي ، اما،اما. گرد بام و در من. بي ثمر مي گردي. انتظار خبري نيست مرا. نه ز ياري نه ز ديار و دياري باري. برو آنجا كه بود چشمي و گوشي با كس. برو آنجا كه تو را منتظرند. در دل من همه كورند و كرند. دست بردار ازين در وطن خويش غريب. قاصد تجربه هاي همه تلخ. با دلم مي گويد. با توام ، آي!
و اما عشق...
نوشته شده در دوشنبه چهارم مهر 1390ساعت 13:48 توسط sara. سلام یه اهنگ از پاشایی میذارم که عاشق این اهنگم روزی چند بار گوش. میدم اگه وقت کردم براتون. میذارم اگرم نشد از نت دانلود کنین. شاید بپرسی از خودت. کجامو در چه حالیم؟ خوش باش عزیزم عالیم. اما حقیقت اینه که. بدون تو شکسته ام. رو مرز مرگ و زندگی. بدون تو نشسته ام. شاید بپرسی از خودت. چی شد کجا رفته صدام. حق بده بم که بعد تو. نخوام با دنیا را بیام. شاید بپرسی از خودت. چی شد که بی نشون شدم. برای دل کندن ازت. ندیدی نصف جون شدم. شاید بپرسی از خودت. امروز خ...
BLOGFA.COM
از ارائه خدمات در این آدرس به یکی از دلایل زیر معذوریم. تخطی از قوانین و توافقنامه استفاده از خدمات سایت. دستور مراجع قانونی جهت مسدود سازی وبلاگ. انتشار محتوای غیر اخلاقی یا محتوایی که براساس قوانین کشور تخلف است.
وخدایی که در این نزدیکیست
وخدایی که در این نزدیکیست. جاده زندگی نباید صاف و مستقیم باشد وگرنه خوابمان می گیرد. پیچ ها و دست اندازها ، نعمت اند. نوشته شده در تاريخ جمعه بیست و ششم مهر 1392 توسط. جاده زندگی نباید صاف و مستقیم باشد وگرنه خوابمان می گیرد. پیچ ها و دست اندازها ، نعمت اند. نوشته شده در تاريخ جمعه بیست و ششم مهر 1392 توسط. جاده زندگی نباید صاف و مستقیم باشد وگرنه خوابمان می گیرد. پیچ ها و دست اندازها ، نعمت اند. نوشته شده در تاريخ جمعه بیست و ششم مهر 1392 توسط. بندگی کن تاکه سلطانت کنند. تن رها کن تا همه جانت کنند.
زندگی
دلم تنگ است دلم تنگ است. من اینجا دلم بس تنگ است. دلم برای خودم تنگ است برای خنده های صادقانه. برای خودخواهی های بچه گانه. برای نفهمیدنهای روز مبادا. برای خاک بازی های کنار دریا. دلم برای بودن تنگ است. دلم برای اسمان ابی تنگ است. نمی دانم شاید اسمان همه جا همین رنگ است. دلم تنگ است دلم تنگ است. دلم اندازه حجم قفس تنگ است. دلم تنگ است برای رویاهایم. نمی دانم کدامین سو سرگردانند . نمی دانم چرا در قلب من پاییز طولانی ست. نوشته شده در دوشنبه شانزدهم فروردین ۱۳۸۹ساعت 20:48 توسط قاصدک. ارزوها را صدا می کرد.
رها تر از پرنده
رها تر از پرنده. به پیش روی من , تا چشم یاری می کند , دریاست! چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست! درین ساحل که من افتاده ام خاموش . غمم دریا , دلم تنهاست . وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست! خروش موج , با من می کند نجوا ,. که : هر کس دل به دریا زد رهایی یافت! که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت . مرا آن دل که بر دریا زنم , نیست! ز پا این بند خونین بر کنم نیست ,. امید آنکه جان خسته ام را ,. به آن نادیده ساحل افکنم نیست! نوشته شده در جمعه 1393/01/08. ساعت 23:46 توسط قاصدک. می نویسم با نور. در هوایی از مهر.
(-:-*یاد سلام*-:-(
وقتی ادم مجبوره یه کاری بکنه به هر بهانه ای از زیرش در میره مثل من که هفته دیگه امتحان اناتومی جمجمه دارم یکشنبه هم باید برا نورو اناتومی نقاشی بکشم الان دارم اولین پست وبلاگ جدیدمو میذارم! چه قدر خوبه ادم به قول معروف " افسار ذهنشو مهار کنه! قول معروفش درست بود؟ یا مهار ذهنشو افسار ببنده؟ یا ذهنشو مهار کنه بعد. الان یه تصمیم بزرگ گرفتم ساعت ۱ نصف شب هیشکی درس نمی خونه . بهترین موقع درس خوندن صبح زوده. بعد اون تصمیم دیشبم که صب زود پا می شمو کلی خر می زنم صبح ساعت ۹ به زور بیدار و راهی دانشگاه شدم .
دیگربانوی هیچ قصه ای نخواهم شد!...
دیگربانوی هیچ قصه ای نخواهم شد! مدهوشی روبه پیش رفت دورازچشم دیگران. من وخاطراتم ودوست داشتنیام. دنیای دختر چپ دست. پروفیل یو پی وی سی. یه سلام مخصوص به کسانی که کلبه خرابه ی بندرو با حضورشون نورانی کردن. فقط یه خواهش ازتون دارم. اگه وقتشودارین یه نگاهی هم به مطالب قدیمی تربزنید. تاريخ : چهارشنبه بیست و یکم اسفند 1392 20:22 نویسنده : parisa. پسرعمه: میخوام کنکور بدم برم دانشگاه. مجری: بچه من بهت میگم برو دوتا دونه نون بگیر اول 45بار میگی "ها؟ فامیل: بله،کار هر خر نیست خرمن کوفتن. تو رابطه ای که :. ﻗﺪﻳﻢ ﺳ...
آقا بزرگ
هر که دارد حوس کرببلا بسم الله. توی این وبلاگ از هفته آینده آموزش سلاح های مختلف داده میشه تا آمادگی لازم رو برای مقابله و رویارویی با داعش و یا هر دشمن دیگه ای رو داشته باشیم . بعدشم اگر قسمت شد باهم میریم کربلا , کاظمین , سامرا و نجف و شایدم کوفه برای دفاع از مسجد کوفه و قبر بزرگامون. خدایا گناهش برای من ولی بزار مختار گونه با داعش بجنگم . نوشته شده توسط مهدی قنبری در پنجشنبه سیزدهم شهریور 1393. گربه ای رقصان از سمفونی خیانت انگلیس. برچسبها: شاید خوب ما را شناخته بودند که توانستند دورمان بزن. و به هر ص...
barane-bahari
گفته بودم بهت .نگفته بودم؟ لعنت به لحظه های بی تو. کاش هرگز سلامش را از من نمی گرفت. کوچه پس کوچه های خاطرات دور. برگی از تنهایی و بی برگی. سیاه قلم های نیکی فیروز کوهی. آرام و بی صدا. خدایا پدرم را کجا بردی. کوک کن ساعت خویش. گفته بودم بهت .نگفته بودم؟ نویسنده: باران بهاری - ۱۳٩٢/٥/۱٥. گفته بودم بهت که تو قلب منی؟ قلبی که با طپشهای آرام تو نبض من اینگونه تند می زند. و عمری در حسرت دیدار دوباره ات. و روزگاری بس دراز در اضطراب پاسخ یک سوال. سرگشته شنیدن دوباره یک سلام. روزها از این کوچه بگذرد . از شب گذشت...
