gheyr-e-mojaz.blogsky.com

iranian-girl22.blogfa.com

دختر ایرونی

http://www.iranian-girl22.blogfa.com/8911.aspx

شیشه ی پنجره را باران شست! از دل تنگ من اما چه کسی نقش ترا خواهد شست؟ باز هم شب است و خلوت من. جایی که روحم از عریانی هایش نمی هراسد و اندیشه ام آزاد آزاد هر آنچه را که می پسندد در بر میگیرد! جایی که دیگران برای آن بارها ملامتم کردند و دیوانه ام خواندند. جایی که برای حفظ آن بارها جنگیده ام و شاید هنوز هم میجنگم! براستی کجای این دنیا خلوتی اینچنین ناب و زیبا میتوان یافت؟ جایی که جنگیدن برایش لذت بخش باشد و عریانی در آن بی پروا؟ و براستی دلیل این زیبایی چیست؟ و یا تلاش برای فرار از خود واقعی بودن. نوشته شد...

iranian-girl22.blogfa.com

دختر ایرونی

http://www.iranian-girl22.blogfa.com/8908.aspx

شیشه ی پنجره را باران شست! از دل تنگ من اما چه کسی نقش ترا خواهد شست؟ ویولن قرمز (the red violin). حرف زدن در مورد فیلم یکی ازسرگرمی های مورد علاقمه اینو اون بار هم گفتم و واسه ی همین تصمیم گرفتم همیشه لابه لای پست هام یه بخشی رو به معرفی فیلمهای مورد علاقم اختصاص بدم. هفته ی پیش یکی از فیلمای عاشقانه ی مورد علاقه مو معرفی کردم و در موردش حرف زدم اینبار هم میخوام این کارو در مورد یکی از متفاوت ترین فیلمهای هالیوود انجام بدم خیلی ها این فیلمو دیدن و در موردش شنیدن اسم این فیلم "ویولن قرمز"ه. چو چراغی کم س...

iranian-girl22.blogfa.com

دختر ایرونی - خلوت شبانه

http://www.iranian-girl22.blogfa.com/post-56.aspx

شیشه ی پنجره را باران شست! از دل تنگ من اما چه کسی نقش ترا خواهد شست؟ باز هم شب است و خلوت من. جایی که روحم از عریانی هایش نمی هراسد و اندیشه ام آزاد آزاد هر آنچه را که می پسندد در بر میگیرد! جایی که دیگران برای آن بارها ملامتم کردند و دیوانه ام خواندند. جایی که برای حفظ آن بارها جنگیده ام و شاید هنوز هم میجنگم! براستی کجای این دنیا خلوتی اینچنین ناب و زیبا میتوان یافت؟ جایی که جنگیدن برایش لذت بخش باشد و عریانی در آن بی پروا؟ و براستی دلیل این زیبایی چیست؟ و یا تلاش برای فرار از خود واقعی بودن. نوشته شد...

iranian-girl22.blogfa.com

دختر ایرونی

http://www.iranian-girl22.blogfa.com/9001.aspx

شیشه ی پنجره را باران شست! از دل تنگ من اما چه کسی نقش ترا خواهد شست؟ واژه هایی به رنگ طلوع. روشنایی را دنبال میکنم. شاید که این بار طلوعی دیگر را نظاره گر باشم. میان واژه های کوچک و بزرگ جستجو میکنم تا زیبا ترین واژه ها را برایت جدا کنم مبادا که حرفایم لایق قلب طلایی تو نباشند. دلتنگی هایم را دور میریزم و مستانه میخندم مبادا که لبخند شیرینت محو شود. چه فرقی دارم که غصه ها چه اندازه بزرگند؟ چه فرقی دارد که دریای اشکهایمان چقدر عمق دارد؟ شاید که ارمغان امروز حادثه ای برای فرداهایمان باشد! صفحه ی شخصی من.

iranian-girl22.blogfa.com

دختر ایرونی

http://www.iranian-girl22.blogfa.com/8910.aspx

شیشه ی پنجره را باران شست! از دل تنگ من اما چه کسی نقش ترا خواهد شست؟ واقعا یه زن چی میخواد؟ توی آمال و آرزوهاش. توی رویاها و تصوراتش. توی خواب و خیالاتش چی میخواد؟ واقعا چی یک زن رو توصیف میکنه؟ جز لطافت ظاهرش و جادوی چهره و هیکلش که میتونه بیشتر مردهارو به زانو در بیاره دیگه چه چیزی توصیفش میکنه؟ نگفتم همه ی مردها که به غرور بعضی مردها بر نخوره! تا به حال چند تا مرد دلش خواسته جای عریانی جسم یک زن روح عریان اون رو ببینه؟ منظورم از اون زن یک شخص خاص برای اون مرد هم میتونه باشه! یه خونه ی بزرگ؟ و همیشه ز...

iranian-girl22.blogfa.com

دختر ایرونی - نقطه ی انتظار... اگر یادمان نرود!!

http://www.iranian-girl22.blogfa.com/post-58.aspx

شیشه ی پنجره را باران شست! از دل تنگ من اما چه کسی نقش ترا خواهد شست؟ نقطه ی انتظار. اگر یادمان نرود! روی نیمکت آهنی محوطه نشسته بود و چشمانش به نقطه ی نا معلومی خیره شده بودند. سوز پائیزی گیس های آویزان به شنل پشمی اش را به رقص می آورد اما انگار احساسش نمیکرد! گویی هیچ چیز را احساس نمیکرد! تنها نفس میکشید اما زنده نبود! به سان مجسمه ای بی حرکت تنها زمین را به تحمل وزن خود واداشته بود. قبل از این هرگاه او را می دیدم گرمی اشکهای گونه اش زنده بودنش را فریاد میزد اما اکنون. اکنون گویی آن هم خشکیده بود!

iranian-girl22.blogfa.com

دختر ایرونی - خونه ی خاطره های من...

http://www.iranian-girl22.blogfa.com/post-59.aspx

شیشه ی پنجره را باران شست! از دل تنگ من اما چه کسی نقش ترا خواهد شست؟ خونه ی خاطره های من. مطلب این پست یکم طولانیه نمیدونم چقدر حوصله تون میکشه بخونیدش ولی هرچی که هست یه حسه که خیلی دلم میخواست ازش بنویسم ولی سر اینکه اینجا بزارمش یا نه تردید داشتم اما خب گذاشتمش. امیدوارم تونسته باشم حس رو توی این نوشته به خوبی منتقل کنم. همه ی ما واسه خالی کردن دلتنگی هامون یه کارایی انجام میدیم من معمولا تنها قدم زدن توی یه خیابون خلوت رو ترجیح میدم چون اینجوری میتونم خودم با خودم فکر کنم. بعدش که رزیتا خواهر آناهیت...

ojmigiram.blogfa.com

ا و ج می گیر م - ...

http://www.ojmigiram.blogfa.com/post-64.aspx

ا و ج می گیر م. جمعه پنجم اسفند ۱۳۹۰. تو دور و دور تر می شوی و من تنها می توانم خیره شوم ، به رفتن تو رفتنی بی بازگشت . یادت بیاور حس زیبایی کنار هم بودنمان را . مرد کوچک من این روزها در رویاهایم با تو زندگی می کنم در رویاهایم قرار نیست کم بیاوری همیشه هستی . در رویاهایم من زنده ام و تو همیشه هستی . عزیزکم خبر داری من مرده ام؟ ماه هاست که من خودم نیستم . آنقدر لال شده ام که کر شوی! با تنهایی خو کرده ام آنقدری که دیگر تو را هم نمی خواهم ققط بدان دلگیرم و دلتنگ . قول بده که خواهی آمد. همه چیز خراب می شود.

iranian-girl22.blogfa.com

دختر ایرونی

http://www.iranian-girl22.blogfa.com/8906.aspx

شیشه ی پنجره را باران شست! از دل تنگ من اما چه کسی نقش ترا خواهد شست؟ باورهای گاه درست و گاه. چقدر قدرت باور داشتن نسبت به اطرافتون رو دارین؟ و چقدر به این باورها اعتماد میکنین؟ معمولا آدمهای با اعتماد به نفس باورشون نسبت به اطرافشون و چیزایی که میبینن و میدونن خیلی زیاده کلا حسشون نسبت به اطرافشون قویه و از نظر خودشون خیلی خوب میدونن که چه چیزی رو باور کنن و چه چیزی رو نکنن! آدمای بی اعتماد به نفس درست برعکسن! و اصلا قدرت تشخیص خوبی ندارن و اصولا نسبت به اطرافشون بی اعتمادن و به سختی چیزی رو باور میکنن!

iranian-girl22.blogfa.com

دختر ایرونی - دنیای پیچیده!

http://www.iranian-girl22.blogfa.com/post-55.aspx

شیشه ی پنجره را باران شست! از دل تنگ من اما چه کسی نقش ترا خواهد شست؟ وقتی بچه بودیم آرزوهایی واسه الانمون داشتیم. یکی میخواست دکتر بشه, یکی مهندس, یکی خلبان, یکی پلیس, یکی. حالا که بزرگ شدیم وقتی به خودمون نگاه میکنیم چقدر به رویاهای بچگی مون نزدیکیم؟ چقدر اون چیزی شدیم که آرزوشو داشتیم. مسلما خیلی از آرزوهای بچگیمون الان واسمون خنده دارن و حتی گاهی از بعضی از شغلایی که اون وقتا آرزوشونو داشتیم ممکنه متنفر باشیم! مسله فقط سر شغل نیست! حالا کدوماشو انجام دادیم؟ اون احترام و بزرگی رو چقدر بدست آوردیم؟