golpayegani.blogsky.com

mahnazz.blogsky.com

زیتون

http://www.mahnazz.blogsky.com/page/4

انگار که هرچه هست در عالم نیست پندار که هر چه نیست در عالم هست. سمن بویان غبار از دل چو بنشینند بنشانند. یکشنبه 24 مردادماه سال 1389 ساعت 09:29 ب.ظ. دلم تنگ است. دلم برای دیدنش تنگ است. کی رخ می نماید؟ نمیدانم. تا حا لا شده اساسی به کلمه دلتنگی فکر کنید؟ به اینکه اصلا یه آدم دلتنگ دچار چه تغییرات روحی و حتی فیزیکی ای میشه؟ یا اینکه وجه تمایز یه آدمی که دلش تنگه با آدمی که دلش تنگ نیست چیه؟ نوشته شده توسط مهناز. نیم نگاهی از زیر عینک. عنوان آخرین یادداشت ها. این قصه سری دراز دارد! من و تو و خدا. تعداد باز...

mahnazz.blogsky.com

سنت یا مدرنیته؟! مسئله این است ! - زیتون

http://www.mahnazz.blogsky.com/1390/05/22/post-16

انگار که هرچه هست در عالم نیست پندار که هر چه نیست در عالم هست. شنبه 22 مردادماه سال 1390 ساعت 04:08 ب.ظ. آیا شریف تر آنست که پرچم تسلیم را در مقابل سنت ها بالا بیاوریم و یا آنکه سلاح نبرد به دست گرفته و نسل سومی باقی بمانیم؟ نوشته شده توسط مهناز. نیم نگاهی از زیر عینک. عنوان آخرین یادداشت ها. این قصه سری دراز دارد! من و تو و خدا. رودخونه ها تشنه شونه! تناقض غم انگیز دنیای من. چه بگویم که نگفتنم بهتر است. چند خط از دل در چند پاراگراف. از گوزن ها تا اخراجی ها. شاعری برای تمام فصول.

mahnazz.blogsky.com

زیتون

http://www.mahnazz.blogsky.com/page/3

انگار که هرچه هست در عالم نیست پندار که هر چه نیست در عالم هست. از گوزن ها تا اخراجی ها. یکشنبه 28 شهریورماه سال 1389 ساعت 01:16 ب.ظ. اخیرا نام سینما که به گوشم می خورد هوای دلم ابری می شود ، ناجور. دلم می گیرد وقتی می بینم پیکر سینمای ما یک گوشه ، اینچنین بیمار و نیمه جان افتاده در حالیکه هیچکس حتی سر سوزنی از توجه خود را شامل حالش نمی کند. دلم به شدت می گیرد وقتی به جای مهرجویی ها و تقوایی ها، لمپن هایی همچون مسعود ده نمکی فیلم می سازند. نوشته شده توسط مهناز. پاییز در راه است. این را من نمی گویم ،.

mahnazz.blogsky.com

رودخونه ها تشنه شونه! - زیتون

http://www.mahnazz.blogsky.com/1389/09/17/post-12

انگار که هرچه هست در عالم نیست پندار که هر چه نیست در عالم هست. رودخونه ها تشنه شونه! چهارشنبه 17 آذرماه سال 1389 ساعت 09:21 ق.ظ. قبل تر ها، زمستون که می اومد، ما واسه اومدن برف دعا می کردیم و حالا بچه های امروز واسه آلوده بودن هوا! به این میگن یه دنیای پست مدرنیته ی وارونه ی ناااااااااب! نوشته شده توسط مهناز. نیم نگاهی از زیر عینک. عنوان آخرین یادداشت ها. این قصه سری دراز دارد! من و تو و خدا. رودخونه ها تشنه شونه! تناقض غم انگیز دنیای من. چه بگویم که نگفتنم بهتر است. چند خط از دل در چند پاراگراف.

mahnazz.blogsky.com

اعتکاف - زیتون

http://www.mahnazz.blogsky.com/1389/06/14/post-4

انگار که هرچه هست در عالم نیست پندار که هر چه نیست در عالم هست. یکشنبه 14 شهریورماه سال 1389 ساعت 01:40 ب.ظ. بعد از ظهر پیشین، من در آن کافه ی پر دود و شلوغ،. اعتکافی کردم تا بیابم راز آن بره ی معصوم که در کنج نگاهش،. گاه می خوابید. گاه می چرید. و گاه تماشا می کرد. دگر از نقطه ی این ساعت و این روز و شب های دگر نیز. نه مسیحی، نه یهودی ، نه مسلمانم من. هرچه او دید، هرچه او گفت، هرچه او خواست، همان آنم من. نوشته شده توسط مهناز. نیم نگاهی از زیر عینک. عنوان آخرین یادداشت ها. این قصه سری دراز دارد!

mahnazz.blogsky.com

چشم هایش - زیتون

http://www.mahnazz.blogsky.com/1390/01/18/post-15

انگار که هرچه هست در عالم نیست پندار که هر چه نیست در عالم هست. پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 ساعت 03:01 ب.ظ. آسمون چشم های خداست ، بهش زل بزن. من دیگه نمیخوام از آدم ها بترسم ، چون نیرویی که چشم های خدا به من می ده خییییلی قوی تر ازنیروی اون آدم های ترسناکه. به خدا. نوشته شده توسط مهناز. نیم نگاهی از زیر عینک. عنوان آخرین یادداشت ها. این قصه سری دراز دارد! من و تو و خدا. رودخونه ها تشنه شونه! تناقض غم انگیز دنیای من. چه بگویم که نگفتنم بهتر است. چند خط از دل در چند پاراگراف. از گوزن ها تا اخراجی ها.

mahnazz.blogsky.com

این قصه سری دراز دارد! - زیتون

http://www.mahnazz.blogsky.com/1389/11/12/post-14

انگار که هرچه هست در عالم نیست پندار که هر چه نیست در عالم هست. این قصه سری دراز دارد! سهشنبه 12 بهمنماه سال 1389 ساعت 09:51 ق.ظ. وقتی شب امتحان ( که جاتون خالی جمعه ی هفته ی پیش بود) به این مبحث رسیدم، حدود یه نیم ساعتی داشتم به این موضوع فکر میکردم ( البته سوء تفاهم نشه، من در طول ترم درس میخونم! اماهیچ وقت به این شکل در این موضوع دقیق نشده بودم). و بالاخره به این نتیجه رسیدم که پر بیراه هم نمیگه بنده خدا! فقط میخواستم از یه واقعیت بنویسم که برای خودم خیلی جالب بود. نوشته شده توسط مهناز. من و تو و خدا.

mahnazz.blogsky.com

زیتون

http://www.mahnazz.blogsky.com/page/2

انگار که هرچه هست در عالم نیست پندار که هر چه نیست در عالم هست. تناقض غم انگیز دنیای من. دوشنبه 24 آبانماه سال 1389 ساعت 06:51 ب.ظ. وقتی که بچه بودم. خدا لای موهایم بود. و گاهی نیز پشت پلک هایم. وقتی که بچه بودم. با یک دامن گل دار قرمز زیبا می شدم. و با دیدن یک بسته پفک نمکی 10 تومانی خوشبختی به سراغم می آمد! وقتی که بچه بودم. به طرز معصومانه ای احمق بودم اما زندگی زیبا بود. نمی دانستم احمقم اما می دانستم زندگی زیباست. و این یعنی همه چیز. وقتی که بچه بودم. کمتر ناامید می شدم و بیشتر تعجب می کردم. امروز م...

mahnazz.blogsky.com

چند خط از دل در چند پاراگراف... - زیتون

http://www.mahnazz.blogsky.com/1389/07/23/post-8

انگار که هرچه هست در عالم نیست پندار که هر چه نیست در عالم هست. چند خط از دل در چند پاراگراف. جمعه 23 مهرماه سال 1389 ساعت 09:24 ب.ظ. امروز متوجه یه مسئله ی جالب و تاثیر گذار شدم. این که می گم تاثیر گذار ، منظورم تاثیریه که تو زندگی شخصی من گذاشته. و اون هم اینه که امسال تولد من و شما تو یه روزه! از صبح تا حالا هر موقع که یاد این موضوع میفتم یه ذوق غریبی بدو بدو میاد اون گوشه ی گوشه ی دلم جا خوش می کنه. احساس می کنم این یه نشونه ست برای اینکه بفهمم انتظارم برای رسیدن به چیزی که ازتون خواستم بیهوده نیست.

mahnazz.blogsky.com

تناقض غم انگیز دنیای من - زیتون

http://www.mahnazz.blogsky.com/1389/08/24/post-11

انگار که هرچه هست در عالم نیست پندار که هر چه نیست در عالم هست. تناقض غم انگیز دنیای من. دوشنبه 24 آبانماه سال 1389 ساعت 06:51 ب.ظ. وقتی که بچه بودم. خدا لای موهایم بود. و گاهی نیز پشت پلک هایم. وقتی که بچه بودم. با یک دامن گل دار قرمز زیبا می شدم. و با دیدن یک بسته پفک نمکی 10 تومانی خوشبختی به سراغم می آمد! وقتی که بچه بودم. به طرز معصومانه ای احمق بودم اما زندگی زیبا بود. نمی دانستم احمقم اما می دانستم زندگی زیباست. و این یعنی همه چیز. وقتی که بچه بودم. کمتر ناامید می شدم و بیشتر تعجب می کردم.