gozalahoo.blogfa.com

kaseyegeli.blogfa.com

نون و پنیر -

http://www.kaseyegeli.blogfa.com/post-27.aspx

اين سفره ايست كه من ميزبان آن وهمه شما مهمان آنيد. از اين به بعد بيشتر مي تونم بيام. الان اومدم با يه شعر:. مين ها راقدمهاي توبرداشته اند. با تو رفته اند. 2-ازپشت اين سيم ها. تنها خار به چشم من ميرود. چشمان خيسم راپاك نمي كند. حتما" با من صحبت مي كني. بااينكه عكسهاي دوربين هيچ وقت مارادرآغوش هم نگرفت. قبل از من پاي تو راوسط مي كشند. پلاكي كه جاي تو دست دورگردن مادرانداخته. درمرزي كه پدر برايمان نگه داشته. نوشته شده در سه شنبه ۱۳۸۸/۰۹/۰۳ساعت 12:17 توسط سیده زهرا صادقی. كارمند شركت بيمه پارسيان.

kaseyegeli.blogfa.com

نون و پنیر -

http://www.kaseyegeli.blogfa.com/post-33.aspx

اين سفره ايست كه من ميزبان آن وهمه شما مهمان آنيد. اين شعر زماني توذهنم جرقه زد كه با يكي از دوستان خوب شاعر بعد از يكي از جلسات شعر صحبت مي كرديم ، اززندگي شهيد عباس دوران برام گفت يه جورايي تحت تاثير قرار گرفتم چندروزي توسايتهاي مختلف درمورد شون خوندم تااينكه يه نامه از طرف ايشون به همسرش مهناز رو پيدا كردم شايد اين شعر همون نامه باشه اما به زبان من(مي دونم نتونستن خوب از پسش بربيام) :. واين چشمان نيمه بازتوست. ماه به ماه بروي هم نمي گذاري. زمين سري است كه گيج ميرود. چه مي شود كرد؟ از بازي بچه هاي شهر.

kaseyegeli.blogfa.com

نون و پنیر -

http://www.kaseyegeli.blogfa.com/post-29.aspx

اين سفره ايست كه من ميزبان آن وهمه شما مهمان آنيد. راستش تو اين ايام يه شعر نوشتم. روي سربند سياه كوچه ها. به اين دسته ها. حتي دراين روزهاي تقويم. كه با خون گلوي تو تعطيل شده. در را که باز كني. که با نام تو تزئين شده. تر از اين وسعم نمي رسد. نذرم را ادا كنم! نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۸۸/۱۰/۱۶ساعت 7:52 توسط سیده زهرا صادقی. كارمند شركت بيمه پارسيان. از سال 79 بطور جدي شعر مي نويسم. شعرهای من درپل ادبی. هفته سوم تیر ۱۳۹۱. هفته دوم مرداد ۱۳۹۰. هفته چهارم اسفند ۱۳۸۹. هفته سوم دی ۱۳۸۹. هفته دوم شهریور ۱۳۸۹.

kaseyegeli.blogfa.com

نون و پنیر - سلام

http://www.kaseyegeli.blogfa.com/post-12.aspx

اين سفره ايست كه من ميزبان آن وهمه شما مهمان آنيد. و بگیر دری که دستت آنجا گیرکرده. چراغ را فلش بزن. ودرکنار دیگری درقاب تختخواب ظاهر شو. دنیایت را به اندازه فرشی پهن کن. که لب به لب دیواردراز کشیده. که از پشت پنجره مدام نگاهت می کند. چراغی که درپایش تیر می کشد. عاقبت از روی سیمهای لخت برق. نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۸۷/۰۱/۱۵ساعت 12:38 توسط سیده زهرا صادقی. كارمند شركت بيمه پارسيان. از سال 79 بطور جدي شعر مي نويسم. شعرهای من درپل ادبی. هفته سوم تیر ۱۳۹۱. هفته دوم مرداد ۱۳۹۰. هفته چهارم اسفند ۱۳۸۹.

kaseyegeli.blogfa.com

نون و پنیر

http://www.kaseyegeli.blogfa.com/91043.aspx

اين سفره ايست كه من ميزبان آن وهمه شما مهمان آنيد. بعد مدتها برگشتم با یه سپید دیگه که نقدم کنید :. و نمي فهمند از كدام طرف رد شدم. پشت عينك آفتابي ات كه مي ايستي. تمام دنيا شب است. سردرگم روياي سپيدشان هستند. وقتي عينك آفتابي اش را برميدارد). يك پنجره بيشتر راه نيست. اينطرف من سرم را توي سپيد برده ام. ريز ريز خودم را پارو ميكنم. آدم برفي يك شاعراست. از اسمان كنده مي شود كه بيايد. بخوان چشمان خيسم را بخوان. كه ايمان آورده ام به آغاز فصل سرد! نوشته شده در شنبه ۱۳۹۱/۰۴/۱۷ساعت 12:33 توسط سیده زهرا صادقی.

kaseyegeli.blogfa.com

نون و پنیر

http://www.kaseyegeli.blogfa.com/89103.aspx

اين سفره ايست كه من ميزبان آن وهمه شما مهمان آنيد. روي زمين دنبالت مي گردم. اما هر بار در آسمان پيدايت مي كنم. نمي داني چه حس خوبي ست. وقتي ابرها شكل اسب هاي سفيد را مي گيرند. چقدر به شاهزاده رؤيايي من نزديكي. گاهي كه سياه مي شوند مي دانم. يعني پروز مي كني. من به اسب هاي پرنده اعتقاد دارم. به اينكه ماه رد پاي اسب توست كه در آسمان مي بينم. آن وقت منتظر باران بودن حس عجيبي دارد. چيزي شبيه نيزه هاي تيزي كه پرتاب مي كني. تا از پشت چتر ، زخمي ام كني. من بارها اين قص ه را از دهان پنجره ديده ام. هفته سوم دی ۱۳۸۹.

kaseyegeli.blogfa.com

نون و پنیر -

http://www.kaseyegeli.blogfa.com/post-35.aspx

اين سفره ايست كه من ميزبان آن وهمه شما مهمان آنيد. سال نو را پیشاپیش به همه شما دوستان خوبم تبریک می گم امیدوارم سالی سرشار از موفقیت وخوشی داشته باشید. منم خوبم یه شعر جدید دارم ولی اصلا فرصت نکردم ویرایشش کنم ازتون میخوام توی اینکار کمکم کنین. وبه تعداد روزهايي كه ميروي. تلخي قهوه ام رافوت كن. دنيايمان ته فنجان بيدار بماند. چند لحظه باقيمانده را. اصلابه كسي چه مربوط؟ ما دريك فنجان باهم كوه ميرويم. يامن به كدام چشم نگاهت مي كنم. كه برايت غزال مي شوم و. روي دفترت برايم مي ميرد. نگران هيچ چيز نباش.

kaseyegeli.blogfa.com

نون و پنیر -

http://www.kaseyegeli.blogfa.com/post-28.aspx

اين سفره ايست كه من ميزبان آن وهمه شما مهمان آنيد. زمين را پيتزا مي بيني. تا با دستهايت هي سرچهارراه ها كش بيايي. خورشيد راشمعي مي بيني. كه تا شب فروش نمي رود. كه آدمهاي فضايي اش را. واین تمام منظومه ای که روی میز چیده شده. ادامه اين شعر را مي خوري! نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۸۸/۰۹/۲۵ساعت 9:52 توسط سیده زهرا صادقی. كارمند شركت بيمه پارسيان. از سال 79 بطور جدي شعر مي نويسم. شعرهای من درپل ادبی. هفته سوم تیر ۱۳۹۱. هفته دوم مرداد ۱۳۹۰. هفته چهارم اسفند ۱۳۸۹. هفته سوم دی ۱۳۸۹. هفته دوم شهریور ۱۳۸۹.

kaseyegeli.blogfa.com

نون و پنیر - فقط شعر

http://www.kaseyegeli.blogfa.com/post-34.aspx

اين سفره ايست كه من ميزبان آن وهمه شما مهمان آنيد. روي زمين دنبالت مي گردم. اما هر بار در آسمان پيدايت مي كنم. نمي داني چه حس خوبي ست. وقتي ابرها شكل اسب هاي سفيد را مي گيرند. چقدر به شاهزاده رؤيايي من نزديكي. گاهي كه سياه مي شوند مي دانم. يعني پروز مي كني. من به اسب هاي پرنده اعتقاد دارم. به اينكه ماه رد پاي اسب توست كه در آسمان مي بينم. آن وقت منتظر باران بودن حس عجيبي دارد. چيزي شبيه نيزه هاي تيزي كه پرتاب مي كني. تا از پشت چتر ، زخمي ام كني. من بارها اين قص ه را از دهان پنجره ديده ام. هفته سوم دی ۱۳۸۹.