jazireh66.blogfa.com
jazireh_66jazireh_66 - * جزیزه من *
http://jazireh66.blogfa.com/
jazireh_66 - * جزیزه من *
http://jazireh66.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.4 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.391 sec
SCORE
6.2
jazireh_66 | jazireh66.blogfa.com Reviews
https://jazireh66.blogfa.com
jazireh_66 - * جزیزه من *
jazireh_66 - مدعیان بی خبر ...
http://www.jazireh66.blogfa.com/post-26.aspx
مدعیان بی خبر . با همه چیز در آمیز و با هیچ چیز آمیخته مشو. در انزوا پاک ماندن نه سخت است ، نه با ارزش". خیلی خستم ولی نبریدم . هنوز خیلی زوده برای بریدن! من هنوز خیلی چیزا رو تجربه نکردم هیچ کدوم از چیزایی رو که دوست دارم رو ! تازه نقشم قراره شروع بشه نه البته این درست نیست تا حالا هم روی صحنه بودم اما فرصتی برای دیده شدن من نبود! می خوام همه رو کنار بزنم و برا یه بارم شده خودمو به همه و از جمله خودم نشون بدم . ولی نه . نظرم عوض شد! مثل زمان ما که ، بی خیال نمی خوام و نمی تونم بیشتر از این توضیح بدم .
jazireh_66 - 25 بهمن
http://www.jazireh66.blogfa.com/post-30.aspx
هر کس مسئول خوشبختي خويش است. هر کسي بايد براي سعادت خود ، آسايش خود ، مصلحت خود کوشش کند. چه پست و زبونند روح هايي که چشم به گذشت و فداکاري ديگران دارند! اين کثيف ترين نوع گدايي است. نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم بهمن ۱۳۸۹ساعت ۱۴:۱۳ بعد از ظهر توسط جزیره. من همون جزيره بودم خاكي و صميمي و گرم واسه عشق بازي موجها قامتم يه بستر نرم. يه عزيز دردونه بودم پيش چشم خيس موجها يه نگين سبز خالص روي انگشتر دريا. تا كه يك روز تو رسيدي توي قلبم پا گذاشتي غصه هاي عاشقي رو تو وجودم جا گذاشتي. چرکنویس های یک وطن پرست.
پروفایل جزیزه
http://www.jazireh66.blogfa.com/Profile
مهربان ، سنگ صبور ، احساساتی ، واقع گرا ، منطقی ، درون گرا ، متنفر از افراد سطحی نگر و جو گیر و البته تمام تلاشمم می کنم که یکی از این افراد نباشم ، از افراد پرحرفم خوشم نمی یاد و گاهی هم تظاهر می کنم که بهشون گوش می دم! کمی هم زود رنج و حساس . نقاشی کشیدن ، فیلم دیدن ، کتاب خوندن ، وب گردی و قدم زدن زیر بارون و بازی کردن با بچه ها و کلا دنیای بچه ها و فکر کردن در مورد چیزهایی که دوست دارم . کلا اعتقاد دارم که اگه کسی خواب باشه می شه بیدارش کرد اما اگه کسی خودشو به خواب زده باشه هیچ وقت نمی شه بیدارش کرد!
jazireh_66 - مومن واقعی !!!
http://www.jazireh66.blogfa.com/post-27.aspx
از بچگی شنیدم که می گن مومن واقعی کسیه که بجز خدا از هیچ کس و هیچ چیز دیگه ای نمیترسه! همیشه از همون اول این حرف خیلی به نظرم عجیب بود . وقتی بهش خوب فکر می کردم ، می دیدم که من تقریبا از خیلی چیزها می ترسم مثلا از خیلی از. آدما ، تنهایی ، تاریکی ، آینده ، مرگ و حتی گاهی از خودم و خیلی چیزهای دیگه . و در واقع تنها کسی که من هیچ وقت ازش نترسیدم خدا بوده . نمی دونم شاید من هیچ وقت یه مومن واقعی نبودم ، نیستم و مطمئنا نخواهم بود. و شایدم خدای من با خدای بقیه فرق داره! فقط دوست داشتن . دل تنها و غريبم داره ا...
jazireh_66 - ای کاش یه کم درکم می کردند ...
http://www.jazireh66.blogfa.com/post-19.aspx
ای کاش یه کم درکم می کردند . دارم دیونه می شم از دست بعضی از دلسوزی هایه اطرافیان . انگار گاهی کاملا اصل رو فراموش می کنند ( مثلا خود منو به عنوان یه آدم ). به جای اینکه به فکر من و احساساتم باشند اینکه به چی فکر می کنم ، چی می خوام و یا اصلا اینکه چی باعث می شه که احساس خوشبختی کنم به جای اینکه سعی کنند منو آرزوهام و خواسته هام و موقعیتمو یه کم درک کنند فقط می خوانند دلسوزی کنند به اسم نگرانی از من و آیندم . انگار من ( الانم) اصلا مهم نیستم و بعضی وقتا واقعا فکر می کنم که من اصلا مهم نیستم . من همون جزي...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
این نیز بگذرد...
http://www.innizbogzarad.blogfa.com/8908.aspx
خوابم می بره ، خوابم نمی بره! بود نمی دونید چی به من گذشت! از این مدل شبها رو قبلأ. هم تجربه کردم والبته اون مال زمانی بود که هیچ کاری نداشتم و بی کار بودم. نه کلاسی و نه بهونه ای برا از خونه بیرون رفتن. شبهاش هم جون می کندم تا خوابم ببره. و ساعت ها می رفتم تو تخیلات و اوهام. نه تخیلات دور از ذهن ، بلکه افکاری که. با کمی سعی و تلاش و برنامه. برای من دست یافتنی بودن و هستن . ولی به علت نداشتن هیچ کدوم از اینها و بعلاوه چاشنی تنبلی ، همه اش در حال در جا زدن بودم. بگذریم ، داشتم از بی خوابی دیشبم می گفتم .
این نیز بگذرد... - امسال هم تموم شد !!!
http://www.innizbogzarad.blogfa.com/post-56.aspx
امسال هم تموم شد! به طرز باور نکردنی ، هفته آخر ساله. و یه ساله دیگه هم تموم شد. یواش یواش دارم تو سرعت و شتاب زمان مچاله میشم. با تموم شدن سال 89 ، دهه 80 هم تموم میشه. یه دهه عجیب و غریب از زندگی من. دهه ای که من بزرگ شدم. از کودکی و نوجوانی پا به جوانی گذاشتم (. دوره ای که داره به سرعت و غفلت میگذره و همه میگن یه روزی حسرتشو می خوری. دنیا چهره ای دیگه از خودشو بهم نشون داد. تو این دهه شیرینی ها دیدم و البته تلخ کامی ها. این دهه هر جور که بود گذشت. مخصوصأ امسال و من برای خودم متأسفم. و از خودم و کارام.
این نیز بگذرد... - کی میدونه فردا چی میشه ؟
http://www.innizbogzarad.blogfa.com/post-52.aspx
کی میدونه فردا چی میشه؟ اینکه میگن آدم از 1 دقیقه بعد خودش هم خبر نداره درسته. چند وقتی بود که احساسات ماجراجویانه و موج هیجاناتم رو سرکوب می کردم ،. و کنجکاوی هام رو ندیده می گرفتم. حسابی از خودم و رویاهام فاصله گرفته بودم. کتاب خوندن هم به جای آروم کردنم منو برانگیخت. و من فوران کردم. نیاز به تنهایی و پیدا کردن خودم و سفر، روز به روز. در من بیشتر میشد. تا اینکه هفته پیش یکشنبه تصمیم رو با شوشو در میون گذاشتم. گفتم میخوام تنهایی با ماشین (. تو این گرونی بنزین. شوشو بعد از کمی مقاومت موافقت کرد (. بعد از...
این نیز بگذرد...
http://www.innizbogzarad.blogfa.com/8906.aspx
دادشی گلم از مالزی اومده. وقتی دادشیم رو بغل کردم ، کلی کیف کردم. 6 ماه با لپ تاپ دیدمش. حالا حسرت بغل کردن و بوسیدنش تموم شد. البته تا 3 هفته اینجاست. وقتم برا اومدن به اینجا کمتر شده. راستی جودی هم داره از اینجا می ره. یه وب دیگه برا خودش زده. نوشته شده در سه شنبه شانزدهم شهریور ۱۳۸۹ساعت 23:42 توسط پرنسس فیونا. دیگه شونه هام تحمل این همه بار رو ندارن. از بس پای اشتیاهاتم وایسادم. از بس گفتم تو درست میگی. از بس خواستم منطقی باشم. از بس گفتم عذر می خوام و خواستم بخشیده بشم. ولی در عوض چی میبینم؟ ولی اطرا...
این نیز بگذرد... - هنوز خسته ام..... ):
http://www.innizbogzarad.blogfa.com/post-54.aspx
هنوز خسته ام. ):. دیگه آخرای سفره و ما باید کاسه کوزه رو جمع کنیم و برگردیم. و بزاریم داداشی خودشو برا امتحانات پایان ترمش آماده کنه. این سفر ، سفر خوبی بود. ولی حال منو بهتر. که نکرد ، بدتر هم کرد. خیلی از نظر روحی ضعیف شدم. حالا شوشو و بقیه فکر میکنن تو این سفر حسابی حالم جا اومده. ولی نمی دونن که چقدر بدتر شدم. انگاری افسردگی گرفتم و دارم بدتر هم میشم. از تمام آدمای دور و برم نا امید شدم. همیشه سعی کردم برا همه وقتی تنها و خسته و رنجیده خاطرن. یه جوری باشم که طرف احساس راحتی کنه. همه شونه خالی کردن.
این نیز بگذرد...
http://www.innizbogzarad.blogfa.com/8911.aspx
هنوز خسته ام. ):. دیگه آخرای سفره و ما باید کاسه کوزه رو جمع کنیم و برگردیم. و بزاریم داداشی خودشو برا امتحانات پایان ترمش آماده کنه. این سفر ، سفر خوبی بود. ولی حال منو بهتر. که نکرد ، بدتر هم کرد. خیلی از نظر روحی ضعیف شدم. حالا شوشو و بقیه فکر میکنن تو این سفر حسابی حالم جا اومده. ولی نمی دونن که چقدر بدتر شدم. انگاری افسردگی گرفتم و دارم بدتر هم میشم. از تمام آدمای دور و برم نا امید شدم. همیشه سعی کردم برا همه وقتی تنها و خسته و رنجیده خاطرن. یه جوری باشم که طرف احساس راحتی کنه. همه شونه خالی کردن.
این نیز بگذرد... - خوابم می بره ، خوابم نمی بره !!!
http://www.innizbogzarad.blogfa.com/post-48.aspx
خوابم می بره ، خوابم نمی بره! بود نمی دونید چی به من گذشت! از این مدل شبها رو قبلأ. هم تجربه کردم والبته اون مال زمانی بود که هیچ کاری نداشتم و بی کار بودم. نه کلاسی و نه بهونه ای برا از خونه بیرون رفتن. شبهاش هم جون می کندم تا خوابم ببره. و ساعت ها می رفتم تو تخیلات و اوهام. نه تخیلات دور از ذهن ، بلکه افکاری که. با کمی سعی و تلاش و برنامه. برای من دست یافتنی بودن و هستن . ولی به علت نداشتن هیچ کدوم از اینها و بعلاوه چاشنی تنبلی ، همه اش در حال در جا زدن بودم. بگذریم ، داشتم از بی خوابی دیشبم می گفتم .
این نیز بگذرد...
http://www.innizbogzarad.blogfa.com/8907.aspx
تا مسئول آفتابه میشن ، فکر میکنن خدا جایی رو مهم تر از مستراح نیافریده! نمی دونم چرا یه عده تا میشینن پشت میز جوه میز می گیرتشون! حالا می خواد این میز، میز یه کارمند جزء باشه یا میز یه آبدارچی! کلاسام بالاخره این هفته تموم شدن (. جز تجارت که هفته دیگه تموم میشه. تصمیم گرفتم برم کتابخونه تا از تمام وقتم استفاده کنم. کتابخونه سرو کنار پارک ساعی نزدیک بود و همه روزه. دیروز رفتم برا ثبت نام (. جودی که داره برا ارشد خودشو آماده می کنه زودتر ثبت نام کرده بود. جودی بهم گفته بود که باید با مقنعه بیای. از حراست ک...
این نیز بگذرد... - عجب صبر خدا دارد...
http://www.innizbogzarad.blogfa.com/post-55.aspx
عجب صبر خدا دارد. عجب صبری خدا دارد! اگر من جای او بودم. همان یک لحظه اول ،. که اول ظلم را میدیدم از مخلوق بی وجدان ،. جهانرا با همه زیبایی و زشتی ،. بروی یکدیگر ،ویرانه میکردم. عجب صبری خدا دارد! اگر من جای او بودم . که در همسایه ی صدها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و نوش میدیدم ،. نخستین نعره مستانه را خاموش آندم ،. بر لب پیمانه میکردم . عجب صبری خدا دارد! اگر من جای او بودم . که میدیدم یکی عریان و لرزان ، دیگری پوشیده از صد جامۀ رنگین. واژگون ، مستانه میکردم . عجب صبری خدا دارد! اگر من جای او بودم . شعر از...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
در یـا در من
در یا در من. آشنایی با شهیار (1). نوای من ( هاشمی ). گروه ما در مای پرد یس. ندای من * *. آن شو که هستی. عکسهای هم استانی (-). ۶ دانلود بهترین و بزگتر ین (-). کی هست کی نسیت! سایت اساتید ترانه و موسیقی (-). ایجاد صفحه: - ثانیه. بوی عیدی از شهیار ,. بوی عیدی بوی توت بوی کاغذرنگی. بوی تند ماهی دودی وسط سفرهء نو. بوی یاس جانماز ترمهی مادربزرگ. با اینا زمستونو سر میکنم. با اینا خستگیمو در میکنم. شادی شکستن قلک پول. وحشت کم شدن سکهء عیدی از شمردن زیاد. بوی اسکناس تا نخوردهء لای کتاب. با اینا زمستونو سر میکنم.
جزیره مطالب
توی وبتون به اشتراک بزارید. تاريخ : شنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۲ 12:13 نویسنده : محمدامین شهبازی زاده. خدارابه من نشان بدهید؟ دانشجویی به استادش گفت:. اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم. استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟ دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم. استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت:. تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را. داستان جالب (وقت رسیدن مرگ). داستان جالب (وقت رسیدن مرگ).
*** جزیره ***
تاريخ پنجشنبه یازدهم دی 1393ساعت 8:30 نويسنده جزیره و اساره. برای با تو بودن. در این لحظات خالی. تاريخ پنجشنبه یازدهم دی 1393ساعت 8:29 نويسنده جزیره و اساره. گفت :نگاه من پاك بود،تورانميدانم. چه تصويري از "پاك" داشت. من تمام جانم را،احساس و رويايم را به پيشكشش آورده بودم. حتي درخلوت خدائيم جايش داده بودم وبااوازخدايم گفته بودم. پاك" چه معني داشت؟ بي پروائيم را اينچنين پاسخ دادي ،خيلي سخت شكست. بت روياهاي چندساله ام. حالاديگربايدبدانم نظم يعني چه؟ هرچيزي بايد سرجاي خودباشد. دلت برای هیچ کس. به س ر رس ید.
جزیره
نیش و نوش واکسن با دکتر سیادتی. ساعت ٩:٠٤ ب.ظ روز ۱۳۸٧/۱۱/۱٠. کودک بودم.سه یا چهارساله.همراه خواهرانم. آنها هم کودک بودند. با پدرو مادرم به مطبت آمدیم. پدرم می گوید: "مطب آن روزها در خیابان سیمرغ، خیابان ولیعصر نرسیده به سه راه جمهوری بود.". به تو گفت دکتر، این جمله اش را هیچ وقت فراموش نکردم. وحشت کرده بودم. چرا که نوبت من بود. راستی هنوز هم بعد از سال ها دفتر واکسنم را دارم. خواهرانم نیز دارند و حتی برادر کوچکم. چرا که کارت آنها را درکنار کارت خود دیده ام. از همه مهمتر در داخل کارتم مهر توست دکتر.
از سیر تا پیاز
از سیر تا پیاز. علمی،فرهنگی،هنری،ورزشی و هر آنچه شما می خواهید. داغ داغ : اس ام اس و پیامکهای جالب شب امتحان خرداد ماه. عکس های دیدنی ازعشق عجیب و غریب یک مرد و زن. دست امید یکی از پر بیننده عکسهای تاریخ پزشکی. عکس های پزشکان حرفه ای با وسایل مدرن! سوزش سر دل چیست؟ داغ داغ : اس ام اس و پیامکهای جالب شب امتحان خرداد ماه. اس ام اس و پیامکهای جالب شب امتحان خرداد ماه ۹۰. شنبه ۴ تیر۱۳۹۰ ] [ 13:50 ] [ الهه/رادیولوژی ]. قفس را مشکن *. تو مکن آزادم *. گر رهایم سازی بخدا خواهم مرد *. من به زنجیر تو عادت کردم *.
jazireh_66
سبز است دوباره . از خاکم و هم خاک من از جان و تنم نیست. انگار که این قوم غضب، هموطنم نیست. اینجا قلم و حرمت و قانون شکستند. با پرچم بی رنگ بر این خانه نشستند. پا از قدم مردم این شهر گرفتند. رای و نفس و حق همه با قهر گرفتند. شعری که سرودیم به صد حیله ستاندند. با ساز دروغی همه جا بر همه خواندند. با دست تبر سینه این باغ دریدند. مرغان امید از سر هر شاخه پریدند. بردند از این خاک مصیبت زده نعمت. این خاک کهن بوم سراسر غم و محنت. از هیبت تاریخیش آوار به جا ماند. یک باغ پر از آفت و بیمار به جاماند. نوشته شده در د...
جزیره
دلنوشته های ساحل نشین. این جزیره را وقف نمودم برای امیر عباسم که شاید روزی بیاید و حرف هایم را بخواند.حرف هایی که فقط او باید بخواند و . همه چیزت از ابتدا تا به الان دارای حکمت بود و برایم پیام داشت! پیام هایی که هر کدام باعث شعف و شوق وصف ناپذیرم برای دیدنت می شد. می خواستم ببینمت تا به خودت بگویم که چقدر آمدنت شیرین بود و چقدر برایم مایه درس و عبرت بودی! آمدی و خوب فهمیدم که خدا چگونه لحظه به لحظه از رگ گردن به من نزدیک تر است و چه بسیار که غافل بودم! اولین نشانه از تو. منتظرت هستم که حرف ها برایت دارم!
ღ دريــــــــــای آرام جزیــــــــره ღ
ღ دريای آرام جزیره ღ. ღ ღ حالا که آمده ای چترت را بردار ، اینجا بجز مهربانی چیزی نمی باردღღ. سلام خدمت همه ی اونایی که قدم رنجه فرموندن و به جزیره ی من. سلامی مخصوص خدمت دوستان خوب و مهربونم که در بود و نبود من. وبلاگ رو با قدوم زیبایشان گلباران کردن . دوستان خوب و مهربونم میخواستم از همین جا از همه ی شما عزیزان. به خاطر دیر جواب دادنم عذرخواهی کنم . چند وقت اولی که جواب ندادم نبودم. بعد از برگشتنم هر وبلاگی میرم نمیشه کامنت بذارم. دوستان به بزرگواری خودشون منو ببخشن. محمد ( داداش واقعا خوب و دوست داشتی ).
جزيره سفيد آرامش
برنامه آينده مدرسه غواصی. تجربه غواصي از آنچه مي پنداريد متفاوت تر، لذت بخش تر و خارق العاده تر است از آنجايي كه حفاظت از منابع دريايي در راس كليه امور آموزش ما قرار داشته و دارد، شما مي توانيد دوره هاي غواصي آموزشي و تفريحي خود را بصورت ايمن و با در نظر گرفتن كليه موارد زيست محيطي تجربه نماييد. برگزاري دوره هاي آموزش غواصي و ارائه مدرك بين المللي C.M.A.S ايتاليا زير نظر فدراسيون نجات غريق و غواصي كشور . ثبت نام های جدید. آموزش بین المللی امداد و نجات دریا cmas. تقويم آموزشی سال ۹۵. علت زدن ماسک غواصی.
New Page 1
1587;ایت رسمی جزیره کد جاوا. 1582;برنامه. 1576;رای اطلاع از اضافه شدن مطالب جدید به وبلاگ در خبرنامه عضو شوید . 1705;د خبرنامه. 1662;یوندهای روزانه. 1711;الري قالب وبلاگ. 1601;روشگاه تک پی سی. 1570;رشيو پيوندهای روزانه. 1575;مکانات سایت. Target=" blank" title="خبرخوان سایت". Target=" blank" title="خبرخوان سایت". 1570;مار وبلاگ. Style="color:#FFFFFF; font-weight:bold; " -PostTitle-. 1575;دامه مطلب. 1605;طالب گذشته. 1605;نوی اصلی. 1605; دیر. 1608; طراح سایت. 1606;ظرسنجی.
Jazireh Danesh - جزیره دانش
شیمی و علم مواد. سلام من علی هستم 14 ساله خواستم تشکر کنم چون جواب سوالهای معلم علوم مدرسمون رو تونستم جواب بدم خیلی ممنون. من آرزو وخواهرم آناهیتا از چادگان اصفهان، سایت شما را بسیار دوست داریم. فاطمه امیری: من همیشی به سایت شما سر می زنم سایت خیلی خوبی دارید. مائده و مهرناز از زنجان: ممنون از سایت خوبتون. فاطمه وجدانی از قم: خیلی از برنامه هاتون خوشم آمد و از آن ها خیلی استفاده کردم. مجمدامین نیشابوری: سلام من14سالمه ممنون از مطالبتون. باهاش یک روزنامه دیواری عالی درست کردم. من فاطیما هستم . 9 سالم...