khamooush.blogfa.com

khamush.persianblog.ir

کویر - خاموش ...

http://khamush.persianblog.ir/tag/کویر

حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما. بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم. 1583;وشنبه ٢٢ خرداد ۱۳٩۱. بکنارت می نشینم . روی تخته سنگی کنار آتش .نسیمی آرام بر جان خشک کویر می وزد.غروب نزدیک است و آتشت به راه .همچنان آرام و خاموش با عکس لبخند کمرنگت در چشمهایم بازی میکنی.و من خیره به تو که آرام استکان را از چای آتش دیده پر میکنی .صدای ناله ی خار سوخته می آید . و می اندیشم هیچکسی به اندازه من که تو را نگاه میکند خوشبخت نیست . پيام هاي ديگران . گاهی نویسنده.گاهی عکاس.گاهی مترجم. همیشه غریب! چهارشنبه ۱٢ اسفند ۱۳٩٤.

khamush.persianblog.ir

روز جهانی انسان - خاموش ...

http://khamush.persianblog.ir/post/50

حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما. بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم. 1740;کشنبه ۱۸ اسفند ۱۳٩٢. تمام روز شاهد انواع تبرک و تهنیت ها از چپ و راست بودم .انواع متن ها وعکس ها و جمله ها و کاریکاتورها به هر طرف روانه بود. برای زن . این تک واژه ی دو حرفی. می اندیشم از هشت مارس و تمام حق زنانگی ،زن ها فقط تبریک هایش را گرفته اند. از تمام حق زنانگی گفتم. آری! سهمش فقط تبریک می شود. لاف می شود.و صفات زنانه اش. می گویم زن تبریک نمی خواهد . انسان احترام می خواهد. می گویم حق انسان بودن خویش می خواهد. وبلاگ دیگر نوی...

khamush.persianblog.ir

گلدان - خاموش ...

http://khamush.persianblog.ir/tag/گلدان

حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما. بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم. ما به گلدان هایمان آب ندادیم. 1580;معه ۱۸ فروردین ۱۳٩۱. ما به گلدان هایمان آب ندادیم . هر روز بی آبی شان را دیدیم و انگار که ندیدیم . گل هایمان در گلدان هایمان انتظار می کشیدند . ما از انتظار بدمان می آمد . ما گل های زیبا می خواستیم . ما فورا گل های زیبا می خواستیم . آن هم گاهی . ما فقط نگاه کردیم . ما راه آب را بلد بودیم . اما آب دادن بلد نبودیم . آب دادن بلد بودیم . حوصله ی آب دادن نداشتیم . بقلم : (آ.ج) خاموش. پيام هاي ديگران .

khamush.persianblog.ir

..............دعاکن! - خاموش ...

http://khamush.persianblog.ir/post/42

حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما. بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم. 1662;نجشنبه ٢٠ تیر ۱۳٩٢. ساده آمدیم .ساده نشستیم . ساده چای خوردیم . ساده نوشتیم .روزها می گذرد.کنار جاده .پشت پنجره مانده ام و به پیچیدگی ام می اندیشم .آنقدر خودم هم لابلای شان گم شده ام . می اندیشم همیشه تو را فهمیده ام . و هرگز تو را نفهمیده ام .حتی ذره ای. حتی قطره ای. صدای دریا را می شنوم. و خودم را می بینم که لابلای صدای دریا دست و پا میزنم . . دعا کن از اینهمه سادگی وحشتناک خفه شوم! پيام هاي ديگران . سلامت را نخواهند گفت پاسخ.

khamush.persianblog.ir

خاموش ...

http://khamush.persianblog.ir/tag/کوره_راه

حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما. بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم. 1670;هارشنبه ۱٢ اسفند ۱۳٩٤. زمستان - مهدی اخوان ثالث (امید). سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت. سرها در گریبان است. کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را. نگه جز پیش پا را دید، نتواند. که ره تاریک و لغزان است. وگر دست محبت سوی کس یازی. به اکراه آورد دست از بغل بیرون. که سرما سخت سوزان است. نفس، کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک. چو دیوار ایستد در پیش چشمانت. نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم. ز چشم دوستان دور یا نزدیک؟

khamush.persianblog.ir

حال و روز - خاموش ...

http://khamush.persianblog.ir/post/47

حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما. بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم. 1583;وشنبه ٤ آذر ۱۳٩٢. وقتی که بره ای. آرام و سر به زیر. با پای خود به مسلخ تقدیر ناگزیر. زنگوله اش چه آهنگی دارد؟ پيام هاي ديگران . گاهی نویسنده.گاهی عکاس.گاهی مترجم. همیشه غریب! سلامت را نخواهند گفت پاسخ. چهارشنبه ۱٢ اسفند ۱۳٩٤. چهارشنبه ۱٤ اسفند ۱۳٩٢. حال و روز این روزهای من . کسی در سرم زندگی می کند. گ ف ت گ و (interview). وبلاگ دیگر نویسنده 2. پایگاه اطلاع رسانی حوزه هنری.

khamush.persianblog.ir

دیوانه - خاموش ...

http://khamush.persianblog.ir/tag/دیوانه

حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما. بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم. کسی در سرم زندگی می کند. 1670;هارشنبه ۱٧ مهر ۱۳٩٢. کسی در سرم زندگی میکند. کسی که گاه خیلی بزرگ و گاه خیلی کوچک میشود. کسی در سرم زندگی میکند. کسی که به دیوار سرم میخ می کوبد و قاب عکس آویزان میکند. کسی در سرم زندگی میکند.کسی که فحش می دهد و به کارهای من با صدای بلند می خندد و قهقهه چندش آوری سر میدهد. کسی که دندان های جلویش از سنگ است. و عجیب می خندد. کسی در سرم زندگی میکند.در جایی که پنجره های بلندی دارد. عکس ها : Federico Federici.

khamush.persianblog.ir

مصاحبه - خاموش ...

http://khamush.persianblog.ir/tag/مصاحبه

حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما. بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم. گ ف ت گ و (interview). 1588;نبه ۱٢ امرداد ۱۳٩٢. Http:/ mosahebe.persianblog.ir/post/83/. گفتگوی خاموش و دانیال روشن کردار. پيام هاي ديگران . گاهی نویسنده.گاهی عکاس.گاهی مترجم. همیشه غریب! سلامت را نخواهند گفت پاسخ. چهارشنبه ۱٢ اسفند ۱۳٩٤. چهارشنبه ۱٤ اسفند ۱۳٩٢. حال و روز این روزهای من . کسی در سرم زندگی می کند. گ ف ت گ و (interview). وبلاگ دیگر نویسنده 2. پایگاه اطلاع رسانی حوزه هنری.

khamush.persianblog.ir

داستان کوتاه - خاموش ...

http://khamush.persianblog.ir/tag/داستان_کوتاه

حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما. بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم. 1588;نبه ۱۱ دی ۱۳۸٩. بهار باورها بوددر کشتزار روحم سرگرم کاشتن بذرهای ایمان بودم ،تاآنها را با یقین. آبیاری کنم تا فصل بوته های وصل. از دور دست ناشناسی دیدم با سر و موی آشفته وسیاه و پوششی مندرس به سوی کشتزار می آید،ناشناس به من نزدیک شد و عاجزانه تقاضای جرعه ای آرامش نمود. من نیز از م شکم کاسه ای آرامش. گفتم: آری . دیری است که روزگارم را در کشتزار روح و شبم را در خانه ی دل صبح میکنم . مگر نه آنست که تو شاهعمر آدمی هستی؟ چه شبها که تا...

khamush.persianblog.ir

محمد علی بهمنی - خاموش ...

http://khamush.persianblog.ir/tag/محمد_علی_بهمنی

حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما. بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم. چندی ست شعرهایم را جز برای خود نمیخوانم . 1662;نجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳٩۱. رنگ سال گذشته را دارد همه لحظه های امسالم. 365 حسرت را همچنان میکشم به دنبالم. قهوه ات را بنوش و باور کن من به فنجان تو نمیگنجم. دیده ام درجهان نما چشمی که به تکرار میکشد فالم. یک نفر از غبار می آید مژده تازه تو تکراری ست. یک نفر از غبار آمد و زد زخم های همیشه بر بالم. باز در جمع تازه اضداد حال و روزی نگفتنی دارم. هم نمیدانم از چه میخندم هم نمیدانم از چه می نالم.