khateratema5nafar.blogfa.com
classmateclassmate - - classmate
http://khateratema5nafar.blogfa.com/
classmate - - classmate
http://khateratema5nafar.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.7 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
1
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
0.672 sec
SCORE
6.2
classmate | khateratema5nafar.blogfa.com Reviews
https://khateratema5nafar.blogfa.com
classmate - - classmate
خاطرات من
جمعه ۱۰ تیر ۱۳۹۰ ه.ش. سلام دوستان خوبم این وبلاگو ساختم تا با کمک همه شماها یه مجموعه ناز از خاطرات سکسی رو جمع و جور کنیم. لطفا خاطرات واقعی سکسی خود را به آدرس sara.baf1358@gmail.com. بفرستید تا با نام خودتون تو وبلاگ قرار بدم. اگه هم خواستید یک شماره تماس بزارید تا اگه کسی از خاطره شما خوشش اومد و خواست باهاتون تماس بگیره بهش بدم البته شماره شما کاملا محفوظ میمونه. م اگه هم از خاطره کسی خوشتون اومدو شمارشو خواستید به آدرس بالا ایمیل بزنید. با ایمیل ارسال کنید. این را در وبلاگ بنویسید! یهو کرمم گرفت ر...
به هرکی گفتم دوستت دارم گفت یه شارژبخر
به هرکی گفتم دوستت دارم گفت یه شارژبخر. به نام آنکه طاووسو را آفرید تا بوقلمونی مثل تو قیافه نگیره! اینم از من داشته باش:. به جزیره آدم خورها نزدیک نشو آخه تا بیای ثابت کنی آدم نیستی خوردنت. راستی این آهنگو تا تهش گوش کن خوشت مییاد. بفرما تو دم در بده. دل نوشته های بابا اتی. بیا تو دم در بده! دل نوشته های من. ღ چشم های خیس من ღ. اینجا همه چی درهمه . ๑ ๑ Zerg 23 ๑ ๑. حتی شما دوست عزیز! با لبخند وارد شوید*. مرجع وبلاگ نویسان جوان. پاتوق دوستاي دوست داشتني. بی وفا (بهترین وبلاگ عاشقانه ). دریغ از یکم درک.
دنیای زیبای ما
خاطرات تلخ و شیرین دو دوست. Created by NEGASH.IR. یه پسره ایده آل. نوشته شده توسط فاطمه و فهیمه پنجشنبه شانزدهم مرداد 1393 ساعت 15:6. باید ادکلنش ﺗﻠﺦ ﺑﺎﺷﻪ،. ﺑﺎﯾﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﺣﺴﻮﺩﯼ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺑﻐﻠﺖ ﮐﻨﻪ ﻭ ﺑﮕﻪ ﻣﻦ ﻓﻘﻂ. ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﺮﺩﻥ ﭼﺸﻤﺶ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ. ﺑﻔﻬﻤﻪ ﺍﺯ ﭼﯽ ﺧﻮﺷﺖ ﺍﻭﻣﺪﻩ،. ﺑﺎﯾﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﻟﻮﺱ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻗﻨﺪ ﺗﻮ ﺩﻟﺶ ﺁﺏ ﺑﺸﻪ ﻭ ﺑﺒﻮﺳﺘﺖ،. ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﺳﺘﺎﺗﻮ ﻓﺸﺎﺭ ﺑﺪﻩ ﮐﻪ. ﺑﻔﻬﻤﯽ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻬﺖ ﻫﺴﺖ،. ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺍﯾﺪﻩ ﺁﻝ. ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻧﻤﯿﮕﻪ ﻣﻨﻢ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ،. ﻣﯿﮕﻪ ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ ،. ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺍﯾﺪﻩ ﺁﻝ. ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺍﯾﺪﻩ ﺁﻝ.
کتابداران89،
ما میتونیم خاطرات،شعرای قشنگمون و داستانک های زیبامون رو تو این وبلاگ قرار بدیم. نوشته شده در پنجشنبه 18 دی1393ساعت 13:59 توسط فرنگیس جشیره نژادی. فستیوال چهار ساله ما . سلام دوستای گلم. به قول قیصر امین پور "گاهی چقدر زود دیر میشود." دیرشد دیر فهمیدم. بچه ها این میشه عکس 10سال بعد توی 24آبان هرسال که میخواییم بیام باغ ارم ها:. به قولی هم این 4سال هم تموم شد به دلمون موند یکی از بچه های خوبگاه مفتح برامون از اینکارام بکنه. خب بازم یادم اومد بگم همکلاسیای خوبم شما رفیقای خوبی هم بودین:. این وقتایی بود که ...
خانه فعلی ما
سلاممن حسن هستم با بهار خانم بهترین دختر روی زمین خاطرات زندگی خوبمون رو مینوی. دوستت دارم به هرزبونی که بگی. حتی آلمانی که تو بلدی ولی من بلد نیستم. قالب های سیلور سون. امروز واسه منو بهار ۱روز خیلی خیلی خیلی خیلی خاص هست.روزی که بلاخره بعداز ۲ماه تلاش و.بهم قول داد واسه همیشه مال خودم تنهای تنها باشه. وای که چه روز خوبی بود. نوشته شده در ساعت توسط حسن آقا بهار خانم. نوشته شده در ساعت توسط حسن آقا بهار خانم. نوشته شده در ساعت توسط حسن آقا بهار خانم. کیه که قدر آدمو بدونه؟ این بهاره رو میبینید تورخدا.
classmate
ابزار حداكثر رساني صفحه وبلاگ. مدت زیادی میشه هیچ کدوم از بچه ها از جمله خودم پست نزاشتیم.اونقدر مدت طولانی شده که ما الان ترم آخر رسیدیم. الان که این مطلب رو میزارم داخل سایت دانشگاهم و بچه ها هم رفتن سر امتحان میان ترم سیر دو.با وجود اینکه میدونم همشون میفتن اما امیدوارم موفق باشن! جمعه امتحان ارشد دارم و اصلا حوصله ندارم برم امتحان بدم . این جمعه هم کنکوره و جمعه هفته آینده اگه خدا بخواد من و سحر میخوایم بریم خونه ی حنانه. البته حنانه دعوتمون نکرده ما میخوایم به زور بریم (الکی ). در 10 روز آینده 3 تا ...
خاطرات زیبای مدرسه ی من...
خاطرات زیبای مدرسه ی من. سلام به وبلاگم خوش اومدید.نظر یادتون نره! کلی خبر دارم براتون. تاريخ : شنبه هفتم اردیبهشت 1392 17:57 نویسنده : زهرا. امیدوارم حالتون خوب باشه. کلی خبر دارم براتون.بیاین پایین می گم. یکم صبر کن الان می گم. بزارین بگم:چهارشنبه هفته پیش. تو مدرسه زنگ ورزش خوردم زمین و دستم شکست. منم که چون دوست های خوبی دارم. دوستام همه ی کتاب هامو برام می نویسند :). تاريخ : دوشنبه پنجم فروردین 1392 14:45 نویسنده : زهرا. سلام به همه ی دوستای گلم. این اردو ها همه ی حالش به راهش توی اتوبوسه. آخه بدون ...
"هدیه زیبای خدا"
Glittery texts by bigoo.ws. اول از همه میریم سراغ اصل ماجرا. عکسای تولد به یاد موندنی پانیذ ۳ ساله. قصه از اونجا شروع شد که از چند وقت قبل من و بابائی در فکر برگزاری تولد پانیذ بودیم. میخواستیم امسال هم اونجور که دلمون میخواد یه تولدی برگزار کنیم که واسه سالهای سال یاد و خاطرش توی ذهنا بمونه. بخصوص که میدونستیم که امسال خود پانیذ خیلی میفهمه و کلی هم با تولدش ذوق میکنه. خلاصه دست به کار شدیم. شب وقتی همه رفتن من و بابائی یه نگاهی به هم کردیم. رضایت توی چهره هردومون معلوم بود. پی نوشت: خوب مگه چیه؟ ۸ سپتا...
دیباچه خاطرات من و همسر مهربانم
دیباچه خاطرات من و همسر مهربانم. از این به بعد تمام مطالب رو رمزی مینویسم. اگر کسی رمز رو نداره توی این پست برام یه کامنت بزاره و آدرس وبلاگشو قرار بده تا تقدیمش کنم. یکسری از مطالب وقتی یه مدت زمانی از روش گذشت همه خوندن رمزش تغییر میکنه. نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم اسفند ۱۳۹۱ساعت 14:23 توسط بانو. وبلاگ رو نشون میده اما نصف ارشیو از میز کار رفته! الان باز اینجا شروع به نوشتن کنیم یا اعتباری نیست به ادامه کار تو بلاگفا؟ نوشته شده در جمعه پنجم تیر ۱۳۹۴ساعت 14:22 توسط بانو. بعدا نوشت رو اضافه کردم.
خاطرات ما چند تا
خاطرات ما چند تا. مکانی برای نوشتن از خودمان و خاطرات مشترک و غیر مشترک. خاطره ای از ماه محرم. خدایا ما را از شر این دوستان تنبل رها گردان بعد از یکسال هم هیچ کدام از این دوستان اراده که هیچ حتی فکر نوشتن در این صفحه که قرار بود یادی باشه از گذشته های همگی ما رو نکردند . من اینمرتبه شروع میکنم به امید اینکه بقیه دوستان هم دوباره شروع به نوشتن کنند . این خاطره من مربوط میشه به ماه محرم چند سال پیش بین من و مسعود برادرم که معرف حضور اغلب دوستان هست البته یه مقداری سانسور داره که زحمت حدس زدن با خودتون :.
خاطرات دبیرستان نمونه دولتی ملک ثابت یزد
ساخت کد موزیک آنلاین. خاطرات دبیرستان نمونه دولتی ملک ثابت یزد. امیدوارم خاطراتی که می نویسم بدآموزی نداشته باشه و خوشتون بیاد. در هفته اول مدرسه چه گذشت؟ سلام به همه ی دوستان گلم.ایشالله که حالتون خوب باشه و هفته ی اول مدرسه بهتون خوش گذشته باشه. خب میریم سراغ هفته ی اول مدرسه. مدیرمون اومد و شروع کرد به سخنرانی اینقد هوا گرم بود داشتیم می سوختیم که بهمون گفتند بریم تو نمازخونه بشینیم.کیک و آب پرتقال هم دادند براشون خوردیم جاتون خالی خیلی حال داد و بعد از صحبت های مدیر و معاون رفتیم کلاس. 2تاش رو گرفتم ...