khazanezendegieman.mihanblog.com
خاطرات زخمیخاطرات زخمی - - خاطرات زخمی
http://khazanezendegieman.mihanblog.com/
خاطرات زخمی - - خاطرات زخمی
http://khazanezendegieman.mihanblog.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
1.4 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
15
SSL
EXTERNAL LINKS
1
SITE IP
5.144.133.146
LOAD TIME
1.375 sec
SCORE
6.2
خاطرات زخمی | khazanezendegieman.mihanblog.com Reviews
https://khazanezendegieman.mihanblog.com
خاطرات زخمی - - خاطرات زخمی
khazanezendegieman.mihanblog.com
خاطرات زخمی - مطالب اردیبهشت 1394
http://khazanezendegieman.mihanblog.com/post/archive/1394/2
تاریخ : سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 08:46 ق.ظ نویسنده : دختر پاییز. تاریخ : یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 09:32 ب.ظ نویسنده : دختر پاییز. تاریخ : یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 09:21 ب.ظ نویسنده : دختر پاییز. وب دوستای عزیزم سلام. هدفم از نوشتن این وبلاگ اینه که هم درونم رو خالی کنم و هم خیلی چیزها. رو دوستای خوبم بخونن و عبرت بگیرن . خیلی از مطالبی که اینجا میخونید شاید از دید خیلیها قشنگ و خوب نیاد اما. خوب یا بدش مال زندگی منه و چیزهایی که توی زندگیم گذشته. شاید کم به دوستام سر بزنم اما میام و میخونم . قصورم رو.
خاطرات زخمی - 2
http://khazanezendegieman.mihanblog.com/post/6
تاریخ : سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 08:46 ق.ظ نویسنده : دختر پاییز. خوب پدر و مادرم توی خونه ای که عمه ام براشون گرفته بود. ساکن شدند ولی همین خونه باعث بروز اختلافات شدیدی بین. خانواده پدری من و پدرم شد . من توی همون خونه پا گرفتم و راهی مدرسه شدم. دختر پر حرف و شیطون و در عین حال باهوشی بودم. اون موقع به دلایلی پدرم سرکار نمیرفت و همین باعث. میشد که بیشتر به امور من برسه و من تقریبا با پدرم. بزرگ شدم و دوران دبستانم رو تموم کردم. درست سال دوم دبستان بودم که خدا داداشم رو به. با پسر رو اصلا بلد نبودم.
خاطرات زخمی - 6
http://khazanezendegieman.mihanblog.com/post/10
تاریخ : شنبه 23 خرداد 1394 06:22 ب.ظ نویسنده : دختر پاییز. افسردگی شدید پیدا کرده بودم. از همه چیز و همه کس. بریده بودم. شدیدا پیوند خوردم به خانواده . حسم بهم. میگفت هرجا که لطمه بخوری توی خانواده دیگه لطمه ای. نیست اون زمان فامیل خیلی دورو برمونو میگرفتن . کمی. تنهاییمون پر میشد . هر جا رو میدیدم غبار غم بود . مامان. نبودش کاملا حس میشد ، گرد شکستگی روی چهره بابا. نشسته بود . توی همین ارتباطات فامیلی ، پسرخاله پدرم. خیلی به ما نزدیک شد . از پدرم بزرگتر بود و صاحب نوه. که من ازشون بیخبرم. متناوب هفته ای...
خاطرات زخمی - 8
http://khazanezendegieman.mihanblog.com/post/12
تاریخ : شنبه 13 تیر 1394 08:34 ب.ظ نویسنده : دختر پاییز. اومدن کیارش به زندگی من دنیامو تغییر داد. در فکر و ذهن. خودم حالا دیگه کسیو داشتم که بهش فکر کنم. بهم ایمیل. میزدیم و از حال هم خبردار بودیم. دیگه داشت باورم میشد. که داره دلم براش تنگ میشه. دو ماهی گذشت تا یک شب. توی ایمیل بهم گفت که داره میاد ایران. خیلی ذوق زده بودم. دیگه دنیام رنگی بود و دوست داشتم. همه چیزو مهیا کنم برای اومدن کیارش . ندا بهم پیشنهاد داد که یک مهمونی کوچولو ترتیب بدیم توی. و حالا کیارش رسیده بود فرودگاه اما من هر کاری کردم بابا.
خاطرات زخمی - 7
http://khazanezendegieman.mihanblog.com/post/11
تاریخ : سه شنبه 26 خرداد 1394 02:04 ب.ظ نویسنده : دختر پاییز. ندا و امیر جزو بهترین دوستای من بودند . هر دوشون توی. زندگیم کمکهای زیادی بهم کردند . که شاید قابل جبران برای. من نباشه اصلا . ندا و امیر مراسم عروسی نگرفتند و فقط. یک مهمونی ساده کوچیک که همه دوستان توش حضور داشتند. چند وقت از ازدواج ندا و امیر گذشته بود که یک روز ندا و امیر. گفتند که میخوان توی یک پارک قرار بذارند و همو ببینیم. یزام. جای سوال بود که چرا توی پارک . اما با وجود مخالفتهای بابا. از من چند سالی بزرگتر بود . من با کسی دوست نمیشم .
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
15
(✿◠‿◠)VESAL (✿◠‿◠)
کد صفحه ورودی عاشقانه. تو که نباشی بهشت هم برود به جهنم. ﺩﺭﺩ ﻧ ﻤ ﺮﺩﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﭘﺎی ﺩﺭ ﻣی ﺁﻭﺭﺩ. ﺑﻪ ﻳﮑﺒﺎﺭﻩ ﺭﻳﺸﻪ ﻫﺎی ﺯﻣﻴﻨی ﺍﻡ ﺭﺍﺑﺰﻥ. نوشته شده در چهارشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۲ ساعت 13:26 توسط ღMÄRÌ Äღ. نوشته شده در جمعه بیست و پنجم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 11:20 توسط ღMÄRÌ Äღ. حواست به نشانه گیری بود. تا اینقدر نصفه نمیرم! اینقدر نفس هایم قطع و وصل نشوند. در انتظار تیر خلاص تو اینجا نشسته ام. نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 15:6 توسط ღMÄRÌ Äღ. آدم گاهی چه گرم می شود. به یک نترس ،. خوشبخت ترين آدم ها.
خـزانـــــــه ی گمشــــــــــــده
اینجا خزانه ی ناگفته های من . وقتی عصبانیم . وقتی آرومم . دلم میخواد بنویسم . بنویسم که چه حسی ، چه حالی دارم و کجا بهتر از اینجاست؟ دلم نمیخواد درباره ی بعضی از نوشته هام چیزی بشنوم یا بخونم . برا همین خیلی از کامنت دونی ها بسته اس . نگو بازشون بذار ، اگه حرف خاصی داری مطمئنن میتونی جایی برا گفتنشون تو کامنت دونی های دیگه پیدا کنی . ا. عشق هفت ساله ی من. دختری از هیچ جا. تاریکی ها ابدی هستند. منم دشنام پست آفرینش نغمه ی ناجور. من و تنهایی هام. به تو می رسم همیشه در نهایت رسیدن. DaIlY FrOM No.T N. وقتی ت...
خزانه دل
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خراب آبادم. نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم شهریور 1389ساعت13:41توسط مصباح آل طاها(یوسف زهرا). داره بوش میاد . بوی هلال ماه . داره صداش میاد . صدای اذن ورود . نوشته شده در یکشنبه سی ام خرداد 1389ساعت9:1توسط مصباح آل طاها(یوسف زهرا). کسی میگفت : ". ولی گویم که من. ولی قلب کسی محرم بدانها نیست. کسی میگفت : "زبانم در دهان. ولی گویم زبانم در دهان. ولی گوش کسی محرم بدانها نیست. کسی میگفت : "خیال. نوازدولی قلب کسی محرم به آن دیر اشنای بهترین رنگ،. ح ر م امن.
اینجا همه چی درهمه
اینجا همه چی درهمه. همه دنیا در حکم یک دوربین عکاسی است ، لبخند بزنید. سلام بچه ها این جوکای لوس چطورن؟ انشا درباره ازدواج (طنز). یک معادله جالب و خنده دار! خاطره ای از یک احمق. بچه ها نظرتون چیه؟ یه کوچولو بخندین بچه ها. توصیه هایی برای سادیسمی شدن! موجودی که دخترا را میترسوند اعدام شد. شاهزاده ای با اسب سفید. همه مرا به خنده های باصدا می شناسند. این بالش بیچاره ،. به گریه های بی صدا. از اینجا احمق بودنت شروع میشود:وقتی میفهمی موجود دیگری را بیشتر از خودت دوست داری. جمعه ۲۱ بهمن۱۳۹۰ ] [ 17:2 ] [ نی نی ].
آیینه شکسته
شعر نیست،هر چند دلم می خواست شعر بود تا می توانستم خودم را شاعر بنامم. تنها بازتاب احساس هایی است که سریز می شود. وقت و زمان نمی شناسد بهانه ای می خواهد برای خودنمایی. تمامی مسیرها را دزدیده اند. کشتند چراغ عالم افروزی. رودیم ولی هم نفس مردابیم. سخنان کوتاه از بزرگان. پس به خود باش. فقر واقعی از دید دکتر شریعتی. وصیت نامه وحشی بافقی. جا مانده در راه. آدرس جدید وبلاگ آیینه شکسته. کافه مابلی(اشعار و نوشته های آرش بنده بهمن ). در لحظه های چشم انتظاری(اشعار و نوشته های حبیب شعبانپورشهرستانی). بازدید این ماه :.
khazanezendegieman.mihanblog.com
خاطرات زخمی
تاریخ : شنبه 27 تیر 1394 10:05 ب.ظ نویسنده : دختر پاییز. تاریخ : شنبه 13 تیر 1394 09:34 ب.ظ نویسنده : دختر پاییز. تاریخ : سه شنبه 26 خرداد 1394 03:04 ب.ظ نویسنده : دختر پاییز. تاریخ : شنبه 23 خرداد 1394 07:22 ب.ظ نویسنده : دختر پاییز. تاریخ : یکشنبه 17 خرداد 1394 08:11 ب.ظ نویسنده : دختر پاییز. تاریخ : جمعه 8 خرداد 1394 10:07 ب.ظ نویسنده : دختر پاییز. تاریخ : جمعه 1 خرداد 1394 09:55 ب.ظ نویسنده : دختر پاییز. تاریخ : سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 09:46 ق.ظ نویسنده : دختر پاییز. وب دوستای عزیزم سلام. اردیبهشت 1...
Web Page Under Construction
This Site Is Under Construction and Coming Soon. This Domain Is Registered with Network Solutions.
My Blog Khazan Game | Just another WordPress.com site
My Blog Khazan Game. Just another WordPress.com site. Chapter 8: Tales from the Riverbank. Zhanh followed Gronk uneasily. This was the first time he had been in deep woods, and he really didn’t know what to expect. Lumlas, on the other hand, was more or less at home; more at home, at least, than she had been since she had entered Khazan two days earlier. 8220;I don’t think I would want something that feeds on blood sitting on my head,” Lumlas replied with a shudder; Zhanh just shrugged. Wolf forged on th...
خزانی ابهری
در این وبلاگ سعی بر این شده است تا آثار زنده یاد مروتعلی دودانگه متخلص به خزانی به نمایش گذاشته شود. شعر سنگ قبر مرحوم خزانی. این شعر را خود مرحوم خزانی سروده بود و در حال حاضر بر روی سنگ قبر وی حک شده است. ای که بر تربت خونین خزانی گذری. از ره لطف نما سوی مزارم نظری. ترک من ناله چنان کن که رقیبان دانند. خفته ناکام در این گور محن باهنری. شهد عمرم همه زهر آمد و کامم همه تلخ. چو ندیدم به جهان غیر غم و در به دری. عشق را تجربه کردم به چهل سال ولی. غنچه ای را که بپروردم از او کو اثری؟ بر دیار این دل خسته.
((باز من دیوانه ام ...مستم))
باز من دیوانه ام .مستم). من مستم .من مستم و ميخانه پرستم . راهم منماييد .پايم بگشاييد . ). اینقدر دو دو تا، چهارتا نکن. از هر طرف که بروی. بعد از هر مساوی. نوشته شده توسط الهام در 12:7 لینک ثابت. گاهی حس می کنم عینک باعث میشه فقط در حد چارچوبش اطرافمو ببینم. برای همین گاهی عینکمو در میارم . چند همه چیز به همون وضوح قبلی نیست! باحس خوشایندی به اطرافم نگاه میکنم. و سرمست از قدرتی که برای تغییر. نوشته شده توسط الهام در 13:49 لینک ثابت. طرف ما شب نيست. خط خطي هاي قبلي. باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست.
Accueil
Pour nous contacter :. Bientôt des informations complètes sur. Plusieurs projets sont à l’étude pour ce site. Si le site vous intéresse. Ou vous avez des propositions. 1575;هلا بكم. 1605;وقعنا قيد الانشاء. 1606;رحب باقتراحاتكم ونعدكم بدراستها بجدية واهتمام. 1575;تصلوا بنا.
