khcd.blogfa.com

kiam.parsiblog.com

نظرات ياداشت موضوع و سوال اولم ! - من كيم ؟

http://kiam.parsiblog.com/Comments/2

وبلاگ : من كيم؟ يادداشت : موضوع و سوال اولم! مشخصات شما ذخيره شود. اين پيام به صورت خصوصي. سوالي كه پرسيدي يه مشكل داره . محور رو خود انسانها قرار دادي ولي جهان بيني من خدائيه. يعني خود بخود وارد اين جهان بيني كه بشي اين سوال بيخوده. خدا ما رو خلق كرده ئاسه عبادت و نيكي. اميدوارم تونسته باشم جواب خوبي داده باشم. يه سر هم به من بزن. خيلي گريه كردم وقتي خوندم گفتي نبايد من رو جدي گرفت. چون كه واقعا حيفه ما از هم بگذريم. مي تونستيم خيلي با هم مچ شيم. خلاصه اش خيلي حيف شد. بدجوري با هم تفاهم داشتيم. بحث جالب...

sobhesahari.blogfa.com

راز سکوت - به نام خدایی که افرید مارا تا بیابیم او را

http://www.sobhesahari.blogfa.com/post-51.aspx

ای غریبه اینجا به تو خوش خواهد گذشت، زیرا در اینجا خوشی والاترین نیکی هاست. میدونستی وقتی دلمون میگیره تاوان. لحظه هایی ایست که دل می بندیم. دیروز آرزو داشتم ای کاش می توانستم. دست اتفاق را بگیرم تا نیفتد. امروز فهمیدم اتفاق هم که بیفتد باز. حجت الله و المسلمین شهاب مرادی. دکتر سحر جعفری{ مشاور}. کلبه عشقولانه من and تو. به جرم بیگناهی محکوم به تنهاییم. مردان زیبا ترند یا زنان(محسن). احسانم( بچه های ایلام). نگاه غربت یک غریب(نگار). دلنوشته ای از جنس عشق. حساداری و مدیریت(علی رضا). حرفاي دل يه دختر.

parastoye-shab.blogfa.com

... زندان عشق ...

http://www.parastoye-shab.blogfa.com/87061.aspx

عاشقان در زندان عشق.: . نوشته شده در پنجشنبه هفتم شهریور ۱۳۸۷ساعت 15:28 توسط حامد. چه زیبا می شوی وقتی که می گردی سرپا سبز. تو را من دوست. می دارم تو را ای سبز بالا سبز. نه تنها عشق من احساس من یا شعر من شد سبز. که از لطف نگاهت خاک هم گردیده حتا سبز. دلم قد می کشد تا آبشار صاف گیسویت. تو اما تشنه می خواهی مرا غرق تمنا سبز. به زیر اسمان چشم تو تا چند بنشینم. بگو پژمرده می خواهی مرا ای اسمان یا سبز. به هنگام عبور از لحظه های آبی احساس. مرا پل می زند چشم تو از آبی ترین تا سبز. بیا ای دختر دریا کنار ساحل چشمم.

parastoye-shab.blogfa.com

... زندان عشق ... -

http://www.parastoye-shab.blogfa.com/post-9.aspx

عاشقان در زندان عشق.: . نوشته شده در سه شنبه سی و یکم شهریور ۱۳۸۸ساعت 20:15 توسط حامد. گاهی مسیر جاده به بن بست میخوره و آدما با هم آشنا می شن. من حامد 18 ساله.: . هفته چهارم شهریور ۱۳۸۸. هفته او ل شهریور ۱۳۸۷. هفته دوم مرداد ۱۳۸۷. هفته چهارم خرداد ۱۳۸۷. غزل ( فریاد بی صدا). تقصیر دلم نیست تصویر تو زیباست. برترین وب} .ضد عشق. عشق يك حقيقت است. کدهای خفن جاوا اسکریپت.

parastoye-shab.blogfa.com

... زندان عشق ... - بدون شرح

http://www.parastoye-shab.blogfa.com/post-8.aspx

عاشقان در زندان عشق.: . نوشته شده در پنجشنبه هفتم شهریور ۱۳۸۷ساعت 15:28 توسط حامد. گاهی مسیر جاده به بن بست میخوره و آدما با هم آشنا می شن. من حامد 18 ساله.: . هفته چهارم شهریور ۱۳۸۸. هفته او ل شهریور ۱۳۸۷. هفته دوم مرداد ۱۳۸۷. هفته چهارم خرداد ۱۳۸۷. غزل ( فریاد بی صدا). تقصیر دلم نیست تصویر تو زیباست. برترین وب} .ضد عشق. عشق يك حقيقت است. کدهای خفن جاوا اسکریپت.

parastoye-shab.blogfa.com

... زندان عشق ... - شعر های رهی

http://www.parastoye-shab.blogfa.com/post-4.aspx

عاشقان در زندان عشق.: . آن دلارام که برد از دلم آرام کجاست. داده پیغام که یک بوسه تو را بخشم لیک. آنکه قانع بود از بوسه به پیغام کجاست. بی غم عشق به گلزار. در چمن رنگ محبت نبود وام کجاست. گر من از گردش ایام. آنکه خوشدل بود از گردشایام کجاست. باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم. وز جان ودل یارم شوی تا عاشق زارت شوم. من نیستم چون دیگران بازیچه ی بازیگران. اول به دام آرم تو را وآنگه گرفتارت شوم. سیه چشمی به کار عشق استاد. به من درس محبت یاد می داد. مرا از یاد برد آخر ولی من. به جز او عالمی را بردم از یاد.

parastoye-shab.blogfa.com

... زندان عشق ... - عشق و دیوانگی

http://www.parastoye-shab.blogfa.com/post-2.aspx

عاشقان در زندان عشق.: . به كوه گفتم عشق چيست؟ به ابر گفتم عشق چيست؟ به باد گفتم عشق چيست؟ به پروانه گفتم عشق چيست؟ به گل گفتم عشق چيست؟ به انسان گفتم عشق چيست؟ اشك از ديدگانش جاري شد و گفت:. میروم تا جایی که دیگر نپرس. میروم با کاروان اشقیا دیگر نپرس. میروم ای بی خبر از عشق ما دیگر نپرس. میروم تنها نگاری بی وفا دیگر نپرس. میروم با کوله بار خاطرات دیگر نپرس. طعم تلخ قصه ها دیگر نپرس. میروم گلخانه را ویران کنم دیگر نپرس. میروم عشق تو را ویران کنم دیگر نپرس. میروم جان را به در. رم ز تن دیگر نپرس.

parastoye-shab.blogfa.com

... زندان عشق ... - روزگار

http://www.parastoye-shab.blogfa.com/post-6.aspx

عاشقان در زندان عشق.: . روزگاریست که از حال تو بی خبرم. کاش چشمان تو می دید دو چشمان ترم. دل حسرت کشم از درد به تنگ آمده است. جزء خدا غیر چه داند که چه آمد به سرم. رفتم اما زدلم یاد تو یک لحظه نرفت. به خدا نیست به جزء یاد تو یار دگرم. کاش می شد که ببینم رخ چون ماهت باز. تا فدایت کنم این جان به غم غوطه درم. بنشینی به کنارم ، غم از دل ببری. تو نگاهم کنی من ناز نگاهت بخرم. رفتم و سوخت همه جان و همه هستی من. را، بشکست بال و پرم. ای یار نبخشم گنهت. دل شکستن گنهی نیست که از آن گذ رم. پر گشایم چو پرستو و بسویت.

parastoye-shab.blogfa.com

... زندان عشق ... - شراب

http://www.parastoye-shab.blogfa.com/post-1.aspx

عاشقان در زندان عشق.: . شرابي به رنگ روز ،. شرابي به رنگ شب ،. شرابي به رنگ ارغوان ،. يا شرابي به رنگ ياقوت زرد. صاف چون شمشير طلايي. همچون مخملي شهوت انگيز. سرشار از شگفتي عاشقانه دريايي. هرگز گيلاسي از تو. دست كم ، تو. مانند سرودي دسته جمعي. بايد عادلانه تقسيم شوي. با خاطرات مرگبار مي نوشندت ،. امواج تو ما را. از گوري به گور ديگر مي برد. سنگتراش مقبره هاي منجمد. اما لباس بهاريت چيز ديگريست. خون در رگ جوانه ها مي دود ،. باد روز را بر مي انگيزد ،. و چيزي در سكون نمي ماند ،. با روح تغيير ناپذير تو.