kolepushti.persianblog.ir

reminis.persianblog.ir

غم - خاطره

http://reminis.persianblog.ir/post/22

من این شعر رو خیلی قبول دارم و دوسش دارم. ای کاش همه به این شعر عمل می کردن! پيام هاي ديگران . 1662;نجشنبه ٧ تیر ،۱۳۸٦ - دردانه.

reminis.persianblog.ir

َعشق مادر - خاطره

http://reminis.persianblog.ir/post/25

چون بشر از عدم آمد بوجود. عشق مادر به جهان ديده گشود. گرجهان يكسره در هم گردد. كي از اين عشق كهن كم گردد. راز اين جذبه ندانم در چيست. وين چه عشقي است كه پايانش نيست. قلب مادر تهي از مكر و رياست. عاري از شا ئبه آزو هوا است. خود فراموشي و جان با ختن است. مهر ورزيدن و بگداختن است. هيچ دفتر به از اين دفتر نيست. عشق بالاتر از اين باور نيست. اين دگر نفس پرستي نبود. از ره رندي و مستي نبود. عشق فرهاد به شيرين سخن است. گر چه افسانه عشقي كهن است. دل مجنون و تمناي دگر. برود در پي ليلاي دگر. ليكن اين عشق كه مادر دارد.

reminis.persianblog.ir

يا زهرا - خاطره

http://reminis.persianblog.ir/post/15

گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگي. با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید. گفتمش تصویری از لیلی و مجنون را بکش. عکس حیدر در کنار حضرت زهرا کشید. گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن. در بیابان بلا تصویری از سقا کشید. گفتمش سختی و درد و آه گشته حاصلم. گریه کرد آهی کشید و نقش زینب را کشید. پيام هاي ديگران . 1583;وشنبه ٢۸ خرداد ،۱۳۸٦ - دردانه.

reminis.persianblog.ir

تقديم به...خودش می دونه! - خاطره

http://reminis.persianblog.ir/post/20

تقديم به.خودش می دونه! پيام هاي ديگران . 1670;هارشنبه ٦ تیر ،۱۳۸٦ - دردانه.

reminis.persianblog.ir

غريبه - خاطره

http://reminis.persianblog.ir/post/30

یادت می آید حرفی را که زدی. گه گداری شاید به خوابت بیایم. تو را به آرزوی دیدنم نزدیک. لااقل همین وعده را برایم بگذار. غریبه، به خاطر خدا در نگاهم. پيام هاي ديگران . 1588;نبه ٢۳ تیر ،۱۳۸٦ - دردانه.

reminis.persianblog.ir

دعا - خاطره

http://reminis.persianblog.ir/post/18

من الان فقط محتاج دعای توام. آخه امروز قراره کارنامه هامون رو بدن. اگه دعا نکنی انشا الله یه بلای توپ سرت بیاد. تو رو جون هر کی دوست داری دعا کن. پيام هاي ديگران . 1740;کشنبه ۳ تیر ،۱۳۸٦ - دردانه.

reminis.persianblog.ir

عشق از نگاه کودکان - خاطره

http://reminis.persianblog.ir/post/19

عشق از نگاه کودکان. از زمانی که مادربزرگرم دچار آرتروز شد دیگر نمی توانست خم شود و ناخن های پایش را خودش کوتاه کند و این کار را پدربزرگم براش انجام میداد . این عشق است . وقتی کسی شما را عاشقانه دوست می دارد شیوه بیان اسم شما در صدای او متفاوت است و تو میدانی که نامت در لبهای او ایمن است . عشق یعنی اینکه وقتی برای خوردن غذابا کسی بیرون میری بیشتر چیپس خود رو به او بدی بدون اینکه توقع متقابلی داشته باشی. عشق آن چیزی است که در اوج خستگی لبخند رو به لبانت میاره. پيام هاي ديگران .

reminis.persianblog.ir

خدايا کمکم کن! - خاطره

http://reminis.persianblog.ir/post/27

اي پناه خستگي هايم،به حرف هايم گوش كن.تو از درون سينه ام آگاهي،من هميشه غم دارم. من در حسرت ديدارم،هميشه در انتظارم،به ما جوانان رحم كن. مولايمان از دست ما جوانان ناراضي است چه مي شود ما هم از جواناني باشيم كه اصحاب كهف نام گرفتند و قرآن كريم از آنها به جوانمرداني كه به پروردگارشان ايمان آورده اند،ياد كرده است. پيام هاي ديگران . 1580;معه ۱٥ تیر ،۱۳۸٦ - دردانه.

reminis.persianblog.ir

خاطره

http://reminis.persianblog.ir/1386/3

خداحافظ شب شيشه ای. نمی دونم دیشب شب شیشه ای رو دیدی یا نه ولی گلزار اومده بود ما هم دسته جمعی نشسته بودیم با پسرخاله هام و خالم و داداشم و خواهرم و مامانم داشتیم نگاه می کردیم. اون جاش که بلند شد نفسم تو سینه حبس شد. از قیافه ی بعضی ها هم معلوم بود که حالشون داره به هم می خوره! به من چه مهم اینه که من کلی حال کردم. می دونی کجاش حال کردم؟ اون جایی که گلزار گفت به من نمی یاد کتاب های مذهبی بخونم. درکش کردم. چون خیلی ها امثال این تعجبات رو نسبت به من کردن! واقعا برنامرو دوست داشتم! پيام هاي ديگران . شروع م...

reminis.persianblog.ir

کنکور و توکل - خاطره

http://reminis.persianblog.ir/post/21

سلام،نمی دونم کنکور دادی یا نه.نمی دونم چند سال از کنکورت گذشته یا چند سال بهش مونده! می خوام یه خاطره بگم . حدود یه سال پیش،همین موقع ها بود که برادرم کنکور داشت.خیلی دلم براش می سوحخت.دوست داشتم هر جوری شده بهش کمک کنم! اسم همشونو یاد گرفتم.(استاد فردی و همت یار و نکوئی و .)خلاصه شب آخر بود درست مثل امشب! چه شب دلهره آوری بود.اون با خیال راحت رفته بود خوابیده بود و ماها هنوز بیدار بودیم! رو برداشتم . صفحه ی 440 رو باز کردم و شروع کردم به خوندن اون سوره:. رو برداشتم و شروع کردم:. تو هم براشون دعا. 1670;...