kuhandazh.blogfa.com
آنسوی دشتآنسوی دشت - هرچه باداباد!
http://kuhandazh.blogfa.com/
آنسوی دشت - هرچه باداباد!
http://kuhandazh.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
1.1 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
72
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.065 sec
SCORE
6.2
آنسوی دشت | kuhandazh.blogfa.com Reviews
https://kuhandazh.blogfa.com
آنسوی دشت - هرچه باداباد!
آنسوی دشت - داستان کوتاه
http://www.kuhandazh.blogfa.com/post-35.aspx
پیر مرد بعد از یک مکث یک دقیقه ی گفت: " جان کاکایش! اونو سرک دست چپ دور بخور ده لب جوی افتاده. به خیالم که موتر زدیش یا ایکه کسی گوشت زهردار دادیش. ". از شنیدن گپ های پیر مرد با عجله به آنسو دویدم. با نفس های سوخته بالای سرش رسیدم. با چشم های باز به یک پهلو افتاده بود. چشم هایش باز و بود و مانند روز های پیش، سرخ معلوم می شد. نوشته شده توسط ذکی فاضل ۱۲:۵ بعد از ظهر Wed 18 Feb 2009. وقتی حرف زدن و راه رفتن. لا لایی مرا خوش می ساخت. افسانه ها و قصه ها. حالا که جوان شده ام. هیچ چیز مرا خوش نمی سازد.
آنسوی دشت - داستان کوتاه
http://www.kuhandazh.blogfa.com/post-38.aspx
هر چه فکر کرد به نتیجه نرسید که برود یا نه. خواب سرش را سنگین کرده بود. دو باره با خود گفت: " اگرچه دو ساعتی خواب کرده ام ، نمی دانم که چرا سرم اینقدر سنگین است. می روم قهوه ی درست می کنم، شاید با نوشیدن قهوه حالم خوب شود.". و بعد قلفک دروازه صدا داد و خانم زیبای همسایه با لباس خواب روبریش ایستاد و پرسید: " بفرمایید، کاری داشتید؟ جواب داد: " مه همسایه ی روبرو شما هستم. نامم هوشنگ است. چند وقت است که این جا زندگی می کنم.". زن دو باره پرسید: " خوب چه فرمایشی داشتید؟ گفت: " ساعت درست است، پس مردم چرا ایطور ...
آنسوی دشت - کتاب
http://www.kuhandazh.blogfa.com/post-33.aspx
این هم مجموعه ی داستان های کوتاه ام که در تابستان امسال چاپ شد. منتظر گفته های شما استم. برگ آرایی و طرح پشتی. بجای مقدمه چیزی نوشته ام:. وقتی حرف زدن و راه رفتن. لا لایی مرا خوش می ساخت. افسانه ها و قصه ها. حالا که جوان شده ام. هیچ چیز مرا خوش نمی سازد. نوشته شده توسط ذکی فاضل ۱۵:۲۰ بعد از ظهر Tue 16 Dec 2008. وقتی حرف زدن و راه رفتن. لا لایی مرا خوش می ساخت. افسانه ها و قصه ها. حالا که جوان شده ام. هیچ چیز مرا خوش نمی سازد. وب گاه انگلیسی ذکی فاضل. وب گاه ترجمه هایم. خانه ی شعر کوتاه افغانستان.
آنسوی دشت
http://www.kuhandazh.blogfa.com/91014.aspx
من می آیم، حتمن می آیم. خاک زمین مهاجر شده و راه آسمان را به پیش گرفته بود. آنجا " زمین شش شده بود و آسمان هشت". تا چشم کار می کرد، خاک و دود بود. آسمان دیگر رنگ ابی نداشت. تو به جنگ میری؟ نی، نرو. مه چطور کنم؟ او با لبخند گفت: " نترس، مه پس میایم. باید به جنگ برم. تو خو می فامی، به خاطر مردم باید بجنگم.". آرزو با چهره ی پریشان گفت: " ولی جنگ.، نی، نرو، خطر داره.". گفت: " چه کنم. تو خوش داری که مه مثل بی غیرتا زندگی کنم." برای چند لحظه خاموش ماندند. بلاخره سکوت را شکست و گفت: " آرزو جان! وب گاه ترجمه هایم.
آنسوی دشت - چند طرح داستانی...
http://www.kuhandazh.blogfa.com/post-41.aspx
صدا می آید: " برگشتی در کار نیست جاده یک طرفه است.". قایقرانی می کرد. موج ها قایق اش را به سوی ساحل می. راندند. تصمیم گرفت، کشتی بزرگی بخرد تا به وسط بحر برود. با کشتی به سفر شروع کرد. موج های بزرگی آمدند و کشتی اش را وسط بحر بردند و بعد غرقش کردند. می خواست کفشی بخرد. پول هایش را شمرد. پول ها کفاف خرید کفش را نمی دادند. پول ها را نان خرید و به فامیل گرسنه ی همسایه داد و تمام کفش های شان را گرفت. برایش گفت: " دوستت دارم". نوشته شده توسط ذکی فاضل ۱۶:۴۳ بعد از ظهر Mon 5 Sep 2011. وقتی حرف زدن و راه رفتن.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
از میان دستهای کیبا -
http://www.hadihazara.blogfa.com/post-6.aspx
از میان دستهای کیبا. دوشنبه بیست و چهارم اسفند ۱۳۸۸. تمام دستهای آشنا به دامنش را پس زد. و نگاهی بلند به آسمان کرد. همه با چشمهای ورم کرده. مات در آسمان دیدیم. دست سر بر آورده از شط خون. ابرهای تیره را پس و. غبار از چهرهی آفتاب زدود. آفتاب را به سرخی. که حقیقت رنگینتر از خون او نبود. نوشته شده توسط هادی هزاره در ساعت 13:2 لینک. از همین خیابان به سمت قرغه میرفتند. جيبهاشان از فراقت پ ر،. عاشق پیشهگان کنار دروازهی دانشگاه. گپی از قرار آدینه میزدند. از همین خیابان تا عیدگاه. هفته چهارم بهمن ۱۳۸۹.
مأموریت کرم ها
http://www.qolbah.blogfa.com/90061.aspx
طنز های کلوله و چپات. بحر طویل به مناسبت عید رمضان. نوشته شده در شنبه پنجم شهریور ۱۳۹۰ساعت ۱۳:۶ بعد از ظهر توسط مبارکشاه شهرام. وقتی لاف و پتاق سیاست سواران و دولت مداران را می شنوم. وقتی به زیبایی طبیعت خیره می شوم و دلم از همه چیز می گیرد، شعر می سرایم. وقتی طفلی را می بینم که با بدن معیوب- در پل باغ عمومی- از پاچه های عابرین محکم گرفته گدایی می کند داستان می نویسم. من چنین مردی هستم و با این ضربه های مشت می خواهم از دندان های دروغ گویان و زورمندان برای شان بلند منزل بسازم. اصلا پس از آشنایی بیشتر با آ...
دست های خودم
http://negah4.blogfa.com/8903.aspx
زنده باد اتاق شماره چهارده. مردی رها شده در خویش. درختی رها شده درمسیر باد. آبادی آدم ها همین گونه شروع می شود. کنار پنجره ی صبح چراغی می افروزم. تا روسیاهی زندگی را روشنتر به تماشا بنشینم. مردی رها شده در خویش خیره می شود. پلک هایش را روی چشمانش پک می زند و چهار دور چهار دیواری شهوت را می گردد. صدای شراب و شور شقیقه های عاشق اش را به شوق می آرد. مرگ بر شرم و شرف و شعور. زنده باد اتاق شماره چهارده. مرد رها شده در خویش. دستی بر پستانی های زنی می کشد. پنجه هایش در رخنه های دندان مرد دیگر گیر می ماند.
دست های خودم
http://negah4.blogfa.com/8911.aspx
پیشکش بر تو که در فضای مجازی برف بازی کردیم. این خطوط کشالهدار را این قدر بالا کش نده. از بی خوابی جهان مضطرب می ترسم. بگذار در حاشیه ی این جهان اندکی دراز بکشم. یارای ایستادن در برابر کوه کو؟ تاب تحمل طولانی را ندارم. من چاقوی به استخوان رسیده ی استم که تنها خودم را می توانم به زانو دربیارم. به هیچ "دویلی" فرا نخوان. رویا سال ها می شود که درب اتاق خوابم را نمی کوبد. تنها کابوس ها با کنایه از کنارم رد می شوند و خبر خودکشی خوشبختی هایم را می دهند. دوست دارم برگردیم به خیابان های بن بست هفت سالگی.
دست های خودم
http://negah4.blogfa.com/8901.aspx
جمله ات را نقطه بگذار. کابل صدای مرا نمی شنود. گپ از چای سیاه تلخ گذشته. گلوله های گلوبندت را پنهان کن. اشک های بی پدر را. نام کوچک اعتماد را. کابل صدای ترا هم نمی شنود. سلامی در کار نیست. از طناب هایی که در تو پیراهن پهن کردند. کابل بروت های پدرت را هم ندید. پستان های پندیده ی مادرت را. دست های خط خطی خواهرت را. کابل صدای ما را نمی شنود. از خیابان های شلوغ کابل دست بردار. از کفش های پاشنه بلند. فقط به خط ها و خنده های صورت من نگاه کن. نام دوم جوانی چه بود؟ فقط کابل می داند. کابل صدای خودش را هم نمی شنود.
ناک و نارنجک
http://www.noorulain.blogfa.com/8908.aspx
مرا ندیده بغل کرده اید هیزم را. مرا بسوز، مرا - از تن خودت د م - را. تو در قفس شدهای. لیک جال چادری ات. اسیر کرده ترا نه، تمام مردم. صدای تو شده سیم نشست قمری. نمیپراند گنجشککان گندم را. نوشته شده در جمعه بیست و یکم آبان ۱۳۸۹ساعت 14:35 توسط نورالعین. اینجا برای روز های از دست رفته گریه می کن. دل نه، گرگ گرسنه. آری. این جا گریهگاه گرگ گرسنه است.
ناک و نارنجک
http://www.noorulain.blogfa.com/8811.aspx
چقدر تو بلند و من پستم. روی دوشت نمیرسد دستم. چقدر تو بلند و من پستم. تو هنوزم پیالهام هستی؟ من هنوزت، هنوز هم مستم. من هنوزم همان پسر بچهام. که به موی تو لاله میبستم. برهها را به کوه میبردی. شاخ بزغالهی تو بشکستم. چقدر تو بلند و من پستم؟ کفش توست پایش کن. من همان پینه دوزکت هستم. شب نیز از نگاه شما قرضدار ماند. کی میشود که گفت چرا قرضدار ماند؟ پالیدمت میانهی آهنگها رفیق! آنقدر که صدای لتا قرضدار ماند. حتا ز بعد خلقت لبخندهای تو. از خندههای خویش، خدا قرضدار ماند. یا باید از زمین و زمانه پرنده شد.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
72
さくらのレンタルサーバ
レンタルサーバなら さくらのレンタルサーバ 月額換算でわずか125円、缶ジュース1本分のお値段で使える格安プランから、ビジネスにも使える多機能 大容量プランまで、 用途と予算に合わせてプランを選べます。
Blog de kuhana - Blog de kuhana - Skyrock.com
Mot de passe :. J'ai oublié mon mot de passe. J'adore les mangas c'est ma pasition depuis tré tré longten. Mise à jour :. Abonne-toi à mon blog! Ajouter cette vidéo à mon blog. A regarder c la seule chose ke je conseille. N'oublie pas que les propos injurieux, racistes, etc. sont interdits par les conditions générales d'utilisation de Skyrock et que tu peux être identifié par ton adresse internet (54.145.69.42) si quelqu'un porte plainte. Ou poster avec :. Posté le vendredi 09 avril 2010 14:28. Posté le ...
kuhana i pečena
O kolačima i ostalim finim stvarima. Petak, 17. lipnja 2016. LJETNA SALATA S KVINOJOM, AVOKADOM I PILETINOM. Inspiraciju za ovu salatu sam dobila na blogu Green Kitchen Stories. Koji je prepun odličnih ideja za vegetarijanske obroke. U konačnici sam se dosta odmaknula od njihove ideje (da ne spominjem da sam dodala i meso) ali to i je super kod ovakvih salata. Doslovno sve prolazi. Zato su, između ostalog, sjajne za čišćenje hladnjaka. Za jednu jako gladnu osobu trebat će vam slijedeće:. 1 žlica maslinov...
酷撼购物
Cat and Fish 情侣短袖T恤女款 灰色. Cowgirl 编织吊带牛仔裙 赠腰带 浅. Sailing heart 贴布绣背心 白色. Screw and Nut 情侣短袖T恤女款 浅粉色.
Kontraktor Kolam Renang Terbaik Jakarta Murah JABODETABEK
Kontraktor Kolam Renang Terbaik Jakarta Murah JABODETABEK. Project List Kolam Renang. KONTRAKTOR KOLAM RENANG TERBAIK JAKARTA MURAH JABODETABEK. Spesialis Kontraktor kolam renang. Jasa Pembuatan Kolam Renang. Dan Jasa Perawatan Kolam renang. JABODETABEK Garansi 10 Tahun, Terbaik! Cari kontraktor kolam renang Terbaik? Harga Nego, Pelayanan Cepat , Desain Update, Garansi 10 Tahun. Baca selengkapnya . Renovasi Kolam bocor, Ganti keramik, ganti mosaic dapat garansi sesuai yang diinginkan, berpengalaman?
آنسوی دشت
من می آیم، حتمن می آیم. خاک زمین مهاجر شده و راه آسمان را به پیش گرفته بود. آنجا " زمین شش شده بود و آسمان هشت". تا چشم کار می کرد، خاک و دود بود. آسمان دیگر رنگ ابی نداشت. تو به جنگ میری؟ نی، نرو. مه چطور کنم؟ او با لبخند گفت: " نترس، مه پس میایم. باید به جنگ برم. تو خو می فامی، به خاطر مردم باید بجنگم.". آرزو با چهره ی پریشان گفت: " ولی جنگ.، نی، نرو، خطر داره.". گفت: " چه کنم. تو خوش داری که مه مثل بی غیرتا زندگی کنم." برای چند لحظه خاموش ماندند. بلاخره سکوت را شکست و گفت: " آرزو جان! همصنفی هایم بودن...
kuhandoss
Kuhane (Kuhane) - DeviantArt
Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')" class="mi". Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')". Male/People's Republic of China. Deviant for 5 Years. This deviant's full pageview. Male/People's Republic of China. Last Visit: 6 weeks ago. This is the place where you can personalize your profile!
Canoa-kuhane
Martes, 4 de octubre de 2011. Este 30 de Septiembre de 2011 se lanzo al agua por primera vez la canoa de Julio Hotus, en Una Navegación de Prueba, pero lo que se pensó que solo iba a ser un par de minutos , se convirtió en un pequeño espectáculo para quienes contemplaban como se lucia esta canoa en el mar. Solo me queda dar las gracias a Julio por dareme el honor de considerarme como remero para bautizar su canoa en su primera salida de prueba al mar. Enviar por correo electrónico. El 27, 28 y 29 de Sept...
RealNames | A more meaningful email address
A more meaningful email address. Find yourself a more meaningful email address. With RealNames, your email address is your name. You get email without ads that works with your favorite email program, in your web browser, and on your mobile phone or tablet. Your first address is $35/year. Each additional address is only $10. Type your name, not an email address. If you don't like your RealNames email address for any reason,. Contact us within 30 days and we'll give you a full refund.
kuhanen.net