labkhandebeheshti.blogfa.com
صفحه اي فقط براي خنداندن بچه هاي بهشتيصفحه اي فقط براي خنداندن بچه هاي بهشتي - مخصوص خروجي هاي 90 (ملقب به هتل نشينان)
http://labkhandebeheshti.blogfa.com/
صفحه اي فقط براي خنداندن بچه هاي بهشتي - مخصوص خروجي هاي 90 (ملقب به هتل نشينان)
http://labkhandebeheshti.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.3 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
16
SITE IP
209.126.116.165
LOAD TIME
0.297 sec
SCORE
6.2
صفحه اي فقط براي خنداندن بچه هاي بهشتي | labkhandebeheshti.blogfa.com Reviews
https://labkhandebeheshti.blogfa.com
صفحه اي فقط براي خنداندن بچه هاي بهشتي - مخصوص خروجي هاي 90 (ملقب به هتل نشينان)
labkhandebeheshti.blogfa.com
صفحه اي فقط براي خنداندن بچه هاي بهشتي - 2باره پ ن پ ؟؟
http://www.labkhandebeheshti.blogfa.com/post-22.aspx
صفحه اي فقط براي خنداندن بچه هاي بهشتي. مخصوص خروجي هاي 90 (ملقب به هتل نشينان). 2باره پ ن پ؟ پریشب تو خیابون میرفتم داشتم با فندکم بازی میکردم،. پلیس رد شده میگه اون چیه؟ میگم پ ن پ. المپیکه دارم میبرم لندن! میگه پ ن پ و زهرمار، سوار شو بریم. میگه پ ن پ. میبریمت لندن با پله و مارادونا. هم دوتا عکس بندازی! رسیدیم پشت در خونه ، کلید نداشتم به داداشم میگم کلیدتو بده،. میگه میخوای درو باز کنی؟ میگم پ ن پ. به حسین تهی از معطلی درش بیارم. از فرنود می پرسن شوشولتو خودت میشوری؟ میگه پ ن پ. میگم پ ن پ. گفتم پ ن پ.
صفحه اي فقط براي خنداندن بچه هاي بهشتي - دربیل !
http://www.labkhandebeheshti.blogfa.com/post-16.aspx
صفحه اي فقط براي خنداندن بچه هاي بهشتي. مخصوص خروجي هاي 90 (ملقب به هتل نشينان). نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم شهریور ۱۳۹۰ساعت 21:20 توسط فرشاد جون (F.F). اين وبلاگو زديم ، تا فقط و فقط بچه هاي بهشتي رو بخندونيم و كاري كنيم تا هيچوقت گل خنده از رو لباشون محو نشه . اميدواريم بتونيم اين كارو به بهترين شكل ممكن انجام بديم و شما رو از خنده روده بر كنيم! فرشاد جون (F.F). گاه نوشته های یک دانشجوی راه آهن.
صفحه اي فقط براي خنداندن بچه هاي بهشتي - ممد با توام ...
http://www.labkhandebeheshti.blogfa.com/post-15.aspx
صفحه اي فقط براي خنداندن بچه هاي بهشتي. مخصوص خروجي هاي 90 (ملقب به هتل نشينان). ممد با توام . به مامانم میگم: فکر کنم دیگه وقتشه از تنهایی در بیام،هر چی باشه بیست و شش سالمه مامان. میگه: یعنی زن میخوای پدرسوخته؟ میگم پ ن پ یه داداش توپول موپول میخواستم روم نمیشه مستقیم به بابا بگم! توالتم،در رو می زنه،سرفه می کنم،میگه یعنی نیام تو،گفتم پ نه پ اگه دستات تمیزه بیا واسم طهارت بگیر! صبح پاشدم به زور، دارم لباس میپوشم، بابام میگه کلاس داری؟ میگم پ ن پ نگران لباسم شدم پاشدم ببینم هنوز اندازمه یا نه! نوشته شده...
صفحه اي فقط براي خنداندن بچه هاي بهشتي - دانشگاه من !!؟؟
http://www.labkhandebeheshti.blogfa.com/post-23.aspx
صفحه اي فقط براي خنداندن بچه هاي بهشتي. مخصوص خروجي هاي 90 (ملقب به هتل نشينان). اندر احوالات غذا :. روز اولي كه رفتم غذاخوري ، رنگ سبز ساچمه پلويي كه تو ظرفم بود ، به من گفتش كه ديگه تو اينجا كمر برا ادم نميمونه و بايد چهار گوشه حموم رو ببوسم و بزارم كنار ( گرفتيد كي چي گفتم! اندر احوالات خوابگاه :. 1 پوشش اصلا مهم نيس ، به طوري كه بعضيا همينطوري يه حوله ميبندن دوره كمرشون و از حموم ، كه تو زير زمينه تا طبقه سوم ميرن! 3 فضاي فرهنگيش خيلي بالاس! 4 يه سري از اتاقا با خودشون اسپيكر اوردن و شبا پارتي برگزار...
صفحه اي فقط براي خنداندن بچه هاي بهشتي - پ ن پ
http://www.labkhandebeheshti.blogfa.com/post-14.aspx
صفحه اي فقط براي خنداندن بچه هاي بهشتي. مخصوص خروجي هاي 90 (ملقب به هتل نشينان). سوار تاکسیم میگم آقا نگه دارید! پ نه پ میخوام باد لاستیکا رو چک کنم! رفتم دم مغازه به یارو میگم قرص پشه داری؟ میگه واسه کشتنش میخوای؟ میگم پ نه پ برا سردردش میخوام! رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم، یارو میپرسه نذریه؟ میگم پ نه پ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش! کمرم درد می کنه یه پارچه بستم بهش. داداشم میگه کمرت درد می کنه؟ گفتم پ نه پ می خوام ادای داداش کایکو رو در بیارم. گفت : تالیا داری؟ گفتم پ...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
!!! شادزی !!!
http://www.shadzi.blogfa.com/tag/زندگی
اي که مرا خوانده اي، راه نشانم بده. زیرکی به سبک الاغ. مردی بار سنگینی از نمک بر پشت الاغش گذاشته بود وبه شهر میبرد تا انها را بفروشد.در مسیر به رودخانه ای رسیدند. هنگام رد شدن از رودخانه پای الاغ سر خورد ودرون آب افتاد.الاغ وقتی بیرون امد بار نمک در اب حل شده بودوبارش سبکترشده بود. روز بعد مردو الاغ بار دیگر راهی شهر شدند وبه همان رود رسیدند.الاغ به بخاطر داشتن اتفاق دی.روزخود رابه درون اب انداخت وبار خود راسبکتر کرد. 14:27 ] [ شادزی ]. گلايه دكتر شريعتي از خدا و جواب سهراب سپهري از زبان خدا. چه رنجي مي...
!!! شادزی !!!
http://www.shadzi.blogfa.com/tag/آدم
اي که مرا خوانده اي، راه نشانم بده. خلاصه کتاب ،قول قول است. بدون هیچ چشمداشت و فقط به دلیل و انگیزه دوست داشتن، خدمت کنیم. هنگامی که پریشان و ناراحت و افسرده و ناامید هستیم اوضاع و شرایط کی را به خاطر آوریم و آنگاه نارحتی هایتان کمرنگتر و مضحکتر می شود. انسان حتی اگر در مشکلات مالی شدیدی نیز فرو رفته باشد، باز هم می تواند، با خدمت ، یک سخاوتمند تمام عیار شوند. ایمان کی به زندگی دوباره بعد از مرگ و امید و اطمینان او به سالم بودن دخترش در آن دنیا، انعکاس جالبی از یک ایمان عملی است. همیشه حتی در شرایط سخت ...
!!! شادزی !!!
http://shadzi.blogfa.com/post-105.aspx
اي که مرا خوانده اي، راه نشانم بده. دو نفر برای دیدن بند بازی به سیرک رفته بودند. بند باز قرار بود از روی یک طناب طویل که از زمین ارتفاع زیادی هم داشت، یک فرغون را رد کند. یکی از این دو نفر از دیگری پرسید: تو فکر نمیکنی که این بند باز ممکن است به پایین سقوط کرده و بمیرد؟ نفر دوم گفت: نه به هیچ وجه. من مطمئنم، چون چندین سال است که این کار را با مهارت انجام میدهد. نفر اول قدری فکر کرد و به نفر دوم گفت:. آیا حاضری در آن فرغون بشینی؟ 16:35 ] [ شادزی ]. 1وقتهایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی تعطیل است. هفته دفا...
!!! شادزی !!!
http://shadzi.blogfa.com/post-100.aspx
اي که مرا خوانده اي، راه نشانم بده. قالی بزرگی است زندگی. قالی بزرگی است زندگی. هرهزارسال یک بارفرشته ها قالی جهان را درهفت آسمان می تکانند. تا گرد وخاک هزارساله اش بریزد وهرباربا خود می گویند:. این نیست قالی که انسان قرار بود ببافد. این فرش فاجعه است. با زمینه سرخ خون. و حاشیه های کبود معصیت . با طرح های گناه و نقش بر جسته های ستم. فرشته ها گریه می کنند و قالی آدم را می تکانند. و دوباره با اندوه بر زمین پهنش می کنند. رنگ در رنگ . گره در گره . نقش در نقش . قالی بزرگی است زندگی. همه با فنده ایم. گروه جهاد...
!!! شادزی !!!
http://www.shadzi.blogfa.com/tag/داستان-کوتاه
اي که مرا خوانده اي، راه نشانم بده. زیرکی به سبک الاغ. مردی بار سنگینی از نمک بر پشت الاغش گذاشته بود وبه شهر میبرد تا انها را بفروشد.در مسیر به رودخانه ای رسیدند. هنگام رد شدن از رودخانه پای الاغ سر خورد ودرون آب افتاد.الاغ وقتی بیرون امد بار نمک در اب حل شده بودوبارش سبکترشده بود. روز بعد مردو الاغ بار دیگر راهی شهر شدند وبه همان رود رسیدند.الاغ به بخاطر داشتن اتفاق دی.روزخود رابه درون اب انداخت وبار خود راسبکتر کرد. 14:27 ] [ شادزی ]. از فتح هندوستان، چه چيز عايد تو خواهد شد؟ بقیه در ادامه مطلب. بقیه ...
!!! شادزی !!!
http://shadzi.blogfa.com/post-106.aspx
اي که مرا خوانده اي، راه نشانم بده. هفته دفاع مقدس مبارک. چشم، چشم، دو تا چشم.خمار و نافذ و مست. مو، مو، یه خرمن.قشنگ و مشکی یکدست. خط خط دو ابرو. م شکیی و کمونی. خال، خال، دو گونه. گونهای استخونی. لب، لب، دو تا لب.همینجوری میخنده. قربون برم ماشاءالله.بابام چه قد بلنده. دندوناشو ببینین.عینهو مرواریده. بابا به این خشگلی.هیچ جا کسی ندیده. دست، دست، دو تا دست.چه مشکلها که حل کرد. میگن که وقت رفتن.مادرمو بغل کرد. بابام م نم بغل کرد.دست بابام چه گرمه. ح سن، ح سن، محاسن.ریش بابام چه نرمه. آی دونه دونه دونه....
!!! شادزی !!!
http://shadzi.blogfa.com/post-103.aspx
اي که مرا خوانده اي، راه نشانم بده. من آن خاكم كه عاشق ميشود. سر تا پاي خودم را كه خلاصه ميكنم، ميشوم قد يك كف دست خاك كه ممكن بود يك تكه آجر باشد توي ديوار يك خانه، يا يك قلوه سنگ روي شانه يك كوه، يا مشتي سنگريزه، تهته اقيانوس يا حتي خاك يك گلدان باشد خاك همين گلدان پشت پنجره. يك كف دست خاك ممكن است هيچ وقت، هيچ اسمي نداشته باشد و تا هميشه، خاك باقي بماند، فقط خاك. اين وحشتناكترين جملهاي است كه يك آدم ميتواند بگويد. يعني اين كه حتي نتوانسته خاك باشد، چه برسد به آدم! سلام بابت این تأخیر متأسفم.همین.
!!! شادزی !!!
http://shadzi.blogfa.com/post-97.aspx
اي که مرا خوانده اي، راه نشانم بده. ابر و ابريشم و عشق. هزار و يك اسم داري و من از آن همه اسم لطيف را دوستتر دارم كه ياد ابر و ابريشم و عشق ميافتم. خوب يادم هست از بهشت كه آمدم، تنم از نور بود و پ ر و بالم از نسيم. بس كه لطيف بودم، توي مشت دنيا جا نميشدم. اما . زمين تيره بود. كدر بود، سفت بود و سخت. دامنم به سختياش گرفت و دستم به تيرگياش آغشته شد. و من هر روز قطرهقطره تيرهتر شدم و ذرهذره سختتر. من سنگ شدم و سد و ديوار ديگر نور از من نميگذرد، ديگر آب از من عبور نميكند، روح در من روان نيست و جان جريان ندارد.
!!! شادزی !!!
http://shadzi.blogfa.com/post-95.aspx
اي که مرا خوانده اي، راه نشانم بده. ماهي كوچك دچار آبي بيكران بود.آرزويش همه اين بود كه روزي به دريا برسد.و هزار و يك گره آن را باز كند و چه سخت است وقتي كه ماهي كوچك عاشق شود.عاشق درياي بزرگ.ماهي هميشه و همه جا دنبال دريا ميگشت، اما پيدايش نميكرد.هر روز و هر شب ميرفت، اما به دريا نميرسيد. كجا بود اين درياي مرموز گمشده پنهان كه هر چه پيشتر ميگشت، گمتر ميشد و هر چه كه ميرفت، دورتر. ماهي يك عمر گريست و در اشكهاي خود غرق شد و م رد، اما هيچ وقت نفهميد كه دريا همان بود كه عمري در آن غوطه ميخورد. صفحه ای فقط ب...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
16
لبخند آشنا
آن روز که سقف خانه هاچوبی بود. گفتار و عمل در همه جا خوبی بود. امروز بنای خانه ها سنگ شده. دل هاهمه با بنا هماهنگ شده. نوشته شده در چهارشنبه ۳۰ شهریور۱۳۹۰ساعت 10:46 توسط مهرنوش. معلم پای تخته داد می زد. صورتش از خشم گلگون بود. و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود. ولی آخر کلاسی ها. لواشک بین خود تقسیم می کردند. و آن یک ، گوشه ای دیگر "جوانان" را ورق می زد. معلم های و هو می کرد و با آن شور بی پایان. تساوی های جبری رانشان می داد. خطی خوانا به روی تخته ای کز ظلمتی تاریک. تساوی را چنین بنوشت :. تا مدعی بمی...
هنوزم خدا با ماست....!!
هنوزم خدا با ماست! یعنی عاشق این قالبم شدم.خیلی دوسش دارم.گفتم داره پاییز میشه منم قالبمو یه کوچولو پاییزی کنم. یکار دیگه هم کردم. خداجون امیدوارم پاییز خوبی داشته باشیم.انشاالله. نوشته شده در جمعه بیست و هشتم شهریور 1393ساعت 20:24 توسط سوگند السادات صفوی. دیگه امروز باورم شد جمعه ها ضدحالن.امروز خیلی جمعه ی ناخشی بود.یعنی ناخش تر از اینم نمیشد. ولی از یه بابت خوشحالم.چون حرفمو زدمو سکوت نکردم.به هرحال عقده هامو خالی کردم. خدایا خودت کمکم کن. تابلویی داشته باشد . که رویش خدا نوشته باشد :. میگه همیشه جمعه...
*لبخنـــــــــد بچه هاـــی روستــــا*
لبخند بچه های روستا*. جهاد بيوقفه تا هنگام ظهور. جایی به وسعت آسمان . دلم اذان میخواهد . گزارش یک روایت معتبر از اردوی جهادی. نمونه ای از خدمات عمران. اردوهاي جهادي دانشجويي تجلي فرهنگ ايثار، کمک و خدمت رسانی به مردم مناطق محروم در سطح کشور. جهادی ماندن خود جهادی است مضاعف. اس ام اس شب بخیر جدید. جمعه سی ام فروردین 1392 ] [ 22:10 ] [ *به امید لبخند* ] . جهاد بيوقفه تا هنگام ظهور. فعاليتهاي جهادي خود را از كجا آغاز كرديد؟ درباره گروه جهادي شهداي گمنام برايمان بيشتر توضيح بدهيد؟ حضور در يك منطقه محروم نسبت...
لبخند بهاری
یوزرنیم و پسورد جدید. هنر عاشقي من اين بود : بي تو ، با تو بودم! باز هم مثل هميشه که تنها ميشوم. ديوار اتاق پناهم ميدهد. بي پناه که باشي قدر ديوار را ميداني! صداقتش رو دوست داشتم. بهم مي گفت با دنيا عوضم نمي کنه. راست مي گفت ، هيچوقت منو با دنيا عوض نکرد. با يکي ديگه عوض کرد! دلم ﯾﮏ تصادف ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ، ﭘﺮ ﺳﺮﻭﺻﺪﺍ.ﻫﻤﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪﻫﻤﻪ ﻯ ﺁﻥ ﮐﺴﺎﻧﻰ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻨﻢ ﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ! ﻭ ﮐﺎﺭ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﺑﮕﺬﺭﺩ! ﺁﺭﺯﻭ ﻫﺎﻯ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﻧﺸﺪ! ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻨﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﯾﺸﺎﻥ ﺑﺮﺳﻨﺪ! همیشه در حالی که. یه عالمه حرف بیخ گلوت چسبیده!
لبخند بارانی
به خاطر ،خاطره های بارانی ،به روی آفتاب بخند ،لبخند بارانی. راميان دات كام: . يخ بهشت با طعم شعر. عاشقانه های غزل بارونی. ست آينه و شانه. ارسال اس ام اس منطقه ایی. پنجشنبه بیست و نهم آبان ۱۳۹۳ ] [ 16:50 ] [ محمد رضا خوش نیت ]. برخیز پدرم بجاست که بیدار شوی. این طایفه را دوباره سالار شوی. جان را به فدای قدمت میریزم. یکبار دگر اگر تو بیدار شوی. پنجشنبه هشتم آبان ۱۳۹۳ ] [ 15:43 ] [ محمد رضا خوش نیت ]. نوازش مهربانی هایت را حس می کنم. تو در کنار منی. کاش چشمانم همیشه بسته می ماند. با وقار و پر غرور. اما قلبت...
صفحه اي فقط براي خنداندن بچه هاي بهشتي
صفحه اي فقط براي خنداندن بچه هاي بهشتي. مخصوص خروجي هاي 90 (ملقب به هتل نشينان). آقا انقد این عمو جواد مارو تقطیر کرد که به خودم واجب دونستم که بالاخره بیام و یه سری جوک سپید شاخ بذارم. می دونید که این جوکا تمومی نداره پس شک نکنید بازم میذارم! نوشته شده در سه شنبه هفدهم آبان ۱۳۹۰ساعت 20:46 توسط فرشاد جون (F.F). اول صحبت بايد از دوستان عزيز ، به خاطر اينكه وبلاگ دير به دير به روز ميشه ، عذرخواهي كنم . دليل اين مشكل هم اينه كه :. باز هه از دوستان معذرت ميخام و سعي خودمو ميكنم تا هر هفته توي وبلاگ مطلب بزارم.
لبخند چوبی
حتی اگر جهنم برایت ساختند . تو نفس بکش . زندگی کن . لبخند بزن . بگذار از رو بروند. تو را به حکایت شیدایی ما. اینجا . کنار امید. داستان های زمان ما. از نشان من نپرس. یادم تو را فراموش. Once a week won't kill you. تو را به حکایت شیدایی ما. تبسمت مرا به سر حد جنون می رساند . که نا همگونگی را بی عقلی شرط است . تو در ناز گری و من نظ اره گری . تو راوی و من وا کاوی . تو آنی و من فانی. تو یک سر خوبی و من . من . لبخند دیگر غیر چوبی! دوشنبه ۱۸ آذر۱۳۹۲ ] [ تنفس ]. اینجا . کنار امید. چهارشنبه ۱۸ بهمن۱۳۹۱ ] [ تنفس ].
نغمه های دریایی
دلنوشته هایی سمت دریا. کلبه ای می سازم. از گ ل پاک وجود. نور ، از برق نگاه. خنکایی که نسیم سحری می ریزد. منظره ، خوشه ی ماه. پرده از خیمه دل. جویباری که از آن می گذرد. حاصل ابر نگاهم باشد. تا در آن داد زنم. شنبه نوزدهم بهمن ۱۳۹۲ ] [ 20:15 ] [ نغمه ] . و دلتنگ تر از زمان. شنبه نوزدهم بهمن ۱۳۹۲ ] [ 20:7 ] [ نغمه ] . و یواشکی چند سی سی احساس می دزدم. به سرانگشتان مردی یک مرد. و سنجاق می کنم به چیزی شبیه قلب. به هنگام بالارفتن دست. که بارها یاسی شده است . جمعه سی و یکم خرداد ۱۳۹۲ ] [ 10:27 ] [ نغمه ] . دل م ...
لبخنددل
labkhandedokhtarane.blogfa.com
هرچی دلت بخواد
جمعه ششم دی ۱۳۹۲ ساعت22:10 نفس. عشق همیشه جوری می آید که تو نمی فهمی. و جوری می رودکه تمام دنیا می فهمند. پنجشنبه پنجم دی ۱۳۹۲ ساعت22:44 نفس. دیر فهمیدم برای عاشقی. پنجشنبه پنجم دی ۱۳۹۲ ساعت22:32 نفس. آغوش گرم تو را میخواهم. پنجشنبه پنجم دی ۱۳۹۲ ساعت22:31 نفس. همیشه بهم میگفت زندگیمی. من بهش گفتم:مگه من زندگیت. گفت آدم برای رسین به عشقش. پنجشنبه پنجم دی ۱۳۹۲ ساعت22:27 نفس. ب گذار یک امشب را آسوده بخوابم. هنوز هم ، حوالی خواب های. شبانه ام پرسه میزنی. دیر وقت است ، آرام بگیر. ب گذار یک امشب را آسوده بخوابم.
