lida00.blogfa.com

matalbomomi.blogfa.com

آرام جانم ...🌹 🌹 -

http://www.matalbomomi.blogfa.com/post-103.aspx

آرام جانم .🌹 🌹. زیباترین حرفت را بگو . آنكه شد هم بی خبر، هم بی اثر ،. از میان جمله او دارد خبر. نوشته شده در پنجشنبه یکم اسفند ۱۳۹۲ساعت 12:24 توسط لاله. هدیه به یک دوست. کنار پنجره لحظه هارو شمردم. تا تو رو ببینم ماه من. ستاره ای به تو چشمک زد ! الهی بگذار ممنون تو باشم. چرا که هرگاه دفتر زندگی را برگی میزنم. حضور تو چون آب زلال و نامرئی. حافظ تمام داشته های من است. باران گونه هایم را شست. از بس دلم ابری بود. حالا رنگین کمان رو صورتم نشسته. هدیه ای به نام بندگی. مشعر شور و شعور. 10ثانیه به شمارش معکوس.

matalbomomi.blogfa.com

آرام جانم ...🌹 🌹 - آرامش،دلیری،بینش

http://www.matalbomomi.blogfa.com/post-145.aspx

آرام جانم .🌹 🌹. زیباترین حرفت را بگو . به من آرامش ده تا بپذيرم آنچه را که نمي توانم تغيير دهم . دليري ده تا تغيير دهم آنچه را که مي توانم تغيير دهم . بينش ده تا تفاوت اين دو را بدانم . مرا فهم ده تا متوقع نباشم دنيا و مردم آن مطابق ميل من رفتار کنند. نوشته شده در جمعه هفتم شهریور ۱۳۹۳ساعت 11:21 توسط لاله. هدیه به یک دوست. کنار پنجره لحظه هارو شمردم. تا تو رو ببینم ماه من. ستاره ای به تو چشمک زد ! الهی بگذار ممنون تو باشم. چرا که هرگاه دفتر زندگی را برگی میزنم. حضور تو چون آب زلال و نامرئی.

matalbomomi.blogfa.com

آرام جانم ...🌹 🌹 -

http://www.matalbomomi.blogfa.com/post-153.aspx

آرام جانم .🌹 🌹. زیباترین حرفت را بگو . کجای این شب تاریک بی چراغ رفتیم. که امروز سر از بیابون در اوردیم. مقصد پیشمان نا معلوم! پشت سرمان همان تاریکی بی باز گشت. به دستمان کاسه چه کنیم. مبدا بدهکار زندگی باشیم. می رویم به هر طرف که شد. دستمان که در دست هم باشد. دستم را بگیر . نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم اسفند ۱۳۹۳ساعت 16:19 توسط لاله. هدیه به یک دوست. کنار پنجره لحظه هارو شمردم. تا تو رو ببینم ماه من. ستاره ای به تو چشمک زد ! الهی بگذار ممنون تو باشم. چرا که هرگاه دفتر زندگی را برگی میزنم.

matalbomomi.blogfa.com

آرام جانم ...🌹 🌹 - حافظ

http://www.matalbomomi.blogfa.com/post-146.aspx

آرام جانم .🌹 🌹. زیباترین حرفت را بگو . خرم آن روز کز این منزل ویران بروم. راحت جان طلبم و از پی جانان بروم. گر چه دانم که به جایی نبرد راه غریب. من به بوی سر آن زلف پریشان بروم. دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت. رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم. چون صبا با تن بیمار و دل بیطاقت. به هواداری آن سرو خرامان بروم. در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت. با دل زخم کش و دیده گریان بروم. نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی. تا در میکده شادان و غزل خوان بروم. به هواداری او ذره صفت رقص کنان. تا لب چشمه خورشید درخشان بروم.

maghajani.blogfa.com

خدا، دل، من، تو و او -

http://www.maghajani.blogfa.com/post/30

خدا، دل، من، تو و او. در جهان هیچ کسی نیست. که بی دوست کند زیست،. بلی با مدد دوست اگر خوشدل و خوش خوست و گر صادق و دلجوست همه کارتو نیکوست. ولیکن همه کس دوست نمی باشد بس دشمن مکار که گرگی است ستمکار و چو یک بره پروار کند جلوه در انظار. از این روی بر آن باش که خود آدم خود را بشناسی. و زمکرش بهراسی که به ناگاه چو یک دشمن بدخواه سر راه برایت نک ند چاه. غرض جان من ای دوست از آن دشمن جانی که بود دوست نما بگذر و دوری بنما. تا که نیفتی به شر و شوذ و کنی از سر خود دور دو صد رنج و بلا را. دختری با احساسات شیک.

maghajani.blogfa.com

خدا، دل، من، تو و او -

http://www.maghajani.blogfa.com/post/38

خدا، دل، من، تو و او. دل مرده ام قبول. ولی ای مسیح من. یک جمعه هم زیارت اهل قبور کن. نوشته شده در جمعه ۶ دی۱۳۹۲ساعت توسط م الف. دختری با احساسات شیک. گوشه این دل تاریک. دختران عفیف.پسران غیور. Design by : Night Skin. كد تغيير شكل موس.

maghajani.blogfa.com

خدا، دل، من، تو و او -

http://www.maghajani.blogfa.com/post/23

خدا، دل، من، تو و او. مراقب فرصت ها باشید. نوشته شده در سه شنبه ۲۸ آبان۱۳۹۲ساعت توسط م الف. دختری با احساسات شیک. گوشه این دل تاریک. دختران عفیف.پسران غیور. Design by : Night Skin. كد تغيير شكل موس.

maghajani.blogfa.com

خدا، دل، من، تو و او -

http://www.maghajani.blogfa.com/post/28

خدا، دل، من، تو و او. اگر کسی هم خوشش نیامد نیامد. اینجا که مجسمه سازی نیست. مسافر حرم امام رضام. نوشته شده در چهارشنبه ۶ آذر۱۳۹۲ساعت توسط م الف. دختری با احساسات شیک. گوشه این دل تاریک. دختران عفیف.پسران غیور. Design by : Night Skin. كد تغيير شكل موس.

maghajani.blogfa.com

خدا، دل، من، تو و او -

http://www.maghajani.blogfa.com/post/24

خدا، دل، من، تو و او. اومد پيشم حالش خيلي عجيب بود فهميدم با بقيه وقتا فرق ميکنه. گفت: رفیق يه سوال دارم که خيلي جوابش برام مهمه. گفتم: چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال ميشم بتونم کمکت کنم. گفت: من رفتني ام! گفتم: دکتر رفتی، خارج از کشور؟ گفت: نه همه دکترا اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاري نميشه کرد. گفتم: خدا کريمه، انشالله که بهت سلامتي ميده. با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بميرم یعنی خدا کريم نيست؟ فهميدم آدم فهميده ايه و نميشه کلاه سرش گذاشت. و الکی امیدوارش کرد. گفتم: راست ميگي، حالا سوالت چيه؟ آرام آرام ...