mahsa311.blogfa.com
دنياي اين روزاي من...دنياي اين روزاي من... - تو رو میسپارم به عشق...برو با ستاره ها....
http://mahsa311.blogfa.com/
دنياي اين روزاي من... - تو رو میسپارم به عشق...برو با ستاره ها....
http://mahsa311.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.6 seconds
16x16
32x32
64x64
128x128
160x160
192x192
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
0.565 sec
SCORE
6.2
دنياي اين روزاي من... | mahsa311.blogfa.com Reviews
https://mahsa311.blogfa.com
دنياي اين روزاي من... - تو رو میسپارم به عشق...برو با ستاره ها....
دنياي اين روزاي من... - اتفاق اکنون . . .
http://mahsa311.blogfa.com/post-35.aspx
دنياي اين روزاي من. تو رو میسپارم به عشق.برو با ستاره ها. اتفاق اکنون . . . از دورترین فاصله ها به هم رسیدیم و تا اوج بودن با همیم. بهای عشق چیست به جز عشق. به هم رسیدن یعنی آغاز. باهم ماندن یعنی زندگی. زندگی با عشق یعنی کامیابی. پایان هر رفتن رسیدن است. و ما اکنون به نقطهای رسیدهایم که آغاز یک رفتن است. نوشته شده در ساعت 17:7 توسط مهسا. من مهسام.19 بهار و گذروندم. زير اسمون ايران و روي خاك اصفهان. متن هایی که ازشون خاطره دارم رو میزارم در وبلاگ. و می خوام با نوشتن احساس رهایی کنم. ღ ღ عشقم نازنین ღ ღ.
دنياي اين روزاي من... - بهار را باور کن
http://mahsa311.blogfa.com/post-46.aspx
دنياي اين روزاي من. تو رو میسپارم به عشق.برو با ستاره ها. بهار را باور کن. ساعت تکرار ثانیه ها را به خاطرم میاورد. بازهم بوی سال نو، بوی سبزه و سنجد و ماهی. ساعت به خاطرم می آورد با هم بودن ها را. با ذوق یکدیگر را در آغوش گرفتن. بوسیدن، عیدی گرفتن از دست های پدر. ساعت به خاطرم می آورد، دویدن در امتداد بی پایان یک تمنا را. در پی یک خواهش. بازهم سال نو شد و من فقط به دنبال کهنگی اشک هایم بودم. به دنبال یک جواب. در پی چه خواهم بود؟ نفسم معطر از چه خواهد بود؟ نغمه هایم شور چه در خود میگیرد؟
دنياي اين روزاي من... - سرخی تو از من زردی من از تو...
http://mahsa311.blogfa.com/post-43.aspx
دنياي اين روزاي من. تو رو میسپارم به عشق.برو با ستاره ها. سرخی تو از من زردی من از تو. جشن چهارشنبه سوری که در پایان زمستان برگذار می شود نوید نوروز را می دهد. در آن برپایی آتش و پریدن از روی آن به گونه ای زدودن پژمردگی، سرما و بیماری از تن و روان نیز می باشد. در ایران باستان، دانش برافروختن آتش و استفاده از آن در رزم یکی از حربه های سربازان پارسی بوده است که در جنگ ها از آن بهره می جستند و پارسیان پیروزی بر آتش را نشانة حقانیت و نیرومندی می انگاشتند. سرخی تو از من. و زردی من از تو ". دوستان آریایی من :.
دنياي اين روزاي من... - برای خودم....
http://mahsa311.blogfa.com/post-45.aspx
دنياي اين روزاي من. تو رو میسپارم به عشق.برو با ستاره ها. قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض. صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض. یک طرف خاطره ها! یک طرف پنجره ها! آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟ حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست. . . نوشته شده در ساعت 15:33 توسط مهسا. من مهسام.19 بهار و گذروندم. زير اسمون ايران و روي خاك اصفهان. متن هایی که ازشون خاطره دارم رو میزارم در وبلاگ. و می خوام با نوشتن احساس رهایی کنم. بزرگترين وبلاگ عشقولي ايران. ღ ღ عشقم نازنین ღ ღ.
دنياي اين روزاي من... -
http://mahsa311.blogfa.com/post-50.aspx
دنياي اين روزاي من. تو رو میسپارم به عشق.برو با ستاره ها. اینم از هفت سین بلاگ من. نوشته شده در ساعت 18:7 توسط مهسا. من مهسام.19 بهار و گذروندم. زير اسمون ايران و روي خاك اصفهان. متن هایی که ازشون خاطره دارم رو میزارم در وبلاگ. و می خوام با نوشتن احساس رهایی کنم. بزرگترين وبلاگ عشقولي ايران. ღ ღ عشقم نازنین ღ ღ.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
"کـُـلکسیونِ بَدبــختــیــ"
http://www.psa362.blogfa.com/1390/09/1
ک لکسیون ب دبختی. سجاده به دوش ها همه آمده اند. آن حلقه به گوش ها همه آمده اند. ذی الحجه ومکه ومحرم نزدیک. شمشیر فروش ها همه آمده اند. انگار تمام شهر تسخیر شده. بنگاه فروش غل و زنجیر شده. از چهار طرف حرمله ها آمده اند. بازار پر از نیزه وشمشیر شده. از مکه به سمت کربلا راه افتاد. از ملک اله سوی لا راه افتاد. توحید نشد تمام الا به حسین. دنبال حسین هم خدا راه افتاد. نوشته شده در چهارشنبه دوم آذر ۱۳۹۰ساعت 0:17 توسط xaniar. Design By : Night Skin. کی می خوای بشینی تا من. برات از خودم بگم باز. صبر تو چقدره تا من.
"کـُـلکسیونِ بَدبــختــیــ"
http://www.psa362.blogfa.com/1390/09/4
ک لکسیون ب دبختی. نقاشی های زیبای استاد مرتضی کاتوزیان. نوشته شده در چهارشنبه سی ام آذر ۱۳۹۰ساعت 21:40 توسط xaniar. Design By : Night Skin. کی می خوای بشینی تا من. برات از خودم بگم باز. صبر تو چقدره تا من. بشکنم پشت یه آواز. دخترم قصه نمی گم. نمی خوام بهم بخندی. یا فقط به احترامم. چش رو هر چی هست ببندی. نمی خوام بونه بگیری. که چرا زخمی سینه ام؟ یا ازم دلت بگیره. که نشد تو را ببینم! مال عشق فوق العادست. به خدا اشکای بابا. بیخودی نیس ; بی اراده اس. اگه می بینی رفیقام. هنوزم مردن و تنها. اگه حتی یه ستاره.
"کـُـلکسیونِ بَدبــختــیــ"
http://www.psa362.blogfa.com/1391/03/4
ک لکسیون ب دبختی. زندگی شاید همین باشد. یک فریب ساده و کوچک. آن هم از دست عزیزی که برایت هیچ کس جز او گرامی نیست. بی گمان باید همین باشد. آه می فهمی چه می گویم؟ نوشته شده در سه شنبه سی ام خرداد ۱۳۹۱ساعت 14:15 توسط xaniar. می گویند موقع مرگ. همهء زندگی مثل فیلم از جلوی چشم آدم رد می شود . به فیلم زندگی ام که فکر میکنم. به مردن علاقه مند می شوم. آن موقع یک بار دیگر دیدمت! نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۱ساعت 18:59 توسط xaniar. Design By : Night Skin. کی می خوای بشینی تا من. برات از خودم بگم باز.
"کـُـلکسیونِ بَدبــختــیــ" -
http://www.psa362.blogfa.com/post/42
ک لکسیون ب دبختی. نقاشی های زیبای استاد مرتضی کاتوزیان. نوشته شده در چهارشنبه سی ام آذر ۱۳۹۰ساعت 21:40 توسط xaniar. Design By : Night Skin. کی می خوای بشینی تا من. برات از خودم بگم باز. صبر تو چقدره تا من. بشکنم پشت یه آواز. دخترم قصه نمی گم. نمی خوام بهم بخندی. یا فقط به احترامم. چش رو هر چی هست ببندی. نمی خوام بونه بگیری. که چرا زخمی سینه ام؟ یا ازم دلت بگیره. که نشد تو را ببینم! مال عشق فوق العادست. به خدا اشکای بابا. بیخودی نیس ; بی اراده اس. اگه می بینی رفیقام. هنوزم مردن و تنها. اگه حتی یه ستاره.
"کـُـلکسیونِ بَدبــختــیــ" - بی رحم
http://www.psa362.blogfa.com/post/44
ک لکسیون ب دبختی. دنیا کوچکتر از آن است. که گم شده ای را در آن یافته باشی. آدم ها به همان خونسردی که آمده اند. چمدانشان را می بندند. و ناپدید می شوند. و بی رحم ترینشان در برف. آنچه به جا می ماند. و خاطره ای که هر از گاه پس میزند. پرده های اتاقت را. نوشته شده در جمعه هفتم بهمن ۱۳۹۰ساعت 15:59 توسط xaniar. Design By : Night Skin. کی می خوای بشینی تا من. برات از خودم بگم باز. صبر تو چقدره تا من. بشکنم پشت یه آواز. دخترم قصه نمی گم. نمی خوام بهم بخندی. یا فقط به احترامم. چش رو هر چی هست ببندی. یا ازم دلت بگیره.
"کـُـلکسیونِ بَدبــختــیــ"
http://www.psa362.blogfa.com/1391/09/4
ک لکسیون ب دبختی. همه اینو می دونن. همه چیز و کسمه. که جوجه ها را بشمارم. چی دارم چی ندارم. می رسونه به سرم. یه سیاه و یه سفید. شب و روزم بسمه. نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۱ساعت 12:14 توسط xaniar. Design By : Night Skin. کی می خوای بشینی تا من. برات از خودم بگم باز. صبر تو چقدره تا من. بشکنم پشت یه آواز. دخترم قصه نمی گم. نمی خوام بهم بخندی. یا فقط به احترامم. چش رو هر چی هست ببندی. نمی خوام بونه بگیری. که چرا زخمی سینه ام؟ یا ازم دلت بگیره. که نشد تو را ببینم! مال عشق فوق العادست. Tanhaeee &...
"کـُـلکسیونِ بَدبــختــیــ" - دیگر شعری نمی سرایم
http://www.psa362.blogfa.com/post/43
ک لکسیون ب دبختی. دیگر شعری نمی سرایم. دیگر نمیتوانم حرف دل را پشت شعرهایم قایم کنم. هر چند که این روزها دگر کسی مجالی برای خواندن بهانه های بغض گرفته ندارد! هنوز هم شعرهایم باران خورده است. اما دیگر نمیخواهم سبزی واژه های تازه را به بغض قافیه های دلتنگ پیوند بزنم. من دیگر شعری نمی سرایم. نوشته شده در جمعه نهم دی ۱۳۹۰ساعت 10:20 توسط xaniar. Design By : Night Skin. کی می خوای بشینی تا من. برات از خودم بگم باز. صبر تو چقدره تا من. بشکنم پشت یه آواز. دخترم قصه نمی گم. نمی خوام بهم بخندی. یا فقط به احترامم.
"کـُـلکسیونِ بَدبــختــیــ" - "در مسیر کربلا"
http://www.psa362.blogfa.com/post/41
ک لکسیون ب دبختی. سجاده به دوش ها همه آمده اند. آن حلقه به گوش ها همه آمده اند. ذی الحجه ومکه ومحرم نزدیک. شمشیر فروش ها همه آمده اند. انگار تمام شهر تسخیر شده. بنگاه فروش غل و زنجیر شده. از چهار طرف حرمله ها آمده اند. بازار پر از نیزه وشمشیر شده. از مکه به سمت کربلا راه افتاد. از ملک اله سوی لا راه افتاد. توحید نشد تمام الا به حسین. دنبال حسین هم خدا راه افتاد. نوشته شده در چهارشنبه دوم آذر ۱۳۹۰ساعت 0:17 توسط xaniar. Design By : Night Skin. کی می خوای بشینی تا من. برات از خودم بگم باز. صبر تو چقدره تا من.
"کـُـلکسیونِ بَدبــختــیــ" - زندگی فریبه
http://www.psa362.blogfa.com/post/47
ک لکسیون ب دبختی. زندگی شاید همین باشد. یک فریب ساده و کوچک. آن هم از دست عزیزی که برایت هیچ کس جز او گرامی نیست. بی گمان باید همین باشد. آه می فهمی چه می گویم؟ نوشته شده در سه شنبه سی ام خرداد ۱۳۹۱ساعت 14:15 توسط xaniar. Design By : Night Skin. کی می خوای بشینی تا من. برات از خودم بگم باز. صبر تو چقدره تا من. بشکنم پشت یه آواز. دخترم قصه نمی گم. نمی خوام بهم بخندی. یا فقط به احترامم. چش رو هر چی هست ببندی. نمی خوام بونه بگیری. که چرا زخمی سینه ام؟ یا ازم دلت بگیره. که نشد تو را ببینم! مال عشق فوق العادست.
"کـُـلکسیونِ بَدبــختــیــ" -
http://www.psa362.blogfa.com/post/49
ک لکسیون ب دبختی. غربت خودم را احساس می كنم. غربتی در این دنیای غریب. شكوه شكفتن در من پژمرده. هیجان صدا در من شكسته. بغض در گلوگاه دقایقم خفه شده. و اشك ها یكی پس از دیگری بر گونه آرزوهایم می چكد. آری ، آغاز دوباره زیست و هزاران بار مردن یعنی این. یعنی پا نهادن در جاده بی انتهای هیچ. یعنی گم شدن در پستویی از تنهایی. یعنی در گور گناهانت خشكیدن. یعنی انگشتانت را در چرخ شعرهایت له كردن. من فرق سپیده و شامگاه را نمی دانم. برای من همیشه همه چیز سیاه است. و شاید در اوج شادی هایم خاكستری رنگ شود. هفته او ل شهر...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
از هر دری
این وبلاگ فقط فقط جنبه ی تفریح دارد. شنبه چهارم فروردین ۱۳۹۷. چهارشنبه شانزدهم اسفند ۱۳۹۶. یکشنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۶. یکشنبه یکم بهمن ۱۳۹۶. جمعه یکم دی ۱۳۹۶. پاییزه پاییزه برگ درخت میریزه. یکشنبه دوازدهم آذر ۱۳۹۶. پنجشنبه چهارم آبان ۱۳۹۶. باز آمد بوی ماه مهر.🍂🍁. جمعه هفتم مهر ۱۳۹۶. چهارشنبه هشتم شهریور ۱۳۹۶. هوا بس ناجوانمردانه گرم است. شنبه هفتم مرداد ۱۳۹۶. تیر 96 خوش آمدید. جمعه دوم تیر ۱۳۹۶. یکشنبه هفتم خرداد ۱۳۹۶. جمعه یکم اردیبهشت ۱۳۹۶. چهارشنبه دوم فروردین ۱۳۹۶. اسفند بهترین ماه فصل. تا اونجایی...
خسته از شب های بلوغ!کجاست روزهای کودکی؟
خسته از شب های بلوغ! بعضی چیزها،خوب آدم های کال را بزرگ می کنند مثل همین دفتر وآدم های بزرگی که. انقدر درگیر بودم که امروز بعد ازسه سال یادم افتاد بگویم چقدر بزرگی اندیشه تان برایم گران است . ازاعجاز قلم تاگورم تااحساس ناب گفتگو. بیست پیج کامنت خوانده نشده بنظر چه. فراوانی مهری می خواهد. خداروشکردوستانم به نبودن های مدیدم عادت نکردند،کامنت هاومحبت بی. که بقدر۳-۴کامنت می شناختمش وفهمیدم همان اندازه هم. چقدر برایم مغتنم بود،اما رد مهرش در هر پیج من هست تا دوستان قدیمی تروهمیشه ام! که تاگورم می خواندمش، کلاغ.
فقط دخترا بیان تو !
فقط دخترا بیان تو! هر وقت به دري رسيدي كه هيچ كليدي بازش نكرد . چون اگه قرار بود اون در باز نشه جاش يه ديوار ميذاشتن . دوشنبه ۴ مهر۱۳۹۰ ] [ 17:33 ] [ مهسا ] . به راستي چه تلخ است . خندان نگه داشتن لب ها در زمان گريستن قلب ها. وتظاهر به خوشحالي در اوج غمگيني . و چه دشوار و طاقت فرساست گذراندن. روزهاي تنهايي وبي ياور . در حالي که تظاهر مي کني هيچ چيز برايت اهميت ندارد . اما چه تلخ است در خاموشي وتنهايي به حال خود گريستن. دوشنبه ۴ مهر۱۳۹۰ ] [ 16:57 ] [ مهسا ] . یکشنبه ۴ اردیبهشت۱۳۹۰ ] [ 0:24 ] [ مهسا ] .
تولدی دیگر
عشق به این بزرگی! این یک داستان واقعی است که در کشور ژاپن اتفاق افتاده است:. شخصی،دیوار خانه اش را برا. ی تغییر دکوراسیون خراب می کرد(در خانه های. ژاپن فضایی خالی بین دیوار های چوبی قرار دارد.)این شخص در حین خراب کردن دیوار. در فضای بین آن،مارمولکی را دید که میخی به پایش کوفته شده است .دلش سوخت ولی. به یک باره کنجکاو شد! وقتی میخ را بررسی کرد ،متعجب شد.این میخ تقریبا دو سال پیش که این خانه ساخته. می شد،کوبیده شده است! چه اتفاقی افتاده است؟ مگر چنین چیزی امکان دارد؟ چگونه وچه می خورده؟ مرد به شدت منقلب شد.
بی تاااابی
سلامبه وبلاگه من خوش اومدید. تو این وب راجبه همه چی مطلب می بینید. مخاطبه خاصم ندارم.تو وبم کپی آزاده.بی جنبه بازیم ممنوع. پروفایلمم فعاله و در آخر نظر یادتون نره.همین.بوس خدافس. ایلیا : خاطرات من. نسترن : چه جوری کامپیوترم رو خودم درست کنم؟ استاد شهریار- شعر خشکناب. عرفان : حرفهایی از جنس نگفتن. فاطمه : خانمی و آقایی. نازی : آبادی عشق. سام : تندیس واژه ها. دخی شیطون : سکوت مطلق. نفس : دختر تنهای شب. ریحانه : love one sided. زینب : بهشت آغوش تو. نگین : کلبه کوچک آرزوها. مجید : روزگار تلخ تلخ تلخ تلخ.
دنياي اين روزاي من...
دنياي اين روزاي من. تو رو میسپارم به عشق.برو با ستاره ها. اینم از هفت سین بلاگ من. نوشته شده در ساعت 18:7 توسط مهسا. عیدتون مبارک دوستای گلم. باز هفت سین سرور. ماهی و تنگ بلور. باز هفت سین سرور. ماهی و تنگ بلور. سکه و سبزه و آب. نرگس و جام شراب. باز هم شادی عید. باز هم رنگین کمان. باز گل مست غرور. باز بلبل نغمه خوان. باز رقص دود عود. باز اسفند و گلاب. باز آن سودای ناب. کور باد چشم حسود. حال ما گردان تو خوب. راه ما گردان تو راست. باز هم لاله عشق. خنده و بیم و امید . . . نوشته شده در ساعت 17:45 توسط مهسا.
پارادوکس
بودن در شعر دختری که. با تمام عشقش نبودنت را اشک میریزد. در بی لیاقتی تو شکی نیست. اینجا دلیل بودنت میان بغض هایم. خریت خودم است نه لیاقت تو! دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ] [ 10:32 ب.ظ ] [ mahsa .f ]. بیا که میخواهم به تمام خاطره هایم بگریم. میترسم دنیا را آب ببرد. دلتنگ که باشی ساده ترین حرف ها اشکت را در می آورند. یاد تو که جای خود دارد. نمیدانم برای تو یا برای دیروزهایی که باتوسر کرده ام. بگو چه مخدری بود.در بودنت. که اینهمه.نبودنت.را درد میکشم. فکر اینکه.زنده زنده. نیمی از من را.از من جدا کنند. بخصوص یکیش...
بــــــــــازیچِه اِحســـــــــــــاس
بازیچ ه ا حساس. خوش اوم دی ع زیز م. پنجشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۳ ساعت 22:2 توسط مهسا. هوای دل م ن. هوای دل م ن. هوای دور بودن ها ست. دلم از نبودنت پر است. شنبه دوم اسفند ۱۳۹۳ ساعت 21:5 توسط مهسا. چیز زیادی از دست ندادم! دل م شکس ت. از آرام زندگ ی کردن ف اص له. چیز زیادی ن شد! بیشتر از م ن باختی. عاشق ترین قلب دنیا را. باختی . . . شنبه دوم اسفند ۱۳۹۳ ساعت 20:44 توسط مهسا. که توے گلوم خ شک شد. کسے که طاقت نداشتم. ازش خداحافظے کنم فقط تونستم بگم برو. دستامون که دیگه هیچوقت به هم نمیرسه. به حافظه ای که تمامش.
¸.•*حـــرف هــــای دل*•.¸
حرف های دل* . شرمنده ی همه ی دوستای گلم هستم. شرمنده ی وبلاگ چند سالم هستم. ببخشید مدت زیادی از اینجا غافل بودم. قول میدم دوباره براتون شعرامو و قطعه هامو بزارم و منتظر نظراتتون باشم. نوشته شده در شنبه دهم آبان 1393ساعت 2:1 توسط مهسا. باد و باران هر دو بی رحمند. باد می کوبد و باران هم. اگر از قصد فروپاشی من آمده اند. دیگر اجزای تنم نه به هم پیوستست. نه ز هم پاشیده. ضربان قلبم در کجا می کوبد. سبزی رگهایم در کجا روییده؟ متلاشی شده ام دیگر من. نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم تیر 1392ساعت 15:46 توسط مهسا.
رویای ی دختر تنها
رویای ی دختر تنها. به نام وجودی که وجودم از وجود پر وجودش بوجود آمده است. من این وبو حذفیده بودم. بعد مدتها ک اومدم همینجوری ی سری بزنم ک کی جای وبمو گرفته. یهو دیدم همه چی سرجاشه. خیلی غیر قابل باوره. واقعا نمیدووونم چجوری امکان داره! ولی خوشحالم ک دارمش بازم. راسی، واسه هیچکس هم نمیتونم کامنت بذارم ، نمیدونم چرااااااااااا. عشقم کامنتا تو ک دیدم. من هنو دوستت دارم. سه شنبه بیست و سوم تیر ۱۳۹۴ ] [ 7:38 ] [ مهسا ] . آمد و من تنهای تنهایم! دست در دستان هم گذاشته اند و به هم محبت و عشق. هدیه کنم ، اما نیستی!
شاهرگ احساس
بند نمی آیددوست داشتنت مثل آن است که شاهرگ احساسم رازده باشی. با ﮧړ ح ے ڪﮧ נۅ ت נاړے بڅۅכ. ۅڵے حړҐت כ ﮚﮧ נاړ. اےכ جا څاכ ﮧ נڵ Ґכ ا ت. شنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۲ ] [ 23:39 ] [ مهسا ] . سلام بچها ی خبر خوش. ب خاطر اصرار زیاد بعضی. من وبلاگمو نمیحذفم ولی. دیگه بهش سر نمیزنم زیاد پست جدیدم نمیزارم. اگه تونستم نظراتونو تائید میکنم. دوشنبه یکم مهر ۱۳۹۲ ] [ 8:44 ] [ مهسا ] . وقتی با مشت هایش قبلم را میشکست. همه ی فکرم این بود. چه شد آخر قسم هایش! دوشنبه یکم مهر ۱۳۹۲ ] [ 2:35 ] [ مهسا ] . وقتی کسی به عشقش. همه دنی...