tanhatohasti.mihanblog.com
.•.★.__عــــشــق اول.عــشــق آخـــر__.★.•. - ♥
http://tanhatohasti.mihanblog.com/post/80
عشق اول.عشق آخر . . . پرنده هم که باشی .وقتی ،عاشق قفس می شوی! پ ر زدن را فراموش میکنی! چه حسه بدیه وقتی کسی رو دوست داری ولی زمین و زمان نمی خوان بش برسی! چه حسه بدیه اونیکه دوسش داری فک کنه داری بش دروغ میگی! چه حسه بدیه دلت تنگ باشه ولی دلیل اروم شدنو ازت بگیرن! چه حسه بدیه وقتی هوای دلت افتابیه یه ابر نحس همه چی رو تاریک کنه! چه حسه بدیه طعمه ی عقده ی دیگری شی! چه حسه بدیه فک کنی داری تموم میشی! چه حسه بدیه فک کنی داری تو عشق میسوزی! چه حسه بدیه به خاطر عشقت خورد شی! چه حسه بدیه شبهاتو با گریه بخوابی!
tanhatohasti.mihanblog.com
.•.★.__عــــشــق اول.عــشــق آخـــر__.★.•. - عشق چیست؟
http://tanhatohasti.mihanblog.com/post/71
عشق اول.عشق آخر . . . پرنده هم که باشی .وقتی ،عاشق قفس می شوی! پ ر زدن را فراموش میکنی! مادر گفت عشق یعنی فرزند. پدر گفت عشق یعنی همسر. دخترک گفت عشق یعنی عروسک. معلم گفت عشق یعنی بچه ها. خسرو گفت عشق یعنی شیرین. شیرین گفت عشق یعنی خسرو. فرهاد هیچ هم نگفت. فرهاد نگاهش را به آسمان برد؟ میخواست فریاد بزند اما سکوت کرد! شکایت کند اما نکرد. نفسش دیگر بالا نمی آمد! سرش را پایین آورد و رفت! هر چند که باران. نمی گذاشت جلوی پایش را ببیند! سکوت کرد و فقط رفت. چون میدانست او نباید بماند. و عشق معنا شد. کمک کن به من.
tanhatohasti.mihanblog.com
.•.★.__عــــشــق اول.عــشــق آخـــر__.★.•. - دنیایِ مجازی
http://tanhatohasti.mihanblog.com/post/70
عشق اول.عشق آخر . . . پرنده هم که باشی .وقتی ،عاشق قفس می شوی! پ ر زدن را فراموش میکنی! اهی ی ک نفر. آنق در از آدمای واقعی خسته میشه که،. خودشو تبعید میکنه به دنیای مجازی. این یک نفر واقعا درد داره. نوشته شده در پنجشنبه 19 اردیبهشت 1392 ساعت 04:12 ق.ظ توسط نیلوفر ممتازان. ܓܨ تقدیم به بهترینم ܓܨ. باید به بعضیا گفت. فدای بی وفایی هایت. سلام دوست عزیز.خوشحال میشم نظربدی شایدتوبهترشدن وبلاگ کمک کنه. بیا پشت آن پنجره. دلم باز امشب گرفته. بیا تا کمی با تو صحبت کنم. بیا تا دل کوچکم را. خدایا فقط با تو قسمت کنم.
tanhatohasti.mihanblog.com
.•.★.__عــــشــق اول.عــشــق آخـــر__.★.•. - مطالب نیلوفر ممتازان
http://tanhatohasti.mihanblog.com/post/author/413210
عشق اول.عشق آخر . . . پرنده هم که باشی .وقتی ،عاشق قفس می شوی! پ ر زدن را فراموش میکنی! چه حسه بدیه وقتی کسی رو دوست داری ولی زمین و زمان نمی خوان بش برسی! چه حسه بدیه اونیکه دوسش داری فک کنه داری بش دروغ میگی! چه حسه بدیه دلت تنگ باشه ولی دلیل اروم شدنو ازت بگیرن! چه حسه بدیه وقتی هوای دلت افتابیه یه ابر نحس همه چی رو تاریک کنه! چه حسه بدیه طعمه ی عقده ی دیگری شی! چه حسه بدیه فک کنی داری تموم میشی! چه حسه بدیه فک کنی داری تو عشق میسوزی! چه حسه بدیه به خاطر عشقت خورد شی! چه حسه بدیه شبهاتو با گریه بخوابی!
lastwayy666.blogfa.com
█▓▒ خون بازي..تيغ و شاهرگ...▒▓█ - چند قطره خون
http://www.lastwayy666.blogfa.com/post-6.aspx
خون بازي.تيغ و شاهرگ. تیغ توی دستامه اما دستام نایی واسه حرکت ندارن . . . من یه مرده متحرکم . . ! سردتر از اونم که وجود بی وجودم با چند قطره خون. اما تیغو یه جوری میکشم روی پوستم که برم فضا ، فضایی بیرون از دنیای تو . . . واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای خدا میسوزه ، سوزشی که دردناک تر از حرفای توست . . ! تویی که ادعایی اما هیچی نیستی . تویی که نمی فهمی چون پوچی پس با حرفات آزارم نده . . . بوی خون داره دیوونم میکنه . دستام طعم خون داره . . . با قطره های خون سفیدی کف حمام هم مثل دل من خونی شد!
lastwayy666.blogfa.com
█▓▒ خون بازي..تيغ و شاهرگ...▒▓█ - پيك1.2.3.4...
http://www.lastwayy666.blogfa.com/post-3.aspx
خون بازي.تيغ و شاهرگ. کام آخرت را عمیق تر بگیر میخواهم تمام سینه ات را تصاحب کنم! حوای چشمان من در حسرت یک سیب است و با آدم غریبه ! مثل شب از دست دادن. بکارت فراموش نشدنی و یادآوری آن تلخ و شیرین است. Oh I I want to go back to. Believing in everything and knowing nothing at all. اوه من . من می خواهم بازگردم به. باور کردن همه چیز و ندانستن هیچ چیز. نوشته شده در ۹۰/۰۲/۱۱ساعت 11:8 توسط نیلوفرجون. دختری ،نیمه شب ،با چتر قرمزی زیر باران. سیگارش را زیر پاشنه ی بلند چکمه اش. خاموش می کند ،سرش را بالا می آورد.
lastwayy666.blogfa.com
█▓▒ خون بازي..تيغ و شاهرگ...▒▓█ -
http://www.lastwayy666.blogfa.com/post-2.aspx
خون بازي.تيغ و شاهرگ. ببینمن یاد گرفته ام که چطور دلم راا. از دل تنگی پر کنم و حرفی نزنم. و گذشت آن زمانی که نوشتن. حالا قد غصه ها کشیده تر از. و شعرهایم تسلیم شده اند. نوشته شده در ۹۰/۰۲/۱۱ساعت 11:7 توسط نیلوفرجون. دختری ،نیمه شب ،با چتر قرمزی زیر باران. سیگارش را زیر پاشنه ی بلند چکمه اش. خاموش می کند ،سرش را بالا می آورد. و آخرین دود سیگار را ماهرانه به بیرون. می دمد و بر می گردد به طرف شما. موهایش را از جلو صورتش کنار می زند. و شما ناگهان او را می شناسید. عصر اسکلتهای یخ زده ،. آرامشم برميگرده سر جاش.
lastwayy666.blogfa.com
█▓▒ خون بازي..تيغ و شاهرگ...▒▓█ - من همانم...
http://www.lastwayy666.blogfa.com/post-16.aspx
خون بازي.تيغ و شاهرگ. من همانی هستم که وقت و بی وقت مزاحمت می شوم. همانی که وقتی دلش می گیرد و بغضش می. ترکد، می آید سراغت. من همانی ام که همیشه دعاهای عحیب و غریب. و چشم هایش را. می بندد و می گوید. من این حرف ها. باید دعایم را مستجاب کنی. لج می کند و گاهی خودش را برایت لوس می کند. همانی که نمازهایش یکی در میان قضا می. شود و کلی روزه نگرفته دارد. همانی که بعضی وقت ها پشت سر مردم حرف می. می شود البته گاهی هم خود خواه. حالا یادت آمد من کی هستم. نوشته شده در ۹۰/۰۲/۱۲ساعت 17:13 توسط نیلوفرجون. لطفآ کسی نمونه...
lastwayy666.blogfa.com
█▓▒ خون بازي..تيغ و شاهرگ...▒▓█ - ترامادول 100
http://www.lastwayy666.blogfa.com/post-9.aspx
خون بازي.تيغ و شاهرگ. سر يه دو راهي گير كردم . . . دو راهي مرگ و زندگي! نمي دونم كدوم سمت برم! يه جورايي دلم ميخواد برگردم . . . برگردم و ساعت رو بيست دقيقه قبل از ميلاد كوك كنم ،. شايد اون وقت بتونم جلوي فاجعه زندگي رو بگيرم! اما اينجا روي يه تابلوي بزرگ نوشته دور زدن ممنوع! پس راه ديگه اي ندارم . . . يا مرگ يا زندگي؟ رگ آبي دستم پيداست . . . اما وقتي تيغو بهش نزديك ميكنم لرزشي مهيب تمام تنم رو ميگيره . از خودم بدم میاد . . . شايد بتونم با خوردنش كنار بيام . . ! دختری ،نیمه شب ،با چتر قرمزی زیر باران.
lastwayy666.blogfa.com
█▓▒ خون بازي..تيغ و شاهرگ...▒▓█ - خون آشام
http://www.lastwayy666.blogfa.com/post-11.aspx
خون بازي.تيغ و شاهرگ. چون بعد از این سالها بازم جاش. بهای فراموش کردن من. و تو این بها رو. با تیغ یه علامت رو بازوم. تا اون روز چیزی نمونده. و وقتی نفس آخرته تو چشات. تا اشک رو تو. I am just kiLL u. در یکی از همین شبها تمام تو را یکباره هورت میکشم. یکی ازین شبها که ماه کامل میشود. و تو انقدر زیبا در آغوش من به خواب میروی. که بوسه های مکرر هم آرامم نمیکند. تو را حل میکنم. در اسید عشق یک خون آشام. نوشته شده در ۹۰/۰۲/۱۱ساعت 12:38 توسط نیلوفرجون. دختری ،نیمه شب ،با چتر قرمزی زیر باران. عصر اسکلتهای یخ زده ،.