matboatie-daneshjoo.blogfa.com

samira-paeezi89.blogfa.com

...منتظر یه مهربون

http://www.samira-paeezi89.blogfa.com/89094.aspx

سلام دوستای گلم.اصلا حالم خوب نیس. تازه اومده بودم سر کار. که عمم اس رایگان داد. فهمیدم شارژ نداره.بهش زنگ زدم. گفت دختردایی آرزو سرطان سینه گرفته. چی گفت.چند بار گفت الو تا به خودم اومدم. تمام بدنم یخ کرده بود.خدایا مگه امکان. گفت عمه محبوبم زنگ زدو گفته بهش.منم زودی قطع کردمو. زنگ زدمو باهاش حرف زدم. میگفت وقتی آرزو رفته سونوگرافی شک کردنو. فرستادن آزمایش و تشخیص این بوده. الانم بیمارستانه ویه سینشو ورداشتن. نمیدونید که چقد خوشگل بود. چه اندامی.چقدبده که الان ناقص شده. اما باز خداروشکر که زندس. گریه کن...

samira-paeezi89.blogfa.com

...منتظر یه مهربون - قلب من مال تو...

http://www.samira-paeezi89.blogfa.com/post-2.aspx

قلب من مال تو. تو طنین هر ترانه. تو کنارمی همیشه . اما جای خالیه تو. با ترانه پر نمیشه. نوشته شده در سه شنبه ۲ آذر۱۳۸۹ساعت 12:1 توسط سمیرا. این است داستان من. آوازی عاشقانه خواهم خواند. تنها برای تو خواهم خواند. گرچه هزاران فرسنگ دوری. امااین احساس نیرومند است. مرا چشم انتظار مگذار. شبی دیگر بی تو اینجا باشم دیوانه خواهم شد. هیچ کس دیگری نیست. هیچ عشق دیگری نمی تواند جای تو را بگیرد. یا با زیبایی تو برابری کند. همچنان خواهم خواند تا روزی که ترا با آواز عاشقانه ام. این لحظه کجایی عشق من؟ هفته سوم آذر ۱۳۸۹.

samira-paeezi89.blogfa.com

...منتظر یه مهربون - تقدیم به نازنینم...

http://www.samira-paeezi89.blogfa.com/post-9.aspx

بیشتر از آنچه كه تصور میكنی دوستت دارم و بیشتر از آنچه باور داری عاشق تو هستم. بیشتر از هر عشقی بر تو عاشقم و بیشتر از هر دیوانه ای مجنون تو هستم. عزیزم من محتاج تو هستم و بدون تو زندگی برایم مفهومی جز تاریكی و سیاهی ندارد. دوستت دارم چونكه میدانم تو نیز مرا دوست میداری. دوستت دارم چونكه مرا باور داری و مرا لایق آن قلب پر از محبتت میدانی. تنها آرزویم این است كه تا آخرین لحظه زندگی ام در كنار تو باشم و جز این از خدای خویش هیچ آرزویی را ندارم. از تمام دنیا تنها همین قلب كوچك را دارم ، همین و بس. هفته سوم آ...

samira-paeezi89.blogfa.com

...منتظر یه مهربون - کاش دروغ نبود...

http://www.samira-paeezi89.blogfa.com/post-1.aspx

یعنی این تویی که میگی به جهنم همه اشکات. عاشقیم حلالت اما حرومت دلی که بردی. میون این همه تکرار منو دست کی سپردی؟ نوشته شده در سه شنبه ۲ آذر۱۳۸۹ساعت 11:58 توسط سمیرا. این است داستان من. آوازی عاشقانه خواهم خواند. تنها برای تو خواهم خواند. گرچه هزاران فرسنگ دوری. امااین احساس نیرومند است. مرا چشم انتظار مگذار. شبی دیگر بی تو اینجا باشم دیوانه خواهم شد. هیچ کس دیگری نیست. هیچ عشق دیگری نمی تواند جای تو را بگیرد. یا با زیبایی تو برابری کند. همچنان خواهم خواند تا روزی که ترا با آواز عاشقانه ام. FoXy GiRl * .

samira-paeezi89.blogfa.com

...منتظر یه مهربون - دور نشو از من...

http://www.samira-paeezi89.blogfa.com/post-10.aspx

دور نشو از من. حتي براي يك روز. يك روز زماني طولاني ست. چونان انتظار در ايستگاهي خالي. در حالي كه قطارها در جايي ديگر به خواب رفته اند! چرا كه قطره هاي كوچك دلتنگي. به سوي هم خواهند دويد. به جستجوي آشيانه اي. در اندرون من انباشته مي شود. تا نفس بر قلب شكست خورده ام ببندد! خدا نكند كه رد پايت بر ساحل محو شود. و پلكانت در خلا پرپر زنند! حتي ثانيه اي تركم نكن ، دلبندترين! چرا كه همان دم. آنقدر دور مي شوي. كه آواره جهان شوم ، سرگشته. تا بپرسم كه باز خواهي آمد. يا اينكه رهايم مي كني. این است داستان من.

samira-paeezi89.blogfa.com

...منتظر یه مهربون - خدایاااا...التماست میکنم...

http://www.samira-paeezi89.blogfa.com/post-14.aspx

سلام دوستای گلم.اصلا حالم خوب نیس. تازه اومده بودم سر کار. که عمم اس رایگان داد. فهمیدم شارژ نداره.بهش زنگ زدم. گفت دختردایی آرزو سرطان سینه گرفته. چی گفت.چند بار گفت الو تا به خودم اومدم. تمام بدنم یخ کرده بود.خدایا مگه امکان. گفت عمه محبوبم زنگ زدو گفته بهش.منم زودی قطع کردمو. زنگ زدمو باهاش حرف زدم. میگفت وقتی آرزو رفته سونوگرافی شک کردنو. فرستادن آزمایش و تشخیص این بوده. الانم بیمارستانه ویه سینشو ورداشتن. نمیدونید که چقد خوشگل بود. چه اندامی.چقدبده که الان ناقص شده. اما باز خداروشکر که زندس. گریه کن...

samira-paeezi89.blogfa.com

...منتظر یه مهربون - عاشقی تواین زمونه...

http://www.samira-paeezi89.blogfa.com/post-8.aspx

چنگی به دل نمی زنه این روزها عشق و عاشقی. از ته دل برات بگم. اونا که اهل بودن دل رو گذاشتن زیر پا. بی سرو سکه مونده دل. نوشته شده در سه شنبه ۲ آذر۱۳۸۹ساعت 13:6 توسط سمیرا. این است داستان من. آوازی عاشقانه خواهم خواند. تنها برای تو خواهم خواند. گرچه هزاران فرسنگ دوری. امااین احساس نیرومند است. مرا چشم انتظار مگذار. شبی دیگر بی تو اینجا باشم دیوانه خواهم شد. هیچ کس دیگری نیست. هیچ عشق دیگری نمی تواند جای تو را بگیرد. یا با زیبایی تو برابری کند. همچنان خواهم خواند تا روزی که ترا با آواز عاشقانه ام.

samira-paeezi89.blogfa.com

...منتظر یه مهربون - بدان دوستت دارم...

http://www.samira-paeezi89.blogfa.com/post-7.aspx

چند صباحی است که دل را معبد عشقت نهادم و از فراسوی فاصله ها نگاه مهربانت را بر خود خریدم. روزگاری بود که تنهاییم را با مرغان آسمان تقسیم می نمودم و همراه با بارش باران، دل تنهایم را نوازش می کردم،. تا اینکه نام زیبایت را خواندم و همانا عشق بزرگت را با دنیای تنهاییم تعویض نمودم. در چشمانت چیست که مرا به سوی خود میکشد؟ در گرمی دست هایت چیست که دستهایم آنها را میطلبد؟ در آینه چشمهایم بنگر چه میبینی؟ آیا میبینی که تو را میبیند؟ صدای طپش قلبم را میشنوی که فریاد میزند. دوست ندارم که بگویم دوستت دارم،. Alone gi...

samira-paeezi89.blogfa.com

...منتظر یه مهربون - بدجور دلم گرفته...

http://www.samira-paeezi89.blogfa.com/post-11.aspx

ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته. از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته. یک سینه غرق مستی دارد هوای باران. از این خراب رسوا امشب دلم گرفته. امشب خیال دارم تا صبح گریه کردن. شرمنده ام خدایا امشب دلم گرفته. خون دل شکسته بر دیدگان تشنه. باید شود هویدا امشب دلم گرفته. ساقی عجب صفایی دارد پیاله ی تو. پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته. گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است. فردا به چشم اما امشب دلم گرفته. نوشته شده در سه شنبه ۹ آذر۱۳۸۹ساعت 10:50 توسط سمیرا. این است داستان من. آوازی عاشقانه خواهم خواند. گرچه هزاران فرسنگ دوری.