serak.blogfa.com
سرک
http://www.serak.blogfa.com/9004.aspx
وقتی اومدم فکر میکردم چقد طولانیه روزایی که باید پشت اون صندلیا یا توی حیاط این دانشگاه بگذرونیم.ولی تموم شد بالاخره این چهار سال تموم شد. این چهار سالی که پر بود از ساعت های آروم (مثل وقتای کلاسی که توی کتابخونه می گذشت) یا پر استرس(احتمالا شما هم مثل من اولین نمونه روزهای امتحان اومد تو ذهنتون)،. قشنگ(بودن در کنار دوستام.) یا تلخ(دیدن پیکر یه استاد خوب بالای دست بچه هایی که شاید حتی باهاش یه کلاس هم نداشتن ولی ناراحتیشونو با تموم وجود حس میکردی)،. این پست رو نوشتم تا اگه یه زمانی مشکلات زندگی انقد بهمو...
holdennameh.blogfa.com
واليوم هاي نشُسته - کسی نیست اینجا رو به روز کنه...؟
http://www.holdennameh.blogfa.com/post-31.aspx
واليوم هاي نش سته. کسی نیست اینجا رو به روز کنه؟ والیوم های سفید و عزیزم از روزی که سر و کله ژلوفن های ۵۰۰ قرمز رنگ در اتاقم پیدا شده دیگر مجالی برای احوالپرسی از شما نمانده، از شما عذر می خواهم. نوشته شده در شنبه نهم مرداد ۱۳۸۹ساعت 22:24 توسط HOLDEN. یه ديوونه كه چون قرص هاي واليوم رو قبل از خوردن نمی شوره، هميشه تا صبح بيداره. ترانه با طعم پاییز. دست نوشته هاي يك ماني. ردپاي ما در كوير. ماجراهاي من و اجاق گاز.
holdennameh.blogfa.com
واليوم هاي نشُسته
http://www.holdennameh.blogfa.com/8809.aspx
واليوم هاي نش سته. امشب بدجور دلم هوای نوشتن داشت. گاهی اوقات فکر می کنم نوشتن هم مثل مسائلیه که باهاش درگیرم. یعنی جزو همون چیزاییه که هیچ حس خاصی نسبت بهشون ندارم. مثل آب و هوای پاییز و زمستون که قبلنا دوسش داشتم و الان نه. مثل وبلاگ که قبلنا فکر می کردم که چیز خوبیه و. مثل شعر که این روزا خوبش کم پیدا می شه. مثل خوندن نوشته های "سوان" که دیگه نمی تونم. به خودم گفتم بیام و از درس و دانشگاه بنویسم و با خودم گفتم : وای. خاک . خواستم از خانوادم بنویسم که دیدم خوب به کسی چه ربطی داره؟ خواستم بنویسم که دوبا...
serak.blogfa.com
سرک - گاهی هم سکوت...
http://www.serak.blogfa.com/post-5.aspx
از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان که این تنها دلیلش نبود و میخواستم سر از ماجرا در بیاورم! خلاصه پیرزن شروع کرد که این چه وضعیه؟ چرا انقد قیمت آلبالوها بالاست؟ یعنی ما سالی یه بار یه آلبالوپلو نمیتونیم بخوریم؟ یه ذره بخوای بگیری قیمتش میشه خداتومن! پیرزن تا حرف منو شنید نگاه عاقل اندر سفیهی (در این لحظه بود که با نگاهی که به من کرد از حرفم پشیمون شدم) بهم کرد و با تعجب گفت : تازه اومده؟ نه بابا خیلی وقته تو بازاره! نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۸۹ساعت 17:23 توسط زهرا. از آسمان تا زمین. یادداش...
serak.blogfa.com
سرک - خوشبختیت آرزومه...
http://www.serak.blogfa.com/post-11.aspx
وقتی اومدم فکر میکردم چقد طولانیه روزایی که باید پشت اون صندلیا یا توی حیاط این دانشگاه بگذرونیم.ولی تموم شد بالاخره این چهار سال تموم شد. این چهار سالی که پر بود از ساعت های آروم (مثل وقتای کلاسی که توی کتابخونه می گذشت) یا پر استرس(احتمالا شما هم مثل من اولین نمونه روزهای امتحان اومد تو ذهنتون)،. قشنگ(بودن در کنار دوستام.) یا تلخ(دیدن پیکر یه استاد خوب بالای دست بچه هایی که شاید حتی باهاش یه کلاس هم نداشتن ولی ناراحتیشونو با تموم وجود حس میکردی)،. این پست رو نوشتم تا اگه یه زمانی مشکلات زندگی انقد بهمو...
holdennameh.blogfa.com
واليوم هاي نشُسته - فکر کنم تولدته...
http://www.holdennameh.blogfa.com/post-30.aspx
واليوم هاي نش سته. ساعت دو شب. دارم از خستگی و بی خوابی می میرم فردا امتحان دارم و چیزی هم نخوندم. بی اختیار اومدم سمت کامپیوتر و کانکت شدم. بلاگفا رو که باز کردم دیدم آدم ساده. اون یکی وبلاگ رو آپ کرده و نوشته اینجا( شعر و فقط شعر. خودنمایی می کنه. بازش کردم و خوندمش و یادم اومد که اونروز که داشتم این پست رو می نوشتم هیچ فکر نمی کردم که صبح شنبه این هفته دلم بخواد که خرخره آدم ساده. رو بجوم هر چند که الان حنجره اش سر جاشه. خسته شده و مستانه. هم فیلتر شده و نیما. هم که هر روز رویت می شه و خاله مژگان.
holdennameh.blogfa.com
واليوم هاي نشُسته
http://www.holdennameh.blogfa.com/8902.aspx
واليوم هاي نش سته. ساعت دو شب. دارم از خستگی و بی خوابی می میرم فردا امتحان دارم و چیزی هم نخوندم. بی اختیار اومدم سمت کامپیوتر و کانکت شدم. بلاگفا رو که باز کردم دیدم آدم ساده. اون یکی وبلاگ رو آپ کرده و نوشته اینجا( شعر و فقط شعر. خودنمایی می کنه. بازش کردم و خوندمش و یادم اومد که اونروز که داشتم این پست رو می نوشتم هیچ فکر نمی کردم که صبح شنبه این هفته دلم بخواد که خرخره آدم ساده. رو بجوم هر چند که الان حنجره اش سر جاشه. خسته شده و مستانه. هم فیلتر شده و نیما. هم که هر روز رویت می شه و خاله مژگان.
serak.blogfa.com
سرک - بدو جا نمونی...
http://www.serak.blogfa.com/post-7.aspx
تا حالا شده تو فصل زمستون، تو یه شب بارونی منتظر تاکسی باشی؟ تو این شب تعداد کسایی که میخوان به مقصد برسن از همه شبا بیشتره و وقتی ماشینی می ایسته هجوم در راه موندس که به سمتش میره و هر کی سعی میکنه جا نمونه، دوست داره زودتر برسه خونش و از گرمای خونش لذت ببره.ولی وقتی سوار میشی دیگه خیالت راحته که داری به خونه میرسی و خوشحال میشی وقتی از گرمای بخاری ماشین سرمای هوا داره از تنت میره. خدا توی این سه شبی که یکیش گذشت تاکسیاشو واسمون فرستاده روی زمین که تو راه خیس نشیم و راحت برسیم به مقصد. بدو جا نمونی.
serak.blogfa.com
سرک - مربع ما...
http://www.serak.blogfa.com/post-14.aspx
یه جایی نشستیم که روبرومون یه عالمه مربع نورانی چشمک زنه.تو دلم میگم یعنی بالاخره کدوم یکی از این مربع ها مال ماست و همینجوری میرم تو فکر که اگه یکیش مال من باشه باهاش چه میکنم و چه میکنم که یهو یه سوال میاد تو ذهنم. که حاظری یکی از این مربع ها مال تو بود و اینی که الان پیشت نشسته نبود؟ خودم جوابمو میدم و آروم میشم و رومو از سمت مربع ها برمیگردونم سمتش و همینجوری نگاش میکنم و تو دلم میگم:. تو باش.بی مربعی که سهله بی مستطیلی رو هم راضیم. نوشته شده در سه شنبه بیست و سوم خرداد 1391ساعت 3:58 توسط زهرا.
holdennameh.blogfa.com
واليوم هاي نشُسته - CORPORATION مارکوپولو می شود
http://holdennameh.blogfa.com/post-28.aspx
واليوم هاي نش سته. CORPORATION مارکوپولو می شود. پریشب (از تاریخ نگارش متن محاسبه شود) واسمون از شهرستان مهمون اومد. از این مهمون زپرتی ها که فقط تو عیدا حال آدمو می پرسن. هر چند که مهمونایی که عیدا میان۹۸درصدشون آدمای بیخودی هستن ولی خوب این یکی زپرتی از آب دراومده. آقا اینا اومدن و گفتن که ما فردا صبح برمیگردیم و منو میگی ؟ انگار جنه الاعلی رو بهم بخشیده باشن تا صبح از شوق رفتن مهمونا نخوابیدم. هر چند که کار همیشمونه ولی خوب. ما داریم میایم (که اگر نیومدیم یاروم بیایه. درجا پیامک نوشتم به کسی. که پاشو ...