moh-zah3000.blogfa.com

maadama.blogfa.com

دیوانه

http://www.maadama.blogfa.com/91054.aspx

عاقل مباش که غم دیوانگان خوری/دیوانه باش که عاقلان غمت خورند. زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست/هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود! خدا حافظ نخواستم این زندگی رو. میروم به ناکجا آباد.میروم .اره میروم. رفتن من فرق دارد همه میروند که برسنداما من میروم تا دور بشم از همه چیزم از خودم از رسیدن از انتظار خوشبختی .آری میروم. طوری میروم که فکر کنند نبودم . شاید دور رفتنم نابودم کند میدانم . و اماحرف آخر."خداحافظ.". دوشنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۹۱ ] [ 5:33 ] [ محمد نجاری ] . این وبلاگ چیزی جز درد دل نیست.

maadama.blogfa.com

دیوانه

http://www.maadama.blogfa.com/91103.aspx

عاقل مباش که غم دیوانگان خوری/دیوانه باش که عاقلان غمت خورند. روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملحفه سفید پاکیزه ای که از چهار طرفش زیر تشک تخت بیمارستان رفته است، قرار می گیرد و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از کنارم می گذرند. آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است و به هزارعلت دانسته و ندانسته زندگیم به پایان رسیده است. آنچه را که از من باقی می ماند بسوزانید و خاکسترم را به دست باد بسپارید، تا گلها بشکفند. شنبه شانزدهم دی ۱۳۹۱ ] [ 3:44 ] [ محمد نجاری ] .

maadama.blogfa.com

دیوانه

http://www.maadama.blogfa.com/post-50.aspx

عاقل مباش که غم دیوانگان خوری/دیوانه باش که عاقلان غمت خورند. زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست/هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود! خدا حافظ نخواستم این زندگی رو. میروم به ناکجا آباد.میروم .اره میروم. رفتن من فرق دارد همه میروند که برسنداما من میروم تا دور بشم از همه چیزم از خودم از رسیدن از انتظار خوشبختی .آری میروم. طوری میروم که فکر کنند نبودم . شاید دور رفتنم نابودم کند میدانم . و اماحرف آخر."خداحافظ.". دوشنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۹۱ ] [ 5:33 ] [ محمد نجاری ] . این وبلاگ چیزی جز درد دل نیست.

maadama.blogfa.com

دیوانه

http://www.maadama.blogfa.com/post-45.aspx

عاقل مباش که غم دیوانگان خوری/دیوانه باش که عاقلان غمت خورند. خانه ام آتش گرفته ست ، آتشي جانسوز. هر طرف مي سوزد اين آتش. پرده ها و فرشها را ، تارشان با پود. من به هر سو مي دوم گريان. در لهيب آتش پر دود. وز ميان خنده هايم تلخ. و خروش گريه ام ناشاد. از دورن خسته ي سوزان. مي كنم فرياد ، اي فرياد! خانه ام آتش گرفته ست ، آتشي بي رحم. همچنان مي سوزد اين آتش. نقشهايي را كه من بستم به خون دل. بر سر و چشم در و ديوار. در شب رسواي بي ساحل. واي بر من ، سوزد و سوزد. غنچه هايي را كه پروردم به دشواري. عاشق باش ولی عاقل.

maadama.blogfa.com

دیوانه

http://www.maadama.blogfa.com/post-43.aspx

عاقل مباش که غم دیوانگان خوری/دیوانه باش که عاقلان غمت خورند. بعضی وقتا آدم باید زندگی رو همان طور که هست بپذیره و باهاش کنار بیاد. آدما باید به آنچه میخواهند برسند والا شکست خوردند ولی خبر ندارند. گاهی وقتا آدم مجبور میشه آرزو هاشو واسه یه مدت فراموش کنه اگه نکنه خودش از بین میره اینو بابور کن! ولی زندگی جاریست بی خیال. شنبه سوم تیر ۱۳۹۱ ] [ 2:58 ] [ محمد نجاری ] . این وبلاگ چیزی جز درد دل نیست. دوستان عزیز از آرشیو ها نیز دیدن فرمایید! دلنوشته هایی عمیق و تکان دهنده. داستان مرد چینی عاشق.

maadama.blogfa.com

دیوانه

http://www.maadama.blogfa.com/post-42.aspx

عاقل مباش که غم دیوانگان خوری/دیوانه باش که عاقلان غمت خورند. چیی بگم از چی بگم از کجا شروع کنم ما بدبخت ها که شروع و پایانی نداریم باید سوخت از درد،از بی همزبانی،از زندگی و. از زندگی هیچ چیز را جز درد خوب نشناختم زندگی جز درد چیزی برام نداشت یاد حرفی افتادم "از هر چه که ترسیدیم سرمان آمد بیا کمی نیز از خوشبختی بترسیم! بیا یترسیم از آنچه که میخواهیم شاید بدست آوریم! بیا بترسیم چون از همه چیز ما را ترساندند از گتاه،از خداو.شاید زندگی همان ترسیدن است من که چیزی برا از دست دادن ندارم از چه بترسم؟

maadama.blogfa.com

دیوانه

http://www.maadama.blogfa.com/91053.aspx

عاقل مباش که غم دیوانگان خوری/دیوانه باش که عاقلان غمت خورند. دلنوشته هایی عمیق و تکان دهنده. گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم! لحاف را بکشم رویش! دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم! حتی برایش لالایی بخوانم،. وسط گریه هایش بگویم:. غصه نخور خودم جان! اگر هم نشد به جهنم. بالاخره تمام می شود! گاهﮯ ندانستﮧ از یک نفر بتﮯ درست میکنﮯ. آنقدر بزرگ کﮧ از دست ابراهیم نیز کارﮯ بر نمﮯ. سه شنبه هفدهم مرداد ۱۳۹۱ ] [ 2:35 ] [ محمد نجاری ] . این وبلاگ چیزی جز درد دل نیست. دوستان عزیز از آرشیو ها نیز دیدن فرمایید!

maadama.blogfa.com

دیوانه

http://www.maadama.blogfa.com/post-49.aspx

عاقل مباش که غم دیوانگان خوری/دیوانه باش که عاقلان غمت خورند. دلنوشته هایی عمیق و تکان دهنده. دلنوشته هایی عمیق و تکان دهنده. گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم! لحاف را بکشم رویش! دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم! حتی برایش لالایی بخوانم،. وسط گریه هایش بگویم:. غصه نخور خودم جان! اگر هم نشد به جهنم. بالاخره تمام می شود! گاهﮯ ندانستﮧ از یک نفر بتﮯ درست میکنﮯ. آنقدر بزرگ کﮧ از دست ابراهیم نیز کارﮯ بر نمﮯ. گاه دلتنگ می شوم دلتنگتر از تمام دلتنگی ها. حسرت ها را می شمارم. نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردم.

maadama.blogfa.com

دیوانه

http://www.maadama.blogfa.com/post-48.aspx

عاقل مباش که غم دیوانگان خوری/دیوانه باش که عاقلان غمت خورند. میوزد از سر امید، نسیمی،. لیک، تا زمزمه ئی ساز کند. در همه خلوت صحرا. شب از دشنه و دشمن پر. از آمدورفت شب بدچشم سمج. در همه خلوت این شهر، آوا. جز ز موشی که دران د کفنی، نیست. وندر این ظلمت جا. جز سیانوحه ي شومرده زنی، نیست. پنجشنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۱ ] [ 3:2 ] [ محمد نجاری ] . این وبلاگ چیزی جز درد دل نیست. دوستان عزیز از آرشیو ها نیز دیدن فرمایید! دلنوشته هایی عمیق و تکان دهنده. داستان مرد چینی عاشق. هه حالا یه بار میخونی رد میشی دیگه!

maadama.blogfa.com

دیوانه

http://www.maadama.blogfa.com/cat-4.aspx

عاقل مباش که غم دیوانگان خوری/دیوانه باش که عاقلان غمت خورند. به تیره بختی خود کس نه دیدم ونه شنیدم. ز بخت تیره خود خدایا چریدم و چکیدم. یاروهمسر نگرفتم که گرو بود سرم. تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم. تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز. من بیچاره همان عاشق خونین جگرم. خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام. جرمم این است که صاحبدل و صاحب نظرم. من که با عشق نراندم به جوانی هوسی. هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم. پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت. پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم. عشق وآزادگی و حسن و جوانی و هنر.