monavarasool.blogfa.com
یگانه عشقه من!!!!یگانه عشقه من!!!! -
http://monavarasool.blogfa.com/
یگانه عشقه من!!!! -
http://monavarasool.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
15
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.297 sec
SCORE
6.2
یگانه عشقه من!!!! | monavarasool.blogfa.com Reviews
https://monavarasool.blogfa.com
یگانه عشقه من!!!! -
یگانه عشقه من!!!! - هفته ای که نفهمیدم چجوری گذشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
http://www.monavarasool.blogfa.com/post-11.aspx
هفته ای که نفهمیدم چجوری گذشت؟ سلام به همه دوستای خوبم. البته من که الان ۱ هفته ای میشه ازتون خبر ندارم آخه از شنبه که سایت مشکل داشت و ۲ شنبه صبح هم تا اومدیم رسیدیم سرکار رسول زنگ زد و گفت که پدربزرگش فوت کرده و ما مجبور شدیم زود بریم به مراسم برسیم و خداییش اصلا" نفهمیدم چطوری رسیدیم و شب شد و برگشتیم همدان از بس که همه گریه و زاری میکردن. بعدشم که من مجبور شدم فرداش نرم سرکار. آخه داشتم از خستگی میمردم. منم فرداش رفتم سر کار و زودی برگشتم آخه مامان شوشو حوصله اش سر میرفت و منم زودی اومدم.
یگانه عشقه من!!!! - یک شروع بد
http://www.monavarasool.blogfa.com/post-8.aspx
وای که دلم نمیخواد یکشنبه صبح رو یادم بیارم اونقدر که بد شروع شد. چشمتون روز بد نبینه من شب قبلش یه کمی حالم بد بود و نمیدونم چرا استرس داشتم. با ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ بدبختی خوابیدم و یه عالمه خواب بد دیدم. صبح که بیدار شدم حالم اصلا" خوب نبود با این حال حاضر شدم برم سر کار که دیدم بله سرم گیج رفت و افتادم و دیگه هیچی یادم نیست. الهی بمیرم با این حال بد باعث نگرانی رسول هم شده بودم. قربونش برم منو تنها نگذاشت و نرفت سرکارش و پیشم موند. آخه بینهایت سرگیجه داشتم تا اینکه مامانمم فهمید و اومد خونمون.
یگانه عشقه من!!!! - خلاصه اتفاقات قبل از عید و بعد از عید
http://www.monavarasool.blogfa.com/post-12.aspx
خلاصه اتفاقات قبل از عید و بعد از عید. سلام سلام به همگی. ببخشید من یه مدتی غیبت داشتم اما عیبی نداره الان همه چیز رو تا امروز براتون تعریف میکنم. قبل از عید من همش مشغول جمع کردن وسایلهام و خرید بودم برای رفتن به آلمان. آخه خیلی خوشحال بودم که میخوام برم و برادر شوهر و خانوادشو ببینم. ولی از طرفی هم ناراحت بودم چون که رسول با من نمیومد و من مجبور بودم تنهای تنها برم اونجا. خلاصه قبل از عید من هم به همین منوال گذشت و گذشت و من هر روز استرسم برای رفتنم بیشتر میشد. آخه واقعا" دلم تنگ میشد. بعد از اینکه وسا...
یگانه عشقه من!!!! - تعطيلات آخر هفته
http://www.monavarasool.blogfa.com/post-4.aspx
ببخشيد اين چند روزه وقت نكردم وبم رو اپ كنم آخه راستشو بخوايد هم تنبل شده بودم هم كار داشتم. خب حالا دعوام نكنيد براتون تعريف ميكنم چي شد اين چند روزه. چهارشنبه كه با اجازتون اصلا" حال و حوصله كار كردن رو نداشتم و زودي ساعت ۴ رفتم خونه. چه كيفي داد نشستم تلويزيون ديدم و منتظر شدم جوجوي نازم بياد. از تنهايي موندن توي خونه متنفرم بينهايت. آخ جونم فرداش نميرم سركارررررررررررر. جاتون خالي فردا كه بيدارش شدم بعد از كزت پارتي ۱ ساعته مامانم اومد و با هم رفتيم ۱ جايي(شايد بعدا" گفتم كجا؟ تموم شد عكسشو ميزارم.
یگانه عشقه من!!!!
http://www.monavarasool.blogfa.com/8910.aspx
بازم شنبه شد و مجبور شدم بعد ۲ روز تعطيلي برم سركارم. بابا آخه توي هواي سرد خواب ميچسبه نه اينكه ۶.۳۰ صبح پاشي بري بيرون. با ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ بدبختي پاشدم و رفتم و مشغول شدم تا عصري. چه برفي ميومد از ۴ بعد ازظهر آخ جون. رسيدم ديدم به به ماشينم پر برف شده و بايد ميرفتم سراغ عشقم نكنه تو سرما بمونه! طبق معمول خونه و . راستي يادم رفت بگم كه من هنوز تو رژيم به سر ميبرم و منتظرم ۴ شنبه بياد برم دكتر. طبق معمول كارامو كردم و نشستم هي ديدم برف داره بيشتر و بيشتر ميشه. دعا كردم فردا تعطيل بشه! به به چه سر كار رفتني.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
15
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان... - خداحافظ آفریقا
http://www.golpesarebaba.blogfa.com/post-120.aspx
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان. خاطرات روزانه فرشته ای کوچولو به نام کیان. یه روز داشتم با یه عالمه غصه میومدم اینجا ولی الان دارم. همون غصه هارومیزارم و میرم و همرام یه عالمه تجربه. و خوشحالی.روزی که میومدم فرشته ای مث کیانونداشتم. ولی خدای مهربونم اونو بهم داد که تواین غربت بهم سخت. نگذره و همدمم باشه .روزی که اومدم کسی رو به غیر خدا. نداشتم ولی همون خداچندتادوست خوب دادکه الان جداشدن. ازشون سخته .دلبسته اینجاشدم ولی باید رفت . زبانم قاصره از نوشتن. بهتر بهم دادو ازش ممنونم. همش تجربه بودو تجربه .
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان... - بازهم خاطرات
http://www.golpesarebaba.blogfa.com/post-116.aspx
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان. خاطرات روزانه فرشته ای کوچولو به نام کیان. سلام به پسرکم و همه اونایی که اومدن به وبلاگ کیان جون سرزدن و. دیدن که همون مطالب گذشته است و به روز نیست . از یکی از دوستام شنیدم که وبلاگش نیست و نابود شده منم کمی دلسرد شدم. که بیام و خاطرات کیان جون رو ثبت کنم. از زمانی که رفیم ایران و برگشتیم اتفاقات زیادی افتاد کیان چندماه بزرگتر شده و. فهمیده تر از قبل حرف میزنه و خوب خوب با اطرافیانش ارتباط برقرار میکنه. اومدم که بگم روزها چه زود میگذره و پسر منم زود داره بزرگ میشه.
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان... - خداحافظی با پمپرز
http://www.golpesarebaba.blogfa.com/post-119.aspx
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان. خاطرات روزانه فرشته ای کوچولو به نام کیان. من و پسرم کیان روزای سختی رو باهم داریم چرا که کیان. دیگه باید وقت دستشویی رفتنشو به مامانی بگه و فکرمیکنم. کارسختیه بااین وجود هردودرتلاش سختی هستیم .دقیقایک. هفته گذشته از تاریخ شروع(۱۹شهریور)ولی تا به امروز هنوز. موفق نشدم و همچنان ادامه داره .چندین جارو توخونه خرابکاری. کردیولی فدای سر پسرم. من به اون روز فکرمیکنم که دیگه. پسرک کوچولوم بدون پمپرز باشه. یه روز میام و این موفقیت رو اعلام میکنم. خاطرات من و نی نی ام.
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان... - ایــــــــــــــــــــــــــن روزها
http://www.golpesarebaba.blogfa.com/post-107.aspx
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان. خاطرات روزانه فرشته ای کوچولو به نام کیان. بعد چندباری که دوستان زحمت کشیدن و کیان رو به خاطر. کمردردم چندروزی نگه داشتن (که البته ازشون واقعا ممنونم). کیان کمی لجباز-بهونه گیرو البته وابسته تراز قبل شد. البته این وابستگی اش این طوری شده بود که وقتی برمیگشت. خونه اصلا ازم جدانمیشد و همش دنبالم بود حتی. واین خیلی اذیتم کردو احساس کردم خلا منو فهمیده. حتی تو اون چندروز که بابای اش بهش غذامیدادو کارای دیگه . دیگه بعد این چندروزکه دیگه نمیزاشت و میگفت مامان -مامان.
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان... - 13بدر 91
http://www.golpesarebaba.blogfa.com/post-105.aspx
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان. خاطرات روزانه فرشته ای کوچولو به نام کیان. روز طبیعت است و تفریح و تفرج. یه روز آفتابی و گرم که روز مناسبی واسه گردش. بالاخره ۱۳بدر بعد از ۱۳روز عیددیدنی و ددررفتنهای کیان اومد. و باید یه برنامه واسه دومین ۱۳بدر کیان میریختیم پارسال ۱۳بدرو. کنار نیل بودیم و کیان اون موقع ۱۰ماه داشت و یه نی نی تپل و. جیگربود و امسال ۱سال و ۱۰ماه داره .پارسال یادمه لختش کردم. و گذاشتمت توی آب ولی میترسیدی و گریه میکردی و انگاری کلا. از آب میترسی چه تو وان خونه چه توی دریا چه توی رود.
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان... - ما داریم میریم
http://www.golpesarebaba.blogfa.com/post-114.aspx
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان. خاطرات روزانه فرشته ای کوچولو به نام کیان. وای که چقدر خوشحالم که دوباره میرم ایران. البته اینا هم از زبان مامانی هم کیان . کیان جون باید قول بده که تو این مدتی که ایران هستیم. مامانو اذیت نکنه و بهونه بابایی اش رو نگیره .از این بابت. خیلی نگرانم .چون شدیدا وابسته باباجونشه . غذاشو خوب بخوره تا وقتی برگشتیم بابایی ببینه که بزرگتر. کمتر از ۲۴ساعته دیگه ماسفرخودمون رو شروع میکنیم و. آرزو دارم سفر خوبی باکیان جون داشته باشم و خستگی. سفرکیان رو اذیت نکنه .
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان... - کلمات دریافتی از کیان در فروردین ماه
http://www.golpesarebaba.blogfa.com/post-106.aspx
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان. خاطرات روزانه فرشته ای کوچولو به نام کیان. کلمات دریافتی از کیان در فروردین ماه. نوشته شده در یکشنبه ۲۰ فروردین۱۳۹۱ساعت 20:10 توسط طاهره. Design By : nightSelect.com. کیان عزیزم فرشته آسمانی من و باباش روز دوشنبه 24/3/1389 و 14jun2010(سال ببر)ساعت 10 صبح در بیمارستان فلسفی گرگان چشم به این دنیا گشود.من و بابایی تصمیم گرفتیم در تربیت کیان از هیچ تلاشی دریغ نکنیم. خاطرات من و نی نی ام. پسملیه مامان و بابا. فرشته کوچولوی بهشت ما. من و بابایی و دو تا هدیه زیبا.
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان... - سالگردو ماهگرد
http://www.golpesarebaba.blogfa.com/post-108.aspx
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان. خاطرات روزانه فرشته ای کوچولو به نام کیان. ۲۱فروردین سالگرد روزی بود که موهاتو واسه اولین بار. کچل کردیم و وای که چه روزی بود چقدر گریه کردی و. از اونجا بود که تصمیم گرفتم که دیگه هیچوقت این کارو نکنم. وای که چقدر هم تو رشد موهات تاثیر داشت. همش الکی بود ای کاش به حرف کسی گوش نمیکردم. یه عکس از اولین روز کچلی اش (۱۱ماهگی). این یکی هم کیان با ۱سال تفاوت. و همینطور ماهگرد تولد دوردونه مامانی در ۲۴فروردین. یعنی شاهزاده مامانی ۲۳ماهه شدههههههههههههههه. دینا مامان و بابا.
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان... - خبرهای جدید
http://www.golpesarebaba.blogfa.com/post-113.aspx
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان. خاطرات روزانه فرشته ای کوچولو به نام کیان. اول از همه به امیرعلی جون پسرخاله کیان جون تبریک واسه ختنه اش که. بالاخره طلسمش شکسته شد و دیروز انجام شد .همش یاد اون روزی افتاده. بودم که کیان ختنه شد چقدر استرس داشتم و نگران بودم . خداروشکر به سلامتی و بدون هیچ دردسری ختنه اش انجام شد. همون دکتر کیان انجام دادو عالی بود.دیشب که واسه عرض تبریک زنگ زده. بودیم ایران همه قضایا تعریف شدو آقا دوماد تشریف برده بودن بیرون. یعنی به این سرعتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت. قالب ه...
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان... - تولد کیان جون
http://www.golpesarebaba.blogfa.com/post-23.aspx
کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان. خاطرات روزانه فرشته ای کوچولو به نام کیان. نوشته شده در سه شنبه ۷ دی۱۳۸۹ساعت 18:4 توسط طاهره. Design By : nightSelect.com. کیان عزیزم فرشته آسمانی من و باباش روز دوشنبه 24/3/1389 و 14jun2010(سال ببر)ساعت 10 صبح در بیمارستان فلسفی گرگان چشم به این دنیا گشود.من و بابایی تصمیم گرفتیم در تربیت کیان از هیچ تلاشی دریغ نکنیم. خاطرات من و نی نی ام. پسملیه مامان و بابا. فرشته کوچولوی بهشت ما. من و بابایی و دو تا هدیه زیبا. مزون و خیاطی و مدل انواع لباس های زنانه.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
زنده باد عشق
پر زن د دل به سوی تو هر زمان عاشق توام، عاشق تو ای خدای مهربان. چه زیباست وقتی که. با چشم بسته دید. ستاره ها رو شمرد. چه زیباست وقتی که. با بغض در گلو فکر خسته دید. و به افکار پوچ. چه زیباست وقتی که. پشت میله ها ،. روز ها رو شمرد. چه زیباست وقتی که. با قلب شکسته در انتظار یار. تاری خ یکشنبه ششم شهریور ۱۳۹۰ساع ت23:28 نویسنده منور. ایمانت قد باور توست. بوی فرشته ات خوانی؟ زبانت تصبیح عبادت توست. رکود شروع یک عروج است. عروج اولین راه قرب است. از صنم تا صمد! فرمود خداوند رحمان و رحیم ز چه فرمان بری؟ این بی و...
پیام صبا
فرهنگ ادبیات شعر و موسیقی. هنر عشق: پیوند تفاوت ها. در زندگی مشترک هنر در فاصله هاستزیاد نزدیک به هم می سوزیم و زیاد دور از هم یخ می زنیم. تو نباید آن کسی باشی که من می خواهم و من نباید آن کسی باشم که تو می خواهی. کسی که تو از من می خواهی بسازی یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت. من باید بهترین خودم باشم برای تو . و تو باید بهترین خودت باشی برای من. هنر عشق در پیوند تفاوت هاست و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها. برگرفته از نامه گاندی به همسرش. نوشته شده در شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۴ ساعت توسط منور. کی صبح صادق میشود.
دامنه monavar.ir به بهترین قیمت بفروش می رسد
تبلیغات خود را به ما بسپارید. سایت اقای دامنه با بیش از ۴۰۰۰۰ دامنه پارک شده و بازدید بسیار بالا بهترین محل برای تبلیغات شما می باشد. سایت فرند نماینده رسمی ثبت و تمدید دامنه ملی. قروش دامنه مرتبه اول کشوری. این دامنه برای فروش می باشد. THIS DOMAIN IS FOR SALE. از حراج روزانه بزرگ سایت آقای دامنه بازدید کنید. برای داشتن یک وبسایت ایده آل ،اولین و مهمترین قدم خرید یک دامنه مناسب با توجه به محتوای سایت است. دامنه زیبا و مرتبط، بالاترین اعتبار یک سایت است. تمامی حقوق این سایت متعلق به.
Le blog de Monavar Naimi (Doubovetzky) - Un blog pour retrouver Mehrdad.
Utilisez notre Reader et abonnez-vous aux meilleurs articles de ce blog! Le blog de Monavar Naimi (Doubovetzky). A letter to Mehrdad, my beloved son. I can take advantage of this letter to give some news about us. Juliette is in 6e at the Jean Jaurès College. She loves piano, which she has been playing for 5 years. She was lucky to get very good piano teachers. For two years, she has been going every Wednesday to Toulouse to study the piano in the Conservatoire de musique. Jean works a lot, as always....
روشنائی نور
و در صفت دنیا فرمود : ] مىفریبد و زیان مىرساند و مىگذرد . خدا دنیا را پاداشى نپسندید براى دوستانش و نه کیفرى براى دشمنانش . مردم دنیا چون کاروانند ، تا بار فکنند کاروانسالارشان بانگ بر آنان زند تا بار بندند و برانند . [نهج البلاغه]. جاده های نور و روشنایی. با تو سخن از گل و بلبل می گویم. بی تو در میان نیزارهای باریک تنهایم گم می شوم. با تو سخن از مهر و وفای دوستان می گویم. بی تو در ابتدای جاده های باریک بی وفایی سرگردانم. با تو سرود جاودانه عشق را سر می دهم. با تو حدیث عاشقی یک جوانه را معنا می کنم.
یگانه عشقه من!!!!
خلاصه اتفاقات قبل از عید و بعد از عید. سلام سلام به همگی. ببخشید من یه مدتی غیبت داشتم اما عیبی نداره الان همه چیز رو تا امروز براتون تعریف میکنم. قبل از عید من همش مشغول جمع کردن وسایلهام و خرید بودم برای رفتن به آلمان. آخه خیلی خوشحال بودم که میخوام برم و برادر شوهر و خانوادشو ببینم. ولی از طرفی هم ناراحت بودم چون که رسول با من نمیومد و من مجبور بودم تنهای تنها برم اونجا. خلاصه قبل از عید من هم به همین منوال گذشت و گذشت و من هر روز استرسم برای رفتنم بیشتر میشد. آخه واقعا" دلم تنگ میشد. بعد از اینکه وسا...
Monavardi.com
.:: وب سایت شرکت پوشش نیرو منور گستر ::.
اخبار و تازه ها. مراحل نهایی تکمیل سه فاز پارس جنوبی. اویل نیوز: وزیر نفت با بیان اینکه روند تکمیل فازهای مختلف پارس جنوبی رو به جلو است، گفت: تکمیل فازهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی در مراحل نهایی بوده و در فاز ۱۷ نیز یک بخش به مدار آمده و در حال تولید است. ساخت یک واحد نیتروژن جدید در پالایشگاه امام خمینی(ره). ساخت یک واحد نیتروژن جدید در پالایشگاه امام خمینی(ره). اثر ارزانی نفت در افزایش قیمت انرژیهای تجدیدپذیر/گاز، رقیب سوختهای تجدیدپذیر. پرونده پارس جنوبی سال ۹۷ بسته میشود. با پرتال داده ورزان.
گروه صنعتی برادران منوری
1587;ه شنبه 21 فروردين 1397 . بالشتک و پوسته استارت. قطعات آلومینیومی استارت ودینام. گارانتی و خدمات پس از فروش. اخبار و اطلاعیه ها. محصولات گروه صنعتي برادران منوري. مجموعه کامل استارت ، دینام و قطعات برقی خودرو. درباره گروه صنعتی برادران منوری. گروه صنعتی برادران منوری سابقه بیش از 35 سال (از سال 1360) در زمینه تولید استارت ، دینام و انواع قطعات برقی خودروهای سبک و سنگین را داشته و در راستای تولید همواره در جهت بهبود مطلوب مستمر و متمایز تلاش نموده است .
سرزمین من
در این خانه کوچک ما تلاش می کنیم تمام تجربیات خود را زمینه آموزش زنان و کودکان حول محور موضوعات آموزش شهروندی و محیط زیست با شما دوستان عزیز به اشتراک بگذاریم. یادداشت های یک دختر ترشیده. یادداشت های یک گلابی دیوانه. توهمات یک آمیب 45 کروموزومی. نوشته شده در شنبه ۱۰ مرداد۱۳۸۸ساعت 16:51 توسط دوستدار 3. نوشته شده در سه شنبه ۶ مرداد۱۳۸۸ساعت 20:21 توسط دوستدار 3. نوشته شده در جمعه ۲ مرداد۱۳۸۸ساعت 23:33 توسط دوستدار 3. نوشته شده در سه شنبه ۳۰ تیر۱۳۸۸ساعت 19:29 توسط دوستدار 3. بهانه ای برای یک شروع.
ترنم باران
باسلام ودرود خدمت همه دوستان به ویژه استاد گرامی. این جانب منور تیموری. به دلیل علاقه خاصی که به زادگاهم شمال دارم ودر شهر باران زندگی کردم این عنوان را انتخاب کردم. بزرگترین آسیب اجتماعی در حال حاظر. نوشته شده توسط منورتیموری شلمانی در دوشنبه سیزدهم دی ۱۳۹۵ و ساعت 13:55. تجربه یک روز باران در گیلان. امروزپنجشنبه است. طبق معمول میرم بیرون نون بگیرم. وقتی می رسم خونه مستقیم میرم آشپزخونه. قل قل کتری صدام می کنه . قوری رو بر می دارم و دو سه قاشق چای می ریزم. من چای پررنگ خیلی دوست دارم. باز باران با ترانه.