my-little-unicorn.persianblog.ir

asheghekamran.blogfa.com

فرشته ی نجات (کامران و هومن) -

http://www.asheghekamran.blogfa.com/post/65

فرشته ی نجات (کامران و هومن). جلوی در خونه ی مریم بودم یعد از ده دقیقه اومد. آخ نفسم.زندگیم. تو این چند روز خیلی دلم براش تنگ شده بود نمی تونستم چشم ازش بردارم. بهم داشت می خندید و گفت: چیه؟ چرا اینجوری نگام می کنی؟ خندیدم . گفتم: هیچی خوشگل خانوم بشین بریم. بعد از چند دقیقه گفت: هومن؟ من: دلم واست تنگ شده بود. لبخند زد و بازم هیچی نگفت. بعد از نیم ساعت جلوی یه رستوران پارک کردم و رفتیم تو رستوران پشت یه میز کنار پنجره نشستیم. خیلی عجیب بود انگار حرفی واسه گفتن نداشتم. تو خودم بودم که مریم گفت: هومن؟

asheghekamran.blogfa.com

فرشته ی نجات (کامران و هومن) - سلام

http://www.asheghekamran.blogfa.com/post/61

فرشته ی نجات (کامران و هومن). شقایق: دوستای گلم خوبین؟ باور کنین خیلی دلم واستون تنگه اما چاره ای ندارم.باید برم.واقعا متاسفم که داستان نصفه مونده اما در شرایطی نیستم که بتونم ادامه بدم و متاسفم که با خبر های خوبی نیومدم.موضوع کامران هومن نیستن یا داستان.گفتنش خیلی سخته اما بدونین.قول نمی تونم بدم اما شاید برگردم.شاید هم هیچ وقت.ولی بدونبن خیلی دوستون دارم. خب بچه ها اینم حرفای شقایق.این روزا همش کارش شده گریه.اولش قبول نکردم که من عکس. بذارم تا خودش مجبور بشه بیاد اما . حالا منم عکس نمی ذارم تا خودش بیاد.

asheghekamran.blogfa.com

فرشته ی نجات (کامران و هومن)

http://www.asheghekamran.blogfa.com/1391/11/3

فرشته ی نجات (کامران و هومن). سلام دوستای خوبم خوبین؟ می دونم خیلی بد قولی کردم اما باید بگم که این وب دیگه آپ نمی شه! اولش می خواستم وبو بدم یکی تا داستانو ادامه بده اما.شرمنده اما دیگه داستانی در کار نیست اما هر چند وقت یک بار میام و بهتون سر میزنم. نظراتتونو میخونم و تایید می کنم و همینطور هر وقت آپ کردین بهم خبر بدین. شاید چند وقت دیگه وب دیگه بزنم و داستانو ادامه بدم. خیلی دوستون دارم و دلم واستون تنگ میشه.بووووووووووووس. دوشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۱ ] [ 19:5 ] [ شقایق ] . کاش بودی تا دلم تنها نبود.

asheghekamran.blogfa.com

فرشته ی نجات (کامران و هومن) -

http://www.asheghekamran.blogfa.com/post/68

فرشته ی نجات (کامران و هومن). با اینکه دلم نمی خواست فرزین منو ببره خونه اما مجبور شدم قبول کنم.سرمو به شیشه تکیه داده بودم و به ماشینایی که با عجله رد می شدن نگاه می کردم. ساعت یازده شب بود اما همه جا شلوغ بود.انگار شده بودم یه مجسمه.من که خودمو واسه این اتفاق آماده کرده بودم تصورشم واسم سخت بود که کامران تنها عشق زندگیم با یکی دیگه باشه.کاشکی هیچ وقت عاشقش نمی شدم. سرمو بلند کردم و به اطراف نگاه کردم چقدر زود رسیدیم. فرزین: می خوای تا فردا صبح همین جا بشینی؟ فرزین: میترا درو باز کن جلوی دریم. چرا باید ...

asheghekamran.blogfa.com

فرشته ی نجات (کامران و هومن)

http://www.asheghekamran.blogfa.com/1392/04/1

فرشته ی نجات (کامران و هومن). اومدم بگم به زودی فصل بعدی داستانو آپ می کنم و اینکه. امروز ۶ تیر که میشه ۲۷ جون تولد منه! نظراتتونو یکی یکی خوندم و واقعا خیلی خوشحالم که از داستان خوشتون اومده.راستش خیلی میترسیدم که خوشتون نیاد و ی جوری دلتون بشکنه خب داستان نوشتن در مورد کامران و هومن کار آسونی نیست و من واقعا دارم تمام تلاشمو می کنم.خوشحال میشم اگه اشکالامو بهم بگین و کمکم کنین تا داستانم بهتر بشه.دوستون دارم خیلی زیاد به چشماتونم خیلی میاد. پنجشنبه ششم تیر ۱۳۹۲ ] [ 10:24 ] [ شقایق ] . هفته دوم بهمن ۱۳۹۴.

asheghekamran.blogfa.com

فرشته ی نجات (کامران و هومن)

http://www.asheghekamran.blogfa.com/1391/05/4

فرشته ی نجات (کامران و هومن). دلم خیلی واستون تنگ شده بود این دفعه گفتم بیام چند تا عکس بذارم.هر چند می دونم منتظر داستانین. خب باید بگم آخر شهریور داستانو میذارم.راستش نمی دونستم که اینقدر منتظر داستانم باشین.فکر نمی کردم خوشتون بیاد.واقعا ممنونم. دوستون دارم خیلی زیاد. دوشنبه سی ام مرداد ۱۳۹۱ ] [ 12:27 ] [ شقایق ] . کاش بودی تا دلم تنها نبود. تا اسیر غصه ی فردا نبود. کاش بودی تا برای قلب من. زندگی اینگونه بی معنا نبود. کاش بودی تا لبان سرد من. قصه گوی غصه ی فردا نبود. کاش بودی تا نگاه خسته ام. فرشته ی ...

asheghekamran.blogfa.com

فرشته ی نجات (کامران و هومن) - من برگشتم!!!!!!

http://www.asheghekamran.blogfa.com/post/62

فرشته ی نجات (کامران و هومن). من برگشتم کانادا.دلم خیلی داستون تنگ شده بود. راستی می دونم دیر شده ولی روز دخترو به همه تبریک می گم. شرمنده ام چون از داستانای همه عقبم. می خواستم داستانو تو این هفته بزارم اما نشد. ولی به زودی بر می گردم ( شاید داستانو این هفته بزارم اما هنوز معلوم نیست. داستان فرشته ی نجات به زودی. اینم حند تا عکس از کنسرت آنتالیا. شنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۹۱ ] [ 8:14 ] [ شقایق ] . کاش بودی تا دلم تنها نبود. تا اسیر غصه ی فردا نبود. کاش بودی تا برای قلب من. زندگی اینگونه بی معنا نبود.

asheghekamran.blogfa.com

فرشته ی نجات (کامران و هومن) -

http://www.asheghekamran.blogfa.com/post/67

فرشته ی نجات (کامران و هومن). سلام دوستای خوبم خوبین؟ می دونم خیلی بد قولی کردم اما باید بگم که این وب دیگه آپ نمی شه! اولش می خواستم وبو بدم یکی تا داستانو ادامه بده اما.شرمنده اما دیگه داستانی در کار نیست اما هر چند وقت یک بار میام و بهتون سر میزنم. نظراتتونو میخونم و تایید می کنم و همینطور هر وقت آپ کردین بهم خبر بدین. شاید چند وقت دیگه وب دیگه بزنم و داستانو ادامه بدم. خیلی دوستون دارم و دلم واستون تنگ میشه.بووووووووووووس. دوشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۱ ] [ 19:5 ] [ شقایق ] . کاش بودی تا دلم تنها نبود.

asheghekamran.blogfa.com

فرشته ی نجات (کامران و هومن) -

http://www.asheghekamran.blogfa.com/post/63

فرشته ی نجات (کامران و هومن). دلم خیلی واستون تنگ شده بود این دفعه گفتم بیام چند تا عکس بذارم.هر چند می دونم منتظر داستانین. خب باید بگم آخر شهریور داستانو میذارم.راستش نمی دونستم که اینقدر منتظر داستانم باشین.فکر نمی کردم خوشتون بیاد.واقعا ممنونم. دوستون دارم خیلی زیاد. دوشنبه سی ام مرداد ۱۳۹۱ ] [ 12:27 ] [ شقایق ] . کاش بودی تا دلم تنها نبود. تا اسیر غصه ی فردا نبود. کاش بودی تا برای قلب من. زندگی اینگونه بی معنا نبود. کاش بودی تا لبان سرد من. قصه گوی غصه ی فردا نبود. کاش بودی تا نگاه خسته ام. فرشته ی ...

asheghekamran.blogfa.com

فرشته ی نجات (کامران و هومن)

http://www.asheghekamran.blogfa.com/1391/05/3

فرشته ی نجات (کامران و هومن). من برگشتم کانادا.دلم خیلی داستون تنگ شده بود. راستی می دونم دیر شده ولی روز دخترو به همه تبریک می گم. شرمنده ام چون از داستانای همه عقبم. می خواستم داستانو تو این هفته بزارم اما نشد. ولی به زودی بر می گردم ( شاید داستانو این هفته بزارم اما هنوز معلوم نیست. داستان فرشته ی نجات به زودی. اینم حند تا عکس از کنسرت آنتالیا. شنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۹۱ ] [ 8:14 ] [ شقایق ] . کاش بودی تا دلم تنها نبود. تا اسیر غصه ی فردا نبود. کاش بودی تا برای قلب من. زندگی اینگونه بی معنا نبود.