myramtolove.blogfa.com

badbanetanhaee.blogfa.com

(◡‿◡✿) عاشقانه (◕‿◕) -

http://www.badbanetanhaee.blogfa.com/post-247.aspx

از عشق برام بگو . کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه "حالت چطوره". و تو جواب میدی "خوبم". کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم بگه : "میدونم خوب نیستی". نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم تیر ۱۳۹۱ساعت 21:8 توسط دخترتنهایی ها. البته اگر میخواهد باحال با ما در ارتباط باشید فرم تماس با ما در آخر صفحه هست هست اونجا با ما پیام بدید ;). میرم جای من اینجا نیست. هر چی دلت می خواد.

delbakhte98.blogfa.com

"پریا" کسی که فراموشش نخواهم کرد - دلم برایت لک زده است..

http://www.delbakhte98.blogfa.com/post-140.aspx

پریا کسی که فراموشش نخواهم کرد. داشتم یک دل و آن هم به تو کردم تقدیم. بیش از این از من مسکینچه تمنا داری. دلم برایت لک زده است. امشب کسی به سیب دلم ناخنک زده است! بر زخمهای کهنه قلبم نمک زده است! این غم نمی رود به خدا از دلم، مخواه! خون است اینکه بر جگر من شتک زده است. قصدم گلایه نیست، خودت جای من، ببین. ما را فقط نه دوست، نه دشمن، فلک زده است! امروز هم گذشت و دلت میهمان نشد. بر سفره ای که نان دعایش کپک زده است! هرشب من -آن غریبه که باور نمی کند. نامرد، روزگار، به او هم کلک زده است-. مجنون در باد ،.

delbakhte98.blogfa.com

"پریا" کسی که فراموشش نخواهم کرد - بی تو می میرم....

http://www.delbakhte98.blogfa.com/post-141.aspx

پریا کسی که فراموشش نخواهم کرد. داشتم یک دل و آن هم به تو کردم تقدیم. بیش از این از من مسکینچه تمنا داری. بی تو می میرم. تا تو بودی در شبم، من ماه تابان داشتم. روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم. حال اگر چه هیچ نذری عهده دار وصل نیست. یک زمان پیشآمدی بودم که امکان داشتم. ماجراهایی که با من زیر باران داشتی. شعر اگر می شد قریب پنج دیوان داشتم. بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود. من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟ ساده از من بی تو می میرم گذشتی خوب من! من به این یک جمله ی خود سخت ایمان داشتم.

delbakhte98.blogfa.com

"پریا" کسی که فراموشش نخواهم کرد - نمی رسـد دستـم به دستـهایت....

http://www.delbakhte98.blogfa.com/post-148.aspx

پریا کسی که فراموشش نخواهم کرد. داشتم یک دل و آن هم به تو کردم تقدیم. بیش از این از من مسکینچه تمنا داری. نمی رسد دستم به دستهایت. هوای باران داشت نگاه غمگینم. چه تلخ می رفتی چه تلخ شیرینم؟ شب جدایی با تمام محجوبی . تو را صدا می زد سکوت سنگینم. ستاره ها گفتند که باز می گردی. چه زود باور بود دل دهن بینم؟ سقوط س رخم را که دیده ای .آیا. نمی ک شی دستی به بال خونینم؟ بیا و از تاراج مرا حفاظت کن. مرا که چون باغی بدون پرچینم. محتاجم به س کرچشمانت. که شعر هم امشب نداد تسکینم. نمی رسد دستم به دستهایت آه:.

delbakhte98.blogfa.com

"پریا" کسی که فراموشش نخواهم کرد - از درد لبریزی....

http://www.delbakhte98.blogfa.com/post-142.aspx

پریا کسی که فراموشش نخواهم کرد. داشتم یک دل و آن هم به تو کردم تقدیم. بیش از این از من مسکینچه تمنا داری. شادی به ظاهر ، منتهی از درد لبریزی. اردیبهشتی هم که باشی اهل پاییزی. وقتی نگاهم می کنی از عمق تنهایی. داری نمک بر زخم یک دیوانه می ریزی. درمانده ام درمان دردت را نمی دانم. شرمنده ام قابل ندارم چیز ناچیزی. ای کاش لختی چوب رخت خلوتت باشم. تنهایی ات را روی دوش من بیاویزی. من" سیصد و سالی است در چشمان تو گم شد. شاید از این خواب هزاران ساله برخیزی. اما تو خوابت برده و حتی درون خواب. مجنون در باد ،. ازآخری...

sunset0.blogfa.com

غروب عشق - دل نداری....

http://www.sunset0.blogfa.com/post-215.aspx

خیلی وقته دیگه زندگی خوش نمی گذره فقط میگذره. بارآخر،من ورق رابادلم بر میزنم! هر که دل دارد بیاندازد وسط! تا که ما دلهایمان را رو کنیم! دل که روی دل بیافتاد،عشق حاکم میشود! پس ،به حکم عشق بازی میکنیم . رو بکن حالا دلت را! بر بزن اندیشه ات راحکم لازم . دل سپردن ، دل گرفتن هردو لازم! قمار زندگی را به کسی باختم که "تک دل" را با "خشت" برید جریمه اش یک عمر حسرت شد! یادش رفته بود که من یارش هستم نه حریفش! یاد گرفتم به "دل" ،"دل" نبندم. یاد گرفتم از روی "دل " حکم نکنم. حدس از مریم حیدرزاده. یک نفر در این میانه.

sunset0.blogfa.com

غروب عشق - یک فکر دیگر

http://www.sunset0.blogfa.com/post-238.aspx

امشب تمام خويش را از غصه پرپر ميكنم. گلدان زرد ياد را با تو معطر ميكنم. تو رفته اي و رفتنت يك اتفاق ساده نيست. ناچار اين پرواز را اين بار باور ميكنم. يك عهد بستم با خودم وقتي بيايي پيش من. يه احترام رجعتت من ناز كمتر مي كنم. يك شب اگر گفتي برو ديگر ز دستت خسته ام. آن شب براي خلوتت يك فكر ديگر ميكنم. صحن نگاهت را به روي اشتياقم باز كن. من هم ضريح عشق را غرق كبوتر ميكنم. شعريست باغ چشم تو غرق سكوت و آرزو. يك روز من اين شعر را تا آخر از بر ميكنم. گر چه شكستي عهد را مثل غرور ترد من. حدس از مریم حیدرزاده.

sunset0.blogfa.com

غروب عشق -

http://www.sunset0.blogfa.com/post-240.aspx

پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند . . پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: "باید ازت عکسبرداری بشه تا مطمئن بشيم جائی از بدنت آسیب ديدگي يا شکستگی نداشته باشه ". پیرمرد غمگین شد، گفت خيلي عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست . پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند :. يكي از پرستاران به او گفت : خودمان به او خبر می دهیم تا منتظرت نماند . او حتی مرا هم نمی شناسد!

sunset0.blogfa.com

غروب عشق -

http://www.sunset0.blogfa.com/post-243.aspx

عجب وفایی دآرد این دلتنگی! تنهاش که میذآریی میری تو جمع و کل ی میگی و میخندی. بعد که از همه جدآ شدی. از ک نج تآریکی میآد بیرون. می ایسته بغل دستت. دست گرمشو میذاره رو شونت. بر میگرده در گوشت میگه:. بآزم خودمم و خودت. نوشته شده در جمعه بیست و یکم تیر 1392ساعت 19:5 توسط S@jj@d. حدس از مریم حیدرزاده. Design By : behnam.com. من زاده اشتباه دنیا هستم. فرزند غریب چرخ بلا هستم. هرجا که روم همیشه بیجا هستم. امروز به فکر رنج فردا هستم. کسی جواب گریه مرا نمیدهد. زخم خورده ام ولی میان جمع. یک نفر در این میانه.