ne3a.blogsky.com

doriye-m.blogfa.com

دلتنگی های من... - بازم دلم گرفته...گریم اختیاری نیست

http://www.doriye-m.blogfa.com/post-59.aspx

بازم دلم گرفته.گریم اختیاری نیست. بازم آفتاب طلوع کردو زد شهرو شلوغ کرد. نگاه عاشقارو به هم دوخت و غروب کرد. شب اومد باز شب اومد باز شب اومد باز شب اومد. واسه تسکین قلب غصه دارم کسی از در نیومد که نیومد. سرو پای وجودم، همه پا بوس امشب. چراغای محله همه خاموش امشب. به یاد رفتنت وقتی میوفتم. برام آشفته بازایه امشب. چرا رفتی نموندی در کنارم؟ نمدونی ز دوریت بی قرارم. تموم عمرمو به پات نشستم . غرورمو برای تو شکستم. می گفتی ماه من باشو منم ستاره ی تو. نوشته شده در: ساعت: توسط : دیونه محمد . لطفا مجردها وارد شوند.

doriye-m.blogfa.com

دلتنگی های من... - غروبا...

http://www.doriye-m.blogfa.com/post-51.aspx

غروبا میون هفته برسر قبر یه عاشق یه جوون میاد میزاره گلای سرخ شقایق بی صدا میشکنه بغضش روی سنگ قبر دلدار اشک میریزه ازدو چشمش مثل بارون وقت دیدار زیر لب با گریه میگه: مهربونم بی وفایی رفتی ونیستی بدونی چه جگرسوزه جدایی آخه من تورومی خواستم اون نجیب خوب وپاک اون صدای مهربون. نه سکوت سرد خاک تویی که نگاه پاکت مرهم زخم دلم بود دیدنت حتی یه لحظه. راه حل مشکلم بود توکه ریشه کردی با من. رفتی اونور دقایق منوجاگذاشتی اینجا بادلی خسته وعاشق نمی خوام بی تو بمونم. بی تو زندگی حرومه توکه پیش من نباشی. هفته چهارم شهر...

doriye-m.blogfa.com

دلتنگی های من... - محمدم........

http://www.doriye-m.blogfa.com/post-67.aspx

دنبالت دارم میگردم اما نیست از تو نشونی. روزگار ما رو جدا کرد یه غروب توی جوونی. خوابیدی رو بال موجا کاش می شد بودم کنارت. تو به دریا دل سپردی من تو ساحل چشم به راهت. دل من هواتو کرده کاش میشد تو رو ببینم. کاش بشه تو خواب دوباره دست سردتو بگیرم. تو که رفتی به سلامت وعده ی ما به قیامت. حسرت یه لحظه دیدن واسه من شده یه عادت. نوشته شده در: ساعت: توسط : دیونه محمد . بازیچه دست یار بودن عشق است. آواره روزگار بودن عشق است. در محکمه ای که یار قاضی باشد. محکوم طناب دار بودن عشق است. عشق برما حکم سنگيني نوشت.

doriye-m.blogfa.com

دلتنگی های من... - دریغ...

http://www.doriye-m.blogfa.com/post-55.aspx

سخت گریبانم را گرفته! و وقتی وسعت لبهایم زیاد می شود. هنوز حجم قلبم کوچک است. اما این را نمی فهمی! روزنه های تردید را بسته ام. آن راه از گام های خسته ی من پر است. آخر نو به نو خودم را به آن راه می زنم. روح خاکستریت لحظه ای. در جام عسل چشمهای من شناور شود! نوشته شده در: ساعت: توسط : دیونه محمد . بازیچه دست یار بودن عشق است. آواره روزگار بودن عشق است. در محکمه ای که یار قاضی باشد. محکوم طناب دار بودن عشق است. عشق برما حکم سنگيني نوشت. گفته شد دل داده ها از هم جدا. واي بر اين حکم و اين قانون زشت.

doriye-m.blogfa.com

دلتنگی های من... -

http://www.doriye-m.blogfa.com/post-73.aspx

باز امشب عشق تنها می شود. زخم، سهم فرق مولا می شود. جاده می ماند غریب و بی سوار. ذوالفقار عدل می گیرد غبار. منم دلتنگم آن قدر که با نامت مي گريم دل تنگي.انتظار.من . من غريب تر از هميشه ام عشق من. تو که خوب مي دانستي که همه تنها آشنايي را به يدک مي کشند و تو آشناي منيتو که مي دانستي هر نفسم با نفست بيرون مياد. تويادت نمي آيدعشق من؟ يادت هست در آغوشم کشيدي که من همه کس توام! من براي تو . براي تو که همه کس مني. براي تو که همه ي دنياي ساده و کودکانه ي مني دلتنگم. بگذار فکر کنند شعر است! به من حق بده نازنينم!

parsehayeasheghane.blogsky.com

آرشیو مطالب وبلاگ - نقطه ته خط...

http://www.parsehayeasheghane.blogsky.com/posts

هفت خان تا مدرک اقامت. یکشنبه 30 مردادماه سال 1390 14:54). صبح زود همگی زره ها رو به تن کردیم(لباسامون) و سوار بر رخش (یک پیکان سفید) راهی خانه ی دیو شدیم(دفتر امور اتباع) البته باید بگم رستم (پدرم) چند روز قبل از بقیه خان اول رو طی کرده بود و دیو فیش های چهارصد هزارتومانی بانک رئ شکست داده بود خان دوم : پس از اندی درگیری موفق به تحویل دادن رسید پرداختی شدیم خان سوم : مدتی در. پنجشنبه 27 مردادماه سال 1390 13:39). یکشنبه 23 مردادماه سال 1390 15:23). یکشنبه 23 مردادماه سال 1390 14:49). بگذار شب هایمان سرشا...

parsehayeasheghane.blogsky.com

هفت خان تا مدرک اقامت - نقطه ته خط...

http://www.parsehayeasheghane.blogsky.com/1390/05/30/post-38

هفت خان تا مدرک اقامت. صبح زود همگی زره ها رو به تن کردیم(لباسامون) و سوار بر رخش (یک پیکان. خانه ی دیو شدیم(دفتر امور اتباع) البته باید بگم رستم (پدرم) چند روز قبل از بقیه. طی کرده بود و دیو فیش های چهارصد هزارتومانی بانک رئ شکست. خان دوم : پس از اندی درگیری موفق به تحویل دادن رسید پرداختی شدیم. خان سوم : مدتی در کمین نشستیم تا دیو سیاه خودشو نشون بده (یک آشخور که نوبت را. به ما میفهماند مثلا). خان چهارم : وارد اتاقکی گشتیم که دو عجوزه (مسئول انگشت برداری و عکسبرداری) در آن. به عیش نشسته بودند.

doriye-m.blogfa.com

دلتنگی های من... - سلام محمدم...

http://www.doriye-m.blogfa.com/post-60.aspx

سلام محمدم در میان گندم زار می دوم به دنبال چشمهایم هستم گونه های تر شده ام. به یادم می اندازد که هم اکنون اینجایم .می ایستم به پشت سرم نگاه می کنم. آه افسوس چقدر راه پیموده بودم. نوشته شده در: ساعت: توسط : دیونه محمد . بازیچه دست یار بودن عشق است. آواره روزگار بودن عشق است. در محکمه ای که یار قاضی باشد. محکوم طناب دار بودن عشق است. عشق برما حکم سنگيني نوشت. گفته شد دل داده ها از هم جدا. واي بر اين حکم و اين قانون زشت. خیلی دلم گرفته از خیلی ها. لطفا مجردها وارد شوند. بی تو تنها نیستم. دختر عاشق و تنها.

doriye-m.blogfa.com

دلتنگی های من... -

http://www.doriye-m.blogfa.com/post-57.aspx

لحظه های بی قراری. لحظه های بی من و با من بودن. همان لحظه های بریدن از خود خویشتن. لحظه هایی سراسر درد و آرزو. لحظه هایی که تا ابد با توست. لحظه های انتظار برای فردا. فردا را برای فرداهای بهتر شمردن. لحظه ها را شمردن و شمردن. لحظه ها همراه ثانیه ها می گذرد. و مرا با خود می برد. دور می سازد مرا از هر چه می خواستم. لحظه ها می گذرند و آرزوهای مرا با خود می برند. این لحظه ها مرا دور ساخته اند از داشته هایم. و مرا می برند به آینده ها آینده های بی فردا. ای لحظه ها تا به کی مرا همراه خود خواهید کشید. دلنواز است...