negativedialectic.wordpress.com

shurom.blogfa.com

شورؤم -

http://shurom.blogfa.com/post/18

مرض سکوت گرفته ام. حرف ها و بی حرفی هایم، همه، در کوچه ای راه می روند که نهایتش سوز سرد سرماست. حالا که همراه پاییز رفته ای، من باز هم فهمیدم که پاییز برای من هرگز هیچ نداشته، جز ترس، و اندوه. پاییزی که در آن متولد شدم و به یقین روزی هم در آن، از بین خواهم رفت. روزی شاید مثل همین روز آخر پاییز. پی نوشت 1: من از یلدا و یلدا بازی متنفرم. پی نوشت 2: موهات. Development Of Silence Ardavan Vossoughi. نوشته شده در ۹۲/۰۹/۳۰ساعت 17:44 توسط مهاجر. اين منم، راوي نوستالژيك يك اتفاق واقعن پاييزي! عکس های سمیرا بزرگی.

jungle-glk.blogfa.com

جنگل

http://www.jungle-glk.blogfa.com/8806.aspx

سبز تویی که سبز می خواهمت. زمانی باور شک ناپذیر مردم گردش خورشید به دور زمین بود، اما حالا مردم عادی، جهان رو جوری می بینند که زمین به دور خورشید می گرده. تاریخ از زمانی که گالیله این رو فهمید عوض نشد بلکه از زمانی تغییر کرد که مردم کوچه و بازار این نگاه علمی و نه تجویزی گالیله رو فهمیدند و جهان رو جور دیگری دیدند. در مطالعه ی زبان با دو پدیده سرو کار داریم: "همگانی ها" (آنچیزهایی که در همه ی زبان ها مشترکند و جنبه ی جهانی دارند) و "گوناگونی ها". اما تفاوت" در"و"میان" زبانها چطور بوجود میاد؟ اما رویکرد د...

farzam-h.blogfa.com

گفتنی‌هایِ من

http://www.farzam-h.blogfa.com/9105.aspx

در حوالی و حواشی زندهگی که ادبیات است و ادبیاتی که زندهگیست. دوشنبه شانزدهم مرداد 1391. نامههایی به یک نویسندهی قدیمی(2). پیش از هر چیز بگویم که نمیتوانم شادمانیام را از پاسخی که به نامهام دادهاید پنهان کنم آخر میدانید ما عادت کردهایم که نویسندگان قدیمی زیاد تحویلمان نگیرند، شاید اغراق نباشد که بگویم از هر ده نویسندهی قدیمی یکیشان جواب سلام ما را بدهد، چه رسد به آنکه بخواهد نامهی جوانی چون من را پاسخ گوید! تا نامهای دیگر خداحافظتان. شامگاه شانزدهم یک هزار و سیصد و نود و یک. یکشنبه پانزدهم مرداد 1391.

22nia.blogspot.com

دو دنیا: May 2013

http://22nia.blogspot.com/2013_05_01_archive.html

Thursday, May 2, 2013. 6 به امید دیدار آقای نصیرنیا. 1- هیچ‌گاه از خودم آن‌قدر ناامید و حتّا متنفر نمی‌شوم که وقتی به چهار سال پیش -زمان ِ انتخاب رشته‌ی دانشگاهم- فکر می‌کنم. وقتی که چنان مسخ و ازخودبیگانه بودم، که فقط به انتخاب یکی از بین ِ "مهندسی" ِ برق و مکانیک و عمران و صنایع فکر می‌کردم و به کُلّی فراموش کرده بودم که از وقتی یادم می‌آید، یکی از بزرگ‌ترین سوداهای زندگی‌ام، "معلم"شدن بوده. نمی‌دانم تا کِی خودم را بابت آن روزها محاکمه خواهم کرد. من هم آدم ِ همین زمانه‌ام. اما این‌ها همه توجیه است.

shurom.blogfa.com

شورؤم -

http://shurom.blogfa.com/post/30

به انکار بودن تو. روی شمع ها. و باد. در کدامین سوی تهران آواره ام؟ آهنگ پیشنهادی: بی قرار - علیرضا قربانی. نوشته شده در ۹۴/۰۵/۱۹ساعت 0:20 توسط مهاجر. اين منم، راوي نوستالژيك يك اتفاق واقعن پاييزي! پاييزي كه برف مي باريد و تو هنوز فكر ميكني نگاه خيرهي من به آينهاي بود كه مادرم برايت آورده بود! عکس های سمیرا بزرگی. موسیقی گیل و گالش.

22nia.blogspot.com

دو دنیا: #10 حاتم‌زاده، بی‌آبروییِ دانشگاه بود...

http://22nia.blogspot.com/2013/12/10.html

Sunday, December 15, 2013. 10 حاتم‌زاده، بی‌آبروییِ دانشگاه بود. می‌خواستم هم‌زمان با روز دانشجو و رفتن حاتم‌زاده، در مورد فعالیت‌ دانشجویی در دانشگاه گیلان بنویسم. حالا که یک سال است نسبتاً از فضا دورم؛ و البته فضا به کلی تغییر کرده، گمانم می‌توان نگاهی از بیرون و دیدی انتقادی نسبت به آن دوران داشت. زین‌پس در همین وبلاگ، در چند مطلب، نگاه و نظر خودم در مورد خودم از روزهای فعالیت در دانشگاه گیلان را خواهم نوشت. کاش سایر فعالین سابق هم این کار را بکنند. Subscribe to: Post Comments (Atom). دو دنیا"، ...

22nia.blogspot.com

دو دنیا: April 2013

http://22nia.blogspot.com/2013_04_01_archive.html

Saturday, April 27, 2013. 5 گوش ِ جان. این "گوش جان سپردن" که اول همه‌ی مراسم کذایی حکومتی توسط مجری محترم ته‌ریش دار یا چادر به‌سر به آن دعوت می‌شدیم، تعبیری که بخشی از کابوس‌های دوران مدرسه‌ی من است و هنوز هم با شنیدنش یاد ِ بربادرفتن ِ سال‌های کودکی و نوجوانی‌ام در آئین‌های آزار و اذیت می‌افتم، تا به حال فقط در مقابل ِ یک صوت تجربه‌اش کرده‌ام. من تقریبن که نه، دقیقن هیچ‌چیز از موسیقی نمی‌دانم. تا به حال دستم به هیچ سازی نخورده و فرق نت و ملودی و ریتم و نمی‌دانم چه را نمی‌دانم. ساخته‌های این مرد&...

shurom.blogfa.com

شورؤم -

http://shurom.blogfa.com/post/27

دیر شده بود گالیا. همان روز که غروب شده بود و دیر نبود. و آفتاب سرخ تجریش از چشمهای زرد تو که عبور نمی کرد. وقتی سر پل تجریش باران گریه میکرد و تمام ولیعصر را آب برد تا رسید به خانه ات. لباس آبی من آب شد و آب شد و ریخت روی خرمایی موهایت. و تو نبودی گالیا. که گریه کنی و آنقدر گریه کنی تا تمام تجریش را آب ببرد. مثل آن روز برفی زمستانی که تمام عابران پل غرق اشکهای تو شدند. و من در پناه موهای تو آرمیده بودم. خیلی دیر، ولی چشمهای تو که دروغ نمی گویند. دیر بود. خیلی دیر. عکس های سمیرا بزرگی. موسیقی گیل و گالش.

suddenblindness.blogspot.com

The Myth of Sisyphus

http://suddenblindness.blogspot.com/2011/05/it-is-over-here.html

The Myth of Sisyphus. دوشنبه، اردیبهشت ۱۲. So long everyone, . Posted by افسانه سیزیف. ۱۲:۰۷ قبل‌ازظهر, شهریور ۰۸, ۱۳۹۰. And thanks for all the fish. ۱۱:۰۸ قبل‌ازظهر, شهریور ۱۰, ۱۳۹۰. The cartoon that i had? I missed writing :( might come back one day . but with a new blog! I am a new person nowwwww . اشتراک در: نظرات پیام (Atom). وبلاگ‌هایی که می‌خوانم. Best indie rock music, great new songs, hot bands, album releases. شُمال از شُمالِ غربی. چند خط برای خواندن. یادداشت های يك دختر ترشيده. سیب زمینی داغ .

shurom.blogfa.com

شورؤم -

http://shurom.blogfa.com/post/13

2- از نوروزبل چه به دست می آوریم؟ گوروم گوروم بل خواندن و شادی کردن؟ دور آتش جمع شدن و عکس گرفتن و به یادگار گذاشتن؟ آواز محلی خواندن و نوستالژی روستا گرفتن؟ آیا به راستی آتش نوروزبل به خاطر این ها روشن می شد؟ به یقین می توان گفت در پس زمینه نوروزبل چیزی فراتر از این هاست. چیزی که علیرغم اجبار به تغییر در (یا حذف) شیوه تولید مرمان این خطه، و همچنین نبود قدرت سیاسی برای حمایت از آن، آن را زنده نگه داشته و در گوشه و کنار ما حضور دارد. نوشته شده در ۹۱/۰۵/۰۹ساعت 0:29 توسط مهاجر. عکس های سمیرا بزرگی.