noplace4life.blogfa.com

my-dying-memories.blogfa.com

خاطرات گمشده ی من - عشق ابدی

http://www.my-dying-memories.blogfa.com/post-17.aspx

خاطرات گمشده ی من. They are all gonna die . چون میدونم بعد یک لبخند اشک و بعد یک خنده گریست. این رسمشه و کاریشم نمیشه کرد. فقط میخوام زودتر با تو برم اون بالا. تا برای همیشه لبخند روی لبامون باشه و همیشه بخندیم. نوشته شده در شنبه یازدهم دی ۱۳۸۹ساعت 18:34 توسط paniz. خاطراتم را دوست دارم . ولی از من فرار میکنند . میترسم گم شوند . سعی میکنم بگیرمشان . دستم که بهشان میرسد . محکم بغلشان میکنم . و در پستوی ذهنم . تا مبادا دوباره بدوند . و از من دور شوند . بچه مدرسه ای ها. دلنوشته های یک آدم فضایی.

my-dying-memories.blogfa.com

خاطرات گمشده ی من - ...

http://www.my-dying-memories.blogfa.com/post-21.aspx

خاطرات گمشده ی من. They are all gonna die . خیلی چیزا در گوشم خوندی. خیلی چیزا نشونم دادی. گفتی انقد نگهت میدارم تا عزابت بدم. تا زنده به گورت کنم. نشونم دادی فاحشه هایی رو که زیر وزن پیرمردای خرپول درد میکشیدن.اما فکر تراول های 100تومنی آرومشون میکرد. نشونم دادی کسایی رو که عشق رو بهونه کردن برای ارضاء شدنشون. نشوم دادی دختریو که بعد 4ماه دوستی زن شد. نشونم دادی.که چقدر بی رحمی. تو بازیو شروع کردی.انتقام آلت راست شده اش را از تو میگیرم. انتقام اسم فاحشه را از تو میگیرم. خاطراتم را دوست دارم .

my-dying-memories.blogfa.com

خاطرات گمشده ی من

http://www.my-dying-memories.blogfa.com/8909.aspx

خاطرات گمشده ی من. They are all gonna die . تاریکی رو دوست دارم. به تاریکی آسمون نگاه میکنم. و فقط به این فکر میکنم. که به زودی تو تاریکی میام پیشت! نوشته شده در جمعه نوزدهم آذر ۱۳۸۹ساعت 9:34 توسط paniz. نمیتونم اون خاطرات تلخ رو فراموش کنم. چرا همیشه سعی میکنی فراموشش کنم؟ میدونم برا توام سخته. تو خیلی اشتباه کردی. و مهم اینه که خودتم قبول کردی کار اشتباهی کردی! من با تو خوشبختم. پس سعی میکنم فراموشش کنم! این موضوع جز اشک فایده ای برا من نداشت. و متنفرم ازینکه نمیتونم ازت متنفر باشم! باز اشک هایم می بارد.

my-dying-memories.blogfa.com

خاطرات گمشده ی من

http://www.my-dying-memories.blogfa.com/8910.aspx

خاطرات گمشده ی من. They are all gonna die . چون میدونم بعد یک لبخند اشک و بعد یک خنده گریست. این رسمشه و کاریشم نمیشه کرد. فقط میخوام زودتر با تو برم اون بالا. تا برای همیشه لبخند روی لبامون باشه و همیشه بخندیم. نوشته شده در شنبه یازدهم دی ۱۳۸۹ساعت 18:34 توسط paniz. خاطراتم را دوست دارم . ولی از من فرار میکنند . میترسم گم شوند . سعی میکنم بگیرمشان . دستم که بهشان میرسد . محکم بغلشان میکنم . و در پستوی ذهنم . تا مبادا دوباره بدوند . و از من دور شوند . بچه مدرسه ای ها. دلنوشته های یک آدم فضایی.

my-dying-memories.blogfa.com

خاطرات گمشده ی من - زن...

http://www.my-dying-memories.blogfa.com/post-19.aspx

خاطرات گمشده ی من. They are all gonna die . آیا معنی مرد را میدانی؟ من مرد را درد. دخترانی که غافل اند. و قربانی لذت های کثیف موجودات وحشی به نام مرد میشوند. و مانند عروسک خیمه شب بازی بازیچه ی دست آنان میشوند. و بعد از اتمام بازی با دختران بی گناه. و گریه های شبانه. با کابوس های ترسناک. و احساس لرزش با دیدن هر موجود خبیثی. ولی دیگر کار از کار گذشته. و مرد به فکر دختری دیگر است. نوشته شده در یکشنبه سوم بهمن ۱۳۸۹ساعت 14:9 توسط paniz. خاطراتم را دوست دارم . ولی از من فرار میکنند . میترسم گم شوند .

my-dying-memories.blogfa.com

خاطرات گمشده ی من - بی بازگشت...

http://www.my-dying-memories.blogfa.com/post-18.aspx

خاطرات گمشده ی من. They are all gonna die . مدتی است که خاطراتم را به فراموشی سپرده ام. خاطراتی که همچون صدای جیغ کودکی تن مرا میلرزاند. ای کاش راهی برای بازگشت به زندگی وجود داشت. تا دوباره آن نگاه عاشقانه را بر من ارزانی میداشتی. من زندگی ام را در قمار باختم. قماری که هرگز برنده نداشت. و امروز فهمیدم که زندگی برگشت پذیر نیست. نوشته شده در جمعه یکم بهمن ۱۳۸۹ساعت 18:38 توسط paniz. خاطراتم را دوست دارم . ولی از من فرار میکنند . میترسم گم شوند . سعی میکنم بگیرمشان . دستم که بهشان میرسد . محکم بغلشان میکنم .

my-dying-memories.blogfa.com

خاطرات گمشده ی من - خاطرات

http://www.my-dying-memories.blogfa.com/post-13.aspx

خاطرات گمشده ی من. They are all gonna die . خاطراتم رو گم کردم. حیف شد.چون واقعا دوسشون داشتم! همیشه سعی میکردم دنبالشون باشم. همیشه دنبالشون میگشتم.ولی.هیچوقت بهشون نمیرسیدم. من بدون خاطراتم هیچی نیستم. من زندگی رو بدون خاطراتم نمیخوام! دیگه بدون اونا زندگی من پوچه! دیگه نمیخوام تو این دنیای لعنتی بمونم! واقعا میدونستی تمام خاطراتم تو بودی؟ نوشته شده در چهارشنبه سوم آذر ۱۳۸۹ساعت 16:34 توسط paniz. خاطراتم را دوست دارم . ولی از من فرار میکنند . میترسم گم شوند . سعی میکنم بگیرمشان . دستم که بهشان میرسد .

my-dying-memories.blogfa.com

خاطرات گمشده ی من - bye 4 ever

http://www.my-dying-memories.blogfa.com/post-22.aspx

خاطرات گمشده ی من. They are all gonna die . مرسی از اینکه متنامو میخوندینو نظر میدادین. و همینطور مستانه نوشتنو ول نکن چون حرف دل خیلیارو از جمله خودمو میزنی. از لادنم ممنونم که منو به نوشتن تشویق کرد. نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۸۹ساعت 12:49 توسط paniz. خاطراتم را دوست دارم . ولی از من فرار میکنند . میترسم گم شوند . سعی میکنم بگیرمشان . دستم که بهشان میرسد . محکم بغلشان میکنم . و در پستوی ذهنم . تا مبادا دوباره بدوند . و از من دور شوند . بچه مدرسه ای ها. دلنوشته های یک آدم فضایی.

my-dying-memories.blogfa.com

خاطرات گمشده ی من - تاریکی...

http://www.my-dying-memories.blogfa.com/post-16.aspx

خاطرات گمشده ی من. They are all gonna die . تاریکی رو دوست دارم. به تاریکی آسمون نگاه میکنم. و فقط به این فکر میکنم. که به زودی تو تاریکی میام پیشت! نوشته شده در جمعه نوزدهم آذر ۱۳۸۹ساعت 9:34 توسط paniz. خاطراتم را دوست دارم . ولی از من فرار میکنند . میترسم گم شوند . سعی میکنم بگیرمشان . دستم که بهشان میرسد . محکم بغلشان میکنم . و در پستوی ذهنم . تا مبادا دوباره بدوند . و از من دور شوند . بچه مدرسه ای ها. دلنوشته های یک آدم فضایی. می خوردن و شاد بودن آیین من است. دختر از هم گسیخته! مرگ در کفن عروسی!