omidsa1992.persianblog.ir

sokootam.blogfa.com

سكوت - بیا بیا که مرا با تو ماجرائی هست ...

http://www.sokootam.blogfa.com/post-11.aspx

بیا بیا که مرا با تو ماجرائی هست . چه به موقع رسیدی! برای این رویا همه چیز را آماده کرده بودم همه چیزرا دو صندلی روبروی هم دو استکان چای داغ برای رفع خستگی ات و مرهمی در دست هایم برای زخم سال های دیر و دور. همه چیز آماده بود. و تو درست در لحظه ای رسیدی که سکوت خانه مرا به اضمحلال کشانده بود و صدایت طنین دلنشین صدایت که می گفتی لیلا! مرا از خلسه ی رو به سقوط بیرون کشید. این روزها انگار که هوا بیشتر باشد نفس هایم عمیق تر و موزون تر شده اند موزون تر شده اند این روزها که همه چیز با صدای تار تو می رقصد.

sokootam.blogfa.com

سكوت

http://www.sokootam.blogfa.com/9012.aspx

چرا سال هاست لباس عید نخریده ام؟ چرا ماهی قرمزهایی که داداش خریده است مثل بچگی ها یم مرا جذب خودش نمیکند؟ اشکال از من است یا از ماهی قرمز؟ دوست دارم به یک سال گذشته فکر کنم و مدام از خودم بپرسم لیلا! تو امسال چیزی را گم کرده ای که اینقدر آشفته بودی؟ دلم شجریان می خواهد. بوی باران می خواهد. دلم میخواهد کاست های گرد گرفته ام رازیر و رو کنم و از بین شان خاطره های خوبی بیرون بکشم. 2یک غزل قدیمی که برای دوستانم تکراری خواهد بود.میدانم مرا خواهند بخشید. بشکن سکوت را و به غوغا بخوان مرا. دور فلک درنگ ندارد.

sokootam.blogfa.com

سكوت

http://www.sokootam.blogfa.com/9109.aspx

در حال وهوای این روزها و این شبها. در عرصهی جدال سیاهی و روشنی. وقتی دو صف مقابل هم قد کشیدهبود. سردار تشنهکام سپاه سپید عشق. یک لحظه سر کشید و چو مهتاب رخ نمود. تنها به خیل قوم شبحها نگاه کرد. غیرت میان سینهی او شعله میکشید. در لحظهی تلاقی اندوه با غرور. تنها صدای بانگ عمو العطش شنید. تصویر کودکان همه جا پیش چشم او. میرفت تا که آب بیابد برایشان. میرفت تا که کم کند از عمق فاجعه؟ یا اینکه بیشتر کند اندوه تشنگان. چشمش به مشک بود، به آن جلوهی امید. میرفت تا اجازه بگیرد از آفتاب. گرد از پی سوار شتابان بلند شد.

sokootam.blogfa.com

سكوت - بوی باران...

http://www.sokootam.blogfa.com/post-7.aspx

چرا سال هاست لباس عید نخریده ام؟ چرا ماهی قرمزهایی که داداش خریده است مثل بچگی ها یم مرا جذب خودش نمیکند؟ اشکال از من است یا از ماهی قرمز؟ دوست دارم به یک سال گذشته فکر کنم و مدام از خودم بپرسم لیلا! تو امسال چیزی را گم کرده ای که اینقدر آشفته بودی؟ دلم شجریان می خواهد. بوی باران می خواهد. دلم میخواهد کاست های گرد گرفته ام رازیر و رو کنم و از بین شان خاطره های خوبی بیرون بکشم. 2یک غزل قدیمی که برای دوستانم تکراری خواهد بود.میدانم مرا خواهند بخشید. بشکن سکوت را و به غوغا بخوان مرا. دور فلک درنگ ندارد.

sokootam.blogfa.com

سكوت - خوش خرامان می روی ای جان جان بی من مرو...

http://www.sokootam.blogfa.com/post-8.aspx

خوش خرامان می روی ای جان جان بی من مرو. تصمیم گرفته بودم بی غزل نیایم . ولی نشد. این پست را تقدیم به محدثه خسروی می نویسم حالا که فرسنگ ها دور تر از من در شهری به نام اصفهان نشسته و نمیدانم که میخواندم یا نه! این یادداشت را به خاطر رفاقتی نوشتم که عجیب برایم عزیز است. نوشته شده در دوشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 17:18 توسط لیلا حسین نیا. دور فلک درنگ ندارد. برای مرد نواها و نغمه ها. همراه باد می رسی از راه های دور. بیا بیا که مرا با تو ماجرائی هست . چشمت هزار قصه ی نا گفته ی من است .

sokootam.blogfa.com

سكوت

http://www.sokootam.blogfa.com/9103.aspx

چشمت هزار قصه ی نا گفته ی من است . 3 یک غزل محصول آخرین ساعات سال نود:. در چشم تو همیشه غمی سنگین ، در چشم تو همیشه عزا برپاست. حسی در آن دو مردمک لرزان ، چیزی در آن نگاه جنون افزاست. انگار چشم های تو می خواهند از روزهای رفته بگویندم. حرفی نمیزنی و سکوتت تلخ اما نگاه ملتهبت گویاست. تلفیقی از جنونی و آرامش ، ترکیبی از شکستی و پیروزی. آرامش و تلاطم چشمانت مانند حال منقلب دریاست. بنشین دمی مقابل من بنشین ، در چشم هام خیره شو و دریاب. مجنون نشسته پیش نگاه تو ، هرچند نام کوچک او لیلاست. دور فلک درنگ ندارد.

sokootam.blogfa.com

سكوت

http://www.sokootam.blogfa.com/9107.aspx

برای مرد نواها و نغمه ها. این بداهه غزل، تقدیم به استاد حسین علیزاده و پژمان حدادی. به یاد غوغای. در تبریز و آن سی اردیبهشت خاطرانگیز. پنجههای تو چونان دو ساحرند. انگشت هات در غزلی نغز، شاعرند. بنواز و روح را به تن شهر مرده آر. این پنجه ها به معجزهی عشق قادرند. بودن غنیمتیست در این قحطی حضور. افسوس این دو ساحر شاعر مسافرند. در عشق پرده راست بکن، شاعران شهر. در حسرت روایت یک عشق طاهرند. درد است اینکه در گذر از سالها، کنون. مردان روز حادثه آزرده خاطرند. هر زخمهات به زخم دلم مرهمی است، آه. دور فلک درنگ ندارد.

sokootam.blogfa.com

سكوت

http://www.sokootam.blogfa.com/9105.aspx

همراه باد می رسی از راه های دور. به هم رسیده و در هم دوباره زاده شدیم. بدل به مستی پنهان میان باده شدیم. چقدر حوصله کردیم و چشم دزدیدیم. نگاهها که گره خورد بیاراده شدیم. من و تو نعمت دیرینهی خدا بودیم. که بعد از آن همه دوری به عشق داده شدیم. شبیه پنجرههایی که چفت هم باشند. گشوده رو به افقهای فوقالعاده شدیم. سوار ابر شدیم و به آسمان رفتیم. سپس به هیئت باران از آن پیاده شدیم. من و تو حادثهای خلق کرد وقتی که. به هم رسیده و در هم دوباره زاده شدیم. نوشته شده در جمعه ششم مرداد ۱۳۹۱ساعت 17:30 توسط لیلا حسین نیا.

sokootam.blogfa.com

سكوت - دور فلک درنگ ندارد

http://www.sokootam.blogfa.com/post-15.aspx

دور فلک درنگ ندارد. دارد تمام میشود این شب، شتاب کن. این بوسه را برای غزل فتح باب کن. یک امشب است فرصت بودن کنار هم. دور فلک درنگ ندارد شتاب کن. بین دل و تمام جهان یک دوراهی است. وقتش رسیده است: بیا انتخاب کن. دیوارهای سر زده در راه عشق را. گر سر کشند تا به ثریا خراب کن. دوری گناه مذهب عشق است، بعد از این. دیگر گنه بس است کمی هم ثواب کن. سهم من است امن نگاهت، در آن حریم. هر کس به غیر من برسد را جواب کن. آه از سپیده ای که جدایت کند ز من. فکری برای سر زدن آفتاب کن. دور فلک درنگ ندارد.