onlylove11.blogfa.com
!...و ناگهان چه زود دیر میشود!...و ناگهان چه زود دیر میشود - سلام دوستان امیدوارم از مطالب خوشتون بیاد ، نظر یادتون نره.
http://onlylove11.blogfa.com/
!...و ناگهان چه زود دیر میشود - سلام دوستان امیدوارم از مطالب خوشتون بیاد ، نظر یادتون نره.
http://onlylove11.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.8 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
75
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.812 sec
SCORE
6.2
!...و ناگهان چه زود دیر میشود | onlylove11.blogfa.com Reviews
https://onlylove11.blogfa.com
!...و ناگهان چه زود دیر میشود - سلام دوستان امیدوارم از مطالب خوشتون بیاد ، نظر یادتون نره.
!...و ناگهان چه زود دیر میشود - يلدا قسمت دوم.
http://www.onlylove11.blogfa.com/post/78
و ناگهان چه زود دیر میشود. سلام دوستان امیدوارم از مطالب خوشتون بیاد ، نظر یادتون نره. داشتیم با هم می خندیدیم که یه مرتبه یه دختر خیلی قشنگ، حدود بیست و پنج، شیش ساله با ناراحتی و اضظراب اومد طرف نیما و تا رسید با نگرانی و استرس زیاد گفت. ببخشید، شما منو نمی شناسید! من تازه از خارج برگشتم ایران! تا اینو گفت، نیما شروع کرد. قربون قدم ت یلدا جون! چه خوب کردي برگشتی ایران! بخدا جات تو مملکت خیلی خیلی خالی بود! از اون سالی که تو ایران با هم بودیم و تو رفتی خارج، دیگه ازت بیخبر بودم. بابا کجایین شما آخه؟
!...و ناگهان چه زود دیر میشود
http://www.onlylove11.blogfa.com/1392/01
و ناگهان چه زود دیر میشود. سلام دوستان امیدوارم از مطالب خوشتون بیاد ، نظر یادتون نره. هر دو در حالیکه به موسیقی گوش می کردیم چایی مون رو خوردیم. فرگل- حالا دیگه اون آباژور رو هم خاموش کن! نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۲ساعت 13:0 توسط mohsen. پريچهر قسمت سي نهم. فرگل- فرهاد گوشه آسمون سفیدی می زنه انگار شب از دست رفت! بیا با هم تا به شب برویم! نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم فروردین ۱۳۹۲ساعت 13:15 توسط mohsen. پريچهر قسمت سي هشتم . نگاهی به من کرد و خندید و گفت: باشه. زندگي به نظر من!
!...و ناگهان چه زود دیر میشود - پريچهر قسمت چهل دوم.
http://www.onlylove11.blogfa.com/post/76
و ناگهان چه زود دیر میشود. سلام دوستان امیدوارم از مطالب خوشتون بیاد ، نظر یادتون نره. پريچهر قسمت چهل دوم. دکتر بعد از این حرف اتاق رو ترک کرد و چند دقیقه بعد پرستار با یک سرنگ وارد شد و به فرگل دارویی تزریق کرد. فرگل- فرهاد اگه خوابم برد تو هرجا خواستی برو. اینجا حوصله ات سر می ره. منو ببخش که با حرفهام ناراحتت کردم. من- گذاشتم حرفهاتو بزنی که سبک بشی وگرنه هیچ دلیلی برای نگرانی وجود نداره! حرفهای دکتر رو که شنیدی! شاید من حساس شدم! تلویزیون رو روشن کردم .چند دقیقه نگاه کرد و بعد گفت:. من همیشه با توام!
!...و ناگهان چه زود دیر میشود - پريچهر قسمت چهل يكم.
http://www.onlylove11.blogfa.com/post/74
و ناگهان چه زود دیر میشود. سلام دوستان امیدوارم از مطالب خوشتون بیاد ، نظر یادتون نره. پريچهر قسمت چهل يكم. دقیقه ها مثل سال برایم می گذشت. هیچ کاری از دستم ساخته نبود و این زجرم می داد. صدای فرگل ، چهره فرگل، نگاه فرگل یه لحظه منو رها نمی کرد. گاهی فکر می کردم باید تمام حقیقت رو بهش بگم! ولی دوباره منصرف می شدم. یاد ترس اون از مرگ دیوانه ام می کردم. کاش من جای او بودم. پرستار- براتون قهوه آوردم. اجازه می دید کنارتون بنشینم؟ بلند شدم و تعارف کردم و نشست. می شه گفت اصلا لهجه ندارید. خیلی جالبه! من- من با ...
!...و ناگهان چه زود دیر میشود - پريچهر قسمت چهلم.
http://www.onlylove11.blogfa.com/post/73
و ناگهان چه زود دیر میشود. سلام دوستان امیدوارم از مطالب خوشتون بیاد ، نظر یادتون نره. صبح با صدای فرگل از خواب بیدار شدم. بالای سرم نشسته بود و بهم می خندید تا چشمم به صورتش افتاد دنیا به من خندید! فرگل- پاشو تنبل خان از گرسنگی دارم تلف می شم. من- چقدر خوبه که با صدای تو از خواب بیدار بشم و اولین چیزی رو که می بینم صورت تو باشه! فرگل- نیم ساعته که بالای سرت نشستم و نگاهت می کنم! من- چرا بیدارم نکردی؟ فرگل- دلم می خواست همونطوری نگاهت کنم! دلت می خواد صبحانه رو توی اتاق بخوریم یا بریم توی رستوران؟ دکتر- ...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور
http://www.i-and-my-love.blogsky.com/1391/11/22/post-37
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور. من ( پیراشکی خور) و عسلم ( پیراشکی) اینجا حرفامون را می نویسیم. دلم گرفته از دنیا. از این روزهایی که اسم زندگی و زنده بودن رو واسه خودش یدک می کشه! دلم تنگه برای هر روز یا لحظه ای که از عمرم می گذره ، بدون ذره ای از هیجان ، از رویاهای آینده ام! لطافت رفته و بی تفاوتی تمام وجودم رو فرا گرفته! کجاست اون دنیایی که برام پر بود از پاکی و لطافت! دلم تنگه برای لحظه ای که توان گریستن داشتم . برای زمانی که بی هیچ پروایی از اون چیزی که توی دلم بود حرف می زدم! Scent of a man.
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور
http://www.i-and-my-love.blogsky.com/1392/07/07/post-81/دردهای-خاموش
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور. من ( پیراشکی خور) و عسلم ( پیراشکی) اینجا حرفامون را می نویسیم. از بی مهری و سردی و تلخی روزگار بد جور دلم گرفته. بغضی سنگین داره خفم میکنه.دلم میخواد با داد و فریاد گریه کنم و از دست روزگار شکایت کنم. هر چی بدبختی سرم میاد خودم مقصرم.خودم که خریت رو به اوج رسوندم. چقدر عذاب آوره که ادعا کنی که واست مهمم ولی در عمل چیز دیگه ایی رو ثابت کنی.من کدومو باور کنم ادعای دوست داشتنتو یا بی اعتنایی هاتو؟ یکشنبه 7 مهرماه سال 1392 ] [ 12:00 ق.ظ ] [ پیراشکی و پیراشکی خور.
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور
http://www.i-and-my-love.blogsky.com/1392/06/28/post-80/پدر-
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور. من ( پیراشکی خور) و عسلم ( پیراشکی) اینجا حرفامون را می نویسیم. امیدوارم همتون خوب باشید. ولی من و پیراشکی خور جونم اصلا خوب نیستیم. آخه بابای پیراشکی خور جونم توی یه حادثه رانندگی رفت پیش خدا. و ما رو تنها گذاشت. دوست جونیا برای باباییمون دعا کنید آخه خیلیییییییییی بابای خوب و دوست داشتنیی بود. پیراشکی خور جونم تسلیت میگم. ببخشید دیگه حوصله ندارم بیشتر از این بنویسم. پنجشنبه 28 شهریورماه سال 1392 ] [ 11:54 ب.ظ ] [ پیراشکی و پیراشکی خور. به قلم آنها که به بهشت نمی روند.
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور
http://www.i-and-my-love.blogsky.com/page/14
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور. من ( پیراشکی خور) و عسلم ( پیراشکی) اینجا حرفامون را می نویسیم. واااااااااااای خدای من، آدم دلش میخواست بخورتش. یه نی نی کوچولوی نازنازی توی بغل مامانش بود و داشت شصت دست چپش را میخورد. سفید، بانمک، چشمای قهوه ای، یه کلاه کاموایی صورتی روی سرش که دوتا منگول قرمز از اطراف کلاهش آویزون بود و تکون میخورد. وقتی آدم مستقیم به صورتش نگاه میکرد دوتا لپ سفید و تپل میدید که از صورتش زده بود بیرون. رفتم جلو و به مامانش گفتم:میتونم مورچه تون را بغلش کنم؟ من نی نی میخواااااام. عشق عش...
بازی سرنوشت...... -
http://www.secondonly2013.blogfa.com/post/101
خدایا تنهانگذار دلی که هیچ کس دردش را نمی فهمد. سه شنبه هشتم بهمن ۱۳۹۲. هر کس از این د نیا چیزی برداشت،. از این دنیا د ست برداشتم! و چقدر دیر می فهمیم. که زندگی همین روزهاییست. به نام خدایی که برای قلب دوست و برای اثبات دوستی تو را آفرید. حکایت دوستی ما حکایتی ست از سال های دور.و این دوستی های دیرینه اند که معنای زندگی هستند.رفاقتی به معنای تمام. وناگهان چه زود دیر میشود. لحظه های ناب انتظار. Standing And We will Stand. دست نوشته های یک پسر. گریه کردم تا بدونی زندگی بی غم نمیشه. خدا برای من کافیست.
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور
http://www.i-and-my-love.blogsky.com/page/2
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور. من ( پیراشکی خور) و عسلم ( پیراشکی) اینجا حرفامون را می نویسیم. من حتی اگر بخواهم. روزی تو را فراموش کنم. چون عطر جا مانده ی تنت. هنوز مرا دیوانه میکند. درست مثل روز اول. فراموش کردنت امریست محال. جمعه 15 شهریورماه سال 1392 ] [ 06:08 ب.ظ ] [ پیراشکی و پیراشکی خور. دلم گرفته از دنیا. از این روزهایی که اسم زندگی و زنده بودن رو واسه خودش یدک می کشه! یکشنبه 22 بهمنماه سال 1391 ] [ 01:32 ق.ظ ] [ پیراشکی و پیراشکی خور. دلت تنگ یک نفر که باشد. و لحظه ای فراموشش کنی. من بعد از تو .
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور
http://www.i-and-my-love.blogsky.com/page/4
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور. من ( پیراشکی خور) و عسلم ( پیراشکی) اینجا حرفامون را می نویسیم. امروز روز تولد پیراشکیه. ولی هیچکی دوستش نداره و براش جشن نگرفته. گفتم خودم بیام برای خودم جشن بگیرم. پیراشکی جون تولدت مبارک. دوست جونیا بفرمایید کیک. جمعه 3 شهریورماه سال 1391 ] [ 03:03 ق.ظ ] [ پیراشکی و پیراشکی خور. نمی دانم که دانستی دلیل گریه هایم را. نمی دانم که حس کردی سکوتم را. ولی دانم که می دانی من عاشق بودم و هستم. وجود ساده ات بوده که من اینگونه دل بستم. عزیزم همیشه عشق من هستی و خواهی بود. و ناگه...
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور
http://www.i-and-my-love.blogsky.com/1392/06/15/post-76/محال-
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور. من ( پیراشکی خور) و عسلم ( پیراشکی) اینجا حرفامون را می نویسیم. من حتی اگر بخواهم. روزی تو را فراموش کنم. چون عطر جا مانده ی تنت. هنوز مرا دیوانه میکند. درست مثل روز اول. فراموش کردنت امریست محال. جمعه 15 شهریورماه سال 1392 ] [ 06:08 ب.ظ ] [ پیراشکی و پیراشکی خور. پیراشکی: خانم خانوما آزادشهر پیراشکی خور: گل پسر - محمودآباد. به قلم آنها که به بهشت نمی روند. عشق عشق عشق. *.* . *.* . Scent of a man. به قلم آنکه به بهشت می رود . رویای نیمه شب تابستانی. تنها برای تو می نویسم.
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور
http://www.i-and-my-love.blogsky.com/1392/06/15/post-78/مدیون-
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور. من ( پیراشکی خور) و عسلم ( پیراشکی) اینجا حرفامون را می نویسیم. تا آخر عمرت مدیونی! به کسی که باعث شدی بعد از تو دیگه عاشق هیچکس نشه. جمعه 15 شهریورماه سال 1392 ] [ 06:27 ب.ظ ] [ پیراشکی و پیراشکی خور. پیراشکی: خانم خانوما آزادشهر پیراشکی خور: گل پسر - محمودآباد. به قلم آنها که به بهشت نمی روند. عشق عشق عشق. *.* . *.* . Scent of a man. به قلم آنکه به بهشت می رود . رویای نیمه شب تابستانی. 183; ا ش ک ا ن ار. ·. تا شقایق هست زندگی باید کرد. تنها برای تو می نویسم.
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور
http://www.i-and-my-love.blogsky.com/1391/08/09/post-71
نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور. من ( پیراشکی خور) و عسلم ( پیراشکی) اینجا حرفامون را می نویسیم. مترسک را دار زدند ، به جرم دوستی با پرنده! که مبادا تاراج مزرعه را به بوسه ای فروخته باشد. سهشنبه 9 آبانماه سال 1391 ] [ 10:21 ق.ظ ] [ پیراشکی و پیراشکی خور. پیراشکی: خانم خانوما آزادشهر پیراشکی خور: گل پسر - محمودآباد. به قلم آنها که به بهشت نمی روند. عشق عشق عشق. *.* . *.* . Scent of a man. به قلم آنکه به بهشت می رود . رویای نیمه شب تابستانی. 183; ا ش ک ا ن ار. ·. تا شقایق هست زندگی باید کرد. الهی به امید تو.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
75
o n l y l o v e
کد صفحه ورودی عاشقانه. روز عشق رو به همتون تبریک میگم.ولنتاین همگی مباررررررررررررررررررررررررررررررررررررک. یه سوال داشتم امروز چه هدیه ای گرفتید یا چه چیزی هدیه دادید؟ حتما برام نظر بزارید و بگید چی گرفتید و چی دادید. هر کی نظر نزاره کلشو می کنم. وقتی در من هر لحظه مرور میشوی چگونه بیخیالت شوم ای بهترین خیال من؟ به سلامتی پسری که وقتی عشقش رو تو بغل رفیقش دید، به عشقش گفت: زن داداش! امیدوارم همه ی عاشقایی که از هم جدان به هم برسند پس به سلامتی همه ی اونا. I CANT LIVING WITH OUT YOU. حکایت ما ادما حکایت...
((॓_॔)(»◡«) ØИĿĿ¥ ĿØVЄ ♥╠♥(♥‿♥)
سلامتی اونی که میدونه اعصاب نداری ! تو یکی یدونه منی! همه جوره درکت میکنه. نوشته شده در سه شنبه یکم بهمن 1392 ساعت 12:38 توسط M&M. حکایت من و تو حکایت. عشق آسمان وزمین است. گرچه از هم دورند. و به هم نمیرسند. گاهی دل آسمان میگیرد. و برای زمینش دلی سیر میبارد. نوشته شده در شنبه بیست و هشتم دی 1392 ساعت 23:13 توسط M&M. تو باشی من باشم و دیگر هیچ . نوشته شده در شنبه بیست و هشتم دی 1392 ساعت 23:9 توسط M&M. هربار که تو را میبینم. بغض گلویم را می فشارد،. نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم دی 1392 ساعت 13:42 توسط M&M.
Diss Love
با فکر کردن به هر الاغی فکر خود را باغ وحش نکنید. برگرفته از مطالب جالب. از روي بعضي ها بايد. از روي بعضي ها بايد. بعضي ها را بايد چند بار خواند تا. بعضي ها را بايد. نبودند و ما آنها را به. رو که من بهت دادم،. از کجا در آوردی دیگه. به بعضیا باید بگی اون. که با هم خوردیم. نکرد که داری پشت سرم. با وجود اون همه دروغ. هنوزم باور دارم که نفستم! اخه اون بیچاره ای. شمایی که تا دو روز پیش چشم چشم دو ابرو. واسه ما خط و نشون. دوشنبه دوم دی 1392. می ترسم از اینكه. یه روزی ،یه جایی، من و تو. خیلی دور از هم! تو فکر ا...
تنها عشق
در انتظار خوابم و صد افسوس. خوابم به چشم باز نميآيد. اندوهگين و غمزده مي گويم. شايد ز روي ناز نمي آيد. چون سايه گشته خواب و نمي افتد. در دامهاي روشن چشمانم. مي خواند آن نهفته نامعلوم. در ضربه هاي نبض پريشانم. مغروق اين جواني معصوم. مغروق لحظه هاي فراموشي. مغروق اين سلام نوازشبار. در بوسه و نگاه و همآغوشي. مي خواهمش در اين شب تنهايي. با ديدگان گمشده در ديدار. با درد درد ساكت زيبايي. سرشار از تمامي خود سرشار. مي خواهمش كه بفشردم بر خويش. بر خويش بفشرد من شيدا را. بر هستيم به پيچد پيچد سخت. دستانم گرمی دستا...
!...و ناگهان چه زود دیر میشود
و ناگهان چه زود دیر میشود. سلام دوستان امیدوارم از مطالب خوشتون بیاد ، نظر یادتون نره. ماییمو نوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی! نوشته شده در دوشنبه ششم شهریور 1391ساعت 20:2 توسط mohsen. دو تایی با هم رفتیم تو حیاط خونه شون که خیلی م بزرگ بود. رویه نیمکت نشستیم که گفت. نوشته شده در شنبه هفتم اردیبهشت 1392ساعت 13:30 توسط mohsen. م،خ: دليل رفتنت چي بود؟ نه باورم نميشه كه،تو منو از ياد ببري ،تولدم شد بي وفا، از تو نيومد خبري! نه باورم نميشه كه تو منو از ياد ببري ، تولدم شد بي وفا از تو نيومد خبري ! قول ب...
zxq.net
onlylove1112
Trọng sinh đến nông gia 40 – Happy new year! January 7, 2015. Trọng sinh đến nông gia. Tác giả: Quỷ Sửu. 2,333 more words. Create a free website or blog at WordPress.com. Create a free website or blog at WordPress.com.
onlylove12 - Blogcu.com
Bu kullanıcıya ait içerik bulunmamaktadır. İsterseniz Blogcu kategorilerinden öne çıkan içeriklere göz atabilirsiniz. Hobi and El İşleri. Üye blogların içeriğinden blog yazarları sorumludur. Şikayetler için tıklayınız.
عاشقانه
نوشته های عاشقانه/ عکس. واقعیت این است که. من دختریم که نه یک کمد پ ر از کفشهای پاشنه دار ده سانتی دارم. نه پیراهنهای شب آنچنانی. نه لباسهای مارکدار و گران. نه دک لته های س. نه کیفهای لوییس ویلتون. راستش را اگر بخواهی. من عاشق جین و تی شرت و تاپهای رنگی دخترانه ام. آل استاری بپوشم و هندزفری در گوش بگذارم و. پیاده روی کنم غرق در افکارم. من پیراهنهای دخترانه ای که شاید دیگر به تن کسی نبینی. با گلهای ریز یاس را خیلی دوست دارم. شاید اسپ رت بودن سالهاست از م د ا فتاده است. ولی من همان دختر آن دورانم. ادم های ...
only love1209
Created by Aleo Flash Banner Maker. در مسلک ما عشق هم آغوشی نیست. مهر تو اگر به هستی ما افتاد. هرگز به سرم خیال خاموشی نیست. هر کس به طریقی دل ما می شکند. بیگانه جدا ، دوست جدا می شکند. بیگانه اگر می شکند حرفی نیست. از دوست بپرس او چرا می شکند. روزگار ما وفا با ما نداشت. طاقت خوشبختی دل ما را نداشت. پیش پای ما سنگی گذاشت. بی خبر از مرگ ما پروا نداشت. آخر این غصه هجران بودو بس. حسرت رنج و فراوان بودو پس. با این وضعیت میگن چرا از همه ی دنیا خستم! درس بخونم مهندس بشم. مادر و پدرمو ببرم کربلا. ریا از بین بره.