palto.mihanblog.com

hamsaye.mihanblog.com

همسایه

http://hamsaye.mihanblog.com/page/7

روزی میرسد فرای همسایگی ها همخانه باشیم در اوج بیخانمانی. تاریخ:یکشنبه 16 مرداد 1390-01:04 ق.ظ. خفه شوید انگشت های بی مصرف و فقط کلمات را گریه کنید. گریه کنید این همه کلمات بی مصرف را که از آنها فراری هستم و من را راحت کنید از این همه سنگینی و بار. چرا بی کار هستی؟ گریه کن. تو هم گریه کن لعنتی و حرف بزن و خفه شو. حرف نزن و گریه کن. دلم را مرنجان که ای مرغ وحشی. زبامی که برخواست مشکل نشیند. و تو دلم را رنجاندی و این مرغ باز هم پرید و رفت. رفت تا چه بشود و باز گردد یا باز نگردد. اینجا خفقان محض است. اصلا م...

hamsaye.mihanblog.com

همسایه

http://hamsaye.mihanblog.com/page/8

روزی میرسد فرای همسایگی ها همخانه باشیم در اوج بیخانمانی. تاریخ:یکشنبه 26 تیر 1390-03:55 ب.ظ. دلم چیزی می خواهد که نمی دانم. دلم خیلی چیزها می خواهد که می دانم. دلم می خواهد باشم و نباشم. دلم نمی خواهد با تو باشم می خواهم با خودم باشم. باید خودم را چکار کنم. شاید . می ترسم کاری دستم دهد باز که می خواهم و نمی خواهم. دلم می خواهد الان چیزی من را پرتاب کند جایی دور که فقط خودم باشم تنها و کسی را نبینم که بشناسم تا بخواهد ذهن محدود من را مشغول خودش کند و هزار حرف و حرف و حرف. اینها مهم نیست. خودت خوبی؟ اصلا ...

hamsaye.mihanblog.com

همسایه

http://hamsaye.mihanblog.com/page/4

روزی میرسد فرای همسایگی ها همخانه باشیم در اوج بیخانمانی. تاریخ:شنبه 10 دی 1390-09:33 ب.ظ. آنها که هم خونمان بودند این گونه. وای به حال همسایه ها. همسایه. بی هم سایه. به دنیا آمدم تا. تاریخ:یکشنبه 20 آذر 1390-11:07 ب.ظ. به دنیا آمدم تا عاشق باشم. نه اینکه صرفا یک زندگی سگی داشته باشم و بمیرم. و عشق ناگذیر است. صدای زنگ کلیسا در صبح های یکشنبه در پارک مریم مقدس و بی کاری های فراوان و بی پولی و خاطر کسی را زنده داشتن. مهم این است که نقاط امید آنقدر زیاد است که جایی برای نا امیدی نمی ماند. سیگار برگ را دوست...

hamsaye.mihanblog.com

همسایه

http://hamsaye.mihanblog.com/page/3

روزی میرسد فرای همسایگی ها همخانه باشیم در اوج بیخانمانی. تاریخ:چهارشنبه 30 فروردین 1391-02:04 ق.ظ. دارم سیگار می کشم و نمی دانم از کجا باید بنویسم! مثل همیشه که شروع به نوشتن می کنم باز هم کلمات هجوم می اورند و نمی توانند صبر کنند. گاهی تنها با نوشتن است که گره های کور باز می شود در ذهن من. از آخرین و اولین سفرم به هندوستان شروع می کنم. تو را فرا می خواند به داشته ها و نداشه های گمشده. خود تو هم می دانی که نمی شود ولی اصرار می کنی. اصرار می کنی و نگاه می کنی و من می گویم نه. و ای "نه" یعنی بله. ولی باز ...

hamsaye.mihanblog.com

همسایه - مطالب تیر 1392

http://hamsaye.mihanblog.com/post/archive/1392/4

روزی میرسد فرای همسایگی ها همخانه باشیم در اوج بیخانمانی. تاریخ:شنبه 1 تیر 1392-03:45 ب.ظ. خیلی وقت است كه از خیلی چیزها می گذرد. خیلی چیزها كهنه. شدند و خیلی چیزها به كهنهگی خود ادامه دادند و خیلی چیزها از كهنهگی در آمدند و نو. شدند خیلی آدم ها هم همین طور! و خیلی چیزها نو شندن و خیلی چیزها به نو بودن خود ادامه دادند و خیلی چیزها از نو بودن به كهنهگی رسیدند. خیلی آدمها هم همینطور! نه بی عشقی و آینده و نه بی عشقی و گذشته. و عشق هم سه حرفی است. مانند خود. آن را داشته باشد. و كسی لیاقت دارد كه بفهمد.

hamsaye.mihanblog.com

همسایه - مطالب شهریور 1391

http://hamsaye.mihanblog.com/post/archive/1391/6

روزی میرسد فرای همسایگی ها همخانه باشیم در اوج بیخانمانی. تاریخ:پنجشنبه 30 شهریور 1391-04:49 ب.ظ. از خوبی و خوشی می نویسم و آن را پوچ می بینی. از هرچه می نوسیم آن را پوچ می بینی. پوچی و پوچ بودن در تو رسوخ کرده است. برو و خودت را پر کن. دوست ندارم بنویسم چون دوست ندارم خوانده وم. افکار خوانندگان برایم آنقدر هم مهم نیست. تنها یک چیز مهم است برای من . و آن همان یک چیز است. همسایه ها در فکر فرو بروند بهتر است تا در حرف های بیهوده. لطفا کمی فکر کنیم. فکر پول می آورد یا پول فکر می آورد یا هیچ کدام؟

hamsaye.mihanblog.com

همسایه - مطالب افکار من

http://hamsaye.mihanblog.com/post/category/7

روزی میرسد فرای همسایگی ها همخانه باشیم در اوج بیخانمانی. پس از مدت ها. تاریخ:چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394-12:28 ب.ظ. پس از مدت ها. یک پیغام داشتم از یک دوست قدیمی. جالب بود! هیچ جا خونه خود آدم نمیشه. به شرطی که خونه داشته باشی. از اولین باری که اینجا نوشتم تا الان خیلی گذشته. گاهی فکر می کنم کجاش بوده که خوب گذشته؟ تاریخ:شنبه 24 تیر 1391-10:10 ب.ظ. از میان کلمه ها کلمه های سه حرفی را دوست دارم. مثل ع ش ق، مثل ع ک س. و هرچیز که تو فکرش را بکنی. زیاده حرف زدم را دوست ندارم. اصلا حرف زدن را دوست ندارم.

hamsaye.mihanblog.com

همسایه - مطالب حسین

http://hamsaye.mihanblog.com/post/author/1

روزی میرسد فرای همسایگی ها همخانه باشیم در اوج بیخانمانی. تاریخ:شنبه 25 اردیبهشت 1395-06:04 ب.ظ. گاهی بعضی چیزها رو آدم یادش میره. یادش میره از کجا شروع کرده و به کجا می خواسته بره. مهم نیست. مهم اینه که یوهو کسی میاد و آدم رو یاد یک گذشته میندازه. کسی من رو یاد گذشته انداخت. رواقعا این که می گن چه زود گذشت رو حس کردم. واقعا اینکه می گن چه زود میگذره رو حس می کنم. هر آمدنی دلیل بر ماندن نیستو مثل همه ما که به دنیا میاییم و اینجا نمی تونیم بمونیم. هرچند آرزوش رو داریم. زندگی عجیبه. حتی عجیب تر از مرگ.

hamsaye.mihanblog.com

همسایه - پس از مدت ها...

http://hamsaye.mihanblog.com/post/365

روزی میرسد فرای همسایگی ها همخانه باشیم در اوج بیخانمانی. پس از مدت ها. تاریخ:چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394-12:28 ب.ظ. پس از مدت ها. یک پیغام داشتم از یک دوست قدیمی. جالب بود! هیچ جا خونه خود آدم نمیشه. به شرطی که خونه داشته باشی. از اولین باری که اینجا نوشتم تا الان خیلی گذشته. گاهی فکر می کنم کجاش بوده که خوب گذشته؟ مرا بخاطر بسپار :. ارسال نظر خصوصی :. پس از مدت ها. برگ ها. میوه ها. بن بست ها. به دنیا آمدم تا. اعتماد ما به خداست. دل نوشته های سید مسعود. فال حافظ و شعر(23). رویداد هفته .(24).