andooooh-shab-207.blogfa.com
♥دنیای خصوصی من♥ - دیروز خربود...امروزمـــــ.ـــــ.ــــ
http://www.andooooh-shab-207.blogfa.com/post/33
همش فاز غم بود. عصرش که دیگه کلا شد فاز گریه. گفتم ننویسم انرژی منفی ندم. آره جون بابام الان که نوشتم. الهامی هم زنگ زد. اما بازم جوم عوض نشد. وقی مامان وآق داداش بابا بردشون که برن کلاس. زنگ زدم به استاد. گفتم شاید هنوز از من ناراحته. اما گفت من ازت ناراحت نیستم. همین الان از خاکسپاری عموم برگشتم. تسلیت میگم استاد جونم. صبح قرار بود مامان خانمی با عمه جونی برن دکتر. فک کنم نزدیکای ساعت 10 بیدار شدم. بابا گفت برم براش قهوه درست کنم.ایییییییییش. اینقد بدم میاد از این کارا کنم. این قیافه امروز ترسا هست.
andooooh-shab-207.blogfa.com
♥دنیای خصوصی من♥ - امروزمــــــــ ــ ــــــــ ...
http://www.andooooh-shab-207.blogfa.com/post/34
صبح از خواب پریدم با یه جیغ بلند. خداروشکر که کسی خونه نبود. مگه دیشب راحت خوابیدم. از بس دیشب عاطی درمورد این ب.ب حرف زد. عاطی میگه جمعه وقتی من گفتم نقد بد رو هم میشه با لحنی گفت که خوب باشه. ناراحت شد و سرش رو انداخت پایین. بب گفت من این داستان رو از سه هفته پیش ازت گرفتم و بردم خونه. تا همین الان بیشتر از 20 بار خوندمش. گفت من برای داستانت خیلی وقت گذاشتم. راست می گفت.گذاشت آخراز همه با حوصله نقد کرد. اما من دیگه ناراحت شده بودم از نوع نقد مسلم. تازه من روز جمعه دیدمش با دوستاش بود. عصر زری شده بود ک...
andooooh-shab-207.blogfa.com
♥دنیای خصوصی من♥ - دیرزوم...امروزــــ.ـــــــــــ.ــــــــم
http://www.andooooh-shab-207.blogfa.com/post/38
سلام به همه دوستای خوبم. دیروز فرصت نشد بیام بنویسم. دیروز عصر کلاس اق داداش کنسل شد. به مامانی خانم گفتم پس بریم خونه عزیزجون. رفتم چت که با عاطی صحبت کنم. اونم بهم گفت عصر یه سر میاد پیشم. چون فرصت نداشت زیاد پیشم بمونه همه حرفا رو براش نوشتم برگه. وقتی عصر عاطی اومد داشتم با یه دوست قدیمی حرف میزدم. گوشی رو قطع کردم. محکم الهه رو بغل کردم. بعد که عاطی رو بغل کردم هرچی میخواستم ازش جدا بشم نمی شد. یکم موند حرف زدیم و کلی شوخی کردیم وخندیدیم. این وسط استاد اس زد اگه وقت داری تماس بگیرم صحبت کنیم. قبلا ه...
andooooh-shab-207.blogfa.com
♥دنیای خصوصی من♥ - دیروزم...
http://www.andooooh-shab-207.blogfa.com/post/37
چه بد ساعت از 12 گذشته. دیروز هیچ اتفاقی نیفتاد. اما شبش با عشق عاطی دعوام شد به شدت. در حدی که خاست اخراجم کنه. اما از اونجایی که خودم ناظر بودم نتونست. منم همه رو بر ضدش نشوندم. اونجا زیاد کشته مرده دارم. امروز عصر همه اس میدادن و زنگ. رفتم اون عوضی هم بود. سریع رفتم یه اتاق دیگه که اون نباشه. منم گفتم یا درجه اونو ازش بگیرین. یا باید آخ بشه. یکیشون بود قبلا باهاش دعوای بدیم شده بود اوم خ من گفت که دوسم داره و نرم. خلاصه نتیجه کلی فردا هست. عصری رفتی خرید با مامان خانمم و اق داداشم. با یه لباس شیک مجلسی.
andooooh-shab-207.blogfa.com
♥دنیای خصوصی من♥ - امروزمــــــــــــــــ ـ .
http://www.andooooh-shab-207.blogfa.com/post/41
امروز در مقابل هر روز زود بیدار شدم. میگم این یارانه ها رو چرا نمیدن فکرمو خیلی مشغول کرده خواب و خوراک ندارم. امروز نمیشه جایی رفت.چه بد. اما در عوضش فردا قراره برم بیرون خرید کنممممممممممم. راستی دیشب یکی از دوستای همون چته زنگ زد بهم حرف زدیم خیلی دختره گلیه. از این آمار وبلاگ ها گذاشتم که مچتون رو بگیرم اونایی که نظر نمیدین. هیچی برم بعدی میام. عصری اهنگ گذاشتم رقصیدم. باز یه آهنگ دیگه انتخاب کردم برای عروسیم. دختر عمو اومد پیشم. فیلم مورد علاقمم شروع شد باهم نگاه کردیم. همین دیگه.اینم امروز.
andooooh-shab-207.blogfa.com
♥دنیای خصوصی من♥
http://www.andooooh-shab-207.blogfa.com/1394/04
نه بسته ام به کس دل. نه بسته کس به من دل. چو تخته پاره بر موج. رها رها رها من. ز من هر آن که او دور. چو دل به سينه نزديک. به من هر آنکه نزديک. از او جدا جدا من. نه چشم دل به سويي. نه باده در سبويي. که تر کنم گلويي. به ياد آشنا من. دلم گرفته اي دوست. هواي گريه با من. هواي گريه با من. چهارشنبه سی و یکم تیر ۱۳۹۴ ساعت 16:50 توسط zari :. دیروزم هیچی به هیچی بود. پس باز متن میزارم. این طوریم که تو فکر میکنی نیست. شاید روزی عاشقت بودم. ولی ببین بی تو ،. هم زندگی می کنم. فقط گاهی در این میان ،. من یاد گرفتم .
andooooh-shab-207.blogfa.com
♥دنیای خصوصی من♥ - روزهای گذشتم...امروزمـــــــــ
http://www.andooooh-shab-207.blogfa.com/post/40
دوس ندارم در مورد روزهایی که گذشت حرف بزنم چون اصلا خوب نبودن. الان خداروشکر همه چیز خوب شده. اما من زیاد خوب نیستم. ممنونم ترسا جونم که اومدی. اولین کسی که الان بهم تبریک گفت.اجی جونم بود. سازمان بازرگانی اعلام کرد:. که ذخایر پاستیل در حد قابل قبولی است. و روز دختر کمبودی نداریم. همچنین این سازمان اعلام کرد که. سرکه و دبه مقدار کافی تولید شده. واواخر شهریور به صورت نیم بهاء عرضه میشود. روز همه ی دخترا باحال مثه من مبارک. روز عاطی والهه جونم. روز آجی هانیه جونم. و اون پسرهایی که یادشون رفته مرد هستن.
andooooh-shab-207.blogfa.com
♥دنیای خصوصی من♥ - حس بودنت مبارک...
http://www.andooooh-shab-207.blogfa.com/post/39
در شب میلادت دستانم را رو به آسمان میکنم و از پروردگار بهترین کادو را برایت میخواهم :. سرتاسر زندگیش , لحظه به لحظه اش , یک یک ثانیه های نفس کشیدنش , برایش آن کن که می خواهد . غم بر دلش , اخم بر صورتش , تنگدستی در دستانش , تشویش در ذهنش , درد در جسمش و زخم بر روحش . ننشان که بسان مرگ من خواهد بود. عاقبتش نیک کن چون عاقبت عزیزترینهایت. صبح ساعت 9 بود. مامان خانمم بیدارم کرد گفت بیا صبحانه باهم بخوریم. منم از اونجایی که عاشقشم بدون مخالفت قبول کردم. الهامی زنگ زد صحبت کردیم. من دیشب بی انصافی کردم. منوシدوس...
andooooh-shab-207.blogfa.com
♥دنیای خصوصی من♥ - امــــــــروــــــــــزم
http://www.andooooh-shab-207.blogfa.com/post/35
بدون شک روز خوبی دارید ان شاءلله. آجی خانمم صبح زود اومد. بازور چشماموو باز کردم بوسش کردم. اومدم کنار من خوابید. شانسم میاره ادم بد خواب بخدا. اون از عاطی که سرشو میزاره روی شونم نصفه شب. اینم ازآجی خانمم پاشو گذاشته بود روی شکمم. نمی تونستم تکون بخورم. بیدارمون کرد وگفت مگه قرار نبود بدی موهاتو برات رنگ بزنه. آجی هم تا تنور داغ بود رنگ و درست کرد برام زد . طبق معمول همه رفتیم خواب. تا شام اجی اینا اینجا بودن. همه ظرفها رو خودم تنهایی شستم. بعدش باز رفتم چت با عاطی حرف زدم. هزاربار از اول خودندم.
andooooh-shab-207.blogfa.com
♥دنیای خصوصی من♥ - جمعه من...
http://www.andooooh-shab-207.blogfa.com/post/36
روزتوووووووون پر از شادی. بخاطر اینکه دیشب دیر خوابم برد. صبح بیدار شدن تو کارم نبود. با زور بیدار شدم. رفتم دوش اب سرد که حالم بیاد سر جاش. تا اومدم حاضر بشم شتر دم خودش رو دید. اونقدری که استاد اس داد.کجایی تو. منم جواب اس رو همون موقع دادم گفتم اینجا هستم. 5 دقیقه دیگه بچه ها همه میومدن. گفتم من این داستان امروزی رو نخوندم. همینطوری زل زده به من. میگه تو واقعا چیکار می کنی که اصلا وقت نداری. منم همه کارهایی که کل هفته انجام داده بودم براش گفتم. خواستم جوابش رو بدم بچه ها اومدن. عمو جون هم بود. کاتیکی ...