parandweb.blogfa.com

koopeh89.blogfa.com

کوپه ی شعر، درکنار پنجره ی احساس

http://www.koopeh89.blogfa.com/9106.aspx

کوپه ی شعر، درکنار پنجره ی احساس. می خواهم سفر کنم از کویر. زودتر از عبور زمان زنگ می زنم! در رطوبت هوای همین رشت به تو! هم صدای هر ساعتی، بی وقت! به صبح ها و بوق می زند. ازدحام شب هایی که در کنار تو، با تو بیدار می شوند! ساعت ها به زمان خیره می شوم. بی وقت می گذری تا نبودنت را نشمرم. تا باور کنم عقربه ها هم مرا دور زده اند. به دنبال ثانیه ای می دوم اما. چند بی وقت بعد:. در بارانی چشم هایم زنگ می زنم! بوق ممتد. بووو.ق. برای بیدار کردن مردی که رفت. زود تر از عبور زمان. شعر هایم مرا می گویند.

koopeh89.blogfa.com

کوپه ی شعر، درکنار پنجره ی احساس - قطره ام هنوز...

http://www.koopeh89.blogfa.com/post-9.aspx

کوپه ی شعر، درکنار پنجره ی احساس. می خواهم سفر کنم از کویر. در نگاه دریایی ات. در نگاهی که با حباب،. نظم دریا را به نقد می کشد! امواج استعاره هایت را. ساحل خاموش ذهن ،. این همه خروش را. از کدامین باد می ستانی. که با لطیف ترین ضربه،. عظیم ترین صخره ی تکرار را. در هم می شکنی! ای پری پهنه ی بی کران سپید. در فروکش موج شعر،. از لب های ساحل،. تاريخ سه شنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۸۹ساعت 1:57 نويسنده فائزه نظری. شعر هایم مرا می گویند. نه من، آن ها را! به کوپه ی شعر من، خوش آمدید. آوای ساز من.سکوت.

bestthing.blogfa.com

یه جفت کفش پاشنه دار... -

http://www.bestthing.blogfa.com/post-105.aspx

یه جفت کفش پاشنه دار. بگو بدونم . ب من بگو که فقط . اون دورا که میشینی.همون دور دورا.خدا اونجاست؟ راستشو بخوای.من خدایی اینجا پیدا نکردم .گفتم شاید از اینجا رفته اون دور دورا پیش تو نشسته. باهاش چایی نوشیدی؟ از منم حرف زدی؟ گفتی یه روزی عاشق یکی بودم یا نه.فقط گفتی یکیو میشناختم که. ببینم تو که اون دورا میشینی. اینورم میبنی؟ تاریخ پنجشنبه یکم خرداد ۱۳۹۳. من درباره تربیت بچه 6 نظر داشتم . اما حالا 6 بچه دارم و هیچ نظری ندارم. همه چی میشه توش پیدا کرد. نازنین ترین دختر دنیا. آزادی و دیگر هیچ.

bestthing.blogfa.com

یه جفت کفش پاشنه دار...

http://www.bestthing.blogfa.com/9304.aspx

یه جفت کفش پاشنه دار. اگر م رده ای بیا و مرا با خودت ببر. و اگر زنده ای هنوز. تاریخ پنجشنبه نوزدهم تیر ۱۳۹۳. من درباره تربیت بچه 6 نظر داشتم . اما حالا 6 بچه دارم و هیچ نظری ندارم. همه چی میشه توش پیدا کرد. نازنین ترین دختر دنیا. آزادی و دیگر هیچ. روشنگری ها ها ها. ღ ღخاطرات تنهاییم ღ . كاغذ پاره هاي روزهاي تنهاييم. خانومی مو فرفری.:). فلسفه های پیچ پیچکی در کافه هر روزه.

koopeh89.blogfa.com

کوپه ی شعر، درکنار پنجره ی احساس - چشمی که توطئه ی کلاغ ها را از سیاهی اش ندید!

http://www.koopeh89.blogfa.com/post-15.aspx

کوپه ی شعر، درکنار پنجره ی احساس. می خواهم سفر کنم از کویر. چشمی که توطئه ی کلاغ ها را از سیاهی اش ندید! به دار سیاهی قسم! دنیایی از کلاغ بافته بود. آنگاه که به تار و پود دست هایم رسید. به احترامش، شب ایستاد. در رد پایی از طرح متروک فرش. در توطئه ی کلاغ ها. از نوکی چیده شد. آغشته به گل های دست بافت-. که از خشکی لبخندش. رشته های قار قار را. تار و پود مزرعه. تا جایی که دیگر هیچ کلاغی نخواست. در چهل م کوچ مترسک. تاريخ پنجشنبه سیزدهم آبان ۱۳۸۹ساعت 15:26 نويسنده فائزه نظری. شعر هایم مرا می گویند.

koopeh89.blogfa.com

کوپه ی شعر، درکنار پنجره ی احساس - فریاد سکوت

http://www.koopeh89.blogfa.com/post-8.aspx

کوپه ی شعر، درکنار پنجره ی احساس. می خواهم سفر کنم از کویر. تقدیم به آنانی که با سکوت، فریاد می کنند. ازدحام صد صدا و صد سخن. که گفتنش نیرزد این چنین به فریاد و صدا. بیا سکوت پیشه کن. در این دیار پ ر ز حرف نا به حق. به گوش کس نمی رسد. در عین بی صدایی اش. صدای عشق و اعتراض. ندای جنبش جهان و اشک آسمان ب و د. چنان که قطره ای چکد. به روی صورت گیاه. چه بهتر از هزار رعد و برق پوچ پر صدا. به اوج واژه ی سکوت. به عاشقانه در دلم شکفتن هزار نغمه و سرود. هزار جمله ای که در تک تک واژه های آن. هزار معنی قصار و نادر است.

koopeh89.blogfa.com

کوپه ی شعر، درکنار پنجره ی احساس - انگار، تمام اقیانوس های رنج جهان از فراز سرت گذشته اند*

http://www.koopeh89.blogfa.com/post-12.aspx

کوپه ی شعر، درکنار پنجره ی احساس. می خواهم سفر کنم از کویر. انگار، تمام اقیانوس های رنج جهان از فراز سرت گذشته اند*. فصل صید آغاز می شود. با تن عریان ماهی ها. نگاه های پاره ی شان را می دوزند. لا به لای موج هایش گم نکرده بود! وقتی پلک های آسمان. هیچ کس نخواهد دید. که اقیانوس های رنج جهان*. در اعماقم غوطه ور می شوند. از فراز سرم نگذشته. بر من فرود می کند. و ضربان قلب من. ماهی های درونم سقط نشوند! آب، آن ها را. به تبعید از اعماق من. خیانت به ساحل است! با دستانی خیس تردید-. دور می افتند و. چه قدر می سوزد.

koopeh89.blogfa.com

کوپه ی شعر، درکنار پنجره ی احساس - راهی که برای پاهایم هزار شماره کوچک است!

http://www.koopeh89.blogfa.com/post-13.aspx

کوپه ی شعر، درکنار پنجره ی احساس. می خواهم سفر کنم از کویر. راهی که برای پاهایم هزار شماره کوچک است! در قدم های جاده ای. که بی انتهایی اش. کف کفش های من! آن قدر پیاده رفته ام. سرتا سر این نرسیدن لعنتی را. تنگ تر و تنگ تر. سفت گره می زنم. که پا به پای این جاده های منقطع. رفته رفته- بریده شود! در ترک خوردن کفش هایی. که از درازای جاده. و راه -هم چنان-. بی درنگ می زند. روی پاشنه های من. تاريخ یکشنبه یازدهم مهر ۱۳۸۹ساعت 19:18 نويسنده فائزه نظری. شعر هایم مرا می گویند. نه من، آن ها را! آوای ساز من.سکوت.

koopeh89.blogfa.com

کوپه ی شعر، درکنار پنجره ی احساس

http://www.koopeh89.blogfa.com/8908.aspx

کوپه ی شعر، درکنار پنجره ی احساس. می خواهم سفر کنم از کویر. چشمی که توطئه ی کلاغ ها را از سیاهی اش ندید! به دار سیاهی قسم! دنیایی از کلاغ بافته بود. آنگاه که به تار و پود دست هایم رسید. به احترامش، شب ایستاد. در رد پایی از طرح متروک فرش. در توطئه ی کلاغ ها. از نوکی چیده شد. آغشته به گل های دست بافت-. که از خشکی لبخندش. رشته های قار قار را. تار و پود مزرعه. تا جایی که دیگر هیچ کلاغی نخواست. در چهل م کوچ مترسک. تاريخ پنجشنبه سیزدهم آبان ۱۳۸۹ساعت 15:26 نويسنده فائزه نظری. شعر هایم مرا می گویند.