parsika.mihanblog.com

deltangeghasedak.blogfa.com

قاصدکهای دلتنگی - '"..--.."'

http://www.deltangeghasedak.blogfa.com/post/4

فصل عوض می شود،جای آلو را خرمالو می گیرد.جای دلتنگی را دلتنگی. شنبه سوم مرداد ۱۳۹۴ ] [ 10:10 ] [ marjan ]. قاصدکهای دیروزم را باد برد! خیر مقدم به نگاه مهربانتان. لطفا کپی نکنید، متشکرم. واژه های از جنس آسمان. دستگاه تصفیه هوا خانگی. گالري عکس هاي زیبا. دانلود بازی با لینک مستقیم. Theme By avazak.ir.

deltangeghasedak.blogfa.com

قاصدکهای دلتنگی - ...نبودنت...

http://www.deltangeghasedak.blogfa.com/post/3

فصل عوض می شود،جای آلو را خرمالو می گیرد.جای دلتنگی را دلتنگی. دست از سرم بر نمی دارد خیال تو! می آید می نشیند روبرویم.نگاه می کند و لبخند می زند. هنوز هم به فنجان قهوه ام نگاه میکنی و از اتفاق های افسانه ای. و من هنوز از حرف هایت به وجد می آیم! یادم می رود که انگار هزاران سال است،رفته ای. دوشنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۴ ] [ 19:23 ] [ marjan ]. قاصدکهای دیروزم را باد برد! خیر مقدم به نگاه مهربانتان. لطفا کپی نکنید، متشکرم. واژه های از جنس آسمان. دستگاه تصفیه هوا خانگی. گالري عکس هاي زیبا.

deltangeghasedak.blogfa.com

قاصدکهای دلتنگی - نیمه شب نوشت...برای خودم!

http://www.deltangeghasedak.blogfa.com/post/2

فصل عوض می شود،جای آلو را خرمالو می گیرد.جای دلتنگی را دلتنگی. نیمه شب نوشت.برای خودم! لابد پاک شدن یه وب ۵ ساله،حکمتی داره.حتما" داره! یه عالم بی قراری. دلهره ها،خستگیا.حرفایی که شنیدی و شکستی! یه دنیا حرف از آدمای مهربونی که هیچ وقت نمی بینیشون. دلم یک غزل ناب می خواهد. بنشینم کنار شمعدانی ها،زمزمه کنم. و تو چای بریزی . یکشنبه بیست و هشتم تیر ۱۳۹۴ ] [ 1:55 ] [ marjan ]. قاصدکهای دیروزم را باد برد! خیر مقدم به نگاه مهربانتان. لطفا کپی نکنید، متشکرم. واژه های از جنس آسمان. دستگاه تصفیه هوا خانگی.

translatorma.mihanblog.com

دانشجوی مترجمی - تولدم مبارک - ツ ماجراهای مریمی!

http://translatorma.mihanblog.com/post/46

تولدم مبارک - ツ ماجراهای مریمی! سه شنبه 30 تیر 1394. یادمه شب تولد 15 سالگیم، یه خانوادهی خیلی تحفهای اومدن خونهمون مهمونی و انقدر .دن به اخلاق همه که تولد من کلا فراموش شد. خلاصه خاطرهای آفریدند ماندگار. داداش رضاوزهرابرام ساعت خریده بودن! ومامانم یه کادوقلمبه که پرسیدم چیه؟ نظر خاصی ندارم. ولی خوشحالم که سالی که گذشت، برام سال خوبی بود. یک سری تنبلیها رو کنار گذاشتم و از هر چیزی میترسیدم، خودم رو با سر پرت کردم تو ش! تصمیم گرفتهم به همین روال ادامه بدم: به جای فکرکردن، ضربتی عمل کنم و خلاص! پاسخ MA RY :.

translatorma.mihanblog.com

دانشجوی مترجمی - حکایت درس خوندن من!

http://translatorma.mihanblog.com/post/31

حکایت درس خوندن من! شنبه 19 اردیبهشت 1394. امروز شنبه است اولین روز شروع امتحانات. طبق معمول همیشه وقتی که امتحان داریم با استرس زیادی از خواب بیدار شدم البته بیدار که چه عرض کنم اصلا شب تا صبح نخوابیدم از ترس امتحان حتی یک دقیقه. چون امروز امتحان دارم جزوه ام روبرداشتم ورق زدم نگاهی سطحی روی مطالبش انداختم با اینکه دیشب تا آخر وقت کتاب و جزوه را می خوندم ولی انگار اصلا چیزی نخوندم نمی دونم از استرس زیاد ه یا اینکه درست درس نخوندم. به دوست عزیزم پیامکی نثارنمودم! با دیدن کتاب جدیدتا مدت ها در این حالت.

translatorma.mihanblog.com

دانشجوی مترجمی - ماه رمضان

http://translatorma.mihanblog.com/post/38

پنجشنبه 28 خرداد 1394. سلام خدمت مریدای گل. ماه رمضون ازراه رسید. ماهی که آدم عشق میکنه. سفره افطار ساده کناره خونواده. مهر و محبتای فوق العاده تو خونه. نماز صبح هایی که غذا نمیشه. تا لنگه ظهر خوابیدن و شب بیداری هامون. شب قدر دست به دعا شدنمون. خدایی که همیشه هواسش بهمون هست. احسان علی خانی و ماه عسلش. ساعت 7 هم ماه عسل میده. من که عاشق احسانم. من که کرمموریختم :( ( i am as i am. خدا جووووووونم مرسی که یه سال دیگه هم مارو به مهمونیت دعوت کردی. آرزو های باحال دارم براتون. دعامون کنید. Bye bye ,. مثل همیش...

translatorma.mihanblog.com

دانشجوی مترجمی - امتحانات من

http://translatorma.mihanblog.com/post/36

شنبه 16 خرداد 1394. سلام به دوستان خوب وبلاگی .نوشتموبایک لطیفه شروع میکنم:ما امتحان داشتیم یکی از مراقبا اومد کنار من وایساد منم میخواستم امداد غیبی بگیرم نمیشد بعد بهش گفتم خسته نباشین اینم از من خوشش اومد بهم گف :کدوم سوالا رو ننوشتی؟ منم گفتم بهش و یه 8 نمره ای کمکم کرد (دستش درد نکنه جووون جووون. بعد میخواست بره اخر سالن پا گرفتم جلو پاش پخش زمین شد(ببخشید از ع مد بود ) تا یاد بگیره گول ظاهر ادما رو نخوره ولی خیلی صحنه جالبی بود. همه میگفتن چته منم میگفتم هیچی ولی یه چیزیم میشد انگار. البته مامانم ک...

translatorma.mihanblog.com

دانشجوی مترجمی - عیدوسیزده بدر

http://translatorma.mihanblog.com/post/26

یکشنبه 16 فروردین 1394. بهار امسالم خیلی زیبا شروع شد! تاساعت 7صبح مثل کتک خورده هاخوابیده بودم! یه ربع مونده به سال تحویل خوابم بردالبته سال که تحویل شد کسی از اجزای خانواده درحالت نیمه بیهوشی منروماچ نمودومنم چندتافحش نثارش نمودم! خانواده ی محترم ازسرو صداهای اینجانب وبقیه ی بیوت وابسته! عاسی شده بودن ودرخواست نمودن زودتربریم بخوابیم همکاری نکردن مام خوابید یم! صبح روزعید اول عیدوبه مامانجون بعدم رفتم یه کیس از اقاجون دریافت نمودم. ازکیس نمودن خوشم نمیادولی ازکیس دریافت کردن خوئشم میاد! خیلی چیزایادگرف...

deltangeghasedak.blogfa.com

قاصدکهای دلتنگی - "" یک چمدان تنهایی ""

http://www.deltangeghasedak.blogfa.com/post/8

فصل عوض می شود،جای آلو را خرمالو می گیرد.جای دلتنگی را دلتنگی. پنجره را گشوده ام.آفتاب مرداد. زمزمه ی پرندگان همسایه . بی اختیار چشمم می افتد به شیشه های خالی از عطر. و یک قاب عکس از کودکی هایم ، کنار عروسکی که هرگز. این روزها خیلی ها برایم حرف زدند.نصیحت بود یا. کاش،چمدانم را بردارم و بروم . هیچ با خود نخواهم برد. برای آن وقت هایی که طعم گس و تلخ تنهایی آزارم. وشاید هم تعدادی شمع برای فرار از تاریکی. ساده بگویم.باید بروم. خیلی ها رهایم کرده اند. دلم اندکی، دل کندن می خواهد. قاصدکهای دیروزم را باد برد!